باد خزان از آب کند تختهی بلور
دیبای زربفت درآرد ز پرنیان(۵۹۲۶)
کنون کوه وبیابان را نبات از عود تر باشد
کنون شاخ درختان را لباس از پرنیان باشد(۶۱۶)
و نیز نک ابیات: ۵۹۱۹، ۲۰۶۶، ۸۳۵۹، ۵۰۴۶، ۱۵۶۸، ۸۶۹۶ و ۶۱۶
*استعاره از انبوه گلها وگیاهان:
درخت سیب را گویی ز دیبا طیلسان ستی
جهان گویی همه پر وشی وپر پرنیان ستی(۸۲۰۹)
و نیز نک ابیات: ۳۵۱۲ و ۶۲۲۸
*پرنیان بر؛ صفت هنری وکنایه از معشوق:
پری خواندم او را زان روی خواندم
که روی پری داشت آن پرنیان بر(۲۹۲۱)
و نیز نک ابیات: ۸۱۱۰ و ۵۳۷۲
پروین
← پرن
پره
-
-
- پره: حلقه و دایرهی لشکریان سوار و پیاده برای حصار دادن نخجیر و جز آن. فرخی با واژهی پره ۱ تصویر به صورت تشبیه ساخته شده است:
-
*پره زدن میر به دشت؛ مشبهٌبه باغ از جهت آراستگی:
ز گلبنان شکفته چنان نماید باغ
که میر پره زدستی به دشت بهر شکار(۲۶۸۶)
پری
-
- برخی آن را همان جن دانستهاند امّا در تصور عوام پری مؤنث است و معمولاً آن را لطیف تر از جنس جن تصور کرده اند. (شمیسا،۱۳۷۷: ذیل پری). با واژهی پری ۳ تصویر شامل ۲ تشبیه و ۱ صفت هنری ساخته شده است:
*مشبهٌبه معشوق از جهت زیبایی:
یاری گزیده ام از همه گیتی پری نژاد
زان شد ز چشم من امروز چو پری(۷۶۹۸)
و نیز نک: ۵۳۷۲
*پری چهره، صفت هنری، کنایه ازمحبوب و معشوق زیبارو:
خوشا عاشقی خاصه وقت جوانی
خوشا با پری چهرگان زندگانی(۷۹۶۳)
پسر ذوالیزن
-
- ذوالیزن: مقصود سیف بن ذی یزن است از پادشاهان خاندان حمیری که به حمایت خسرو انوشیروان و به کمک او برحبشیان پیروز شد و ایرانیان او را بر تخت نشاندند و این فتح در حدود سال ۵۷۰ صورت گرفت(سجادی، ۱۳۸۹). با این واژه ۱ تشبیه ساخته شده است:
*مشبه به ممدوح از جهت سخاوت:
ای به هنر چو پدر فاطمه
ای به سخا چون پسر ذوالیزن(۶۴۱۲(
پشت
-
- با واژهی پشت ۳۰ کنایه ساخته شده است:
*پشت دوتا کردن؛ کنایه از تواضع و فروتنی کردن و نیز مطیع و منقاد شدن:
شاه محمود که شاهان زبر دست کنند
هر زمانی به پرستیدن او پشت دوتا(۶۹۶۱)
و نیز نک ابیات: ۷۰۲۳، ۹۶۱، ۷۱۶۹، ۴۷ و ۷۱۵۹
*پشت راست کردن؛ کنایه از توان و نیرو گرفتن پس ازگذراندن سختی ها و مشکلات(عفیفی، ۱۳۷۲: ذیل پشت راست کردن):
کهان به جودش پشت دوتا راست کنند
مهان به خدمت او پشتها کنند دوتاه(۷۱۶۹)
و نیز نک بیت: ۳۴۵
*پشت کسی یا چیزی بودن؛ کنایه از حامی و پشتیبان کسی بودن(نجفی، ۱۳۷۸، ج۱: ۲۵۴):