۲-۴-۱) تاریخچه چارچوبهای مدیریت پورتفولیوی
۲-۴-۱- ۱ چارچوب آرچر و قاسم زاده
چارچوب آرچر و قاسم زاده دارای سه فاز اصلی می باشد که این سه فاز با توجه به اهداف اصلی که ما از مدیریت پورتفولیوی پروژه انتظار داریم ایجاد شده اند.این سه فاز عبارتند از:
فاز ملاحظات استراتژیک
ارزیابی هر یک از پروژه ها به صورت جداگانه
انتخاب پورتفولیوی پروژه
تکنیکهایی که در فاز ملاحظات استراتژیک استفاده می شوند می توانند به تعیین جهت گیری استراتژیک و تخصیص کلی بودجه برای پورتفولیوی پروژه های سازمان کمک کنند، در حالیکه تکنیک هایی که در فاز دوم مورد استفاده قرار می گیرند، می توانند در تعیین میزان استقلال هر پروژه از سایر پروژه ها تأثیر گذار باشند، که منجر به تعریف معیار ها و مقیاسهای مشترکی شده، که برای ارزیابی و انتخاب پروژه ها در فازهای بعد استفاده می شوند. فاز سوم به انتخاب پورتفولیوی پروژه بر اساس شاخصهای پروژه های کاندید شده از مراحل قبلی و تعامل متقابل انها با سایر پروژه ها از جهت محدودیت منابع یا سایر ارتباطات بین آنها می پردازد. (آرچر و قاسم زاده،۱۹۹۹، ص ۱۰۵)
۲-۴-۱-۱-۱ فاز ملاحظات استراتژیک
بسیار مهم است که پیش از شروع به اررزیابی تک تک پروژه ها، جهت استراتژیک شرکت و واحد های استراتژیک شرکت را معین کنیم.
در این فاز ابتدا تصمیم گیرندگان باید به ارزیابی موقعیت کنونی شرکت و جایگاهی که شرکت در آینده مدنظر دارد، بپردازند. و در این راه باید از رویکرد مسیر دهی پروژه که جهت های استراتژیکی شرکت را توسعه می دهند، استفاده کنند. این به طور مشخص واضح است که جهت استراتژی شرکت باید قبل از ارزیابی فردی پروژه ها برای پورتفولیوی شرکت تعریف شده باشند. بسیاری از شرکتها قبل از تعریف و در نظر گیری انفرادی پروژه ها به طور گسترده به آماده سازی و برنامه ریزی استراتژی می پردازند.
۲-۴-۱-۲-۱ فاز ارزیابی هر پروژه به صورت جداگانه
در این فاز ابتدا مقیاس های مشترکی که برای هر پروژه به صورت جداگانه قابل محاسبه اند، باید تدوین گردیده و به تأیید برسند. این عمل به ما کمک می کند تا مقایسه پروژه های تحت بررسی را به صورت یکسان انجام دهیم. این ارزیابی هم برای پروژه های در دست اجرا و هم برای پروژه های جدید انجام می شود.این کار موجب خلق پورتفولیوی ترکیبی می شود که حاصل از در نظر گرفتن پروژه های قدیمی و جدید، تغییرات استراتژیک، تغییرات در محیط و منابع در دسترس می باشد.
در ارزیابی هر پروژه بطور جداگانه مواردی چون بازدهی اقتصادی هر پروژه، هزینه و سود، ریسک مورد ارزیابی قرار می گیرند.
۲-۴-۱- ۳-۱ فاز انتخاب پورتفولیوی پروژه
انتخاب سبد پروژه مستلزم مقایسه همزمان تعدادی از پروژه ها با بهره گرفتن از فاکتورهای ویژه ای، به منظور دستیابی به یک اولویت بندی مطلوب از پروژه ها می باشد و پروژه هایی که حداکثر رتبه را با بهره گرفتن از ارزیابی معیار ها کسب کرده اند، برای سبد پروژه ها انتخاب می شوند.
(شکل ۲-۲۸) الگوی انتخاب پورتفولیوی پروژه آرچر و قاسم زاده
آرچر و قاسم زاده، الگوی کلی خود را برای انتخاب پورتفولیوی پروژه که مناسب اعمال در سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری باشند، ارائه دادند.(آرچر و قاسم زاده،۱۹۹۹، ص ۱۰۶)
مراحل این مدل بطور منطقی و به شیوه ای سازمان یافته اند که به تصمیم گیرندگان این اجازه را می دهند که بطور منطقی و درست از طریق فرایند انتخاب پروژه با هم کار کنند. هر مرحله مستلزم انتخاب متدولوژی است که مطابق با میل استفاده کنندگان باشد تا اینکه منجر به کسب بیشترین مقبولیت و همدلی و همکاری تصمیم گیران با فرایند انتخاب پروژه باشد.
جدول زیر خلاصه مراحل الگو، فعالیتهای مرتبط و متدولوژی ها انتخاب شده برای هر مرحله را به تصویر می کشد. (آرچر و قاسم زاده،۱۹۹۹، ص ۱۰۶)
(جدول ۲-۴) مراحل الگوی انتخاب پورتفولیوی پروژه آرچر و قاسم زاده(آرچر و قاسم زاده،۱۹۹۹، ص ۱۰۶)
۲-۴-۱-۲ الگو و چارچوب کوپر
کوپر یک الگوی انتخاب پورتفولیوی ارائه کرده است که از دو سطح کلی تشکیل شده است. در سطح اول تصمیمات استراتژیک مربوط به پورتفولیوی گرفته می شود که این مرحله برای سازمانهایی که قصد دارند پروژه هایشان را به زیر مجموعه ها یا گروه های مجزا تفکیک نمایند، مهم است. (کوپر،۲۰۰۵، ص ۴۶)
در این مرحله منابع به هر کدام از جعبه های استراتژیک تخصیص داده می شوند. این دسته بندی پروژه ها، به سازمان کمک می کند که بتواند پورتفولیوی های متوازنی را که با اهداف و استراتژی های مختلف سازمان همراستا هستند تشکیل دهد. سطح دوم، تصمیمات تاکتیکی پورتفولیوی پروژه ها نامیده می شوند. که در واقع فرایند انتخاب پروژه را نشان می دهد. در این سطح تکنیکها و ابزارهای مختلف برای انتخاب صحیح پروژه ها در هر زیر مجموعه معادل با هر جعبه استراتژیک مورد استفاده قرار می گیرند. موازی این مرحله یک مرحله/ درگاهی به منظور مشاهده منابع آزاد شده از پروژه های دیگر در حال انجام، ایجاد شده است.
۲-۴-۱- ۳الگو و چارچوب اینگلند و گراهام
گراهام و اینگلند یک چارچوب و الگوی سیستماتیک فرایند تصمیم گیری منطقی را برای انتخاب پورتفولیوی پروژه ها توسعه دادند. این فرایند ها نیازمند تلاشهای تیم مدیریتی تشکیل یافته به وسیله اعضای از مدیریت سازمان که صلاحیت و اختیار پورتفولیوی پروژه ها را دارا بوده و یا قدرت تصمیم گیری بر روی پروژه ها و نترل منابع سازمان و روابط پویای مابین اعضای تیم را دارا هستند، می باشد. چهار مرحله این فرایند سیستماتیک یک چرخه وابسته به هم را تشکیل داده که خروجی های هر مرحله به عنوان ورودی مرحله بعد محسوب می شود. (گراهام و اینگلاند،۱۹۹۹، ص ۱۴۵)
مراحل این فرایند به ترتیب زیر می باشد:
-سازمان چه کاری را باید انجام دهد؟
بر مبنای یافته های قبلی، اعضای تیم مدیریت پروژه در ابتدا، پروژه های پیشنهادی جدید و در حال انجام را دسته بندی می کنند. آنها در ادامه اهداف مورد انتظار خود را از پروژه ها با در نظرگرفتن استراتژی های سازمانی(شامل چشم انداز ها، ماموریت، اهداف بلند مدت) و قابلیتهای کنونی سازمان روشن و تشریح می کنند. در ادامه این فرایند پیشنهاد شده که پروژه ها را در دسته های مجزا برای کسب مزایای بررسی پروژه ها از یک منظر کلی دسته بندی کنیم که شامل دید از خارج، تمامیت، فرصتها و براوردن استراتژی ها می باشد. در این مرحله از فرایند به منظور تسهیل فرایند تصمیم گیری، یکسری از معیارها با وزنها یا امتیازهایی که منعکس کننده ملزومات اهداف سازمانی (برای نمونه موقعیت بازار، ظرفیت موجود و…) بوده، باید به منظور مقایسه گزینه های مختلف پروژه ها با هم تعریف و تصحیح و مورد توافق قرار گیرند.
- سازمان چه کاری رامی تواند انجام دهد؟
اعضای تیم انتخاب پورتفولیوی پروژه به طور دقیق در این مرحله پروژه ها را بر اساس ادغام و آنالیز داده ها و اطلاعات موجود و گذشته ارزیابی کرده، که در نتیجه آن یکسرِی از پروژه های پیشنهادی حذف و سری دیگر انتخاب می گردند. پروژه های در حال جریان نیز با توجه به اولویتهای استراتژیکی سازمان، موجودیت منابع و تکنولوژی های موجود، تعدیل گشته یا خاتمه داده می شوند. در این مرحله غربال پروژه ها در چند مرحله صورت می گیرد. و هر مرحله دسته معیارهای خاص خود را داشته و متناسب با اهداف آن می باشد.
-تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری بر روی پروژه ها
در این فاز بر مبنای مقایسه مابین موجودیت منابع در دسترس و منابع مورد نیاز، پروژه های پورتفولیوی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، اولویت بندی و نهایتا"انتخاب می شوند. اعضای تیم انتخاب سبد در این مرحله باید یکسری از معیار ها نظیر هزینه فرصت، سودآوری پروژه ها با احتساب هزینه ها، ارزش مورد انتظار را وقتی تصمیم گیری می کنند، در نظر بگیرند. در این مرحله برای ارزیابی پروژه ها با مجموعه معیارهای مورد توافق قرار گرفته در مرحله اول، می توان از فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای اولویت بندی و انتخاب پروژه ها استفاده نمود. همچنین منابع اختصاصی و اقتضایی برای اطمینان از اجرای موفقیت آمیز پروژه های انتخاب شده باید به پورتفولیوی پروژه ها تخصیص داده شوند. در این مرحله، چرخه ارتباطات باید به منظور کنترل به روز تغییرات سازمان و محیط آن توسعه داده شده و در ارزیابی ها مورد استفاده قرار گیرد.
-اجرای برنامه
در این مرحله افراد و منابع تعهد شده استخدام و برای اجرای پروژه های انتخاب شده، تخصیص داده می شوند. همچنین یک منبع اطلاعاتی یا داده ای باید به منظور نظارت، گزارش گیری سبد پروژه ایجاد گردد. نقشه راه پروژه ها به عنوان یک ابزار ارتباطی مناسب برای کمک به تیم مدیریت و آنهایی که درگیر پاسخ گویی به تغییرات و انجام عملیات اصلاحی بر حسب شناسایی فرصتهای جدید و منابع اهرمی هستند، می باشد. (گراهام و اینگلاند،۱۹۹۹، ص ۱۴۷)
۲-۴-۱- ۴مدل جدول استراتژی
اسپرادلین و کوتواوفسکی (اسپادرین، ۲۰۰۳،ص۲۶) چارچوبی را برای تصمیم گیری روی پورتفولیوی ارائه داده اند که شامل ۵ فاز است. این فازها عبارتند از:
-تدوین مسئله
-ساختن جدول آلترناتیوها
-ساخت جدول استراتژی
-ارزیابی هر یک از فرصتها
-ارزیابی مجموعه ها
(شکل ۲-۲۹) مدل اسپادرین
۲-۴-۱- ۵ مدل پورتفولیویهای استراتژیک
این مدل مبتنی بر این است که پیاده سازی استراتژی مساوی با صرف پول روی پروژه هایی خاص می باشد. بنابراین تعیین نیازهای پورتفولیوی تقریبا” همان تعیین اهداف در بودجه می باشد. (ون آموم،۱۹۹۸، ص۱۴)
-استراتژی و سبدهای پول:
پایان نامه درباره :اولویت بندی سبدهای پروژه ساخت در شرکتهای پیمانکاری با رویکردمدیریت پورتفولیوی پروژه- فایل ...