پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی
گروه روان شناسی
عنوان:
بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و کودکان مرزی ۱۲-۷ ساله در شهرستان سراوان
استاد راهنما:
پژوهشگر:
پاییز ۱۳۸۹
تقدیم به :
همسر گرامی ام که مرا با صبر خود یاری داد ، مادران صبور،پدران متعهد و مربیان همیشه مهربان
سپاسگذاری
سپاس خداوند را که زبان قلم یارای سپاس او نیست.
به پایان رسیدن پژوهش حاضر پس از لطف و عنایت خدای بزرگ، مرهون یاری عزیزانی است که کریمانه بذر عنایت برفشاندند و ذکر نامشان را نه به جبران زحمات بی دریغشان بلکه اظهار مراتب قدرشناسی ام از آن بزرگواران بر خود واجب می دانم.
نهایت سپاسم نثار:
جناب آقای دکتر بهمن کرد تمینی استاد راهنمای بزرگوارم که دقت علمی و الفبای پژوهش را از ایشان آموختم و همچنین از جناب آقای محمد مهدی خزاعی به پاس آموخته هایم از ایشان، همراهی و رهنموده های ارزنده و همکاری صمیمانه شان.
همکاران،دوستان و همکلاسیهای عزیزم که با هم اندیشی برخی گره های ناگشوده را برگشودند.
همچنین لازم می دانم که از مسولان محترم دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند و مدیریت آموزش و پرورش استثنایی استان سیستان و بلوچستان و مدیریت آموزش و پرورش سراوان و مدارس استثنایی و عادی سراوان و والدین محترمی که در انجام این پژوهش همکاری نمودند تشکر نمایم.
چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و والدین آموزش پذیر می باشد. ابزارهای این پژوهش شامل سه نوع پرسشنامه است که شامل: پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه سلامت روانی و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی می باشد و پرسشنامه عزت نفس شامل سه مقیاس عملکرد تحصیلی و ارزیابی اجتماعی و ارزیابی ظاهری می باشد و پرسشنامه سلامت روانی ۷ ماده آن برای نشانه های جسمانی و ۷ ماده دیگر آن علایم اضطراب و ۷ ماده دیگر آن اختلال در کنش اجتماعی و ۷ ماده دیگر علایم افسردگی را می سنجد. پرسشنامه بهزیستی روانشناختی که ۱۹ ماده آن برای رضایت از زندگی و ۱۳ ماده آن برای معنویت و ۱۹ ماده آن برای شادی و خوش بینی و ۸ ماده آن مربوط به رشد و بالندگی و ۸ ماده برای ارتباط مثبت با دیگران و ۱۰ ماده آن برای خود مختاری می باشد. بر اساس نتایج تحقیق مشاهده شد که نمره سلامت روانی در والدین دانش آموزان مرزی بیشتر از دانش آموزان عادی است بدین معنی که والدین کودکان مرزی از سلامت روانی بیشتری برخوردارند و همچنین از لحاظ عزت نفس بین والدین دانش آموزان عادی و مرزی مشاهده نشد و مشحص شد که نمره بهزیستی روانشناختی در بین والدین دانش آموزان عادی بیشتر از والدین دانش آموزان مرزی می باشد بدین معنی بهزیستی روانشناختی بیشتری دارند.
کلید واژه ها:عزت نفس،سلامت روانی، بهزیستی روانشناختی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول کلیات تحقیق
مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۱
بیان مسئله……………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴
اهمیت و ضرورت پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………… ۹
اهداف پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۲
تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها و متغیرها………………………………………………………………………………………………. ۱۳
فصل دوم ادبیات و پیشنیه تحقیق
مبانی نظری و یافته های پژوهشی………………………………………………………………………………………………………………. ۱۷
عزت نفس در قرآن مجید……………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۹
عزت نفس کلی…………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۲۰
عزت نفس اجتماعی……………………………………………………………………………………………………………………………….. ۲۱
عزت نفس تحصیلی……………………………………………………………………………………………………………………………….. ۲۱
مولفه های عزت نفس…………………………………………………………………………………………………………………………….. ۲۱
ماهیت عزت نفس………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۲۲
نظریات مرتبط با عزت نفس…………………………………………………………………………………………………………………….. ۲۳
سلامت روان…………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۲۸
تعریف سلامت روانی……………………………………………………………………………………………………………………………… ۲۹
تعریف بهداشت روانی در فرهنگهای مختلف……………………………………………………………………………………………… ۳۱
اصول بهداشت روانی……………………………………………………………………………………………………………………………… ۳۳
خصوصیات افراد دارای سلامت روانی………………………………………………………………………………………………………. ۳۵
عوامل موثر درتامین سلامت روانی…………………
…………………………………………………………………………………………. ۳۷
نقش خانواده درتامین سلامت روانی………………………………………………………………………………………………………….. ۳۷
نظریات مرتبط با سلامت روانی………………………………………………………………………………………………………………… ۳۸
بهزیستی روانشناختی………………………………………………………………………………………………………………………………. ۴۴
عقب ماندگی ذهنی ………………………………………………………………………………………………………………………………. ۴۸
عقب ماندگی ذهنی آموزش پذیر……………………………………………………………………………………………………………… ۴۹
ویژگیهای کودک استثنایی……………………………………………………………………………………………………………………… ۴۹
نیازهای والدین کودکان استثنایی………………………………………………………………………………………………………………. ۵۰
بیت اول :
عاشق شدم و دلم را از دست دادم، از آن بدتر هم این است که به معشوق نمی رسم، (انگار) سنگ میتراشم و گوهری نمی یابم. دل رفت : کنایه از عاشق شدم/بتر : بدتر/ بر دلبر نمی رسم : به وصال معشوق دست نمی یابم/کان می کنم : سنگ می تراشم/ گوهر: سنگ گرانبها و قیمتی/نمی رسم : جناس تام – تکرار، یعنی دسترسی نمی یابم/
بیت دوم :
غصه عشق معشوق، حال و هوای فقر و تنگدستی و نیازمندی را برایم ساخت، از این روی، به وصل معشوق توانمند و قدرتمند نمی رسم. درویش حال کرد : کنایه از حس نیازمندی را به من داد/ غم عشق او: اضافه توصیفی ، زان : مخفف از آن / وصال یار توانگر : اضافه توصیفی/توانگر : معشوق توانمند/
بیت سوم :
بستان وصل در تمام زمانها پابرجاست. (ولی) من را هم راگم کردم و از دوری و فراق به آن دروازه وصل نمی رسم. باغ وصال : تشبیه صریح/ همه : قید/ حالها : زمانها، دوران ها – قید زمان/بدان : به آن/
بیت چهارم :
(گویی) وصال معشوق بسیار بلند و دور دست است. بله، آیا من چه گناهی کرده ام که به او (وصل معشوق) نمی رسم. وصال یار : اضافه تخصیصی / پایه بلند : جایگاه والا، مراد دوردست و غیر قابل دسترسی است/ جرم : گناه / بر نمی رسم : به او نمی رسم /
بیت پنجم :
اگربرای من وصل (رسیدن به معشوق) وجود ندارد، دوری و فراق معشوق وجود دارد، و من با این فراق کنار آمدم و آن را پذیرفتم وقتی که نمی توانم به وصل معشوق برسم. هجران و وصال : تضاد، مراعات نظیر/هست و نیست : تضاد/بساختم : سازش کردم، کنار آمدم، پذیرفتم/ دیگر : مراد وصال معشوق است نمی رسم . دست رسی پیدا نمی کنم / گر : مخفف : اگر است/ چو : وقتی/مرا : برای من / هجران یار : اضافه تخصیصی/
وزن غزل :
وزن غزل مفعول فاعلاتن مفعول فاعلن است . در بحر مضارع مثمن اخرب محذوب است.
قافیه :
کلمات قافیه در این غزل : (دلبر، گوهر، توانگر، در، بر، دیگر)می باشد و کلمه ردیف (نمی رسم) است.
ویژگی سبکی :
یعنی کلمات بصورت مخفف در غزل آورده شده که هم صورت قدیمی سبک ششم را دارد و هم با وزن شعر همگون می باشد. مانند : (بتر، لیک، زان، گمره، چه، گر، چو)و بطور کلی کلمات ساده طوری انتخاب شده و کنارهم قرار گرفتن که برای سهولت ترجمه معنی آن نیاز به داشتن درک درستی از ادبیات فارسی است که این امر در عین پیچیدگی زیباشناسی غزل، دلیل شیرینی و تنوع قابل تامل شدن اثر انوری شده است.
۴-۲-۲۸٫
کار جهان نگر که جفای که می کشم دل را به پیش عهد وفای که می کشم
این نعره های گرم زعشق که می زنم این آهمهای سرد برای که می کشم
بهر رضای دوست زدشمن جفا کشند چون دوست نیست بهررضای که می کشم
دل در هوای اوزجهانی کرانه کرد آخر نگویدم که هوای که می کشم
دل در هوای او زجهانی کرانه کرد آخر نگویدم که هوای که می کشم
ای روزگار عافیت آخر کجا شدی باری بیا ببین که برای که می کشم
شهریست انوری و شب و روز این غزل کار جهان نگر که جفای که می کشم
درون مایه اصلی غزل :
در این غزل کوتاه، عاشق بسیار ناراحت و رنجور از دست معشوق، به گله شکایت می پردازد. عاشق بسیار غریب و مظلوم افتاده است و از برای طلب دل بیقرارش جفا و سختی راه و طعنه دشمنان و فراق یار و بیوفایی او، را به جان خریده و تحمل کرده است، اما اکنون سوال عاشق این است که من عاشق تمام این سختی ها را در شب و روزهای بسیاری برای چه تحمل کردم؟
چرا معشوق و روزگار روی خوش و عافیت را به عاشق نشان نمی دهند. نمی شه گفت این غزل شکوایه است اما گویی هست و عاشق نا امید و عصبانی این حس را در غزل خویش جاری نموده است.
بافت معنایی و آرایه های ادبی:
بیت اول :
کار و دستگاه جهان را ببین که ستم و جور و جفای چه کسی را می کشم، و دلم را راضی و متمایل به وفاداری پیمان چه کسی می کنم. کار جهان : اضافه تخصیصی/ نگر: بین، نگاه کن، توجه کن/ جفا: ستم/که : مراد چه کسی است/می کشم : کنایه از تحمل می کنم / عهد وفا : پیمان وفاداری، اضافه توصیفی/
بیت دوم :
(من عاشق) این فریاد های داغ از برای عشق چه کسی سر می دهم؟ و این آههای سرد را برای چه کسی از سینه ام بیرون می فرستم؟نعره های گرم : فریادهای آتشین، اضافه توصیفی/آههایِ سرد : آه ناراحت کننده، اضافه توصیفی/که: جناس تکرار چه کسی/ می کشم : تحمّل می کنم/ این : حرف اشاره جناس تکرار /گرم و سرد : تضاد مراعات نظیر/ـ
بیت سوم :
بخاطر خشنودی معشوق، ستم و ظلم دشمن را تحمّل می کنم، ولی حالا که معشوق نیست بخاطر چه کسی تحمّل می کنم. بهر : به خاطر/ رضایِ دوست : رضایت معشوق، اضافه توصیفی/ ز : مخفف از/جفا: ستم/ چون : وقتی / بهرِ رضایِ : جناس تکرار / کِه می کشم : چه کسی تحمّل می کنم/
بیت چهارم :
دل (عاشق) در حال و هوای معشوق از جهانی کناره گرفت و بالاخره به من نمی گوید که این حال و هوا را به خاطر چه کسی دارم. هوای : جناس تکرار/ می کشم : تحمَل می کنم/
بیت پنجم :
ای دنیا بالاخره چه زمانی خوب و بهبود پیدا می کنی (اوضاع نیک می شود)بیا و ببین و تماشا کن که من برای چه کسی (اوضاع نامساعد) را تحمّل می کنم.
بیت ششم:
انوری برای خودش دنیایی بزرگ است و روز و شب این غزل کار دنیا را نگاه کن و ببین که جور و ستم چه کسی را تحمل می کنم. شهر : قید مکان / شب و روز : قید زمان، صنعت جمع / جهان : قید مکانجفای که : ستم چه کسی/ می کشم : تحمل می کنم/
وزن غزل :
وزن غزل مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن در بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف است.
قافیه:
کلمات قافیه عبارتند از : (جفای، وفای، برای، رضای، هوای، برای، جفای)می باشد و ردیف کلمه (که میکشم) است.
ویژگی سبکی :
در این غزل شاعر معشوق را بصورت نهان و مجهول و سوالی آورده است البته در کلمات قافیه، کل غزل در وصف معلول حال و مقام عاشق و علت که همان معشوق است بصورت مجهول و سوالی در قافیه آمده است. یعنی تمام کارهایی که عاشق می کند و بلاهایی که متحمل می شود برای معشوق است و اینگونه شاعر در مقام عاشق به معشوق خویش تلنگر می زند و تاکید می کند که تمام این کارهای عاشق که بینتیجه مانده است علتی جز معشوق نیست. طبعاً این غزل هم از بسیاری آرایه های معنوی و صناعات ادبی برخوردار است.
۴-۲-۲۹٫
ای آرزوی جانم در آرزوی آنم کز هجر یک شکایت در گوش وصل خوانم
دانی چگونه باشم در محنتی چنینم زان پس که دیده باشی در دولتی چنانم
با دل به درد گفتم کاخر مرا نگویی کان خوشدلی کجا شد دل گفت می ندانم
آری گرت بیابم روزی به کام یابم ورنه چنانکه باشد زین روز درنمانم
گه گه به آب دیده خرسند کردمی دل کار آن چنان شد اکنون آن هم نمی توانم
من این همه ندانم دانم که می برآید جانم ز آرزویت، ای آرزوی جانم
الف-جمعیت
از منظر جغرافیای سیاسی ساده ترین مطالعه جمعیت کشورها، بررسی حالات گوناگون آنهاست. انسان درکنار سایر پدیده های طبیعی، مهم ترین وموثر ترین عامل جغرافیای سیاسی به شمار می رود. درتحلیل سیاسی جغرافیایی، انسان کیفی مورد توجه است: یعنی انسانی که از مهارتهای عینی و ذهنی بالاتری برخوردار بوده، با درک شرایط و موقعیت می تواند حوادث نا مطلوب آینده را پیش بینی و تا حد ممکن از وقوع آنها جلوگیری کند. در واقع آنچه در توسعه نقش دارد، جمعیت کیفی است، وگرنه به تنهایی نه فقط عامل توسعه نیست، بلکه آثار زیانباری را به دنبال دارد. با ثبات ترین کشورهای جهان کشورهایی هستندکه درصد انسانهای کارآمد بیشتری دارند برای هدفمند شدن جمعیت وکارآمدی آن: تأمین غذا و مسکن، ایجاد زمینه توسعه فکری و توزیع نفوس مناسب کشور ، ضروری به نظر می رسد.
ب- منابع
یکی از شروط لازم جهت قرار گرفتن در موقعیت برتر و اعمال قدرت، برخورداری از منابع قدرت است. از این رو قدرت منطقه ای باید منابع ایدئولوژیکی ـ سازمانی (سیاسی) و مادی (نظامی، اقتصادی و جمعیتی)، جهت قدرت افکنی منطقه ای را داشته باشد. دومین عامل متغیری است که که ژئوپلیتک کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد ارزش وتوانایی آن درگرو منابع طبیعی فراوان وبا کیفیت است. غنای هر کشور منوط به طرز استفاده آن کشور از منابع وتولیدات خود می باشد. ممکن است کشوری با وجود منابع طبیعی فراوان به قدرتمندی مطلوب نرسد وبه قول معروف با شکم گرسنه روی روی گنج بخوابد و مانند کشورهای آفریقایی که ثروت های طبیعی شان صرفاً جنبه امیدواری دارد و بس، یا کشورهای نفت خیزکه از بدترین نوع وابستگی برخوردارند. زیرا این گونه کشورها نفت شان به صورت خام به خارج صادر می کنند و یا فناوری وارداتی آن را تغییر شکل داده، صادر می نمایند که درهرحال قدرت وتوانایی آنها ظاهری و خیالی است منابع طبیعی به دو دسته تقسیم می شوند:
۱- منابع غذایی: منابع طبیعی که منشأ آن خاک وتلاش و فعالیت انسان در زمین است. اساس این نوع منابع طبیعی، کشاورزی و دامداری است.
۲- منابع معدنی: منابع طبیعی در صنعت نقش اساسی دارد. وابستگی بشر به مواد معدنی، که از ویژگیهای شاخص سبز فایل به شمار می رود یکی از عوامل تمرکز قدرت سیاسی جهان امروز است. هر کشوری برای دستیابی به استقلال، پیش از هرفعالیتی باید نیازهای اولیه غذایی مردم سرزمین خودرا تأمین نماید: زیرا خودکفایی دراین زمینه، نقشی ارزنده درتعیین سیاسی کشورها دارد.(عزتی،۱۳۷۱،۹۲)
۲-۲-موقعیت ژئوپلیتیک کشورها
موقعیت جغرافیایی به عنوان عامل اصلی ثابت تأثیرگذار بر ژئوپلیتیک کشورها مطرح می¬باشد. بنابراین، شناسایی موقع جغرافیایی کشورها اولین قدم در بررسیهای ژئوپلیتیک است. چرا که، همه کشورهای جهان از موقعیتهای جغرافیایی خاص برخوردارهستندلذا به این دلیل جغرافیا را کلید اصلی گشودن رمز سیاست دفاعی و استراتژیک می دانند. p)،۱۹(Garnett, برخی هم معتقدند سیاست هرکشور را جغرافیای آن کشورتعیین می کند. مقصود ازموقعیت جغرافیایی هم اشاره به وضعیت جغرافیایی وهم استراتژیک است. درواقع موقعیت جغرافیایی است که مشخص می کندیک کشور جزء قدرتهای دریایی، کشورهای محصوردرخشکی ویابرخوردار از امتیاز ساحلی بودن است.(روشندل،۷۳،۱۳۸۴)به طورکلی موقعیت جغرافیایی کشورها بیشتردردومورد موقعیت ریاضی ونسبی مطالعه می شود:موقعیت ریاضی طول وعرض جغرافیایی است که درشرایط آب وهوایی تأثیردارد وموقعیت نسبی، نسبت دوری ونزدیکی به دریا وموقعیت یک کشورنسبت به کشورهای همسایه که درتحلیل وضع جغرافیایی آن کشورموثر است. (صفوی،۶۷،۱۳۸۴)
لذا بااین وجود هرتحقیق جغرافیایی مبتنی بردورکن است:
۱-کجایی :یعنی تعیین محل،مکان وموقعیت اشغالی ودست یافتن وعلم داشتن برآن است.
۲-چگونگی:تحقیق چگونگی پدیده های سطح زمین وروابط مستند ومستدل آن ها متکی برآن چه که روی داده ویادرحال روی دادن است، می باشد.
۲-۲-۱-موقعیت محصوردرخشکی
یکی از ویژگی های ژئوپلیتیکی کشورهای قفقاز به جز گرجستان محصور بودن در خشکی و به اصطلاح بری بودن آنهاست. توسعه اقتصادی – اجتماعی کشورهای بدون ساحل و محصور در خشکی عمدتاً در گرو دسترسی آنان به دریاهای آزاد از طریق خطوط مواصلات ترانزیتی کشورها مجاور ساحلی می باشد. فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی سبب بی نظمی های ژئوپلتیکی شده که این مسئله در منطقه و جهان اثر گذار می باشد. مرزبندی کشورهای جدید به گونه ای است که گرجستان روبه سوی دریای سیاه (آب های آزاد)دارد و دو جمهوری ارمنستان و آذربایجان هیچ دسترسی مستقیمی به دریاهای آزاد ندارد. البته آذربایجان تنها به دریاچه کاسپین راه دارد. البته این کشور از طریق کانال ولگا-دن به دریای آزاد راه پیدا می کندکه از نظر حمل و نقل دارای محدودیت های خاص خود و از نظر سیاسی در محدوده فدراسیون روسیه قرار دارد و عبور از آن مستلزم هماهنگی سیاسی و پرداخت عوارض عبور است. ارمنستان در میان سه کشور منطقه قفقاز از این جهت نا مناسب ترین وضع را داراست و به طور کامل در خشکی محصور است. (افشردی، ۱۳۸۱ ، ۶۱- ۵۸)ارمنستان با ۲۹۸۰۰ کیلومتر مربع مساحت، در جنوب غربی منطقه قفقاز و با کمی فاصله از سواحل جنوب شرقی دریای سیاه واقع شده و همچون کمربندی بین مرزهای جمهوری اسلامی ایران از یک سو و جمهوریهای آذربایجان و گرجستان از سوی دیگر گسترده شده است.این کشور
از جنوب با جمهوری اسلامی ایران، ازجنوب غربی با جمهوری خود مختار نخجوان، از غرب با ترکیه و از شمال با گرجستان و از شرق با جمهوری آذربایجان مرز مشترک دارد.کشور ارمنستان کوهستانی است که در شمال فلات ایران، در غرب فلات ارمنستان و جنوب سلسله جبال قفقاز واقع شده است. بلندترین قله ارمنستان آراگاتساست که در شمال غرب این جمهوری واقع است و ۴۰۹۰ متر ارتفاع دارد.(http://www.armen12.com/)
۲-۲-۲-موقعیت دسترسی به دریاها واقیانوس ها
جمهوری ارمنستان جزء کوچک ترین همسایه های ایران است که با چهار کشور ایران، ترکیه، گرجستان و آذربایجان مرز مشترک دارد اما مناسبات تجاری اش تنها با ایران و گرجستان قوی است. ارمنستان از شمال به گرجستان، از جنوب به دو کشور ایران و آذربایجان، و از غرب به ترکیه محدود می شود و علی رغم دور بودن این کشور از دریاها و اقیانوس ها، به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص این منطقه و پل ارتباطی بین اروپا و آسیا و داشتن منطقه ای ژئو پلیتیک و ژئو اکونومیک با موقعیت هایفراوان برای تجارت و سرمایه گذاری و حمل ونقل و ترانزیت برای سایر کشورها، ارمنستان توانسته به یک منطقه تجاری و ارتباطی جهانی از طریق موقعیت خاص خود تبدیل شود.
۲-۳-موقعیت ژئوپلیتیک شوروی(سابق)
اتحاد جماهیرشوروی سوسیالیستی یا اتحاد شوروی( سابق) درگذشته کشوری بود مستقل که تشکیل شده بوداز روسیه وچین وچندین جمهوری متحد، که از زمان تأسیس درسال ۱۹۲۲ تازمان فرپاشی درسال ۱۹۹۱ بخش بزرگی از شرق اروپا وشمال آسیا رادربرمی گرفت وپهناورترین کشورجهان شناخته می شد.درواقع اتحاد جماهیر شوروی حاصل انقلاب ۱۹۱۷ روسیهبود و روسیهبخش بزرگتر آن را تشکیل میداد. پس از پایان جنگ جهانی دومدر سال ۱۹۴۵ و درطی دورهای که به جنگ سردموسوم است، شوروی وآمریکاابرقدرتهای جهانی به شمار میرفتند،و بر تمام مسایل جهانی مانند سیاستهای اقتصادی، روابط بینالمللی، تحرکات نظامی، روابط فرهنگی، پیشرفت دانش به خصوص در فناوری فضایی تاثیر داشتند.دراین کشورتمام قدرت سیاسی واداری در دست تنها حزب مجاز، حزب کمونیست اتحاد شورویبود. در سال ۱۹۱۷ پس از دو انقلاب فوریهو اکتبردر روسیه، حزب بلشویکبه رهبری ولادیمیر لنینقدرت را در این کشور به دست گرفت. روسیه بلشویکیبا حمله طرفداران نظام گذشته و نیروهای خارجی به ویژه بریتانیاروبرو شد. این دوره به دوران جنگ داخلی روسیهمعروف است و طی آن ارتش نوین شورویبا نام ارتش سرخبه کوشش تروتسکیو تحت رهبری او شکل گرفت تا با ارتش جبهه سفید که متشکل از افسران و ژنرال های دوران تزار بودند به جنگ بپردازند. در ۱۹۲۲ و پس از سرکوب مخالفان و دشمنان حزب بلشویککه نام خود را به حزب کمونیست اتحاد شورویتغییر داده بود تأسیس کشور «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» را اعلام کرد. این کشور از اتحاد روسیهو مناطق متعلق به روسیه تزاریتشکیل شده بود(http://fa.wikipedia.org)
اتحاد جماهیر شوروی سابق دارای اهمیت ژئوپلیتیکی بسیار بالایی است، برخلاف اروپای غربی به عنوان سرزمین ارواسیایی(اروپایی-آسیایی) همواره محل همزیستی طبیعی ، تأثیرات وتعاملات متقابل میان اسلاوها (غالبا” روسها) و مردم ترکیه، قفقاز و ایران بود که خود رابطه مثبتی را میان روسها و مسلمانان بنیان نهاد.از اواخر قرن هفتم اسلاوهای دنیپر میانه که بعدها مبنای دولت روسیه راتشکیل دادند با مسلمانان عرب قراردادها ومناسبات منظمی برقرارکردند، درقرن چهاردهم یعنی دوره مغول، اسلام باتاریخ روسیه آمیخته شد.(یلمیانوا،۲،۱۳۸۲)از هزاره اول تا اواخر قرن شانزدهم، یک عامل عمده تا حدود زیادی تعیین کننده میزان توسعه فرهنگی وژئوپلیتیکی روسیه بود که این عامل عبارت بود از پیشروی فعالانه اقوام کوچ نشین ترک ودفاع منفعلانه اسلاوها، جغرافی دان مشهور روس جی.دبلیو.ورناسکی این امررا به صورت توازن قوا میان «جنگل» (اسلاوهای یکجا نشین وساکن) و«استپ» ترکهای کوچ نشین توصیف کرده است.
۲-۳-۱-جمهوری های حوزه بالتیک
سه جمهوری استونی، لتونی، لیتوانی به عنوان کشورهای حوزهی بالتیک، به دلیل ژئوپلتیک خاص خود از اهمیت قابل توجهی برای روسها برخوردارند. این جمهوریها حداقل در چهار زمینه در سیاستهای امنیت منطقهای روسیه حائز اهمیت هستند؛ نخست اینکه به دلیل حضور تعداد زیاد روس تباران در این سه جمهوری، این منطقه در مدار سیاستهای امنیتی خارج نزدیک روسیه قرار گرفته است. دوم اینکه منطقهی بالتیک شاهراه انتقال انرژی از روسیه به اروپاست و از این لحاظ مورد توجه اروپا نیز بوده است. از این رو روسیه درصدد برآمده است تا نقش میانجیگر انتقال انرژی به اروپا را از کشورهای منطقه بگیرد. سومین و چهارمین اهمیت برجستهی این منطقه در نگاه روسها، گسترش ناتو از یک سو و اتحادیهی اروپا از سوی دیگر به این کشورهاست. در پژوهش حاضر برمبنای این چهار عامل در ابتدا به بررسی چارچوب مفهومی رابطهی نفوذ، امنیت و پیوستگی سرزمینی پرداخته خواهد شد و سپس فهم رفتار امنیتی روسیه در حوزه بالتیک در این راستا تحلیل میشود. رفتار امنیتی روسیه نسبت به کشورهای منطقهی بالتیک بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۱ به دلیل بیوستگی سرزمینی بالتیک با روسیه و با توجه به قرار گرفتن جمهوریهای سه گانهی استونی، لتونی و لیتوانی در مدار امنیتی و حوزهی نفوذ شوروی سابق بوده است.(سجادپور،۱۳۹۱،۱۸۵)
۲-۳-۲-جمهوری های قفقاز
وسعت منطقه قفقاز ۴۴۰ هزار کیلومترمربع ودارای سه جمهوری مستقل ( در قفقاز جنوبی )، هفت جمهوری خودمختار وچندین استان خودمختار به شرح زیر می باشد:
-
- داغستان: جمهوری خودمختارداغستان درترکیب جمهوری فدراسیون روسیه قرار دارد.این جمهوری در۲۰ ژانویه سال ۱۹۲۱ تشکیل شده است.مساحت آن ۳/۵۰ هزار کیلومترمربع است ازنظر تقسیمات اداری به ۳۹ ناحیه اداری، ۱۴۰ شهر و۱۴ شهرک تقسیم شده است وپایتخت آن شهر ماهاچ قلعه است. داغستان درشرق قفقاز شمالی قرار دارد. از شرق به دریای خزر از جنوب به جمهوری آذربایجان وازغرب به جمهوری خودمختار چچن وسرزمین استاوروپل محدود می شود درشمال با جمهوری خودمختار کالمیک هم مرزاست. مهم ترین منابع معدنی داغستان عبارتنداز: نفت، گاز طبیعی، زغال سنگ، گوگرد، دولومیت، ماسه های کوارسی، آبهای معدنی وغیره.
-
- چچنستان: (چچن – اینگوش)در۱۵ژانویه سال ۱۹۳۴ به عنوان استان خودمختارتأسیس شد.مساحت آن۳/۱۹ هزارکیلومتر مربع است ودارای ۱۴ ناحیه،۵ شهر، ۴ شهرک بوده وپایتخت آن شهر گروزنی است. درسال ۱۹۹۱ این جمهوری به دوجمهوری خودمختار چچن به مرکزیت«گروزنی» و«اینگوش» به مرکزیت نازران تقسیم شد. چچنستان درقفقاز شمالی واقع شده وقلمرو ان درشمال دشت هموار(دشت چچن وجلگه ترک-کوما) ودرجنوب کوهستانی است(رشته کوههای قفقاز بزرگ) بلندترین نقطه کوه «تبولوسمتا» به بلندی ۴۴۹۳ متر است. اقلیم چچنستان درشمال جمهوری قاره ای است. وبزرگترین رودخانه جمهوری رود «ترک» است ( امیراحمدیان،۱۱۵،۱۳۷۶)
-
- اوستیای شمالی: جمهوری خودمختار اوستیای شمالی در۷ جولای ۱۹۲۴ به عنوان استان خودمختار تشکیل شد. در۵ دسامبر ۱۹۳۶ به جمهوری خودمختار ارتقا ء یافت. مساحت آن ۸ هزار کیلومتر مربع ، دارای ۸ ناحیه ، ۶ شهر و۷ شهرک است . پایتخت آن شهر «ولادی قفقاز» است. اوستیای شمالی دردامنه های شمالی قفقاز بزرگ ودشت های شیب دارمتصل به این رشته کوهها واقع شده است .
قسمت های جنوبی جمهوری عمدتا” کوهستانی مرتفع (رشته کوههای قفقاز بزرگ، جانبی وصخره ای)وقسمت های مرکزی وشمالی آن دشت های شیب دار ورشته کوههای کم ارتفاع (سونژا ترک) است.http://fa.wikipedia.org/wiki))
- اوستیای شمالی: جمهوری خودمختار اوستیای شمالی در۷ جولای ۱۹۲۴ به عنوان استان خودمختار تشکیل شد. در۵ دسامبر ۱۹۳۶ به جمهوری خودمختار ارتقا ء یافت. مساحت آن ۸ هزار کیلومتر مربع ، دارای ۸ ناحیه ، ۶ شهر و۷ شهرک است . پایتخت آن شهر «ولادی قفقاز» است. اوستیای شمالی دردامنه های شمالی قفقاز بزرگ ودشت های شیب دارمتصل به این رشته کوهها واقع شده است .
-
- جمهوری تاتارستان: تاتارها یکی از بزرگترین قومهای ترک زبان میباشند که در سراسر روسیه و برخی دیگر از جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز پراکندهاند. اسلام نخستین بار توسط مبلغین مسلمان که در سال ۹۲۲ میلادی از بغداد گسیل شده بودند، به مردمان این منطقه معرفی گردید. کل جمعیت تاتارها در داخل و خارج از تاتارستان در حدود ۹ میلیون نفر برآورد میشود.(طبق سر شماری ۲۰۱۰ میلادی حدود ۳٬۷۸۶٬۴۸۸ نفر) تاتارستان در ۳۰ آگوست ۱۹۹۰ به عنوان یک دولت دارای حق حاکمیت، اعلام استقلال نمود. سرانجام تحت فشار کرملین، هیات حاکمه وقت تاتارستان مجبور شدند از تعقیب موضوع استقلال خودداری ورزند ودرنهایت به یک نوع خودمختاری درحدعالی ازمسکوبسنده نمودند. برهمین اساس این جمهوری امکان برقراری ارتباط مستقیم با کشورهای متعددی را یافته است. کشورهای غربی از جمله آمریکا، آلمان، ایتالیا و ترکیه و جمهوری اسلامی ایران همکاری نزدیک اقتصادی با تاتارستان دارند.http://fa.wikipedia.org/wiki) )
-
- آجارستان : یا آجاریا، یکی ازجمهوریهای خودمختارمنطقه قفقازوبخشی ازروسیه وگرجستان است.مساحت آن ۳۰۰۰ کیلومتر و جمعیت آن (در ۱۹۸۴م) ۰۰۰،۳۷۵ نفر بودهاست .آجارستان درجنوبغربی گرجستان وشرق دریای سیاه قرارگرفته و بخشی ازآن با ترکیه هممرز است. سرزمین نامبرده ازسده۲میلادی با برسرکارآمدن پادشاهی لاز، لازیکا نامیده شد. پیرنیا (مشیرالدوله) این نام را لازستان نوشته است. بعدها ساکنان گرجی سرزمینلخید، آجارنام گرفتند وازاین روناحیه مذکوربه نام اینگروهِ قومی «آجاریا» نامیده شد.از۱۶ ژوئن ۱۹۲۱م این سرزمین جمهوری شوروی خودمختارآجارستان نام گرفت www.arianica.com/articleteaser))
-
- نخجوان:بخشی ازجمهوری آذربایجان است که مرکزآن شهرنخجوان است. شهرنخجوان ۱۲کیلومترمربع وسعت دارد وکل جمهوری از۸ شهر، ۸ شهرستان ودرحدود۲۰۳ روستا تشکیل شدهاست.در۹ فوریه سال ۱۹۲۴ میلادی نخجوان به صورت جمهوری خودمختارتأسیس شد. این جمهوری خودمختاردرجنوب قفقاز و شمال رود ارس واقع شده و ازشمال ومـشرق مــحدودبــه جــمهوری ارمنستان ازجنوب محدود بــه ایران واز غرب محدود به ترکیه است.طول مرزهای این جمهوری با «جمهوری ارمنستان» ۲۲۴ کیلومتر، «جمهوری اسلامی ایران» ۱۶۳ کیلومترو «جمهوری ترکیه» ۱۲ کیلومتراست. مساحت این جمهوری خودمختار۵۵۰۰ کیلومترو شماراهالی آن درسال ۱۹۸۳ میلادی بالغ بر ۲۵۷۴۰۰ نفرودرسال ۲۰۰۱ میلادی تقریباً بالغ بر۴۰۰ هزار نفرتخمین زده شدهاست. نخجوان درترکیب کشورآذربایجان یک جمهوری خودمختاراست که پیوستگی ارضی و جغرافیایی باپیکرهاصلی خاک جمهوری آذربایجان ندارد.خطوط مرزی نخجوان با جمهوری اسلامی ایران طی معاهده ترکمنچای مشخص شدهاست. طی سالیان اخیرمیزان توسعه وپیشرفت ها به عینه قابل مشاهده میباشدکه دراین راه میتوان به نقش کشورترکیه وایران اشاره کرد. ساخت کارخانههای کوچک، نیروگاه برق، فرودگاه زیبا وبینالمللی این جمهوری نشان ازتوسعه و تکامل آن دارد. از نظر رفاهی نیزوجودچندین بیمارستان مدرن باعث شده تا مسافرین کمتری ازبابت درمان واردایران شوند ازجمله میتوان به چند کلینیک دندان پزشکی - قلب که با مشارکت متخصصین ایرانی وترک درحال حاضربه ارائه خدمات به مردم این جمهوری میباشند.خط رسمی این جمهوری، خط لاتین وزبان آن ترکی آذربایجانیاست.http://fa.wikipedia.org/wiki ))
-
- اوسِتیای جنوبی: یا اوستییک منطقه مورد مناقشه است که به طور محدود مورد شناسایی قرار گرفته است. سرزمین اوستی شامل دو بخش شمالی و جنوبی است که اوستی جنوبی در خاک گرجستان و اوستیای شمالی-آلانیا در خاک روسیه به صورت جمهوریهای خودمختار قراردارند.مساحت اوستیای جنوبی۳٫۹۰۰کیلومتر مربع است و مرکز آن شهرتسخینوالی است.پس ازانقلاب اکتبر ۱۹۱۷ مردم اوستی از اطاعت روسیه سرباززدند، ولی سرانجام سرکوب شدند.اوستی به دو قسمت تجزیه شد بخش شمالی آن جزء روسیه ش
دو بخش جنوبی آن به صورت جزیی از گرجستان درآمداوستیای جنوبی در ۱۹۲۲ میلادی به صورت استان خودمختاردرآمد.جنگ دراوستیای جنوبی دراوت ۲۰۰۸آغاز شد. پس ازروزها نبردسنگین میان نیروهای گرجی واستقلالطلبان اوستیای جنوبی وآبخازیا، قوای روسیه نیز به نفع اوستیای جنوبی وارد جنگ گردید.اعضای ناتو،اتحادیه اروپا واکثرکشورهای دیگرآن رابخشی ازگرجستان میدانند.تاکنون روسیه، ونزوئلا،نیکاراگوئه، نائورووتووالواوستیای جنوبی رابه عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناختهاند.البته مقامات گرجی اوستیای جنوبی را یک سرزمین اشغال شده توسط روسها میدانند اگرچه شایعاتی درخصوص پیوستن احتمالی این سرزمین به فدراسیون روسیه وجوددارد.پس از اعلام استقلال گرجستان، ساکنان این منطقه حاکمیت گرجستان رانپذیرفتندودرسال ۱۹۹۱ استقلال جمهوری اوستیای جنوبی را اعلام کردند.http://fa.wikipedia.org/wiki))
- اوسِتیای جنوبی: یا اوستییک منطقه مورد مناقشه است که به طور محدود مورد شناسایی قرار گرفته است. سرزمین اوستی شامل دو بخش شمالی و جنوبی است که اوستی جنوبی در خاک گرجستان و اوستیای شمالی-آلانیا در خاک روسیه به صورت جمهوریهای خودمختار قراردارند.مساحت اوستیای جنوبی۳٫۹۰۰کیلومتر مربع است و مرکز آن شهرتسخینوالی است.پس ازانقلاب اکتبر ۱۹۱۷ مردم اوستی از اطاعت روسیه سرباززدند، ولی سرانجام سرکوب شدند.اوستی به دو قسمت تجزیه شد بخش شمالی آن جزء روسیه ش
-
- آبخاز: سرزمینی در غرب قفقاز و کرانه شرقی دریای سیاه است که حدود ۵۵۰ هزار نفر جمعیت دارد که بیشترشان تابعیت روسی دارند. پایتخت این جمهوری بندر سوخومی است. مساحت آبخازیه ۸۷۰۰ کیلومتر مربع میباشد. آبخاز شامل مناطق کوهستانی از رشته کوههای قفقاز تا کرانه دریای سیاه است. در اواسط سده نهم هجری با ورود سپاهیان عثمانی، دین اسلام در میان آبخازیان گسترش یافت، ولی مسیحیت نیز همچنان به حیات خود ادامه داد. در سال ۱۲۸۳ هجری (۱۸۶۶ میلادی) آبخازها علیه دولت روسیه سر به شورش برداشتند و گروه کثیری از آنان که اغلب مسلمان بودند، به ترکیه مهاجرت کردند. پس از جنگ روس و عثمانی در سالهای ۱۸۷۸-۱۸۷۷ میلادی (۱۲۹۵-۱۲۹۴ هجری) بار دیگر گروهی از آبخازها به شبه جزیره آناتولی مهاجرت کردند. سال ۱۹۲۱ میلادی حکومت شوروی در آبخاز مستقر شد و این سرزمین در فوریه ۱۹۲۲ به صورت بخشی از گرجستان درآمد.در مورد شمار آبخازها اختلاف نظر وجود دارد (۹۱۰۰۰ نفر طبق آمار سال ۱۹۷۹). زبان آبخازی به گروه زبانهای شمال باختری قفقاز تعلق دارد. بخشی از آبخازها مسلمان و اهل سنت هستند و تعدادی از آنها در ترکیه سکونت دارند و از مهاجرین محسوب میشوند. درصد بالایی نیز با قومیت گرجی از قدیمالایام ساکن منطقه آبخاز بوده اند که از استانهای جمهوری گرجستان میباشد، ولی باتوجه به اینکه درگیریهایی در این منطقه برای جداکردن خاک آبخاز پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بین جدایی طلبان آبخازو نیروهای دولت مرکزی گرجستان انجام گرفت، ساکنین با قومیت گرجی را مجبور به ترک خاک آبخاز نمودند.(عنایت الله، رضا، ۱۳۷۲)
-
- جمهوری قره چای و چرکس: یکی از جمهوریهای فدراسیون روسیه است. این جمهوری عضو منطقه اقتصادی فدراسیون قفقاز شمالی است. پایتخت جمهوری قره چای و چرکس شهر چرکسک است. این جمهوری در ۱۲ ژانویه ۱۹۲۲ تاسیس شده است. قره چای و چرکس در کوهپایه شمال غربی قفقاز واقع شده است. این کشور دارای منابع فراوان آب شیرین، که شامل ۱۳۰ دریاچه و تعداد فراوانی آبشار و ۱۷۲ رودخانه میشود. خاک این منطقه غنی از منابع طبیعی همچون: زغال سنگ، گرانیت، سنگ مرمر، معادن مختلف سنگ و خاک رس میباشد. بدلیل وجود چشمههای آب گرم این کشور داری ذخایر بزرگ آبهای معدنی میباشد. جمعیت قره چای و چرکس حدود ۴۷۱۶۸۳ نفر است.
-
- جمهوری کاباردینو- بالکاریا: یکی از جمهوریهای روسیه است. مساحت این جمهوری ۱۲۵۰۰ کیلومتر مربع است. در کاباردینو- بالکاریا دو قوم اصلی زندگی میکنند، یکی قوم کاباردین (که زبانی ازخانواده زبانهای قفقازی شمال غربی صحبت میکنند) و قوم دیگر بالکارها (گویشوَران یک زبان ترکتبار). پایتخت آن شهر نعلچیک و جمعیت آن ۸۵۹،۹۳۹ نفر است (سال ۲۰۱۰).
-
- سرزمین کراسنودار: یکی از واحدهای فدرالی روسیه است.کراسنودار با ۵۲۲۶۶۴۷ نفر جمعیت در ۲۰۱۰ میلادی پرجمعیتترین سرزمین روسیهاست و مرکز آن شهر کراسنودار میباشد. از دیگر شهرهای مهم آن میتوان سوچی، نووروسیسک و آرماویر را نام برد.
-
- آدیغیه: یکی از جمهوریهای خودمختارروسیه است.مردم آدیغه ا نژاد قفقازی و همتباربا گرجیها هستند. شماربسیاری ازآدیغههادرزمان تصرف منطقه بدست روسها به ترکیه امروزی کوچیدند.مرکز جمهوری آدیغیه شهر مایکوپ است.
-
- سرزمین استاوروپول: یکی از واحدهای فدرالی روسیه است. مرکز آن شهر استاوروپول است. در سال ۲۰۰۴ میلادی فرماندار آن الکساندر لئونیدوویچ بودهاست.جمعیت ۲۷۸۶۲۸۱ نفر و در۱۰ژانویه۱۹۳۴تاسیس شده است.http://fa.wikipedia.org/wiki))
قفقاز جنوبی نیز شامل : جمهوری آذربایجان ، جمهوری ارمنستان و گرجستان می باشد. قفقاز درطول تاریخ از ابعاد مختلف برای قدرت های اروپایی وآسیایی با اهمیت بوده است. پس ازفروپاشی شوروی به دلیل تمایلات جدایی طلبانه برخی از اقوام درقفاز شمالی اهمیت آن برای مسکو مضاعف شده است.از نظر اقتصادی قفقاز۱۶ درصد نفت، ۳۱ درصد گاز طبیعی ، ۶درصد ذغال سنگ و۸ درصد انرژی الکتریکی شوروی سابق راتولید می کرده است و درقفقاز ۷۰ هزار کیلومتر راه زمینی و۵۵۰۰ کیلومتر شبکه راه آهن وجوددارد که ارتباط بین ایران وآسیای مرکزی، اروپا وترکیه رافراهم می آورد وبه عنوان پل ارتباطی میان شمال، جنوب شرق وغرب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. قفقاز توانایی تولید بیش از ۳ میلیون تن فولاد و۴میلیون تن سیمان راداراست.دراین منطقه سالانه حدود ۶۰ میلیارد کیلووات ساعت برق تولید می شود.هنوزازتمام توانهای تولیدبرق آبی منطقه بهره گرفته نمی شود.قفقاز داری اقلیم وچشم اندازهای جغرافیایی گوناگون می باشد وحدود۵۰ گروه قومی از ۳ خانواده عمده زبانی دراین منطقه اسکان دارند. (Washington Quarterly,winter2002,pp221-234)
تقسیمات کشور درقفقاز دردوران اتحاد جماهیرشوروی براساس سیاست «تفرقه بینداز حکومت کن» استوار بود که جمعیت های ناهمگن را ادغام وقبایل خویشاوند وکاملا” وابسته به یکدیگر راازهم جدامی کرد. چشم اندازهای فرهنگی قفقاز، متنوع تراز چشم انداز های جغرافیایی آن است. درواقع قفقاز محل تلاقی جهان اسلام ومسیحیت می باشد.قفقاز جنوبی هم از بعداستراتژیک و هم از بعد قومی ـ سیاسی و همچنین از بعد فرهنگی به بیثباتی اجتماعی در جهان معروف شدهاست. مسائل امنیتی متداخل موجود نه تنها به سه دولت مهم در قفقاز جنوبی - آذربایجان،ارمنستان و گرجستان – بلکه به منافع کشورهای همسایه نیز مربوط میشود. از جمله اینکشورها؛ روسیه در شمال، ایران در جنوب، ترکیه، اوکراین، بلغارستان و یونان درغرب؛ کشورهای آسیای مرکزی، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و قزاقستان در شرقهستند. به این آمیختگی باید منافع ایالات متحده، اتحادیه اروپا و بدون شک منافعچین را نیز افزود.اختلافات قومی، تنوع سنن فرهنگی و هویتهای متفاوت مردم، مشخصه بارز کل منطقه است که ممکن است در هرزمان خود آغازگراختلافات و منازعاتی باشد که پتانسیل تبدیل شدن به مشکلات بزرگ تر را دارا میباشند. عملاً وضعیت پذیرفته شده مبنی بر وجود منازعهپایداردر قفقاز جنوبی بیشتر پدیده ای توهم انگیز است. علیرغم بسیاری ازشکافهای فرهنگی، قومی، مذهبی، زبانی و جز اینها در منطقه، قفقاز جنوبی به منزلگاهی برای یکجامعه نسبتاً منسجم تبدیل شده است که انواع کاملی از گروههای قومی در منطقهای مختلفرا چه از نظر ظاهری و چه از نظر باطنی و نیز به لحاظ بسیاری از مقولههای اجتماعی،از جمله اولویتهای اجتماعی مشترک، استانداردهای اخلاقی و رفتاری گرد هم آورده است. این تشابه بنیادی ممکن است از همزیستی چند قرنی در یک منطقه و به همان میزان از تاریخ دو قرنی مشترک با امپراطوریروسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ناشی شود. حتی زبان کشورهای مهم قفقازجنوبی ـ که در واقع به خانواده های زبانی متفاوت تعلق دارند از جمله هند و اروپایی، قفقازی و ترکی ـ امروزه به یک اتحاد زبانی واحد را تشکیل میدهند.(نظیف،۱۳۸۵،۱۲۲)
۲-۳-۳- جمهوری های آسیای مرکزی
آسیای مرکزی درجغرافیای کنونی جهان درنقطه اتصال دوقاره آسیا واروپا قرارگرفته واز موقعیت جغرافیایی بسیار مهمی برخوردار است. جمهوری های آسیای مرکزی (دربرگیرنده کشورهای امروزی ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان) ازشمال وغرب باروسیه ودریای خزر، ازجنوب با ایران وافغانستان، وازمشرق باچین همسایه اند و روسها در راستای سیاست جداسازی اقوام غیرروس از گذشته تاریخی خود «ماوراءالنهر» رابرای این منطقه وضع نموده اند.وسعت آسیای مرکزی۳۹۹۳۹۰۰ کیلومتر مربع وجمعیت ان حدود ۵۰ میلیون نفر است که بیش از سه چهارم آن مسلمان وسنی مذهب هستند. البته ماوراءالنهر از نظر جغرافیایی به منطقه مابین دو رود بزرگ آمودریا (جیحون) وسیردریا (سیحون) گفته می شود که بخش هایی از ۵ جمهوری آسیای مرکزی فعلی را در بر می گیرد.
جدول شماره ۲-۱-مشخصات سیاسی کشور های حوزه آسیای مرکزی
- Durtschi, C. and P. Easton ↑
- Brown, L. D., and M. Caylor ↑
- Chambers. D and Payne.J ↑
- Wu, Jin (Ginger), Zhang, Lu and Zhang, Frank ↑
- Zhang.X.F ↑
- Zhang.X.F ↑
- Zhang.X.F ↑
- Zhang.X.F ↑
- Natarajan, R. ↑
- Dechow, P.M., and I.D. Dichev ↑
- Ball, R., A. Robin, ↑
- Dechow, P & Ross.L ↑
- Francis, J.;R. LaFond; P. Olsson & K. Schipper ↑
- Chambers, D ↑
- Jenkins , D. Kane , G and U.Velury ↑
- Aloke Ghosh & Zhaoyang Gu & Prem C. Jain ↑
- Iatridis George ↑
- Barua , A ↑
- -Dechow, P. & D. Skinner, (2000), ↑
- Jenkins , D. Kane , G and U.Velury ↑
- Goel and Thakor ↑
- کلیه متغیرها در یک محدود زمانی یکساله، مطابق با دوره تحقیق، محاسبه و در آزمون فرضیات بکار رفته اند. ↑
- ۱٫ Fixed Effect ↑
- ۲٫ Random Effect ↑
- ۳٫ Ordinary Least Aquare(OLS) ↑
-
- برای نرمال بودن متغیر لازم است چولگی و کشیدگی توزیع فراوانی آن به ترتیب برابر با صفر و ۳ باشد. ↑
- Chambers, D ↑
بند چهارم:
کلمات قافیه: عاشقان، جان، فشان و …
حروف اصلی قافیه: ان
حرف روی: ن
حروف الحاقی: ندارد
ردیف: آخرکجاست
۴۰ - ســاقی دریــا کشـان آخــر کجــاسـت؟
سـاغــر کشـتی نشـان آخــر کجـاســت؟
شاهد: کو ساقــی دریاکشــان؟ کو ساغــر دریانشــان؟
کز عکس آن گوهرفشـان بینی صدفسـان صبـح را
(خاقانی، ۱۳۸۸: ۴۵۱)
معنی و مفهوم: آخر، ساقی باده خواران زیاده نوش و ساغری که به شکل و نشان کشتی داشت، کجا هستند؟
آرایههای ادبی: دریا با کشتی و ساقی با ساغر تناسب دارند.
۴۱ - کشــتی زرّیـــن در او دریـــای لعــــل
از حبــابــش بــادبــان آخـر کجـاسـت؟
معنی و مفهوم: آن جام همچون کشتی زرّین که شراب سرخ فام همچون لعل در آن بود و حبابهای روی آن که چون بادبان کشتی نمایان بود، کجاست؟
آرایههای ادبی: کشتی زریّن استعاره از جام و دریای لعل استعاره از شراب است و حبابهای روی شراب به بادبان کشتی مانند شده است. نوعی از عکس در بیت نهفته است. معمولاً کشتی در دریا جای میگیرد نه دریا در کشتی.
۴۲ - از مســام گـــاوِ ســیمین ، در صبـــوح
ارزنِ زرّیـــن روان، آخـــر کجــاســــت؟
واژگان: مسام: سوراخهای به غایت باریک که در تمامی جلد بدن آدمی و غیره زیر بن هر
مو میباشد و عرق و بخارات از آن دفع میشود.(غیاث) ارزن: گیاهی از تیرهی گندمیان. (معین)
معنی و مفهوم: کجاست آن جام نقرهای گاو مانندی که هنگام باده نوشی صبحگاهی، قطرههای عرق روی دیوارهی آن، همچون دانههای ارزن طلایی بود؟
آرایههای ادبی:گاو سیمین استعاره از جام شراب است که آن را به شکل سرِ گاو میساختند. عرقهای روی جام به دانههای ارزن طلایی مانند شده است.
۴۳ - از پــی ســی طـفل را بـر یــک بســاط
آن ســه لعبت ز استـخوان، آخر کجاســـت؟
واژگان: سه لعبت: کنایه از سه طاس نرد که معمول قدما در بازی نرد بود. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: آن سه طاس بازی نرد، کجا هستند تا مانند عروسکی، مایهی سرگرمی مهرههای سیگانهی نرد که به طفل میمانند، باشند.
آرایههای ادبی: سی طفل استعاره از سی مهرهی نرد و سه لعبت، استعاره از سه طاس نرد است. طفل و لعبت با هم تناسب دارند.
۴۴ - ایــن حـریفـان، جمــله مسـتان مـیانـد
مسـت عشـقی ز آن میـان، آخـر کجاســت؟
معنی و مفهوم: این همنشینان بزم، همگی مست شراب هستند، کجاست در این میانه کسی که مست عشق باشد؟
۴۵ - خـاک تشـنه اسـت و کریمـان زیــر خـاک
یــادگـار جـرعـهشــان آخـر کجـاســت؟
معنی و مفهوم: خاک تشنهی جرعهای از شراب است و بخشندگان بزرگوار همه زیر خاک خفتهاند. آخر آن جرعههایی که به یادگار روی زمین ریختند کجاست تا زمین را سیراب کند.
آرایههای ادبی: بیت به رسم جرعه افشانی بر خاک تلمیح دارد.
بیت تلمیح دارد به مصراع معروف « و للأرض من کأس الکرام نصیب» که گویندهی آن مشخص نیست(خرمشاهی، ۱۳۷۵: صص ۸۹۷ـ۸۹۶)
۴۶ - از زکــوه جـــرعــهی مســتان وقـــت
یــک زمیـن سـیراب جـان، آخر کجاسـت؟
معنی و مفهوم: کجاست زمینی که از جرعه افشانی مستان کنونی، مست و سیراب از شراب باشد؟ (رسم جرعه افشانی فراموش شده است) .
آرایههای ادبی: جان استعاره از شراب است. جرعه به زکاتی برای می تشبیه شده است.
۴۷ - بــربـط نـــالان چــــو طفــلان از زدن
در کــنار دایگــان آخـــر کـــجاســـت؟
معنی و مفهوم: کجاست بربط که با نواخته شدن آن و بلند شدن صدای نالهاش، به طفلی مانند بود که در کنار دایهی خود، در حالی که او را کتک زده بودند، ناله میکرد.
آرایههای ادبی: بربط به طفلی تشبیه شده است که در کنار دایهی خود، او را کتک زدهاند و گریه و زاری میکند.
۴۸ - نــایِ چـون شـاه حبـش، در پیـش و پـس
ده غـلامـش پــاسـبان، آخــر کـجاســت؟
معنی و مفهوم: آن نای سیاه رنگ همچون پادشاه حبشه که ده انگشت نای زن، مانند ده غلام خدمتکار در پیش و پس آن قرار گرفته بود کجاست؟
آرایههای ادبی: نای در سیاهی رنگ به پادشاه حبشه مانند شده و ده انگشت نای زن به ده غلام خدمت کار او تشبیه شده است.
۴۹ - بــر ســـر رگهـــای بــازوی رَبـــاب
نشـتر راحـت رســان آخــر کـجاســـت؟
معنی و مفهوم:کجاست آن زخمهای که همانند نشتر حجامت، بر سیمهای رباب مینواخت و به رباب آسایش و آرامش میداد.
آرایههای ادبی: رگهای بازوی رباب استعاره از تارهای سیم آن است و نشتر راحت رسان استعاره از زخمهای است که با آن به تارهای رباب میزدهاند.