کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



 

 

نظریه ساختاری و اجتماعی (مشارکت سیاسی)

 

۱- نظریه ساختاری دولت

 

 

 

۲- نظریه عوامل اجتماعی- اقتصادی مارتین لیپست

 

 

 

۲-۷ نظریه ویلیام میلر[۴۱]
ویلیام میلر با بررسی نظریه مشارکت سیاسی، مدلی مرکب از شش عامل را برای مشارکت سیاسی و نوع رأی مشارکت کنندگان ارائه داده است. زمینه اجتماعی، شناخت حزبی، گرایشها، زمینه انتخاباتی، زمینه رسانه‌ها و اقدامات و عملکردهای حزب و دولت عواملی هستند که میلر در طرح مدل خود از آنها استفاده کرده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱- زمینه اجتماعی: این عامل نه تنها شامل طبقه، سن، جنس، مذهب، منطقه و عومل دیگر رأی دهنده می‌باشد بلکه دربرگیرنده ویژگیهای اجتماعی و گرایشهای سیایس آشنایان، همسایگان، همکاران و دوستان آنها نیز می‌باشد.
۲- شناخت حزبی: به معنای حس وابستگی یا شناخت رأی دهنده نسبت به حزب یا تشکل سیاسی می‌باشد. شناخت حوزه‌ای که در آن حوزه رأی دهنده بیشتر بعنوان حمایت کننده و حامی حزب است تا ناظر بی‌طرف در مبارزه حزبی. شناخت حزبی دو جنبه دارد: جهت و قدرت حزب. اولویتها تنها شانس از مسیر یا جهت انتخاب حزب را می‌دهند اما جنبه شناخت حزبی مهم است. زیرا توجه آن معطوف است به تفاوت بین کسانی که از اولویتهای عمیق برخوردارند و کسانی که فقط دارای اولویتهای سطحی و نامعلوم می‌باشند.
۳- گرایشها: اصطلاح گرایشها در مفهوم وسیع کلمه که در مدل مورد استفاده قرار گرفته شامل گرایش به سوی موضوعات، عملکردها، شخصیتها، ارزشها و طرز فکرها می‌باشد. به طور مثال می‌توان به موضوع سیاست دفاعی، عملکرد دولت در اداره اقتصاد، شخصیت رئیس جمهور یا نخست وزیر، ارزشهای مساوات خواهی و طرز فکر جامعه‌گرایی اشاره کرد.
۴- زمینه انتخاباتی: این عامل شامل تشخیص رأی دهنده از هدف و مقصود انتخابات و حدود اختیارات معتبر و موجود آن می‌باشد. اگر رأی دهندگان احساس کنند که انتخابات بی‌اهمیت و بی‌هدف می‌باشد، آن را نادیده می‌گیرند و از حضور فعال در آن پرهیز می‌کنند. اگر یک انتخابات میان دوره‌ای باشد، ممکن است احساس کنند که فرصت مناسبی برای اعتراض است. اگر انتخابات، انتخابات دولت محلی باشد آنها ممکن است احساس کنند که فرصتی مناسب برای بیان کردن نظرات خود بر روی تلاشهای محلی می‌باشد. انتخاب آنها ممکن است منحصر به کاندیداهای موجود باشد و همچنین ممکن است فقط منحصر به محدودترین کاندیداهای معتبر باشد.
مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات و نوع رأی، رأی دهندگان تابعی از روابط متقابل بین شش عامل زمینه اجتماعی، اقدامات دولت و احزاب، زمینه رسانه‌ها، شناخت حزبی، گرایشها و زمینه رأی گیری می‌باشد.
۲-۸ نظریه رابرت پاتنام[۴۲]
علیرغم اتفاقنظر نسبی در مورد تعریف سرمایه اجتماعی و اهمیت آن، تفاوتهای بسیاری در میان پژوهشگران در مورد نحوه اندازه گیری تجربی این مفهوم وجود دارد. نخستین بار رابرت پوتنام (Putnam, 1993). بود که از طریق مطالعه موردی جامعه آمریکا به بررسی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و خصلت دمکراتیک رژیم سیاسی پرداخت. پونتام در اثر دیگری به نام بکار انداختن دمکراسی به بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر روی مسیر سیاسی در کشور ایتالیا پرداخت، وی نشان داد که در منطقه شمالی ایتالیا، که بطور تاریخی از سرمایه اجتماعی (اعتماد و نیز مشارکت در نهادهای مدنی) برخوردار بوده نوعاً دارای حکومت های دمکراتیک تر و مشارکت مردم نیز بیشتر است.
مطالعات کلاننگر سرمایه اجتماعی اکثر معطوف به تاثیر آن بر فرایندهای سیاسی است. بعبارتی نقش عمده این مطالعات ناظر به ارتباط میان سرمایه اجتماعی، جامعه مدنی و دمکراسی بوده و نیز دارای این نقطه عزیمت تئوریک هستند که نوعی همبستگی مثبت میان این سه وجود دارد. در این میان استفاده از سه شاخص عمده سرمایه اجتماعی قابل تشخیص هستند: نخست، شاخص میزان اعتماد عمومی، دوم، میزان مشارکت در فعالیتهای داوطلبانه سیاسی- اجتماعی، سوم وسعت و غنای شبکه روابط اجتماعی افراد (Wuthnow, 1999).
۲-۹ نظریه کرافورد برو مک فرسون
مک فرسون معتقد است دستیابی به یک دموکراسی مبتنی بر مشارکت راه بسیار دشواری است و این دشواری می‌تواند حتی در زمانی که بیشتر راه پیموده شده است و تحولات ضروری و آشکار در جامعه و ایدئولوژی صورت گرفته است رخ دهد.
مک فرسون عبور از راه های انقلابی اعم از انقلابهای کمونیستی یا انقلابهای استقلالطلبانه ملی را برای رسیدن به یک دموکراسی مبتنی بر مشارکت رد کرده و معتقد است این انقلابها در نهایت با مشکلات وسیع توسعه نیافتگی و بهره‌وری کم روبرو خواهد شد.
وی با طرح این سؤال که «چه موانعی باید کنار زده شود و چه تحولاتی در جامعه کنونی ما و در ایدئولوژی رایج کنونی پیش شرط یا شرط جانبی پیمودن راه رسیدن به دموکراسی مشارکتی است؟» پاسخی به شرح ذیل را تدارک دیده است:
«پیش شرط اول تحول در آگاهی یا ناآگاهی مردم است. نگاه مردم نسبت به خود به عنوان انسانهای ذاتاً مصرف کننده و عمل مردم بر این اساس باید تحول یابد. مردم باید خود را بعنوان اعمال کننده توانمندیهای خود و نیز به عنوان بهره‌گیرنده از اعمال و پرورش این توانمندیها بنگرند و بر اساس آن عمل کنند. این شرطی است نه تنها برای ظهور دموکراسیهای مشارکتی، بلکه برای فعال شدن آن. انسان می‌تواند برای ارضای خویش یا نمایاندن برتری خود نسبت به دیگران، خود به دست آورد و خود مصرف کند. چنین عملی به داشتن آگاهی و درکی از جماعت نیاز ندارد و مشوق آنهم نیست. در حالی که برخورداری از توانایی های خود و پرورش آن اغلب باید در پیوند با دیگران و در ارتباطی با جمع انجام پذیرد. از این رو، این که فعلیت یافتن یک دموکراسی مشارکتی مستلزم آگاهی و درک قویتری است از آنچه که اکنون نسبت به جماعت وجود دارد، مورد تردید نخواهد بود» (مک فرسون، ۱۳۷۶: ۱۵۵).
«پیش شرط دیگر تقلیلی زیاد در نابرابری کنونی اجتماعی و اقتصادی است، زیرا چنانکه استدلال کرده‌ام این نابرابری مستلزم یک نظام حزبی غیر مشارکتی برای حفظ یکپارچگی جامعه است. بنابراین تا زمانی که نابرابری امری پذیرفته است احتمالاً نظام سیاسی غیرمشارکتی نیز باید توسط همه کسانی که در هر طبقه‌ای ثبات را به چشم انداز فروپاشی کامل اجتماعی ترجیح می‌دهند، پذیرفته شود» (همان: ۱۵۶).
«به نظر می‌آید که در دوری باطل گرفتاریم چرا که احتمال نمی‌رود هیچ یک از این دو پیش شرط تحول بدون میزان متنابهی از مشارکتی بیش از مشارکت کنونی کارا باشد. کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی بدون یک حرکت دموکراتیک قوی نامحتمل است… به نظر می‌آید که نه راه مارکس و نه راه میل هیچ یک راه خروجی از دور باطل ما محسوب نمی‌شود. اما در اینجا بصیرتی وجود دارد که در هر دو متفکر مشترک است و ما نیز از آن پیروی می‌کنیم. هر دو پذیرفتند که تحول در دو عامل که به طور مجرد به نظر می‌آیند پیش شرطهای یکدیگرند، مرحله به مرحله و به صورت دو جانبه انجام می‌شود. یعنی تحول در میزان مشارکت از یک طرف و تحول در نابرابری رایج و در تصور انسانی از خود به عنوان مصرف کننده و تصرف کننده‌ای نامحدود از طرف دیگر. تحول ناکامل در یکی منجر می‌شود به تحولی در دیگری که این نیز منجر می‌شود به تحولی بیشتر در اولی و به همین ترتیب به گونه‌ای دو جانبه تحول انجام می‌گیرد. در نگاه به دور باطل خود، به طور حتم می‌توانیم بپذیریم لزومی ندارد انتظار داشته باشیم یکی از تحولات پیش از آنکه دیگری آغاز شود، کامل گردد» (همان: ۱۵۸-۱۵۷).
۲-۱۰ نظریه هربرت بلومر[۴۳]
بر اساس مکانیزم پویای رفتار جمعی در نظریه بلومر، چنین استنباط میشود که منشاء و علت اصلی پیدایش تمایلات سیاسی، در مرحله اول این پویایی یعنی مرحله تحریک میباشد. در این مرحله فرد نسبت به موضوعاتی خاص حساس شده و ضمن احساس تعلق و مسئولیت نسبت به مسئله با توجه و فعالیت بیشتر پیرامون موضوع تحریک میشود. در این حالت افراد هر چه بیشتر از ساخت فرهنگی غافل شده، بیشتر نسبت به موضوعاتی که او را تحریک کردهاند حساس میشوند و در مراحل بعدی گرایشها شکل مشخصتر شدهای به خود میگیرند، پس او عامل نارضایتی از وضع موجود را سبب گرایش به فعالیتهای سیاسی میداند (تنهایی، ۱۳۷۴: ۴۹۰ – ۵۰۸).
۲-۱۱ دیدگاه وضعیتی
دیدگاه وضعیتی در تبیین تفاوت در رفتار و باور سیاسی زنان و مردان بر این نکته تاکید میکند که نقش «نقشهای جنسی» و «رفتارهای قالبی» موجود در یک فرهنگ به شکل گیری و استمرار تفاوتها کمک میکنند. به طور مثال شرایط دوره بزرگسالی همچون وضعیت زندگی متاهلی، چنین تفاوتهایی را تایید میکند.
لیپست در همین راستا معتقد است که وضعیت زن و مرد ازدواج کرده، مسئله وجود یا فقدان مشارکت سیاسی آنان را در دوره ازدواج نشان میدهد. اما ایشان اشاره میکند که یک زن خانهدار به نسبت یک مرد فرصت کمتری برای فعالیت سیاسی دارد، یا نیاز به کسب تجربیات سیاسی مناسب دارد. بنابراین این زنان با توجه به توانایی شان باید این توقع را داشته باشند که ارتباط کمتری با سیاست داشتهاند وتقریبا در اکثر کشورها به میزان کمتری از مردان رأی داده اند (Orum and Others, 1974:198).
در حالی که مردان به ویژه مردان متأهل به میزان بیشتری در زندگی سیاسی درگیر شدهاند، زیرا تماس بیشتری با افراد مختلف دارند. زنان میتوانند همانند مردان از نظر سیاسی فعال شوند، به شرطی که از امور روزمره زندگی به عنوان همسر خانهدار رها گردند، برخی از نتایج حاکی از آن است که در فعالیت سیاسی تفاوت اندکی در بین زنان و مردان طبقات متوسط با طبقات پایین وجود دارد.
پس زنان عموماً کمتر نقش فعالی در سیاست ایفا کردهاند، زیرا فعالیتشان، بیشتر به امور خانه محدود شده است، حال آنکه مردان بیشتر فعال بودهاند چون از حمایتهای جانبی زنان در زندگی برخوردار بوده اند. به طور کلی بر اساس تبیین وضعیتی مردان میتوانند به صورت پدر نانآور و رهبر سیاسی درآیند، لیکن وظیفه مادری از نظر سنتی به عنوان یک شغل تمام وقت مدنظر است.
۲-۱۲ وینسنت کاستلو
وی در کتاب«شهرنشینی در خاورمیانه» در زمینه محل زندگی و طبقه اجتماعی و میزان مشارکت سیاسی مطالب ارزشمندی ارائه میکند و میگوید هر چه قدر افراد از لحاظ اقتصادی در وضعیت بهتری بسر ببرند میزان مشارکت آنان در فعالیتهای سیاسی به مراتب بیشتر خواهد بود. ایشان اشاره میکند که سازمانهای اصلاحطلب متقدم خاورمیانه مانند سازمانهای فرهنگی-سیاسی، سازمانهای شهری برخاسته از طبقات بالا بوده اند (کاستلو، ۱۳۶۸: ۱۲۸ –۱۲۷).
۲-۱۳ یورگن هابرماس[۴۴]
آزادی، قلب تپنده نظریه انتقادی است. نظریه انتقادیی که هابرماس جزء نظریه پردازان نسل دوم آن است. وی از ابتدا آزادی را در قالب برنامهی رهاسازی سرلوحه وظایف خود قرارداد و هدف خود را تدوین نظریهای قرار میدهد که از طریق آن انسان بیگانه از زندگی خود به جایگاه انسان آفریننده زندگی خود برسد این نظریه نقد را مبنایی قرار داد تا با تکیه برآن موانع رهایی آشکار شود و انسان آزادی یابد. نکته قابل ذکر در این راستا توجه به این مسئله است که در دیدگاه مارکس، انسانها در نظام سرمایه داری به نوعی از خودبیگانگی مفرط دچار میشوند که باید برای رهایی انسانها از این معظل اجتماعی تلاش شود و به همین منظور نظریه هابرماس تلاشی است که دراین راستا صورت گرفته است.
نظریهپردازان انتقادی در مقابل این سؤال که اگر فرایند تاریخی به سمت حذف آزادیهای بشری درحرکت است، پس چگونه میتوان آن را متوقف کرد واکنشهای متفاوتی نشان دادهاند. نسل اول این نظریه پردازان به ارائه یک بینش ایجابی درباب رهایی دست نیافتند.
همانطور که هابرماس معقتد است نخستین نسل نظریهپردازان انتقادی بسیار ذهنگرا بودند و از تجزیه و تحلیل بین ذهنی[۴۵] یا شیوههایی که افراد از طریقی فعالیت آگاهانه مشترک و دوجانبه با هم تعادل دارند غفلت نموداند (باقری، ۱۳۷۷: ۷۵).
آنچه وی در این راستا پیشنهاد میکند، فاصله گرفتن از آگاهی ذهنی افراد و تمایل به فرایندهایی است که به وسیله آنها تفهیمهای بین ذهنی را بوجود آورده و فعالیت هایشان را هماهنگ میکنند. زیرا اگر ستم و سلطهای وجود دارد فقط با فهم مکانیزمهای خاصی که جوامع را منجسم میکند قابل براندازی است. به نظر وی در این فرایندهای انسجام بخش است که تئوری انتقادی میتواند، راه حلهای رهایی بخش واقعی را ارائه کند. هابرماس در تمامی کارهایش رهایی از سلطه را از طریق کنش ارتباطی میسر میداند که حوزه عمومی بستر آن است. این حوزه قلمرویی از زندگی اجتماعی است که افراد میتوانند موضوعات مورد علاقه شان را مطرح کنند. جایی که آنها میتوانند این مسائل را بدون توسل به جزمیت، اجبار و خشونت مورد بحث قرار دهند و تفاوت و اختلاف نظراتشان را با بحث منطقی حل کنند (ترنر، ۱۹۸۶ : ۷۹).
حوزه عمومی[۴۶] عرصهای است که افراد در آن به منظور مشارکت در مباحث باز و علنی گرد هم
میآیند و اصول برابری و امکان دسترسی، اصول غیرقابل حذف آن هستند. حوزه عمومی بر خلاف نهادهایی که تحت سلطه خارجی قرار دارند و یا دارای روابط اقتدار درونی هستند، اصول مشارکت و نظارت دموکراتیک را نوید میدهند مسئله دموکراتیک کردن قدرت سیاسی و پشتیبانی از فرهنگ سیاسی که لیبرال باشد و احترام متقابل را رعایت کند، مسئله زندگی هابرماس است.
چنین مشارکتی باید از طریق فرایندهای تصمیمگیری نهادی شده صورت پذیرد و این گونه فرایندها باید جزئی جدایی ناپذیر از فضای عمومی اجتماع باشد. ولی آراء عمومی خود باید با بهره گرفتن از گفتگو و تبادل نظر ساخته شوند تا بتوانند نفوذی عقلانی بر سیاست داشته باشند. پس باید دارای گستره همگانی سیاسی باشد تا ساختاری بازدارنده نداشته باشد (هابرماس، ۱۳۸۱: ۱۲۹).
بنظر وی منافع فرد نباید قربانی منافع همگانی گردد، فرد هنگامی میتواند آزاد باشد که همه افراد موقعیتهای اجتماعی مساوی داشته باشند و تصمیم گیرنده مستقل زندگی خود باشند. بدون اینکه آزادی یک فرد باعث محدودیت در آزادی افراد دیگر شود، این چنین چیزی قانونگذاری دموکراتیکی را میطلبد که در بکارگیری عمومی و همگانی آزادیهای متقابل ریشه دارد یعنی در بکارگیری حقوق فردی برپایه برابری مشارکت مساوی مردمی (همان: ۱۳۲). این حوزه فضای اظهار نظر، مکالمه، بحث و چارهجویی در مسائل همگانی است. هرکس بالقوه حق و قدرت شرکت در این فضا را دارد و به گونهای نظری و آرمانی هیچ کس را امتیازاتی بر دیگران در این فضا نیست. مهمترین نقش را در گسترش حوزه عمومی نشریهها و روزنامه ها دارند، جدا از نشریهها، میتوان از نهادهایی چون باشگاههای صنعتی، تفریحی، انجمنهای فرهنگی و اتحادیه ها که براساس دفاع از حقوق اعضاء ایجاد شده و به سرعت دفاع از آزادی بیان را در دستور کار خویش قرار دادند را نام برد (باقری، ۱۳۷۷: ۷۷).
هابرماس معتقد است حوزه عمومی توسط همان نیروهایی که آن را بوجود میآورند تخریب میشود، به محض اینکه بازارهای اقتصادی بیثباتی را تجربه کردند، قدرت دولت به منظور تثبیت اقتصاد گسترش یافت و با گسترش بوروکراسی به همه جنبه های زندگی اجتماعی حوزه عمومی محدود می شود. متعاقباً دولتها دائماً بدنبال این هستند که مشکلات را طوری نشان دهند که حل آنها بیشتر بوسیله متخصصان امکان پذیر است تا بحث عمومی و استدلال (ترنر، ۱۹۸۶ : ۱۹۱).
ضعف و زوال حوزه عمومی نکته مهمی در بحثهای هابرماس است. بنظر وی حوزه عمومی در سده اخیر کارکردهای نقادانه خویش را از دست داده است، اما ایده اساسی آن یعنی تجمع آزادانه فارغ از اجبار افراد برای بحث درباره سیاستها و امور مورد علاقه عموم و کمک به شکلگیری افکار عمومی و بعبارتی عقلانی کردن اقتدار از طریق مشارکت در بحث علنی و عمومی هنوز زنده است و میتواند مورد استفاده قرار گیرد.این امر به معنی تلاش برای تغییر ساختار درونی سازمانها و گروه ها به نحوی است که، سیاستهای آنها براساس بحث علنی و توافق جمعی و آزادانه تدوین شود. همچنین فرایندهای تصمیم گیری در دستگاه های اداری باید تحت نظارت عمومی قرار گیرد و محدود شود (رضایی، ۱۳۷۵ : ۶۱).
ترنر در کتاب خود تحت عنوان ساخت نظریه جامعهشناسی به این نکته اشاره میکند که هابرماس بطور پیوسته به فرایندهای ارتباطی بین کنشگران بعنوان هسته تئوریک برای تئوریسازی انتقادی تأکید دارد. بنظر وی هدف رهایی بدون شناخت چگونگی تعامل و ارتباط افراد با یکدیگر قابل دستیابی نیست. برای تصدیق این تأکید هابرماس بر تأویلگرایی، نخست باید جوامع سرمایه داری را با توجه به گسترش بیش از حد نظامهای تجربی و تحلیلی شناخت و مورد تجزیه و تحلیل قرارداد (ترنر، ۱۹۸۶: ۱۹۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:04:00 ب.ظ ]




حمل‌ونقل

 

معابر

 

۴۵۹۶.۱۹

 

۵۷۶.۶۳

 

 

 

حمل‌ونقل و انبارداری

 

۸۰.۴۴

 

 

 

غذا

 

استخر پرورش ماهی

 

۴

 

۴

 

 

 

منبع: مهندسین مشاور نقش‌جهان- پارس، ۱۳۹۰ : ۴۷
میانگین سرانه­های پیشنهادی در کشور ما که از سوی وزارت کشور عنوان‌شده است عبارت است از:
سرانه کاربری مسکونی در ایران ۴۰ مترمربع
سرانه راه و شبکه معابر ۲۵ مترمربع
سرانه کاربری صنعتی در کشور ما بر اساس تقسیم‌بندی صنایع به سبک، کارگاهی، متوسط و بزرگ تعیین‌شده و به ترتیب ۵/۰ ،۳۰ ،۶۰ و۱۰۰ مترمربع برای هر شاغل است
پایان نامه - مقاله - پروژه
سرانه کاربری تجاری در کشور ما بین ۲-۴ مترمربع
سرانه کاربری آموزشی ۷.۲۵ مترمربع برای هر نفر
سرانه کاربری درمانی- بهداشتی ۶۲/۱مترمربع برای هر نفر
سرانه کاربری اداری- انتظامی ۵/۵ مترمربع برای هر نفر (سازمان شهرداری­ های کشور ۱۳۸۱: ۲۰-۲۸).
بر اساس ارقام به‌دست‌آمده از طرح بازنگری تفصیلی شهرستان اصفهان در سال ۱۳۹۰ میانگین سرانه کاربری­های مختلف در این شهرستان عبارت است از:
سرانه کاربری مسکونی ۳۴.۸۵ مترمربع
سرانه کاربری راه و شبکه معابر ۲۱.۱۳ مترمربع
سرانه کاربری صنعتی ۲.۶۴مترمربع
سرانه کاربری تجاری ۱.۵۹ مترمربع
سرانه کاربری آموزشی ۲.۹۳ مترمربع
سرانه کاربری درمانی – بهداشتی ۰.۵۰ مترمربع
سرانه کاربری اداری – انتظامی ۱.۱۲ مترمربع(شهرداری اصفهان،۱۳۹۰ : ۱۴-۱۷).
بر اساس سرانه­های مطرح‌شده، نقشه شماره ۴ نحوه استفاده از زمین را در بخش­های مختلف شهرستان اصفهان نمایش می­دهد.
نقشه شماره ۴: کاربری اراضی شهرستان اصفهان
فصل چهارم: تجزیه‌وتحلیل یافته­ ها
فصل چهارم:
تجزیه‌وتحلیل یافته­ ها
مقدمه:
به‌طور مسلم توسعه روزافزون و افسارگسیخته و بدون برنامه­ ریزی اواخر قرن دوازدهم­/­ هجدهم و اوایل قرن چهاردهم­/­ بیستم پیامدهای بوم‌شناختی بیشتری بر­ جوامع تحمیل کرد، که خود باعث ارتقای آگاهی عمومی شد و جوامع خواستار توسعه برنامه­ ریزی گشتند و پایدار شدند. بنابراین ازآنجاکه توسعه بدون برنامه­ ریزی میسر و پایدار نخواهد بود، هرقدر برنامه­ ریزی توسعه مبتنی بر واقعیات عینی­تر و بالقوه طبیعی باشد، حصول اهداف تعیین‌شده آن امکان‌پذیرتر می­گردد (ساسانپور،۱۳۹۰: ۲۸۵). در حقیقت ارزیابی درصد ارائه اهمیت و دامنه آثار زیست‌محیطی، با شناخت کلیه ابعاد زیست‌محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه است، پس اگر از ابتدا ملاحظات زیست‌محیطی در الگو­ها و برنامه ­های توسعه موردنظر قرار گیرند و تلفیقی بین سیاست­های زیست‌محیطی از طریق ارزیابی با برنامه­ ریزی و طرح­های توسعه برقرار باشد، از بروز آثار زیان‌بار و نا­مطلوب جلوگیری خواهد شد و بدون تردید هرگونه سرمایه‌گذاری در حفظ محیط‌زیست و منابع زمینی در دراز­مدت مقرون‌به‌صرفه خواهد بود (شریعت و منوری، ۱۳۷۵: ۷-۸).
ارزیابی اثرات زیست‌محیطی[۵۸] عبارت است از یک جریان مطالعه مستند که به‌منظور پیش‌بینی زیست‌محیطی یک پروژه توسعه­ای به‌کاربرده می­ شود. این‌چنین ارزیابی بر مشکلات، تجاوزات و فشار­های واردشده بر منابع طبیعی که قابلیت استمرار پروژه­ای را تحت تأثیر قرار می­دهد، متمرکزشده و همچنین چگونگی آسیب‌رسانی احتمالی، پروژه بر مردم یا معاش آن‌ها و سایر عرصه ­های توسعه را در بوته آزمایش قرار می­دهد و با شناخت مشکلات، این روش به مشخص کردن توصیه­های لازم برای کاهش معضلات و تشریح آلترناتیو­ها[۵۹] که به‌پیش برد متناسب پروژه محیط‌زیست آن خواهد انجامید می ­پردازد(ساجدی الماسی،۱۳۸۷ : ۱۰۴ ). با پایدار شدن آثار زیان‌بار فعالیت­های بشری، جهت ایجاد سازگاری و تعادل بین فعالیت­ها و محیط‌زیست، ابزارها و روش­های مختلفی ابداع و مورداستفاده قرارگرفته است. ارزیابی اثرات زیست‌محیطی ازجمله روش­های بسیار کارآمدی است که با شناسایی محیط‌زیست و درک اهمیت آن، آثار بخش­ها یا فعالیت­های مختلف یک طرح بر اجزای محیط را بررسی و ارزیابی می­ کند و درنهایت با توجه به نتایج حاصل از آن راهکارهایی را برای ایجاد سازگاری بیشتر بیان می­دارد.­ انجام ارزیابی اثرات زیست‌محیطی با تصویب قانون سیاست ملی محیط‌زیست آمریکا (NEPA ) به‌صورت مدون در جهان آغاز گردید (جعفری، لطفی جلال آبادی، ۱۳۸۳: ۴۶ ).
روش­های ارزیابی پیامد­های زیست‌محیطی و بوم‌شناختی توسعه:
با تدوین روش­های ارزیابی در ایالت متحده آمریکا، تکامل آن به‌تدریج از دهه ۱۳۵۰/۱۹۷۰ آغاز شد و تاکنون کارشناسان کشورهای دیگر روش­های مختلفی را در این زمینه ارائه کرده ­اند. هدف از به‌کارگیری روش­ها یا متدلوژی ارزیابی، تجزیه‌وتحلیل یا تفسیر آسان­تر نتایج حاصل از پیامد آثار توسعه بر محیط‌زیست است تا متخصصان، برنامه­ ریزان شهری و تصمیم‌گیرندگان بتوانند در مورد رد یا قبول نظریات به‌راحتی اظهارنظر یا تصمیم‌گیری نمایند. لیکن باوجود تلاش­ های بسیار و بحث و بررسی­هایی که در نشست­ها و کنفرانس­های متعدد بین‌المللی صورت گرفته، هنوز روش واحدی که موردقبول همه کارشناسان باشد اتخاذ نشده است. ازاین‌رو، هنوز انواع روش­های مختلف تجزیه‌وتحلیل در ارزیابی طرح­های گوناگون به کار می­رود. علت اصلی چنین ناهماهنگی در اتخاذ یک روش واحد، نوع طرح­ها، اندازه و پیچیدگی آن‌ها و محل جغرافیایی و تنوع محیطی است که روش­ها در آن‌ها اجرا می‌گردند (ساسانپور،۱۳۹۰ : ۲۸۸-۲۸۹ ).
بررسی سابقه انتخاب روش­های ارزیابی نشان می­دهد که در ابتدا پنج روش اصلی مورداستفاده کارشناسان ارزیابی بوده است. این روش­ها عبارت‌اند از:
روش کارشناسی یا تخصصی ویژه[۶۰]
صورت ریزها یا چک لیست­ها[۶۱]
ماتریس­ها[۶۲]
شبکه­ ها[۶۳]
روی­هم گذاری صفحات[۶۴]
لیکن در فرایند پیشرفت متدلوژی ارزیابی روش­های پیچیده­تر و علمی­تری مورد ارزیابی و موردتوجه قرارگرفته است که اکثراً با بهره گرفتن از کامپیوتر طراحی ‌شده‌اند. روش­های زیر جدیدترین روش­های اعلام‌شده‌اند:
مدل شبیه‌سازی[۶۵]
سیستم دیاگرام­ها یا نمودارهای سیستم[۶۶]
روش­های تجزیه‌وتحلیل هزینه - منفعت[۶۷]
شاخص­ های زیست‌محیطی[۶۸]
روش الکترا[۶۹]
مدل­های کارگاهی[۷۰]
ارزشیابی زیست‌محیطی[۷۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ب.ظ ]




سیستم مدیریت دانش: سیستم مدیریت دانش عبارت است از فرایند خلق، جمع آوری، سازماندهی، اشاعه و کاربرد دانش در سازمان یا هنر خلق ارزش از دارایی های نامشهود سازمان (رهنمود و محمدی،۱۳۸۸، ۳۹).
فرهنگ سازمانیفرهنگ سازمانی را به عنوان مجموعه نسبتاً یکنواخت از ارزش ها و اعتقادات، آداب و رسوم، سنت ها و شیو ه های پایدار می داند که توسط اعضای سازمان تسهیم (انتقال) می یابد (بیدختی و همکاران،۱۳۸۹، ۱۹۴).
تعاریف کاربردی مطابق با تعاریف نظری است.

فصل دوم

 

مروری بر ادبیات تحقیق

۲-۱- مقدمه
دستیابی به کیفیت مستمر فعالیتهای دانشگاهی مستلزم اشاعه این فرهنگ از طریق تقویت ابعاد شناختی -فرهنگی و نیز ایجاد یا تقویت ساختار سازمانی موجود امکان پذیراست. در این راستا، تدوین برنامه استراتژیک دانشگاه ضرورت دارد. انجام این مهم، زمینه لازم برای تدوین برنامه استراتژیک گروه های آموزشی را ، از طریق ارزیابی درونی و برونی، فراهم می کند. اجرای ارزیابی مستمر، در سطح گروه آموزشی، مقدمات امر را برای تدوین برنامه استراتژیک هر گروه آموزشی فراهم می کند. در سطح دانشگاه راهبرد اشاعه فرهنگ کیفیت می تواند گام مثبتی در این زمینه باشد .
پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به اینکه ویژگی های یک سازمان در قالب فرهنگ آن نفوذ می کند و از آنجا که هر سازمان با توجه به اهداف و ماموریت خود فرهنگ خاص خود را دارند، می توان گفت شناسایی مولفه های فرهنگ سازمانی شایسته و طراحی الگویی مناسب برای آن دردانشگاه ها به یکی از ضروریات اصلی برای داشتن رفتاری اثر بخش و در نتیجه استقرار مدیریت دانش در دانشگاه ها تبدیل شده است.
. در این فصل به مطالعه و بررسی ادبیات نظری این پژوهش می پردازیم. ساختار فصل حاضر به صورت زیر طرح ریزی شده است:

 

    • در بخش اول ، فرهنگ کیفیت محور مورد بحث قرار می گیرد.

 

    • در بخش دوم ، مبحث استقرار مدیریت دانش بیان می شود.

 

    • در بخش سوم ، پیشینه تحقیق بیان می شود.

 

 

۲-۱- بخش اول : فرهنگ کیفیت محور

 

۲-۱-۱- مفهوم وتعاریف کیفیت

کیفیت، واژه رایج و آشنایی است که از مفهوم و نحوه کاربرد آن تفاسیر گوناگونی به عمل آمده است . اما وجه مشترک تمام تعاریف سازگار کالا یا خدمات با انتظارات و نیاز های مشتریان است به عبارت دیگر کیفیت وقتی به دست می آید که تولید خدمت، انتظارات مشتری( اعم از داخلی و خارجی ) را برآورد سازد. کیفیت از مشتری شروع می شود و هر گونه توجه یا خدمت،بدون توجه مشتری الزاماً کیفیت را به دنبال ندارد . بنابراین  باید نظر مشتریان را جویا و از نیاز های آنان به خوبی آگاه شد وتولید یا خدمات را منطبق با آن  نیاز ها ارائه کرد.انسان در زمانی که سعی در تولید کالا یا ارائه خدمات نمود به موضوع کیفیت توجه ویژه ای معطوف داشته است شاید یکی از دلایل مهم توسعه تکنولوژی و صنعت بر مبنای این اصل استوار می باشد که انسان هیچ گاه از وضع موجود راضی نبوده و همواره سعی در بهبود وضعیت موجود داشته است.
به طور کلی تعاریف متعدد و گوناگونی در مورد کیفیت ارائه شده است که عبارتند از:
کیفیت به عنوان درجه ای که یک محصول با انتظارات مشتری و مشخصات ارائه شده تطبیق دارد تعریف شده است (روستا و دیگران، ١٣٨۵،٢٢٢ ).
کیفیت توسط مشتری تعیین می شود، نه توسط تولید کننده. به عبارت دقیق تر، کیفیت مجموعه ای ازخصوصیات و مشخصات یک کالا یا خدمت است که احتیاجات و رضایت مصرف کننده را تأمین می کند.
جامعۀ کنترل کیفیت آمریکا واژۀ کیفیت را به صورت زیر تعریف کرده است: “مجموعۀ ویژگی ھا وخصوصیات یک قلم کالا یا یک نوع خدمت که بتواند نیازھای آشکار و پنهان خریدار را تأمین نماید(کاتلر و آرمسترانگ[۲] ، ١٣٨۴،٨٧٧ ).
کیفیت هیچ مفهومی جز هر آنچه که مشتری واقعاً می خواهد، ندارد. سازمان استانداردهای بین المللی کیفیت را این گونه تعریف می کند: تمامیت ویژگی ها وخصوصیات محصول یا خدمات که توانایی برآورده کردن نیاز های مشتری را دارد.
سازمان ملی بهره وری سنگاپور بیان می کند که کیفیت توسط مشتری تعریف می گردد نه تولید کننده یا ارائه دهنده خدمت. به عبارت دیگر،کیفیت مجموعه ای از خصوصیات و مشخصات یک کالا یا خدمت است که خواسته ها و رضایت مصرف کننده را تأمین می کند(سید جوادین، ۱۳۸۴، ۳۶ ).
Ÿ در دهه ۵۰ میلادی دمینگ و فیگن باوم مفهوم جدید کیفیت را اینگونه بیان نمودند،
«کیفیت مفهوم وسیعی است که تمام بخشهای مختلف سازمان نسبت به آن متعهد هستند. هدف آن افزایش کارایی کل مجموعه است و هدف نهایی آن مطابقت کامل با مشخصات مورد نیاز مشتری با حداقل هزینه برای سازمان است که منجر به افزایش قابلیت رقابت در سطح سازمانها می شود» (کزازی، ۱۳۷۸، ۲۵).
Ÿکیفیت یعنی انجام درست و صحیح در دفعه اول و برای همیشه (مونیکا، ۱۹۹۸، ۲۴۰)[۳].
Ÿکیفیت یعنی درجه تطابق کالای تولید شده یا سرویس ارائه شده با نیاز مشتری(مهربان،۱۳۸۴، ۲۵).
Ÿ کیفیت عبارت است ازهرگونه صفت یا صفات خاص یا عمل خاص یک فرآورده یا خدمت که بتوان با ارزیابی آن معلوم کرد که آیا فرآورده، یا خدمت با شرایط مشخص شده منطبق است یا نه (یوجی آکاو ،۱۹۹۵، ۲۱)[۴].
از مجموع تعاریف ارائه شده پیرامون موضوع کیفیت می توان نتیجه گرفت که،
۱- کیفیت توسط مشتری تعیین می شود (تمرکز بر مشتری ).
۲- کیفیت باید نیاز مشتری را تامین کند.
۳- کیفیت چیزی است که مشتری روی آن قضاوت می کند.
۴- کیفیت به معنای تجمل و لوکس گرائی نیست.
۵- هدف در کیفیت، افزایش کارائی سازمان با حداقل هزینه است (حاجی شریف، ۱۳۷۴ ، ۲۱).

۲-۱-۲- مدیریت کیفیت [۵]

مدیریت کیفیت عبارت است ازمجموعه فعالیت های هماهنگ شده برای هدایت وکنترل سازمان درامور مرتبط با کیفیت(ممیوند،۱۳۸۷ ،۱۱). مدیریت کیفیت یک دیدگاه فلسفی ـ مدیریتی است که هم اکنون با سرعت فزاینده ای جایگاه خود را در جوامع باز می کند و توجه به نیازها و ابتکارات مشتریان، راه های ارائه خدمات و ارتقای کیفیت را اصل کار خود قرار می دهد. در سالهای اخیر نظام های ارتقای مدیریت کیفیت به سرعت متحول شده است. از حدود دو دهه گذشته فعالیت های بازرسی ساده با روش های کنترل کیفیت تکمیل یا جایگزین گردیده اند. ارائه الگوها ونظریه های مربوط به بهبود کیفیت فرآورده ها و خدمات، شعار امروز سازمان ها شده است.
لذا برهمین اساس چندی است که در کشور عزیز ما ایران نیز، مدیریت کیفیت دارای اهمیت شده است. واحدهای تولیدی یا خدماتی می خواهند فرآورده های با کیفیت بهتر از قبل ارائه نمایند. موج پیشرفت های روز افزون دانش، مهارت و فن آوری ورقابت درکیفیت و تلاش دردست یابی به مدیریت کیفیت جامع به ایران نیزرسیده است (ممیوند، ۱۳۸۷،۷۷).
اهمیت و توجه به کیفیت و مدیریت کیفیت از گذشته دور مطرح بوده است. آثار باستانی نظیر اهرام مصر، دیوار بزرگ چین و سایرعجائب هفتگانه که مورد توجه بسیاری از جهانگردان بوده است، با بهره گرفتن از نیروی انسانی و منابع طبیعی و با کمترین امکانات ساخته شده اند، ولی با تمام این تهدیدات هنوز پا برجا هستند. بدون شک تمدنهای باستانی به کیفیت سازه های خود توجه بیشتری داشته اند. در قرون وسطی توجه به مدیریت کیفیت سیر صعودی ـ نزولی داشته و ازدهه۱۹۵۰میلادی به بعد سیرصعودی داشته و مدیریت کیفیت با سرعت فزاینده ای در ابعاد جهانی مورد توجه تولید کنندگان کالا و خدمات قرار گرفت.
با پیشرفت علم و توسعه تکنولوژی انتظار مصرف کنندگان کالا و خدمات برای دریافت خدمات و کالاهای مرغوب افزایش یافت و دیگر مانند گذشته آنها حاضر به پذیرفتن هر نوع کالا یا خدماتی نبودند.
بنابراین، ضرورت فوق موجب از دور رقابت خارج شدن سازمان هایی می شود، که قادر به تامین و برآورده ساختن نیازها و انتظارات مشتریان خود نباشند. ازطرف دیگر، با وجود بازار رقابت کامل جهانی، امکان بقا برای تولید کنندگانی که در راستای استانداردهای پذیرفته شده جهانی قدم برنمی دارند بسیار کم است (سلیمی نمین،۱۳۷۹،۲۶).

۲-۱-۳- تاریخچه کیفیت

یکی از اشکال قدیمی کیفیت به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد برمی گردد، در آن زمان، بابلی ها از استاندارد کردن برای توزین و یا اندازه گیری کالا به صورت توافقی استفاده می کردند. یک کارگاه ریسندگی (۱۸۰۰ سال قبل از میلاد) نشان می دهد که این کارگاه دارای سه کارگر برای تهیه کتان، سه ریسنده، دو بافنده و یک نفر ناظر بوده است. در قرن یازدهم میلادی درانگلستان قانون اصناف، حق بازرسی کیفیت کالای ساخته شده را به بازرسان کارمی دهد تا بدین وسیله در مورد آنهایی که محصولاتشان مطابق با کیفیت لازم نیست اعمال تنبیه کرده و بر روی کالاهای مرغوب مهر تأیید بزنند. تست مرغوبیت کالا عملاً در سال ۱۴۵۶میلادی از زمان هنری[۶] ششم جهت اطمینان ازکیفیت کالا درانگلستان مرسوم گردید. در سال ۱۹۲۰ دکتر والتر شوهارت [۷]محقق آزمایشگاه اعلام کرد که کنترل واقعی باید درفرایند تولید اعمال شود نه فقط روی محصول اعمال شود. از اواسط دهه۱۹۵۰ تضمین کیفیت توسط دکتر اشیی کاوا[۸] پیشنهاد شد و در سال۱۹۵۱دکتر آرماند فیگن باوم تحولی در نگرش کیفیت ایجاد کرد.
وکنترل کیفیت جامع[۹] را جایگزین کنترل کیفیت آماری[۱۰] نمود. جوران[۱۱] در سال ۱۹۵۴ برای اولین بار کنترل کیفیت از دیدگاه مدیریت مطرح کرد (حاجی شریف، ۱۳۷۴،۶-۳).
شکل۲-۱: تاریخچه کیفیت در جهان
(حاجی شریف، ۱۳۷۴،۶-۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ب.ظ ]




خطای باتریباتری از جمله اجزای مهم یک Master Node می­باشد، تا آنجا که با خالی شدن باتری، طول عمر Master Node به پایان می­رسد. به بیانی هرگونه نقص و خرابی باتری، وقوع خطای پایدار را در شبکه سبب می­ شود. از اینرو به منظور پیشگیری از خطای پایدار ذکر شده، استفاده از روش­هایی برای یک Master Node الزامی است. در ادامه به منظور پیشگیری از خالی شدن باتری Master Node، روش­های کاهش هزینه­ ارتباطات، استفاده همزمان از تکنولوژی­های ارتباطی مختلف و انتخاب باتری با کیفیت عالی، شرح داده می­شوند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
با بهره گرفتن از روش کاهش هزینه ارتباطات، می­توان از خالی شدن سریع باتری Master Node پیشگیری کرد. از آنجا که ارتباطات بیشترین میزان انرژی را مصرف می­ کنند، می­توان با کم کردن هزینه­ های ارتباطات، انرژی قابل توجهی را ذخیره کرد. روش کار بدین صورت می­باشد که بجای ارسال پیوسته­ی اطلاعات از ارسال گسسته استفاده می­ شود که این امر نیاز به حافظه دارد. همچنین بجای ارسال مداوم داده ­های خام می­توان آنها را در حافظه نگه داشت و تنها نتایج پردازش­ها را ارسال کرد. لازم به ذکر است که هر Master Node قابلیت پشتیبانی از یک حافظه RAM چندین گیگابایتی را دارد.
روش دیگر به منظور پیشگیری از خالی شدن باتری، استفاده­ی همزمان از دو تکنولوژی ارتباطی متفاوت است. Master Node به دو نوع تکنولوژی ارتباطی بلند برد و بلوتوث مجهز است. حال اگر انتقال بلند برد نسبت به بلوتوث انرژی بیشتری را مصرف ­کند، آنگاه به منظور ذخیره­ی انرژی، Master Node می ­تواند برای ارسال اطلاعات به Mobile Node از تکنولوژی بلوتوث استفاده کند و در مواردی خاص برای ارسال اطلاعات به ابر از تکنولوژی ارتباطی بلند برد استفاده کند.
دیگر روش پیشگیری از خراب شدن باتری، استفاده از باتری با کیفیت عالی است. اگرچه هزینه­ های مالی یکی از محدودیت­های طراحی و پیاده­سازی خوب Master Nodeها می­باشد. اما در مرحله­ طراحی باید به تفاوت Body Nodeها و Master Nodeها توجه شود. از آنجا که تعداد زیادی سنسور در یک شبکه­ پوشیدنی وجود دارد پس باید هزینه­ Body Nodeها کم باشد. اما باید یادآوری کرد که در یک شبکه­ تک Master Nodeی، تنها یک Master Node فیزیکی وجود دارد، همچنین در شبکه ­های چند Master Nodeی تعداد Master Nodeها بسیار کمتر از Body Nodeهاست؛ این امر باعث می­ شود که در انتخاب باتری و اجزاء سازنده­ی Master Node، قطعات با کیفیت­تری مورد استفاده قرار گیرد.
اگرچه رعایت فاکتورهای پوشیدنی و معیارهای ارگونومی در طراحی و پیاده­سازی Master Nodeها ضروری است اما اگر اندازه­Master Node تا میزان قابل قبولی بزرگ باشد، اشکالی ندارد. زیرا که محل قرار گیری Master Node در توپولوژی شبکه ثابت نیست و می ­تواند در هرجا قرار گیرد. به طور مثال اگر به علت اندازه­ بزرگ نشود که آنرا به عنوان یک دستبند استفاده کرد، می­توان آنرا بر روی کمربند نصب کرد، این درحالیست که یک Body Node که مسئولیت کنترل ضربان قلب را دارد نمی­تواند در هر مکان از توپولوژی شبکه قرار گیرد.
امروزه به منظور ذخیره حرکات و فعالیت­های انسان انواع مختلفی از کامپیوترهای پوشیدنی از قبیل Fitbit و Misbit Shine توسط کارخانه­های سازنده، تولید می­ شود. طراحی این محصولات شبیه طراحی Master Node می­باشد. طراحی Fitbit به صورتی است که بر روی مچ دست نصب می­ شود و به عنوان یک دستبند مورد استفاده قرار می­گیرد.
از مطالب ذکر شده می­توان به این نتیجه رسید که طراحی و پیاده­سازی گره Master Node با Body Node متفاوت است. بطوریکه می­توان تا اندازه­ قابل قبولی از هزینه­ های اقتصادی و بزرگ بودن اندازه­ Master Nodeها چشم­پوشی کرد. از اینرو می­توان باتری Master Nodeها را بگونه­ای در نظر گرفت که انرژی زیادی را ذخیره کنند و همچنین قابل تعویض و قابل شارژ باشند.
اگر چه طول عمر باتری Master Nodeها و مدت زمان نگهداری شارژشان طولانی است اما در هر زمان این احتمال وجود دارد که باتری خراب شود یا شارژش تمام شود. در این شرایط استفاده از باتری افزونه راه­حل مناسبی است. بدین صورت که اگر خراب شدن یا خالی شدن باتری یک Master Node سبب وقوع خطای پایدار در Master Node گردد، بلافاصله از باتری افزونه استفاده شود. لازم به ذکر است که اگر شارژ باتری یک Master Node تمام شود می­توان بلافاصله از باتری افزونه استفاده کرد و سپس باتری با شارژ کم را دوباره شارژ کرد و به عنوان باتری افزونه مورد استفاده قرار داد. با هر بار خالی شدن شارژ باتری می­توان این چرخه را تکرار کرد.
خطاهای نرم­افزار: مدیریت Body Nodeهای افزونه توسط نرم­افزار Master Node صورت می­گیرد. Master Node مدیریت Body Nodeهای افزونه را به دو صورت چک کردن اطلاعات و چک کردن فعالیت انجام می­دهد. در روش چک کردن اطلاعات اگر داده ­های دریافتی از یک Body Node نوسان زیادی داشته باشند، آنگاه Master Node، خطا را در Body Node تشخیص می­دهد و بعد Body Node معیوب را از ساختار شبکه حذف و سپس یک Body Node افزونه را جانشین آن می­ کند.
اما در روش چک کردن فعالیت، Body Node خودش خرابی خود را تشخیص می­دهد و بلافاصله خود را Mask می­ کند و دیگر چیزی را برای Master Node ارسال نمی­کند. به عبارتی Body Node خراب خودش را از توپولوژی شبکه حذف می­ کند، Master Node در این حالت Body Node را چک می­ کند تا بفهمد داده ارسال می­ شود یا نه؛ اگر Master Node تشخیص دهد که Body Node هیچ داده­ای را برایش ارسال نمی­کند، آنگاه یک Body Node افزونه را جایگزین آن می­ کند. البته این روش کارا نیست زیرا Master Node همیشه به سبب سرکشی مداوم Body Nodeها مشغول است. برای رفع مشکل این روش توصیه می­ شود که Master Node به صورت مداوم از Body Nodeها سرکشی نکند، در عوض Body Node معیوب قبل از Mask کردن خود، یک پیام «مُردم» را برای Master Node ارسال کند. سرانجام Master Node با دریافت این پیام یک Body Node افزونه را جایگزین آن می­ کند.
سخت­افزار و نرم­افزار Master Nodeها نسبت به Body Node­ها پیشرفته­تر است. به عبارتی در مقایسه با Body Node­ها، آنها قادر به اجرای الگوریتم­ها و محاسبات پیچیده­تری هستند. لذا Master Nodeها می­توانند مدیریت داده ­ها را در سطح بالاتری انجام دهند، به طور مثال بررسی کیفیت داده یکی از مباحث مدیریت داده است که می ­تواند توسط Master Node و در سطح بالاتری نسبت به Body Node انجام شود.
۳-۳-۲-۲ Master Node مجازی
Master Node نقش مهمی را در معماری سه لایه­ای ارائه شده ایفا می­ کند. از اینرو وجود گره Master Node در شبکه یک نیاز محسوب می­ شود. در معماری ارائه شده اگر بنا به هر دلیلی Master Node فیزیکی از کار بیافتد، بگونه­ای که قادر به انجام ادامه­ وظایفش نباشد، آنگاه شبکه قادر به ادامه دادن فعالیتش نیست. در این شرایط به منظور تحمل خطای فوق، Mobile Node گره Master Node فیزیکی معیوب را از ساختار شبکه حذف می­ کند و با خبردار کردن Body Nodeها از معیوب بودن Master Nodeشان، به آنها فرمان می­دهد تا اطلاعات حس شده­شان را برای Mobile Node ارسال کنند.
ممکن است فرایند ارسال مستقیم اطلاعات از Body Nodeها به Mobile Node با این ایده همراه باشد که Master Node از ساختار شبکه حذف شده و Mobile Node خود، جایگزین آن شده است. اما واقعیت امر این است که با توجه به نقش کلیدی Master Node، نمی­ توان آنرا از ساختار شبکه حذف کرد. پس باید فرایند ارسال اطلاعات از Body Nodeها به Mobile Node بگونه­ای باشد که Body Nodeها فکر کنند اطلاعاتشان را برای یک Master Node می­فرستند و در طرف مقابل نرم­افزار Mobile Node فکر کند که اطلاعاتش را از یک Master Node می­گیرد. دلیل این امر اهمیت انجام کارها بصورت سلسله مراتبی در بین گره­هاست. به بیانی باید مشکل فوق بگونه­ای حل شود که سلسله مراتب کارها در معماری سه لایه­ای ارائه شده حفظ شود. واقعیت امر این است که برای تحقق هدف فوق به یک Master Node نیاز است و این در حالیست که شبکه­ ما فاقد هرگونه Master Node فیزیکی است.
با توجه به مطالب بیان شده، وجود یک Master Node مجازی در شبکه نیاز است. در واقع یک Master Node مجازی به صورت نرم­افزاری در گره Mobile Node ایجاد می­ شود. به منظور درک بهتر می­توان Master Node مجازی را شبیه کیبرد مجازی ویندوز تصور کرد که در صورت خرابی کیبرد فیزیکی، می­توان از آن استفاده کرد. به بیانی ساده­تر Master Node مجازی یک نرم­افزار است که توانایی انجام تمام کارهای Master Node فیزیکی را دارد. Mobile Node ابتدا Master Node فیزیکی معیوب را از ساختار شبکه حذف می­ کند، سپس به Body Nodeهای آن فرمان می­دهد که اطلاعاتشان را برای Master Node مجازی ارسال کنند، این کار سبب می­ شود که Body Nodeها متوجه نبود Master Node فیزیکی در شبکه نشوند. همچنین Master Node مجازی با دریافت این اطلاعات، مانند یک Master Node فیزیکی آنها را پردازش می­ کند و نتایج پردازش را به نرم­افزار Mobile Node می­دهد. لازم به ذکر است که در فرایند مذکور، نرم­افزار Mobile Node بگونه­ای طراحی می­ شود که داده ­ها و اطلاعات مورد نیازش را از Master Node مجازی می­گیرد.
خطاها و خرابی­های Master Node مجازی نسبت به Master Node فیزیکی متفاوت است. Master Node مجازی یک نرم­افزار، واقع در Mobile Node است؛ بنابراین تهدیدات آن مانند تهدیدات نرم­افزارMobile Node است. به عنوان مثال hang کردن Mobile Node باعث وقوع خطای پایدار در Master Node مجازی می­ شود. این تهدیدات و راه­ حل­های آنها در بخش ۳-۳-۶ و در قسمتخرابیدرنرم­افزارMobile Nodeها به تفضیل شرح داده می­شوند. شکل ۳-۱۶ برقراری ارتباط بین Mobile NodeوBody Nodeرا درشبکهA نشان می­دهد.
شکل ۳-۱۶: برقراری ارتباط بین Mobile Node و Body Node در شبکه A
۳-۳-۲-۳ شبکه ­های چندMaster Nodeی
بحث دیگری که در مورد Master Nodeها مطرح می­باشد، این است که در شبکه­ ها با تعدادBody Nodeهای فراوان، در هر زمان چه تعداد Master Node در شبکه فعال باشد. یعنی آیا تمام Body Nodeها اطلاعات­شان را فقط برای یک Master Node واحد بفرستند. که در این حالت آن Master Node به دلیل فعالیت­های زیاد از قبیل دریافت زیاد، پردازش زیاد، ارسال زیاد، انرژی زیادی را مصرف می­ کند. به بیانی دیگر یک Master Node توسط تعداد زیادی Body Node تغذیه می­ شود که این باعث می­ شود که Master Node مدام در حال انجام فعالیت شدید و مصرف انرژی باشد. همچنین در چنین شرایطی بحث­های پیچیده­ای از قبیل مدیریت کانال، تصادف و پر شدن حافظه­ Master Node به وجود می ­آید که هر کدام نیاز به الگوریتم­ها و محاسبات پیچیده دارند. استفاده از یک Master Node فعال، برای شبکه­ ها و کاربردهایی از جمله حوزه سلامت توصیه می­ شود که تعداد Body Node­هایشان کم است.
با توجه به مطالب ذکر شده می­توان به این نتیجه رسید که در شبکه­ هایی که دارای Body Nodeهای فراوانی می­باشند، بهتر استبه منظور تقسیم بار و فعالیت، همزمان چند Master Node در شبکه در حالت فعال باشد. در این تحقیق، این دسته از شبکه­ ها با نام «شبکه ­های چند Master Nodeی» شناخته می­شوند.
اگر بنا به دلایلی از قبیل خطاهای پایدار یک Master Node خراب شود، آنگاه این خرابی بر کل سیستم تأثیرگذار است به بیانی خطا به یک مؤلفه­ی خاص محدود نمی­ شود و محدوده­ خطا کل سیستم می­باشد. یعنی در این حالت با حذف Master Node معیوب از توپولوژی شبکه، سیستم نمی­تواند مشکل را حل کند. در شرایط فوق افزونگی سخت­افزاری می ­تواند بهترین گزینه برای حل مشکل باشد. در این حالت Master Nodeهای افزونه در حالت standby قرار می­گیرند.
به عنوان مثال حالتی را می­توان تصور کرد که در شبکه­ پوشیدنی سه Master Node با نامهای A، B و C در حال فعالیت می­باشند. همچنین این شبکه­ شامل ۱۵ عدد Body Node­ می­باشد. در این حالت به منظور تقسیم فعالیت بین Master Nodeها، A به Body Nodeهای ۱ تا ۵، B به Body Nodeهای ۶ تا ۱۰ و C به Body Nodeهای ۱۱ تا ۱۵ تخصیص می­یابند. در این حالت A یک قطعه­ی افزونه با نام، B یک قطعه­ی افزونه با نام و C یک قطعه­ی افزونه با نام دارند. که هر کدام از Master Nodeها در صورت خرابی فقط مجاز می­باشند که از افزونه­ی همنام خود استفاده کنند.
در حالت فوق می­توان حالتی را در نظر گرفت که A خراب شده و از افزونه­اش که است، استفاده می­ کند. حال اگر هم خراب شود، با وجود بیکار بودن و ، Body Nodeهای ۱ تا ۵ اطلاعاتشان را مستقیم به Master Node مجازی تعبیه شده در Mobile Nodeارسال می­ کنند که این کار توصیه نمی­ شود. راه­حل دیگر می ­تواند این باشد که Body Nodeهای ۱ تا ۵ را به B و C تخصیص دهیم. بدین صورت که Body Nodeهای۱ تا ۳ به Bو Body Nodeهای۴ و ۵ را به C بدهیم، که این کار نیز توصیه نمی­ شود. زیرا علیرغم بیکار بودن و ، فعالیت­های B و C زیادتر شده است.
از مطالب ذکر شده می­توان به این نتیجه رسید که هر Master Node باید قادر به استفاده از همه Master Nodeهای افزونه باشد. و در صورتی که همه افزونه­ها نیز خراب شدند آنگاه Body Nodeهای متعلق به Master Node خراب به Master Nodeهای سالم تخصیص یابد. در آخر اگر تمام Master Nodeها خراب شدند، آنگاه تمام Body Nodeها خودشان مستقیماً اطلاعاتشان را به Master Node مجازی تعبیه شده در Mobile Nodeارسال کنند. برای درک بهتر حالتی را می­توان در نظر گرفت که در سناریوی ذکر شده اگر A خراب شد باید از استفاده کرد و اگر خراب شد باید از استفاده کرد و اگر خراب شد باید از استفاده کند و اگر خراب شد باید Body Nodeهایش به B و C تخصیص یابد. حال اگر B خراب شود باید Body Nodeهایش به C تخصیص یابد در آخر اگر C که تنها Master Node باقیمانده است، خراب شود، باید Body Nodeها خودشان اطلاعاتشان را به Master Node مجازی تعبیه شده در Mobile Nodeارسال کنند.
در شبکه ­های چندMaster ی هر لحظه این امکان وجود دارد که کلیه­ Master Nodeهای فیزیکی از کار بیافتند، این در حالیست که ممکن است، این شبکه­ ها در کاربردهای حیاتی مورد استفاده قرار گیرند. باید خاطرنشان کرد که در کاربردهای حیاتی ریسک معنا ندارد. گرچه احتمال از کار افتادن همه Master Nodeها کم است ولی باید در هر لحظه شبکه آمادگی برخورد با چنین مشکلی را داشته باشد. اگر همه Master Nodeها خراب شوند آنگاه ارتباط Body Nodeها با لایه­ های Mobile Node و ابر قطع می­ شود. همچنین اگر Body Node­ها بدون آگاهی از این مسأله مدام داده­هایی را برای Master Nodeها بفرستند، بیهوده انرژیشان اتلاف می­ شود. لذا به محض از کار افتادن Master Node، باید Body Nodeهای آن از این قضیه مطلع شوند تا از ادامه­ ارسال اطلاعات به Master Nodeها و مصرف بیهوده انرژی خودداری کنند.
از مطالب ذکر شده می­توان نتیجه گرفت که با از کار افتادن تمام Master Nodeهای شبکه باید بلافاصله Body Nodeها از این موضوع آگاه شوند. پس از آگاهی Body Nodeها، تحت هر شرایطی نباید شبکه از انجام صحیح عملیات باز بماند. لذا باید هر Body Node اطلاعات دریافتی را به Master Nodeمجازی تعبیه شده در Mobile Node ارسال کند. با توجه به اینکه فاصله­ی Body Nodeها تا Mobile Node کم است، تکنولوژی بلوتوث برای این کار مناسب است.
تحمل خرابی باتریدر شبکه ­های چند Master Nodeی به منظور تحمل خرابی باتری، بجای باتری افزونه از Master Node افزونه استفاده می­ شود. در چنین شبکه­ هایی اگر Master Node معیوب باتریش از حد آستانه کمتر شود، به حالت standby می­رود. اما سؤالی که ممکن است مطرح شود این است که یک Master Node تا چه میزانی باید شارژ باتری داشته باشد که ما آن را به عنوان گره معیوب در نظر گرفته و سراغ گره جایگزین بگردیم؟ به بیانی حد آستانه باتری چقدر باشد؟ به منظور پاسخ به سؤال فوق، در این تحقیق الگوریتمی تحت عنوان «حد آستانه­ باتری» ارائه می­ شود. الگوریتم مذبور مینیمم انرژی باتری Master Node را برای کارهای آتی حساب و بر حسب درصد نشان می­دهد. الگوریتم «حد آستانه­ باتری» به شرح زیر است.

 

    1. هزینه­ باتری برای ارسال اطلاعات حس شده فعلی A= .

 

    1. هزینه­ باتری برای تبادل پیام با Mobile Node (به منظور آگاه­سازی Mobile Node از کمبود باتری Master Node) B = .

 

    1. هزینه­ باتری برای قطع ارتباط و خاموش شدن Master Node = C .

 

    1. C + B + A = D .D مینیمم انرژی باتری برای کارهای آینده Master Node است.

 

    1. D را بر حسب درصد در خروجی نشان بده.

 

روش کار بدین شکل است که در صورت وجود Master Node افزونه، گره Mobile Node تمام Body Nodeهای Master Node معیوب را به Master Node افزونه تخصیص می­دهد، بطوریکه Master Node افزونه، ادامه­ فعالیت­های Master Node معیوب را انجام می­دهد و در آخر گره Mobile Node، Master Node معیوب را به حالت standby می­برد؛ که اگر در این حالت شارژ باتری Master Node خالی شده باشد، می­توان آنرا شارژ کرد و به عنوان Master Node افزونه مورد استفاده قرار داد.
اما اگر در سناریوی ذکر شده، هیچ Master Node افزونه­ای در شبکه موجود نباشد، باید به منظور تحمل این خرابی از مکانیزم hand-off استفاده کرد. بدین صورت که گره Mobile Node به منظور واگذاری فعالیت­های Master Node معیوب، از میان Master Nodeهای موجود در شبکه، Master Nodeی را که دارای بیشترین انرژی است انتخاب می­ کند.
به بیانی ساده­تر هنگامی که هیچ Master Node افزونه­ای در شبکه وجود ندارد، Master Node معیوب باید Body Nodeهایش را به یک Master Node سالم واگذار کند. حال برای این کار Master Node جانشین باید بقدر کافی انرژی لازم را داشته باشد، از اینرو Master Nodeی که بیشترین انرژی را دارد برای اجرای سرویس­های Master Node معیوب انتخاب می­ شود. سپس Master Node معیوب توسط گره Mobile Node به حالت standby می­رود. این فرایند در شکل ۳-۱۷ نشان داده شده است.
شکل ۳-۱۷: تحمل خرابی باتری Master Node در شبکه ­های چند Master Nodeی که فاقد Master Node فیزیکی افزونه هستند
توضیح شکل ۳-۱۷ بدین صورت است که اگر انرژی یک Master Node از حد آستانه پایین­تر آید، آنگاه Master Node مذبور به عنوان یک گره معیوب در شبکه شناخته می­ شود و باید با پیام « من معیوب هستم » معیوب بودنش را به Mobile Node اطلاع دهد. اگر هیچ Master Node افزونه­ای در شبکه موجود نباشد آنگاه Mobile Node با بهره گرفتن از تکنیک hand-off، یک Master Node را به عنوان جانشین انتخاب می­ کند. سپس پیام «شما به عنوان جانشین انتخاب شدید» را برای Master Node جانشین می­فرستد و در جواب، اگر Master Node جانشین هیچ مشکلی برای جانشینی نداشته باشد یک پیام تصدیق برای او می­فرستد. در پایان Mobile Node، تمامی Body Nodeهای Master Node معیوب را به Master Node جانشین تخصیص می­دهد.
بطور کلی اگر باتری Master Node معیوب خراب شده باشد، باید آنرا تعویض کرد. اما اگر باتری آن خالی شده باشد می­توان آنرا شارژ کرد، یعنی در زمانی که Master Node در حالت standby است، کاربر آنرا شارژ کند. با پر شدن شارژ باتری Master Node معیوب، دیگر خطای آن رفع شده است، پس می­توان از آن به عنوان یک Master Node افزونه برای Master Nodeهای دیگر استفاده کرد.
مدیریت خطادر شبکه ­های چندMaster Nodeی و در بحث مدیریت Master Nodeها این سؤال مطرح است که مدیریت Master Node معیوب از طریق Mobile Node انجام شود یا اینکه توسط دیگر Master Nodeهای شبکه صورت گیرد. توصیه می­ شود که این مدیریت توسط Mobile Node انجام گیرد، زیرا Master Nodeها نسبت به Mobile Node دید کمتری از شبکه دارند. از آنجا که مدیریت Master Node معیوب بر عهده­ Mobile Node است پس باید به محض معیوب شدن یک Master Node، گره Mobile Node از این قضیه آگاه شود. این آگاه­سازی توسط چک کردن فعالیت بدین صورت انجام می­گیرد که اگر بعد از گذشت مدت زمانی Master Node با Mobile Node ارتباط نداشته باشد، آنگاه Mobile Node می­فهمد که Master Node مورد نظر، معیوب شده است.Mobile Node بعد از باخبر شدن، یکی از سه کار مهم زیر را انجام می­دهد.

 

    1. یک Master Node افزونه را به Body Nodeهای متعلق به Master Node معیوب تخصیص می­دهد، بدین صورت که به تمام Body Nodeهای آن اطلاع می­دهد که داده­هایشان را به Master Node افزونه ارسال کنند.

 

    1. اگر هیچ Master Node افزونه­ای در شبکه نباشد، آنگاه Mobile Node با بهره گرفتن از تکنیک hand-off، بار Master Node معیوب را بین Master Nodeهای سالم تقسیم می­ کند. Master Nodeهای سالم نیز می­توانستند این تقسیم بار را انجام دهند اما با توجه به اینکه مدیریت Master Nodeها بر عهده­ Mobile Node است، توصیه می­ شود که تکنیک hand-off را Mobile Node انجام دهد، زیرا دید بهتری به شبکه دارد.

 

    1. اگر Master Node معیوب شده تنها Master Node موجود در شبکه باشد، آنگاه Mobile Node خود جایگزین Master Node معیوب می­ شود و اطلاعات را از کل Body Nodeهای شبکه می­گیرد. در این حالت Body Nodeها بعد از آگاهی از خرابی تنها Master Node موجود در شبکه، به فرمان Mobile Node، داده­هایشان را با بلوتوث به Master Node مجازی تعبیه شده در Mobile Node ارسال می­ کنند.

 

نتیجتاً در شبکه ­های چند Master Nodeی، Master Node معیوب توسط گره­های هم سطح یعنی دیگر Master Nodeها مدیریت نمی­ شود و این مدیریت خطا توسط گره بالایی صورت می­گیرد. بدین صورت که هر Master Node خطای خود را کشف می­ کند، سپس توسط پیامی Mobile Node را از این خطا آگاه می­ کند. در نهایت Mobile Node فرمان مناسب را به منظور مدیریت خطا صادر می­ کند.
خطاهای گذرا و متناوب: خطاهای گذرا دیگر تهدید برای Master Nodeها می­باشند. با توجه به اینکه در سیستم­های مختلف اکثر خطاها از نوع گذرا و متناوب می­باشند، لذا Master Nodeها باید قابلیت تحمل این نوع خطاها را داشته باشند. Master Nodeها در هر زمان باید آماده­ی دریافت، پردازش و ارسال اطلاعات باشند. در بحث Body Nodeها اگر یک Body Node از کار می­افتاد، سیستم یک رویداد را از دست می­دهد اما در بحث Master Nodeها اگر یک Master Node از کار بیافتد تمام رویدادهای مهم Body Nodeهایش از دست می­رود. که این قضیه حتی برای خطاهای گذرایی که برای مدت زمانی کوتاه رخ می­ دهند، صادق است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:03:00 ب.ظ ]




سرمه ، ز.(۱۳۸۳). روش های تحقیق در علوم رفتاری. چاپ دهم، تهران: انتشارات آگه.
ساروخانی ، ب.(۱۳۸۱). روش های تحقیق در علوم اجتماعی. جلد اول ، تهران: پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
صمدی، م.(۱۳۸۲). رفتار مصرف کننده.
صالحی صدقیانی ، ج؛ ابراهیمی ، ا.(۱۳۸۱). تحلیل آماری پیشرفته. تهران: انتشارات هوای تازه.
طاهری، ا.(۱۳۷۷). روش تحقیق و ماخذ شناسی. تهران: دانشگاه پیام نور.
کاتلر، ف.(۱۳۸۴). اصول بازاریابی. ترجمه ع پارسائیان ، تهران: انتشارات جهان نو.
محمدیان ،م.(۱۳۸۰).مدیریت تبلیغات از دید بازاریابی. تهران: انتشارات حروفیه.
محمدیان ،م.(۱۳۸۱).آسیب شناسی تبلیغات در ایران. تهران: انتشارات حروفیه.
موون، ج؛ مینور، م.(۱۳۸۶). رفتار مصرف کننده. ترجمه ع صالح اردستانی؛م سعدی، تهران: انتشارات جهان نو.
وگوسن، ج؛ اوتاکاته،ی.(۱۳۷۷). تحلی آماری در روان شناسی ، علوم تربیتی. ترجمه ع دلاور؛ س نقشبندی، تهران: انتشارات ارسباران.
منابع غیر فارسی
Arens,W.(2001).contemporary advertising,MC grahill.
George, B;Micheal, B.(2006).Advertising and promotion fifth edition.
James,B.(1979).An Information processing Theory of consumer choice (Reading,MA:Addison-Wesley)
Kotler,P.(2004).framework for,marketing management.
Kotler,P.(2007).Marketing management,12 edition.
Kotler,P.(2004).marketing models, mc grahill.
Kotler ,P.(2008).Gary,Armestrang,principle of maketing,8,Edition.
Micheal, S.(1999).consumer Behaviour,5 prentice hall.
Noeal,j.(2002). marketing without advertising.
Rageev,B.(1998).Others,Advertising Management,5th ,edition.
Wilkie.(1994).Williams Behaviour 3th edition.
ضمائم
ضمیمه الف– نمونه پرسشنامه
پاسخ دهنده گرامی :
این پرسشنامه جهت پژوهش دانشجویی با موضوع «بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان در فرایند تصمیم خرید محصولات لوازم خانگی» طراحی شده است . اطلاعاتی که شما ارائه می نمائید ما را در شناخت بهتر مسائل مورد پژوهش یاری کرده و برای این پروژه دانشجویی کمکی موثر خواهد بود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
لذا خواهشمند است پس از مطالعه دقیق سوالات پاسخ مورد نظرتان را مشخص فرمائید.
قبلاً از همکاری شما کمال تشکر را دارم
مشخصات فردی :
جنسیت : زن £مرد£
وضعیت تاهل : مجرد £متاهل£
سن به سال :
۳۰-۲۰ £ ۴۱- ۳۱£ ۵۱-۴۱£ ۵۱ به بالا£
تحصیلات:
زیر دیپلم £ دیپلم و فوق دیپلم £ لیسانس£ فوق لیسانس و بالاتر £
میزان درآمد به هزار تومان
سیصد و پنجاه تا پانصد هزار تومان£
پانصد تا ششصد و پنجاه هزار تومان£
ششصد و پنجاه هزار تومان تا هشتصد هزار تومان£
هشتصد هزار تومان تا یک میلیون تومان£
یک میلیون تا یک میلیون یکصد و پنجاه هزار تومان£
۱) شما معمولاً تا چه حد به تبلیغات تلویزیونی خرید خودرو توجه می کنید :
بسیار کم £ کم £ متوسط£ زیاد£ خیلی زیاد£
۲) تا چه اندازه تبلیغات تلویزیونی شما را در انتخاب کالای مرغوب تر کمک می کند؟
بسیار کم £ کم £ متوسط£ زیاد£ خیلی زیاد£
۳) تبلیغات تلویزیونی تا چه حد باعث افزایش شناخت شما نسبت به کالا و خدمات می شود؟
بسیار کم £ کم £ متوسط£ زیاد£ خیلی زیاد£
۴) آیا بعد از دیدن تبلیغات تلویزیونی خرید خودرو تمایل دارید آن کالا را در اولین فرصت تهیه کنید؟
بسیار کم £ کم £ متوسط£ زیاد£ خیلی زیاد£
۵) آیا شنیدن – دیدن – شعار – آهنگ و مارک و …… در خصوص یک کالا در تبلیغات تلویزیونی باعث می شود که شما به یاد آن کالا افتاده و تمایل به خرید آن بگیرید؟
بسیار کم £ کم £ متوسط£ زیاد£ خیلی زیاد£
۶) آیا تحت تاثیر تبلیغات تلویزیونی کالایی را خریده اید که به آن نیاز نداشته باشید.
بسیار کم £ کم £ متوسط£ زیاد£ خیلی زیاد£
۷) آیا تبلیغات تلویزیونی باعث تغییرنگرش شما می شود ؟
بسیار کم £ کم £ متوسط£ زیاد£ خیلی زیاد£
۸) آیا تبلیغات باعث می شود که مصرف کننده با نوع محصول و نام و نشان تجاری آشنا شود؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:03:00 ب.ظ ]