مداخلات روان شناختی گروهی
مداخلات روان شناختی برای بیماران دیابتی رواندرمانی و یا مهارت هایی است، با هدف تغییر کارکردهای شناختی، رفتاری و هیجانی که به بیماران میآموزند چگونه بیماری خود را مدیریت کنند(اورسون رز و لویز؛2005).از میان مداخلات روان شناختی که اثر بخشی آن در حوزه بیماریهای مزمن مورد توجه قرار گذفته است؛ مداخلهی شناختی رفتاری، مداخلهی <a href="http://jeps.usb.ac.ir/article_3594.html” title=”ذهن آگاهی“>ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی، مداخلهی مصاحبهی انگیزشی و نیز مداخلهی روانیاجتماعی است. درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی و پذیرش به عنوان درمانهای موج سوم شناختی – رفتاری شناخته می شود. موج اول با درمانهای مبتنی بر مطالعات آزمایشگاهی رفتار و یادگیری ایجاد شد و نیروی برانگیزانندهی آن نارضایتی از رویکردهای روانتحلیلی به عنوان رواندرمانی در دهه 1950 بود. روشهای موج اول شامل شرطی عاملی، مهارتآموزی، و روشهای مبتنی بر مواجهه بودند که به طور وسیعی مورد استفاده قرار میگرفتند. از رویکردهای برجستهی موج دوم میتوان به شناخت درمانی بک و درمان عقلانی- عاطفی الیس اشاره کرد. هر دو رویکرد بر شناسایی و اصلاح شناختهای تحریف شده و غیرعقلانی تاکید دارند. رویکردهای موج اول و دوم با هم یکپارچه شده و مجموعهی وسیعی از درمانها تحت عنوان درمانهای شناختی – رفتاری ایجاد کرده اند(پورشریفی، زمانی، مهریار، بشارت و رجب؛1390). اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی، در اختلالاتی نظیر دردهای مزمن( کابات زین، 1990 ) ، افسردگی(تیزدل و همکاران، 2000)، اختلالات وسواسی (سجادیان، نشاط دوست، مولوی و معروفی؛ 1387) وهمانند آنها به اثبات رسیده است.هدف درمانگری شناختی رفتاری آموزش مراجع برای جایگزین نمودن تفکر تحریف شده و ارزیابی شناختی غیرواقعگرا با ارزیابیهای سازگارانهتر و واقعگرایانهتر است(بک،1995به نقل از علی پور،1390). یکی از بزرگترین مزایای <a href="https://www.rcpsych.ac.uk/mental-health/translations/persian/%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C” title=”درمان شناختی رفتاری“>درمان شناختی رفتاری این است که به بیماران در بهوجودآوردن مهارتهای انطباقی که هم در حال و هم در آینده میتوانند مفید واقع گردند، کمک میکند.در مصاحبهی انگیزشی تلاش می شود تا با پرهیز از برچسبزدن و پذیرفتن این ایده که اختیار تصمیم گیری در دست مراجعان است آنها را به تغییرکردن ترغیب کنند. یکی از نسخههای گوناگون مصاحبهی انگیزشی درمان افزایش انگیزه است. درمان افزایش انگیزه یک مداخلهی نظامدار وکوتاهمدت است که بر اساس قوانین مصاحبهی انگیزشی تدوین شده است. در سالهای اخیر، مصاحبهی انگیزشی به محدوده بیماریهای مزمن راه یافته است. بیماران مزمن نیازمند تغییرات رفتاری و سبکزندگی در حد بسیار وسیعی هستند تا بتوانند سلامتی خود را حفظ کنند(نویدیان و همکاران،1389).با قدرت گرفتن مدل زیستی-روانی و اجتماعی انگل (1978)توجه به تاثیر متغیرهای اجتماعی به ویژه در زمینه تاثیر بر بیماریهای مزمن شدت گرفت و مداخلهی گروهی روانیاجتماعی نیز برگرفته از همین دیدگاه است که هدف آن توجه به ابعاد روانیاجتماعی بیماری است.
کانون کنترل سلامت
کانون کنترل سلامت عبارت است از درجه باور و اعتقاد فرد به این امر که سلامت او تحت کنترل عوامل درونی یا عوامل بیرونی است کسانی که کانون کنترل سلامتی از نوع بیرونی دارند به این امر معتقدند که پیامدهای معین در زندگی آنها به واسطه نیروهایی مانند پزشکان، شانس، سرنوشت و بخت و اقبال تعیین میشوند و در عوض افرادی که دارای کانون کنترل سلامت درونی هستند معتقدند که پیامدهای معین در زندگی در نتیجه رفتار و اعمال آنها میباشد و تعیین کننده سلامتی آنها به طور مستقیم و اعمال و رفتارهای آنان می باشد . نظریه کانون کنترل سلامت توسط والستون و همکاران در دهه 1970 عنوان شد که برگرفته از نظریه یادگیری اجتماعی راتر میباشد( والتسون و همکاران،1978). تیلور در تحقیقی که با عنوان نقش باورها ی سلامت و کانون کنترل سلامت بر رضایت از درمان روی بیماران سرطانی انجام داد به این نتا یج دست یافت که کانون کنترل بیرونی سلامت با رضایت از درمان بیماران رابطه مثبت معنیدار دارد (بویر و پاهاریا،2008). در تحقیقی دیگری که در این زمینه صورت گرفته است بین کانون کنترل درونی و رضایت از درمان رابطه مثبت معنیدار یافت شد . همچنین نتیجه تحقیق زاهد نژاد و همکاران(1389) نشان داد که بین کانون کنترل سلامت بیرونی (قدرت – دیگران) و رابطه مطلوب پزشک – بیمار با رضایت از درمان بیماران مبتلا به دیابت نو ع دورابطهی مثبت وجود دارد.
1.Boyer&Paharia