کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



۲-۶. راهنمای بالینی پیش‌گیری از پنومونی وابسته به ونتیلاتور کشور ایرلند در سال ۲۰۱۱
۲-۶-۱.اهمیت
راهنمای بالینی پیشگیری از بیماری ها دستور العملی است که بر اساس اخرین دست اورد های علمی جهانی توسط صاحب نظران تدوین می گردد تا جامعه پزشکی را در رسیدن به اهداف پیشگیری وکنترل بیماری ها یاری نماید.
کمیته کنترل مقاومت میکروبی کشور ایرلند با کمک راهنماهای بالینی قبلی پیشگیری از پنومونی وابسته به ونتیلاتور وبر اساس آخرین دست آورد های علمی استخراج شده از مقالات متعدد پیشنهاداتی را در جهت کنترل این عارضه ارائه نموده است که به ان اشاره می گردد ]۱۶[.
۲-۶-۲.آموزش
همه بیمارستان‌ها باید برنامه‌ای برای آموزش، پیش‌گیری وکنترل VAP برای پرسنل درمانی داشته باشند که شامل اطلاعات در مورد اپیدمیولوژیِ بومی، بعلاوه‌ استراتژیِ مبتنی بر شواهد پیش‌گیری از VAP باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
گام اول در آموزش پیش‌گیری وکنترل، باید شامل ضد عفونی دست‌ها و استفاده از وسایل محافظتی شخصی باشد.
گاید لاین‌های بالینی و پروتوکل‌های مراقبت از VAP در بخش های ویژه، باید اجرا شوند و توسعه یابند.
علاوه بر آن، راهنماهای بالینی و پروتوکل‌ها باید به‌طور منظم پایش شوند تا از پذیرش آن توسط پرسنل مطمئن شویم و هرگونه نقص در این زمینه شناسایی وگزارش شوند ]۱۶[.
۲-۶-۳.کنترل مراقبت‌های بالینی و پیش‌گیری از عفونت
به‌کارگیری پیش‌گیری‌های استاندارد، باید اولین اقدام در پیش‌گیری از انتقال عوامل عفونی در بیماران وپرسنل باشد.
ضد عفونی کردن دست‌ها بر اساس راهنماهای بین‌المللی، باید جزئی از مراقبت‌های بالینیِ پیش‌گیری از VAP باشد.
قبل و بعد از هر تماسِ مستقیم با بیمار و بعد از هر عملی که بالقوه باعث آلودگی دست می‌شود و بعد از در آوردن دست‌کش‌ها، دست‌ها باید به‌طور مناسب با آب و صابون شستشو داده شوند و در صورت عدم وجود آلودگی واضح در دست، با محلول های الکلی، ضد عفونی شوند.
علاوه بر آن، ضد عفونی دست‌ها باید مرتب پایش شوند تا از پذیرش آن توسط پرسنل مطمئن شویم و بازخورد مناسبی از آن‌ ها دریافت نماییم.
وسایل محافظتی پرسنل مثل دست‌کش، پیش‌بند، ماسک، عینک و… باید به‌طور مناسب استفاده شوند و به‌طور مناسب جمع‌ آوری و معدوم گردند ]۱۶[.
۲-۶-۴. لوله گذاری نای
تاحد ممکن لوله گذاری از طریق دهان باشد تا از طریق بینی.
حتی المقدور از خارج سازی غیر ضروری لوله‌ی نای و لوله گذاری مجدد خودداری شود ]۱۶[.
۲-۶-۵. تهویه با فشار مثبت
تاحد ممکن از تهویه غیر تهاجمی استفاده شود.
تهویه‌ی مکانیکی در مواردی که ضرورت ندارد نباید ادامه پیدا کند.
پروتوکل جدا سازی بیمار از دستگاه بر اساس شواهد موجود باشد.
ارزیابی روزانه بیمار برای امکان جا سازی از دستگاه انجام شود.
کم کردن یا قطع آرامبخش‌ها روزانه به‌طور مناسب اجرا شود ]۱۶[.
۲-۶-۶.استراتژی دارویی
خط مشی محدودیت استفاده از فرآورده‌های خونی در بیماران با تهویه‌ی مکانیکی باید اجرا شود.
۲-۶-۷. پیش‌گیری از آسپیراسیون
یک فشار کاف مناسب باید در بیمارانی که تراکئوستومی یا دارای لوله‌ی تراشه بوده و در معرض اسپیراسیون قرار دارند اجرا شود.
فشار کاف باید دقیقا اندازه‌ای باشد که هیچ صدای قابل شنیدنی از لیک هوا در اطراف لوله وجود نداشته (در مواقعی که فشار طبیعی راه هوایی وجود دارد ) و باید حد اقل ۲۰ سانتی متر آب باشد .
بیماران تحت تهویه‌ی مکانیکی، باید وضعیت نیمه نشسته (۳۰ تا ۴۵ درجه بالا بودن سر تخت ) داشته، مگر آن‌که ممنوعیتی داشته باشند.
در بیمارانی که وضعیت نیمه نشسته را نمی توانند تحمل کنند، باید از تخت چرخان استفاده شود.
بایداز نفخ معده در بیماران تحت تهویه‌ی مکانیکی که تغذیه‌ی معدی دارند اجتناب شود ]۱۶[.
۲-۶-۸.پیش‌گیری ازآلودگی وسایل
وسایل یک‌بار مصرف نباید هیچ‌گاه دو بار استفاده شوند.
همه وسایلی که در ارتباط با بیمار هستند باید بر طبق خط و مشی بیمارستان وکارخانه سازنده، تمیز، ضد عفونی ونگهداری شوند.
بعد از گندزدایی، برای شستشوی وسایل تنفسیِ غیر تهاجمی و چند بار مصرف باید از آب مقطر استریل استفاده کرد.
پرسنل، هنگامی که مدار تنفسی را قطع می‌کنند باید از ماسک صورت استفاده کنند.
برای شستشوی وسایل تنفسی غیر تهاجمی وچند بار مصرف باید از اب مقطر استریل استفاده کرد.
سیستم وسایل مرطوب‌کننده (مرطوب‌کننده‌های گرمائی و یا فیلترهای نگه‌داری گرما و
رطوبت ) باید بر اساس توصیه‌ی کارخانه‌ی سازنده یا هر زمان که از نظر بالینی لازم شد، تعویض شوند.
و برای هر بیمار جدید، یک سیستم جدید آماده شود.
هنگامی که مرطوب‌کننده‌ها پر می شوند نکات استریل رعایت شود ، آب استفاده برای مرطوب‌کننده‌ها باید استریل یا تقطیر شده باشد.
توصیه خاصی برای استفاده ازنوع خاصی از مرطوب‌کننده وجود ندارد.
نوع سیستم ساکشن ( بسته یا باز) بر شیوع VAP تاثیری ندارد.
ولی در بیمارانی که ترشحات فراوان دارند یا عفونت مشکوک یا شناخته شده ای دارند که می‌تواند از طریق هوا منتقل شود، ساکشن بسته توصیه می‌شود.
وسایل ساکشن باید زمانی تعویض شوند که خراب یا کثیف شده باشند، برنامه‌ی منظم تعویض توصیه نمی‌شود.
یک سیستم ساکشن جدید برای بیمار جدید باید آماده شود ]۱۶[.
۲-۶-۹. پیش‌گیری از کلونیزاسیونِ مجاری گوارشی
آنتاگونیست های H2 نظیر رانیتیدین و یا مهارکننده‌های پمپ پروتون نظیر پنتوپرازول باید در بیماران تحت تهویه‌ی مکانیکی که ریسک بالایی برای خونریزی دستگاه گوارش دارند استفاده وسوکرالفات ممکن است در بیمارانی که ریسک پایین تری دارند استفاده شود.
ضد عفونی دهان باید به‌طور منظم در بیماران تهویه‌ی مکانیکی استفاده شود.
یک مسواک نرم هر ۱۲ ساعت یک‌بار برای تمیزی پلاک های دهانی استفاده شود مگر در مواردی که ممنوعیت دارد مانند: کمبود پلاکت وخطر افزایش خونریزی.
کلرو هگزیدین (۲%-۱۲/۰%) باید طبق برنامه منظم برای ضد عفونی دهان استفاده شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 06:35:00 ق.ظ ]




*محدودیت مربوط به حمایت از هر کاربر(استفاده‌کننده از دانش)و همچنین توجه داشتن به تأثیر متقابل نقش ویژه هر کاربر در سازمان با شایستگی‌ها، سبک شناختی، علایق و انگیزه‌های کاربر.
- مدیریت دانش از دیدگاه صاحبنظران
نویسندگان و صاحب­نظران مدیریت دانش، از دیدگاه های گوناگون، به تعریف مدیریت دانش پرداخته‌اند،که در این جا برخی از تعاریف مطرح شده را می آوریم:
رابیتز[۵]: مدیریت دانش، شامل همه‌ روش هایی است که سازمان، دارایی های دانشی خود را اداره می کند که شامل چگونگی جمع آوری، ذخیره سازی، انتقال، بکارگیری، به روز سازی و ایجاد دانش است.
لاری پروساک[۶]:مدیریت دانش، تلاشی برای آشکار کردن دارایی پنهان در ذهن اعضاء و تبدیل این دارایی به دارایی سازمانی است تا همه کارکنان سازمان به آن دسترسی داشته باشند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تام داونپورت[۷]: مدیریت دانش، عملیات کشف، سازماندهی و خلاصه کردن دارایی اطلاعات است؛ به شکلی که معلومات کارکنان را بهبود بخشد.
هوبرت سنت آنگو[۸]:مدیریت دانش عبارت است از ایجاد ارزش از دارایی های پنهان شرکت. زمانی این هدف تأمین می شود که بتوانیم توانایی های سازمانی و فردی را به گونه ای پرورش دهیم که در ایجاد، تبادل و گردآوری دانش، توانا باشند. این امر مستلزم آن است که برای افراد بشر، ارزشی بالا قائل شویم.
دانشکده مدیریت تگزاس، مدیریت دانش را اینگونه تعریف می کند:مدیریت دانش، فرایند سیستماتیک و نظام‏مند کشف، انتخاب، سازماندهی، تلخیص و ارائه­ اطلاعات است؛ به گونه ای که شناخت افراد را در حوزه‌ مورد علاقه اش بهبود می بخشد. مدیریت دانش به سازمان کمک می کند تا از تجارب خود، شناخت و بینش بدست آورد و فعالیت خود را بر کسب، ذخیره سازی و استفاده از دانش متمرکز کند تا بتواند در حل مشکلات، آموزش پویا، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری از این دانش بهره گیرد. مدیریت دانش نه تنها از زوال دارایی های فکری و مغزی جلوگیری می کند، بلکه به طور مداوم بر این ثروت می افزاید.
ویکی پدیا[۹]: مدیریت دانش فرآیندی است که به سازمانها کمک می کند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب می شود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری­های پویا به صورت کارا و موثر قادر می سازد.
مدیریت دانش،رویکردی ساخت یافته است که رویه هایی رابرای شناسایی،ارزیابی وسازماندهی،ذخیره وبه کارگیری دانش به منظورتأمین نیازهاواهداف سازمان برقرارمیسازد ( داونپرت، پروساک، ۱۹۹۸).
مرکز مدیریت دانش در دانشگاه تگزاس آمریکا، مدیریت دانش را اینگونه تعریف می کند: فرایند نظام مند کشف، انتخاب، سازماندهی، تلخیص و ارائه اطلاعات است به گونه ای که شناخت افراد را در حوزه مورد علاقه اش بهبود می بخشد. مدیریت دانش به سازمان کمک می کند تا از تجارب خود، شناخت و بینش بدست آورد و فعالیت خود را بر کسب، ذخیره سازی و استفاده از دانش متمرکز کند تا بتواند در حل مشکلات، آموزش پویا، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری، از این دانش بهره گیرد و مدیریت دانش نه تنها از زوال دارایی های فکری و مغزی جلوگیری می کند، بلکه بطور مداوم بر این ثروت می افزاید ( رضاییان و همکاران، ۱۳۸۸).
بات[۱۰] ( ۲۰۰۰) مدیریت دانش را فرآیندی جهت تسهیل فعالیت های مرتبط با دانش نظیر خلق، کسب، تغییر شکل و استفاده از آن می داند. همچنین بنا به تعریف رادینگ ( ۲۰۰۳)[۱۱] مدیریت دانش عبارت است از شیوه شناسایی، در اختیار قرار گرفتن، سازماندهی و پردازش اطلاعات جهت خلق دانش که پس از آن توزیع می شود و در دسترس دیگران قرار می گیرد تا برای خلق دانش بشری استفاده شود.
مدیریت دانش به الگوهای تعامل میان فنآوری ها،فنون وافراد شکل می بخشد. برای مثال تکنولوژی اطلاعات درخصوص گردآوری،ذخیره واشاعه اطلاعات به خوبی عمل میکندولی درتعبیرآن ناتواناست.دستیابی به راه حل های فنی امکان پذیر است . اما برای مدیریت دانش،سازمان باید محیط مشارکت،همکاری و اشتراک دانش رابه وجود آورد.تغییررفتار بشریکی ازمسایل جاری مدیریت دانش است وبه همین دلیل در پروژه های مدیریت دانش برتغییرروندهای سنتی وتقویت ساختارهاوفن آوری هاتأکید میشود.بنابراین همگون ساختن تدریجی اصول مدیریت درسازمان یکی ازمهمترین اولویت هااست.درنهایت میتوان گفت که تعهداستراتژیک مدیریت دانش،آن است که اثربخشی سازمانی رابهبودبخشدودرعین حال موجب ارتقاءفرصتهای سازمان گردد .
لذادانش وفرآیندمدیریت آن درروندپیشبردومزیت رقابتی سازمانهاامری مهم و اجتناب ناپذیرمحسوب میشود،ازاین روپارادایم مدیریت دانش درسازمانهای پویاو خلاق امروزی دریک مسیرپر مخاطره وپیچیده گام برمی دارد،که برای اثربخشی و انعطاف پذیری خاص سازمان نیازبه درک مطلوب وشناخت مفهوم دانش،مدیریت دانش وفرآیندهای مربوط به آن میباشد ( جمالی فیروزآبادی وهمکاران)
مدیریت دانش یک مدل تجاری میان رشته ای است که با همه جوانب دانش شامل خلق، کدگذاری، تسهیم و استفاده از دانش برای ارتقاء یادگیری و نوآوری در بافت سازمان سرو کار دارد. مدیریت دانش هم با ابزارهای تکنولوژیکی سرو کار دارد و هم با روش های جاری سازمان که شامل: تولید دانش جدید، کسب دانش باارزش از منابع خارجی، استفاده از این دانش در تصمیم گیری، وارد کردن دانش در فرآیندها، محصولات و خدمات، کدگذاری اطلاعات در اسناد و مدارک، نرم افزارها و پایگاه داده ها، تسهیل رشد دانش، انتقال دانش به سایر بخشهای سازمان و در نهایت اندازه گیری های دانشی و اثرگذاری مدیریت دانش است. سازمانها برای خدمت بهتر به مشتریان بایستی سیکل زمانی تولید یا ارائه خدمات را کاهش دهند، با حداقل دارایی های ثابت عمل کنند، زمان توسعه محصول را کوتاه کنند، کارمندان را توانمند سازند، سازگاری و انعطاف پذیری را ارتقاء دهند، اطلاعات را تسخیر کرده و دانش را خلق و تسهیم کنند. هیچ یک از این اقدامات بدون تمرکز پیوسته بر خلق، بروز رسانی، در دسترس قرار دادن، کیفیت و استفاده از دانش بوسیله تمام کارکنان و تیم های کاری اتفاق نخواهد افتاد ( محمدی و همکاران، ۱۳۸۷).
۲-۲-داده، اطلاعات، دانش
تمایز «داده[۱۲]»، «اطلاعات[۱۳]» و «دانش» مشکل است. تنها از طریق مفاهیم بیرونی یا از دیدگاه کاربر می‌توان بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تفاوت قائل شد. معمولاً داده به عنوان مواد خام، اطلاعات به عنوان مجموعه سامان یافته‌ای از داده و دانش به عنوان اطلاعات با مفهوم، شناخته می‌شود. همانگونه که در شکل ۱ نشان داده شده ارتباط بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تکراری و برگشت‌پذیر است و تبدیل این سه به یکدیگر به میزان سازماندهی و تفسیر آنها بستگی دارد. «داده» و «اطلاعات» بر مبنای «سازمان» و «اطلاعات» و «دانش» بر مبنای «تفسیر» از یکدیگر متمایز می‎شوند.
شکل ۲-۱: ارتباط بین داده، اطلاعات، دانش
داده: داده یک واقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط به دیگر چیزهاست. داده‌ها حقایق و واقعیت‌های خام هستند.داده‌ها منعکس‌کننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی‌ هستند که تحت عنوان جزء ناچیز از آنها یاد می‌شود.این اجزاء در پایگاه‌های داده، ذخیره و مدیریت‌ می‌شوند.داده‌ها حداقل متن را دارند و به تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را القا نمی‌کنند، تا زمانی‌ که مورد پردازش واقع شوند.داده‌ها، رشته واقعیت‌هایی عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند.از دیدگاه سازمانی، داده‌ها یک سلسله معاملات ثبت شده منظم تلقی شده‌اند. «۲۱»، «۰۰۱»و«ژاپن»، نمونه‌هایی از داده هستند.بدون ارائه توضیحات بیشتر، هیچ برداشتی از این سه داده صورت نمی‌پذیرد. هریک از این داده‌ها ممکن است بیانگر زمان، مقدار، وزن، مبلغ، اندازه، ماهی از سال و…باشند.
اطلاعات:اضافه کردن زمینه و تفسیر به داده‌ها و ارتباط آنها به یکدیگر، موجب شکل‌گیری اطلاعات‌ می‌شود.اطلاعات داده‌های ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه‌ و تفسیر آن است.ارتباط داده‌ها ممکن است بیان‌کننده‌ اطلاعات باشد.ممکن است صرفا ارتباط داده‌ها به اطلاعات‌ منجر نگردد.مگر آن که موجب درک مفهوم آنها باشد. اطلاعات در حقیقت داده‌های خلاصه شده را دربر می‌گیرد که گروه‌بندی، ذخیره، پالایش، سازماندهی و تحلیل‌ شده‌اند تا بتوانند زمینه را روشن سازند.می‌توان با بررسی‌ اطلاعات به اتخاذ تصمیمات پرداخت.اطلاعات معمولا شکل اعداد و ارقام، کلمات و گزاره‌های انباشته شده را به‌ خود می‌گیرند و اعداد وگزاره‌ها را به صورت خلاصه شده‌ ارائه می‌کنند.اطلاعات برخلاف داده‌ها، معنی‌دار هستند(قربانی،۱۳۸۸).
دانش: «دانش» مخلوط سیالی از تجربیات، ارزش ها، اطلاعات موجود و نگرش های کارشناسی نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهره‌گیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست می‌دهد. دانش، در ذهن دانشور به وجود آمده و به کار می‌رود. دانش در سازمان ها نه تنها در مدارک و ذخایر دانش، بلکه در رویه‌های کاری، فرایندهای سازمانی، اعمال و هنجارها مجسم می‌شود. این تعریف، از اول مشخص می‌کند که دانش ساده و روشن نیست، مخلوطی از چند عامل متفاوت است؛ سیالی است که در عین حال ساختارهای مشخصی دارد و نهایت اینکه، ابهامی و شهودی است و به همین علت، به راحتی نمی‌توان آن را در قالب کلمات گنجاند و به صورت تعریفی منطقی عرضه کرد. دانش در خود مردم وجود دارد و بخشی از پیچیدگی ندانسته‌های انسانی است. ما گرچه به طور سنتی، سرمایه‌ها را مشخص و ملموس می‌دانیم، امّا سرمایه‌ی دانش را نمی‌توان به راحتی تعریف کرد. درست مشابه ذره اتمی که می‌تواند موج یا ذره باشد، بسته به اینکه دانشمندان چگونه وجود آن را دنبال کنند. دانش به شکل های پویا و نیز انباشته و ایستا قابل تصور است (رحمان سرشت، ۱۳۷۹).
دانش اطلاعات آمیخته شده با تجربه، زمینه و تفسیرمی‌باشد (داونپورت،۱۹۹۸).
دانش از اطلاعات و اطلاعات از داده‌ها ریشه می‌گیرند. تبدیل اطلاعات به دانش در عمل بر عهده خود بشر است. با نگرش فراتری به این موضوع، آشکار می‌شود که معمولاً «دانش پایه» عامل تمایز بین داده، اطلاعات و دانش است. این یکی از دلایلی است که در محیط و فضای متکی به دانش، برخی موسسات یا شرکتها می‌توانند همچنان برتری های اقتصادی و رقابتی خود را حفظ کنند. «کوهن» و «لونیتال» در مباحث خود، این حقیقت را تشریح می‌کنند که گسترش دانش منوط به شور و هیجان یادگیری و دانش پیشین است. به عبارت دیگر، دانش اندوخته شده عامل موثری در افزایش واکنش و فراگیری سهل‌تر مفاهیم است. بنابراین، دانش ترکیب سازمان یافته‌ای است از «داده ­ها» که از طریق قوانین، فرایندها وعملکردها و تجربه حاصل آمده است. به عبارت دیگر، «دانش» معنا ومفهومی است که از فکر پدید آمده است و بدون آن اطلاعات و داده‌ تلقی می‌شود. تنها از طریق این مفهوم است که «اطلاعات» حیات یافته و به دانش تبدیل می‌شوند (Cohen&Leviathan, 1990).
اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات می‌گردد. خلاصه‌سازی هرچه بیشتر(انباشت)اطلاعات اولیه به دانش منجر می‌شود.دانش را در این حالت می‌توان‌ بینش‌های حاصل از اطلاعات و داده‌هایی تعریف کرد که می‌تواند به روش‌های مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد.دانش به حداقل رساندن جمع‌ آوری و خواندن اطلاعات است نه افزایش‌ دسترسی به اطلاعات.دانش کارآمد کمک می‌کند تا اطلاعات و داده‌های ناخواسته حذف شوند.دانش‌ یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می‌شود.زمانی که‌ افراد دانش خود را به اشتراک می‌گذارند، دانش هریک افزایش می‌یابد و از ترکیب دانش یک فرد با افراد دیگر، دانش جدید حاصل می‌شود.رامپرسد دانش را تابعی از اطلاعات، فرهنگ و مهارت‌ها بیان می‌کند.
مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان‌ها یاری می‌کند اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی‌ و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیت‌هایی چون حل مشکلات، آموختن پویا، برنامه‌ریزی‌ راهبردی و تصمیم‌گیری ضروری است.تعریف اسوان از مدیریت دانش یکی از بهترین تعاریف قلمداد می‌شود:مدیریت دانش هرگونه فرایند یا عمل تولید، کسب، تسخیر، ترویج و جامعه‌پذیری و کاربرد آن‌ است، در هرجایی که دانش استقرار یابد، یادگیری و عملکرد سازمان را افزایش می‌دهد.کویتز مدیریت‌ دانش را چنین تعریف می کند:فرایندی که از آن طریق سازمان به ایجاد سرمایه حاصل از فکر و اندیشه‌ اعضاء و دارایی مبتنی بر دانش می‌پردازد(قربانی،۱۳۸۸).
دانش درسازمان ها،نه تنهادرمدارک وذخایر دانش،بلکه دررویه های کاری،فرایندهای سازمانی،اعمال وهنجارهامجسم می شود(جعفری مقدم،۱۳۸۲).این تعریف ازاول مشخص می کندکه دانش،ساد ه وروشن نیست،مخلوطی ازچندعامل متفاوت است،سیالی است که درعین حال ساخت های معینی داردودرنهایت اینکه ابهامی وشهودی است وبه همین علت به راحتی نمی توان آن رادرقالب کلمات گنجاندوبه صورت تعریفی منطقی عرضه کرد.دانش درخودمردم وجودداردوبخشی ازپیچیدگی ندانسته های انسانی است.
درنهایت دانش رامیتوان براساس چهاردیدگاه رایج درمورددانش مطابق زیربیان کرد:
دانش،تنهاازطریق تفکرعمیق ویامشاهده جهان به دست می آید.
اگردیگران رادردانش خودسهیم کنیم،ازدانش ماکاسته می­ شود.
دانش رامی توان مستقل ازنحوه خلق آن یاکاربردآن،به عنوان یک ماهیت یا محصول ارزیابی کرد.
علم بالاترین شکل دانش است وانواع دیگردانش ازطریق علم است که به وجودمی آیندیاخلق می شوند(جاشاپارا[۱۴]،۲۰۰۴).
روابط میان داده،اطلاعات ودانش،سلسله مراتبی ومطلق نیست. افرادوموقعیت هاتعیین کننده داده،اطلاعات ویادانش بودن این عوامل هستند.. صاحب نظرانی نظیرداونپورت وپروساک،استیوهال سوکارل ویگ متفق القول اندکه سطح تکامل دانش ازاطلاعات وداده هابیشتربوده ودربرگیرنده هردوی آنهاست. همچنین سطح تکامل اطلاعات ازداده بیشتربوده ودربرگیرنده آن نیزمی باشد(ویگ[۱۵]،۲۰۰۲). وجودداده برای شکل گیری اطلاعات ووجوداطلاعات برای ایجاددانش ضروری است.
افرادی که درزمینه های خاص،اطلاعاتی عمیق دراختیاردارند،ازسطح دانش بیشتری نسبت به کسانی که درآن زمینه اطلاعات چندانی ندارند،برخوردارند.سازمان ها،هم به داده وهم به اطلاعات وهم به دانش نیازمندند.صاحب نظری به نام سوک نانان[۱۶]معتقداست که باوجودنیازسازمان به داده،اطلاعات ودانش،دانش ازجایگاهی والاتربرخورداراست؛زیرادانش نزدیک ترین لایه به تصمیم ­گیری است.
تعامل بین فناوری، فنون و انسان، مفهوم مدیریت دانش را عمق می‌بخشد زیرا الگوی تعامل بین فناوری، فنون و انسان برای هر سازمان منحصر به فرد است که به راحتی قابل داد و ستد یا تقلید توسط سازمان های دیگر نیست. نکته مهم این است که دانش فردی برای توسعه دانش پایه سازمانی ضروری است، هر چند دانش سازمانی حاصل جمع ساده‌ای از دانش‌‌های فردی نیست (بات، ۲۰۰۰).
میزان صحیح اطلاعات در زمان مناسب مدت‎ها است که یک عامل مهم برای انجام انواع کارها بوده است. هر چند که میزان اطلاعات موجود داخلی و خارجی بیش از حد زیاد شده است. بیهوده نیست که امروزه مدیران اجرایی درباره غرق شدن در دریایی از اطلاعات صحبت می‌کنند. دو برابر شدن اطلاعات موجود در هر ۸ تا ۹ ماه یکبار بر ابعاد این معضل می‌افراید. سعی بر کنترل گنجینه اطلاعات از نظر تعریف غیرممکن است. حداقل برای سازمانی که فعالیت‎های اجرایی دارد بسیار پرهزینه خواهد بود. بنابر این ابزار کنترل دیگری باید پیدا نمود.
۲-۳- کاربرد مدیریت دانش
ما مدیریت دانش را فرایند ایجاد، تأیید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش می‌دانیم. در سازمان هااین پنج عامل در حوزه مدیریت دانش زمینه آموزش، بازخورد، آموزش مجدد و یا حذف آموزش را فراهم می‌آورد که معمولاً برای ایجاد، نگهداری و احیا قابلیت‌های سازمان مورد نیاز است. بسیاری از متخصصان اطلاع‌رسانی با ذخیره و نظام‌مند کردن اطلاعات برای بازیابی و استفاده مجدد از آن اقدام می‌کنند، لیکن در یک سازمان دانش محور تنها تأکید بر این جنبه‌ها به تنهایی کافی نیست، بلکه اطلاعات باید بر طبق نیازهای واقعی کسب و کار، از نظر کیفی کنترل شود و به فرآیندهای کاری مرتبط بپیوندد. از طریق مناسبات مشترک میان اطلاعات و فرایندهای ذهنی و تجاری انسان است که سرانجام دانش و درک جدید ایجاد می‌شود. در حقیقت می‌توان گفت در فضای ایجاد شده در زمینه دانش و عقاید جدید است که اساس توسعه و تغییرات بیشتر، جهت سودآوری بیشتر کسب و کار بنا گذاشته می‌شود.
ایجاد دانش
اعتباربخشی به دانش
سازماندهی دانش
شکل ۲-۲:. فرآیندهای اشاعه دانش (جعفری مقدم،۱۳۸۵)
شرکت شیمیایی داو، راهبرد مدیریت دانش خود را برای به‌کارگیری سرمایه نامشهود برای بهبود ظرفیت و توانش در ایجاد ارزش افزوده به کسب و کار خود معرفی کرد. شرکت داو از مدل زنجیره ارزش دانش استفاده می‌کند که با ایده‌ها، مهارت‌ها و دیگر دارایی‌های سرمایه‌ای نامشهود غیرمحسوس، شروع می‌شود و از طریق نوآوری و اختراعات آنها را به دارایی‌های قابل اندازه‌گیری و
نامشهودمحسوسی تبدیل می‌کند. (لیود ۱۹۹۶).
شرکت سیمنز بین توانایی‌های هسته دانش خود، اهداف سازمانی و محصولات اصلی آن رابطه برقرار می‌کند. آنها با تمرکز بر توسعه دانش از طریق به‌کارگیری گروه‌افزار تحقیق و توسعه (R&D) دانش
را به اقدام عملی تبدیل می‌کنند (لیود ۱۹۹۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ق.ظ ]




ث- ذخایر طبیعی، کالاها و خدمات
ج- محیط کالبدی: در ارتباط با مؤلفه ها محیط فیزیکی، توجه به متغیرهایی نظیر ادراک بصری و کیفیت منظر، آب و هوا، آلودگی و سر و صدای محیطی ضروری است.
شکل ۲-۱۱- مدل کیفیت زندگی میشل
مأخذ: Mitchell, 2000 به نقل از رضاپور، ۱۳۸۹: ۱۰۷
۲-۵-۷-۹- کیفیت فراگیر زندگی اشمیت و نول
اشمیت و نول سعی دارند تا مباحثی اساسی نظیر رفاه ذهنی، رفاه عینی، اهداف اجتماعی و سیاستگذاری اتحادیه اروپا و تئوری های اجتماعی پیرامون سرمایه اجتماعی را در درون یک چارچوب منسجم مبتنی بر کیفیت زندگی که به عوامل کیفی اجتماعی همچون برابری، آزادی، امنیت و انسجام بیش از عوامل فردی توجه دارد، مدنظر قرار دهند. آنها این چارچوب را در مجموعه ای از حوزه ها، زیر حوزه ها و شاخص ها در قالب آنچه نول (۲۰۰۲) آن را سیستم شاخص های اجتماعی اروپایی می نامد، عملیاتی می کنند. این مجموعه می تواند به عنوان ابزاری برای مشاهده تحلیل مستمر توسعه توسعه و بهبود سطح رفاه کیفیت زندگی و همچنین تغییر ساختار اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. آنها در سطح فردی میان جنبه های شناختی و عاطفی رفاه ذهنی و میان ابزار، منابع و ظرفیت ها و اهداف یا دستاوردهای (شرایط زندگی) رفاه عینی تمایز قائل می شوند، همچنین در سطح اجتماعی دو عنصر اصلی کیفیت زندگی را همبستگی اجتماعی و پایداری می دانند. در این مدل همبستگی اجتماعی دارای دو عنصر است یکی کاهش تفاوت ها و نابرابری ها و دیگری تقویت پیوندها، شبکه ها و روابط اجتماعی، افزایش احساس تعلق به جماعت و پیوند با آن بر اساس ارزش های مشترک، هویت جمعی و اعتماد میان اعضا از این منظر با اصول دو گانه یعنی برابری و انسجام پیوند می خورد. به عبارتی مفهوم همبستگی اجتماعی در این مدل بر دو بعد استوار است، بعد نابرابری که بر افزایش فرصت ها و کاهش نابرابری و شکاف های درون جامعه تمرکز دارد. این بعد همچنین جنبه طرح اجتماعی را در بر می گیرد. بعد دوم سرمایه اجتماعی است که بر هدف تقویت روابط اجتماعی و روابط متقابل تأکید دارد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول ۲-۵- کیفیت فراگیر زندگی اشمیت و نول

 

سطوح سنجه های رفاه تغییر اجتماعی
سطح فردی کیفیت زندگی
- شرایط زندگی
- رفاه ذهنی
ارزش ها و نگرش ها
- پساماده گرایی
- نقش های جنسیتی
- اولویت های حزبی
سطح اجتماعی کیفیت جامعه
تداوم پذیری
- حفظ سرمایه طبیعی
همبستگی اجتماعی
- کاهش نابرابری ها و مطرودیت
- تقویت روابط و پیوندها
ساختار اجتماعی
- جمعیت شناختی
- طبقه اجتماعی
- اشتغال

مأخذ: Noll, 2004 به نقل از غفاری و امیدی، ۱۳۹۰: ۵۱-۴۹
۲-۵-۷-۱۰- مدل کیفیت زندگی دلفیم و همکارانش
دلفیم و همکارانش، کیفیت زندگی شهری را در ابعاد کلان اجتماعی-اقتصادی و محیطی طبقه بندی کرده اند. به عبارت دیگر، کیفیت زندگی ویژگی های کلی اجتماعی-اقتصادی و محیطی را نشان می دهد. در واقع کیفیت زندگی ابزار قدرتمندی است که برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار می رود (قالیباف و همکاران، ۱۳۹۰: ۳۶). در هر یک از این ابعاد، شاخص هایی مورد بررسی قرار گرفته است که به طور خلاصه در شکل ۲-۱۳ نشان داده شده است.
شکل ۲-۱۳- ابعاد کیفیت زندگی
اجتماعی
- جمعیت-آموزش؛
- پویایی فرهنگی؛
-سلامت؛
- امنیت، مسائل اجتماعی.
موقعیت اقتصادی
- درآمد؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:34:00 ق.ظ ]




نیازهای روحی و روانی
کار با معنی
بهداشت روانی
بهبود انسانی

 

کیفیت
رضایت
عملکرد
تعهد
بهروه وری

 

امور اخلاقی
اولویت سیاسی
ارزش مذهبی
تقاضای اجتماعی
لحن جهانی

 

 

 

(منبع: رهنورد، ۱۳۷۸)
مشارکت[۴] یکی از بهترین روش ها برای انتقال خواسته های سطح محلی به برنامه ریزان و مدیران شهری است. از دیدگاه ارنشتاین مشارکت دارای سطوح متفاوتی است. این سطح از بی قدرتی محض شهروندی تا کنترل شهروندی ادامه دارد. او مشارکت شهروند را به پلکانی توصیف کرده است که از بی قدرتی شهروند شروع شده تا اختیار و قدرت تفویض شده شهروندی کشیده می شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
دو پله اول ,اصلا شکلی از مشارکت مردمی را دارا نیست و فقط جنبه های فریبکاری و دستکاری مردمی را در خود دارد. سطح میانی که سه پله دارد به انتقال اطلاعات و دریافت پیشنهادات می پردازد, اما ضمانتی بر اعمال نظرات و پیشنهادات وجود ندارد و شکل یک طرفه ای دارد. اما مرحله سوم که کنترل شهروندی را شامل می شود شامل شراکت, تفویض اختیار و کنترل شهروندی است. در این مرحله شهروندان به کار مسئولین شهری نظارت و مدیریت دارند.
نکته مهم این است که ایجاد مشارکت شهروندی به صورت پله ای و سلسله مراتبی است و بودن در هر مرحله دلیلی بر حرکت رو به رشد پله های مشارکتی است.
مشارکت از مولفه های با اهمیت توسعه پایدار است و نتایج مطلوبی بر کارایی اجتماعی دارد. مشارکت پذیری محلی یکی از ظرفیت های با اهمیت اجتماعات انسانی است و به عنوان یکی از نتایج مطلوب سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار می گیرد.
از سویی مشارکت مردمی یکی از ابزار های با اهمیت مقتدر سازی است. مقتدر شدن مردم برای به عهده گرفتن مسئولیت های خود و برآمدن از آنها به وسیله مشارکت و ورود مردم به چرخه امور محله ای و شهری ممکن خواهد شد (سعادت، ۱۳۷۲).
۲-۲-۸-پیش‌شرطهای مشارکت[۵]
شرایط و زمینه‌های آماده برای مشارکت را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد، پیش‌شرطهای‌ملی یا کلان و پیش‌شرطهای سازمانی خرد.
الف-پیش‌شرطهای ملی(کلان) : در فرایند مردمی کردن نظام اداری از آنجا که هدف حساس‌کردن مردم نسبت به سرنوشت حکومت و از بین‌بردن حالت بی‌تفاوتی در آنهاست، باید ابتدا زمینه‌های مشارکت فراهم شود. افزایش ظرفیت‌نظام حکومتی مستلزم تامین زیرساختهای‌ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متناسب با مشارکت است. در این راه بحرانهایی وجود دارد که پس از پشت سر گذاشتن آنها می‌توان به‌مشارکت گروه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی ‌و سیاسی امید بست. بحرانهایی مانند بحران‌ هویت، بحران وحدت، بحران مشروعیت، بحران توزیع، بحران ارتباطات و بحران‌ مشارکت. در این فرایند سه جریان عمده نیز باید محقق گردد که عبارتند از نهادی کردن مشارکت، جامعه‌پذیری و درونی کردن.
بر اساس بحرانهای فوق شرایطی را که وجود آنها، زمینه‌ساز تحقق مشارکت مردم در نظام‌اداری است به شرح زیر است:
*متشکل شدن جماعات و گروه‌های مختلف ‌جامعه. در این صورت افراد و گروه‌ها از عزلت‌گسیختگی و لا قیدی خارج شده و در قالب ‌تشکل‌ها، احزاب و انجمن‌های حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای هویت پیدا می‌کنند و از عناصری ‌بی‌هویت و خودباخته به اعضایی دارای نقش و اقتدار تبدیل می‌شوند.
*برقراری رابطه مورد قبول بین رهبران و مردم. این شرط که می‌توان از آن تحت عنوان‌مشروعیت و مقبولیت یاد کرد، گرچه خود تا حدودی ناشی از گسترش مشارکت واقعی‌مردم است اما تا حدود زیادی نیز منشاء بروز و ظهور مشارکت مردم است. این شرط بیانگر وجود رابطه بین قدرت و نظام ارزشی جامعه‌است. هرچه این رابطه قوی‌تر باشد مشروعیت‌مورد نیاز شرکت مردم در حکومت و مدیریت نیز قوی‌تر است.
*هم‌گرایی و همبستگی جامعه. هم‌گرایی اجزاء مختلف جامعه اعم از اقوام، نژادها، مذاهب، گروه‌ها، احزاب، مناطق جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی نشانگر انجام و جامعیت نظام مدیریتی‌و تشکیلاتی کشور است که یکی از بسترهای‌لازم برای تحقق دخالت و شرکت مردم در سازمان و مدیریت است.
*توزیع مناسب و عادلانه منابع، خدمات و ارزشها و بهره‌مندی مردم از فعالیت‌های دولت. یکی از علل عدم تحقق مشارکت واقعی، تجمع‌منابع قدرت و ثروت در دست گروه یا افرادی‌خاص است. برای برانگیختن حس مشارکت‌مردم در مدیریت و سازمان، توزیع مجدد قدرت‌و ثروت از ضروری‌ترین کارهایی است که باید تحقق یابد.
*برقراری جریان صحیح و منطقی تبادل‌اطلاعات و گفتگو میان اقشار و گروه‌های‌مختلف جامعه. در طی این جریان است که مردم‌از انرژی، اطلاعات و خلاقیتهای یکدیگر آگاهی‌می‌یابند و ضمن تصحیح رفتار یکدیگر حس‌رقابت و بهتر شدن را برمی‌انگیزند.
*علاوه بر موارد فوق ایجاد سازمان مناسب، ارائه آموزشهای لازم و تعریف دقیق و عملیاتی‌مشارکت ضروری است تا سه جریان نهادی‌کردن، جامعه‌پذیری و درونی کردن محقق شود.
ب-پیش‌شرطهای سازمانی(خرد):علاوه بر وجود زمینه‌های ملی و کشوری، برای تحقق‌مشارکت، شرایطی در سطح سازمانها و شرکتها نیز بایستی فراهم شود تا بتواند در سازمانها و موسسات توجه افراد و کارکنان را به شرکت در تصمیم‌گیریها و برنامه‌ریزیها جلب کرد. این ‌شرایط ۶ عبارتند از:
*وجود اهداف سازمانی کاملا مشخص و روشن. ابهام در اهداف و روشن نبودن تلاشها و فعالیتها برای کارکنان زمینه بروز مشارکت آنان را فراهم نمی‌کند.
*مشخص بودن میزان کار و فعالیتی که هرفرد در سازمان باید انجام دهد. تعریف حدود وظیفه‌ای کارکنان و به عبارت بهتر تقسیم کار بطوری که عدم تداخل امور در یکدیگر را به دنبال‌ داشته باشد، ضمن اینکه فرد را به سمت ‌تخصصی کردن کارها سوق می‌دهد، او را تشویق‌به بهتر کردن کیفیت کار از طریق ارائه پیشنهادات‌و… وامی‌دارد. البته این خود مشروط به وجود مهارتهای لازم برای انجام وظایف در افراد است.
* افراد بدانند که سازمان همواره از طرف عوامل‌محیطی خارجی مورد تهدید است. در این‌صورت میزان همبستگی و یکپارچگی کارکنان، به‌ویژه اگر این تهدید متوجه اصول بنیادی‌سازمان باشد، به طور چشمگیری افزایش می‌یابد.
* افراد و کارکنان از بلوغ سازمانی نسبتا بالایی‌برخوردار باشند. در این زمینه در قسمتهای بعدی‌توضیح مشروحی آمده است.
*کارکنان دارای تجربه قبلی تصمیم‌گیری‌متمرکز باشند. مشخصه بارز تصمیم‌گیری متمرکز یا غیرمشارکتی عدم دخالت کارکنان در اخذ تصمیمات است و در آن مدیریت سازمان، اعضاء را واجد مشارکت در تصمیم‌گیری نمی‌داند. به‌همین دلیل کارکنان در شرایط مشارکتی احساس‌بلوغ و اهمیت پیدا می‌کنند.
*شرایط سازمان در عمل، مشوق و پشتیبان‌ عملکرد خوب و موثر کارکنان باشد. افراد باید مطمئن شوند که تلاش و کوشش بیشتر، از حقوق و مزایای بیشتر، ارتقاء و احترام برخوردار است(قوام، ۱۳۶۸).
۲-۲-۹- الگوهای سازمانی مشارکت شهری
– الگوی سازمانی مشارکت شهری خود جوش
– الگوی سازمانی مشارکت شهری سازمان یافته
در جامعه امروز ما نظام مدیریت شهری و ارکان آن (شهرداری ها و شوراهای شهر) وزن بیشتری به الگوی سازمانی مشارکت شهری سازمان یافته (رسمی، برنامه ریزی شده و نهادی) داده اند. دلیل اصلی این است که مشارکت خودجوش، داوطلبانه و سازمان نیافته هنگامی شکل می گیرد که « فرهنگ مشارکتی» قوی شکل گرفته باشد و مشارکت توانسته باشد تبدیل به « هنجار فرهنگی[۶]» شود.
از آنجا که در جامعه شهری جهان سوم، بویژه بخش توسعه نیافته آن، فرهنگ مشارکتی شهری هنجارهای فرهنگی شهری مربوط به مشارکت هنوز به طور شایسته شکل نگرفته است، نقش الگوی سازمانی مشارکت شهری رسمی و سازمان یافته اهمیت بیشتری دارد.
الگوی خودجوش مشارکت به عنوان سیستم موثر مسئولیت پذیری و مشارکت شهروندی در مقابل الگوی سازماندهی شده مشارکت، ‌مانند شوراهای شهر یا محله می توان در راستای فرهنگ سازی برای مشارکت خودجوش و مردمی تلاش کرد. مشارکت مردمی در اداره امور شهری باعث بهبود کارایی، تخصیص هزینه به سوی اولویت های اجتماعی و پروژه های زیربنایی می گردد. مشارکت مردمی که نوعی تمرکززدایی در اداره امور می باشد باعث افزایش توسعه انسانی و عامل برابری و تحقق عدالت اجتماعی- سیاسی می گردد (قاسمی، ۱۳۹۳).
۲-۲-۱۰- مشارکت اجتماعی
قرن بیست و یکم را قرن همیاری و مشارکت نام نهاده اند و با هدف شناخت عمیق تر این مفهوم، طبقه بندی های مختلفی از آن ارائه شده است که رایج‌ترین آن مشارکت اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی م یباشد.
مشارکت اجتماعی از انواع مهم مشارکت محسوب می شود. اگرچه تمامی اشکال مشارکت دارای نوعی رابطه اجتماعی هستند و بحثی جامعه شناختی به شمار می‌آیند، اما عرصه‌هایی که به عمل متقابل افراد و گروه‌های اجتماعی با محیط پیرامونشان مربوط است موضوع مشارکت اجتماعی است. مشارکت‌های محلی، روستایی، شهری، انواع انجمن‌ها، اجتماعات، گروه‌ها، سازمان‌های داوطلبانه و غیر دولتی، حقوق شهروندی در وجوه اجتماعی آن و… از مظاهر مهم مشارکت اجتماعی به شمار می‌رود. مشارکت اجتماعی فرایندی است که از طریق آن، اجتماع، جماعت یا گروه، به هم می پیوندند تا عملکردهای مورد انتظار یا مورد نیاز را به اجرا درآورند. همچنین فرایندی است که از طریق آن شخصیت انسانی شکل می گیرد و فرد برای زندگی گروهی آماده می شود (دری نوگورانی، ۱۳۶۹: ۳۵).
۲-۲-۱۱- مختصری از تبیین نظری مشارکت اجتماعی از منظر جامعه شناختی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:34:00 ق.ظ ]




۲-۲- مروری بر کارهای انجام شده بر روی چاه­های افقی
در سال ۱۹۴۹ ون اویردینگن[۱۰۶] و هرست[۱۰۷] یک روش جدید برای حل مسائل جریان سیالات که تبدیل لاپلاس است­، ارائه کردند­. و بعد از آن یک ابزار مفید برای مسائل بسیار سخت در کمترین زمان با بهره گرفتن از سری فوریه بسل ارائه کردند­. هر دو مجموعه از راه­حل­ها با ثابت­های فشار و ثابت نهایی سرعت در هر دو مخازن محدود و نامحدود گسترش داده شدند­[۴۹]­.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در سال ۱۹۷۳ گرین گارتن[۱۰۸] و رمی توانایی حل مسائل جریان گذرا را به وسیله ی کشف استفاده از تابع مبدا[۱۰۹] و روش بسط نیومن گسترش دادند­. بسیاری از کارهای انجام شده برای مسائل چاه­های افقی از تکنیک تابع آنی گرین برای حل مسائل نفوذ همگرایی سه بعدی استفاده کرده اند. اگرچه مزیت روش بسط نیومن بر خلاف تابع گرین و توابع مبدا در مدت طولانی شناخته شد، ولی از این روش به طور گسترده استفاده نشد زیرا این روشنسبت به بسط دادن تابع گرین سخت تر است­. آنها جدولی از تابع آنی گرین و توابع مبدا که می ­تواند توسط روش بسط گرین برای راه­ حل­های کلی مسائل جریان مخازن متنوع و وسیع استفاده شود،پیشنهاد کردند. و همچنین راه­ حل­های جدید برای ضریب نامحدود مبدا ارائه کردند[۵۰]­.
در سال ۱۹۸۵ دویاو[۱۱۰]، مورانول[۱۱۱] و بورداروت[۱۱۲] طراحی چاه آزمایی افقی و روش های تفسیر آن را ارائه کردند­. آنها راه حل های آنالیتیکی به وسیله ی استفاده از کامپیوترهای شخصی را توسعه دادند و طراحی را به خوبی تفسیر استفاده از آنالیز لگاریتمی و نیمه لگاریتمی انجام دادند­. و دو نوع از جریان های که در چاه افقی اتفاق می­افتد را با موفقیت به اثبات رساندند­: جریان شعاعی قائم و جریان شبه شعاعی افقی که قابلیت تفسیر خطوط مستقیم نیمه لگاریتمی که آنالیز نیمه لگاریتمی مرسوم را در بر میگیرد،دارد. آنها ضوابط زمانی جزئی برای تعیین زمان شروع و اتمام دوره این جریان ها ارائه کردند[۵۱-۵۲].
در سال ۱۹۸۸ کوچوک[۱۱۳] و همکارانش یک روش تفسیری برای سنجش فشار گذرا در چاه افقی ارائه کردند و این روش سنجش را برای یک چاه افقی پرودهوبای[۱۱۴] به کاربردند­­. آنها استفاده تنها از داده ­های فشار­، به­ طور­ویژه برای چاه­هایی با مرز فشار ثابت را مانع بزرگی دانستند که از تعین سیستم مخزن تحت سنجش و پارامترهای آن جلوگیری می­ کند. آنها دو تکنیک در نظر گرفتند: ابتدا اهمیت ترکیبات سیستم که باید از روش­های مستقیم از قبیل­: نمودار مشتق لگاریتمی، نیمه لگاریتمی،حلقه­ی لگاریتمی و غیره بدست آید­. روش دوم یک روش تخمین غیر خطی قوی که باید برای تصحیح مدل قبلی استفاده شود و همچنین تمام پاسخ­های سیستم گذرا کاملا درست برای ایجاد یک مدل وتخمین پارامترهای آن برای سنجش­های build up و drowdownلازمند[۵۳].
در سال ۱۹۹۱ اوده[۱۱۵] و بابو[۱۱۶] اظهار داشتن که ممکن است چهار دوره جریان در طول رفتار گذرا از یک چاه افقی اتفاق بیافتد­. و همچنین آنها ذکر کردن که بیشتر کاربران که از فرض های اضافی نیمه محدود یا نامحدود در سطح x-y استفاده می کنند ، رفتار گذرا در یک چاه افقی را به دست خواهند آورد اما بعضی ااز فرضیات می تواند نتیجه ی نادرستی را رهبری کند که تاثیر مرزی روی این چهار دوره جریان می گذارد. رفتار جریان گذرا از چاه افقی به سیستم فیزیکی واقعی بدون تغییر احتیاج دارد. آنالیزها باید روی یک حجم زهکشی با مرزهای بسته و ناهمگرایی واقعی و طول و موقعیت از چاه انجام شود . آنها سنجش­های build up و drowdown را برای شرح رفتار از این چهار دوره جریان ارائه کردند[۵۴].
در سال ۱۹۹۱ کوچوک و همکارانش راه­حل آنالتیکی جدید در زمان واقعی به فرم از تبدیل لاپلاس برای چاه­های افقی محدود به مرزهای صفحه­ای افقی در بالا و پایین چاه ارائه کردند. دو حالت برای این دو مرز در نظر گرفتند: حالت اول هر دو مرز بالا و پایین نشت ناپذیر بودند ،حالت دوم مرز اول در فشار ثابت ومرز دوم بدون جریان بوده است­. این راه­حل جدید می ­تواند تست­های build up و drowdown برای چاه­های افقی هم با مرز فشار ثابت و هم بدون مرز فشار ثابت به کار بگیرد و فرم تیدیل لاپلاس می تواند برای به دست آوردن راه­ حل­های شامل ذخیره درون چاهی و تاثیر پوسته استفاده شود.راه­حل­هایی که مبتنی بر شار یکسان هستند نسبت به راه حل­هایی که مبتنی بر فشار متوسط هستند، متفاوتند.آنها همچنین رژیم های جریان جدیدی را شناسایی ومعادلات ساده و معیارهای مشخصی برای دوره های جریان مختلف که در طول تست لحظه ای اتفاق می افتد،ارائه کردند[۵۵].
در سال۱۹۹۱ ازکان[۱۱۷] و رقون[۱۱۸] مزایای استفاده از تکنیک تبدیل لاپلاس و قدرت روش تابع مبدا برای حل مسائل جریان گذرا را نشان دادند­. آنها از راه­ حل­های تابع مبدا در ناحیه تبدیل لاپلاس مشتق گرفتند و کتابخانه­ی وسیعی از راه­ حل­های توصیف فشار و پاسخ چاه برای اشکال بسیار متنوعی از چاه ها از قبیل­: چاه­های عمودی ، افقی وچاه­ها با شکست هیدرولیکی به ثبت رساندند­. و تمام این راه­حل­ها را برای سیستم محدود و نامحدود در نظر گرفتند[۵۶].
در سال ۱۹۹۱ ازکان و رقون نتایج ملاحظات در پاسخ چاه­های به دست آمده و توصیف فشار برای مسائلی که در قسمت اول از راه­ حل­های جدید برای آنالیز چاه­آزمایی ارائه شده را شرح دادند­. آنها بیان مجانبی جدید برای توصیف فشار در حجم بسته زهکشی قابل اجرا در طول دوره جریان حاکم بر سیستم ارائه دادند­.این بیانات می توانند برای فاکتورهای شیب مشتق برای شرایط تکمیلی متنوع از چاه­های عمودی ،افقی و با شکستگی­های عمودی استفاده شوند.آنها همچنین راه­ حل­های سرعت ثابت با شرایط پیچیده­تر را بررسی کردند[۵۷].
درسال ۱۹۹۱ اهائری[۱۱۹] و وو[۱۲۰] یک الگوریتم کارآمد و سریع برای محاسبه­ی فشار چاه افقی با بهره گرفتن از فعل آنالیز چاه آزمایی به وسیله­ کامپیوتر شخصی پیشنهاد کردند­. هر دو روش آنها روش تابع مبدا با الگوریتم وارونگی لاپلاس فاصله­ی واقعی نتایج دقیقی برای تعداد وسیعی از چاه های متنوع و شرایط مخزن شامل­:فشار ثابت چاه­،ذخیره درون چاهی،ضریب پوسته و توزیع دوباره فاز مایع، می­دهد.آنها همچنین استفاده از راه حل های الگوریتم چاه افقی خودشان را در تفسیر داده های آزمون build up شرح دادند[۵۸].
در سال ۱۹۹۱ تمنگ[۱۲۱] چندین موضوع در موردتفسیر تست های فشار گذرا روی چاه های افقی پیشنهاد کردند­. موضوعات مربوطه عبارتند از­:شناسایی رژیم­های جریان­، جهت نمودارهای هرنر و آنالیز تست­های چندگانه سرعت.آنها نشان دادند برای بیشتر موقعیت های واقعی این امکان وجود داردکه ذخیره درون چاهی وتاثیر پوسته هر دو را در شعاع واقعی و دوره جریان خطی نهاده کنیم[۵۹].
در سال ۱۹۹۳ کمال[۱۲۲]، بوهیدما[۱۲۳]، اسمیت[۱۲۴] و جانس[۱۲۵] نشان دادند که طول چاه افقی ممکن است کمتر از طول قطعه افقی حفر شده و کامل شده باشد­. آنها اثبات کردند که طول چاه افقی نادرست یا شار توصیفی نادرست می تواند باعث تخمین اشتباه چاه و پارامترهای مخزن از تست­های فشار گذرا شود­. از جهت دیگر این خطاها باعث افزایش kو کاهش ky و kzمی­ شود­. بنابراین طول چاه افقی موثر باید قبل از آنالیز تست فشار گذرا تخمین زده شود. آنها یک مدل جدید که مدل چاه افقی قطعه قطعه نامیده می­ شود­، ارائه،بازبینی و ارزیابی کردند.­ این مدل شامل تاثیر از تولید یک چاه افقی با قطعه­های مجزا است.این مدل مهندسان را قادر می­سازد که تولید را با داده ­های واقع­گرایانه ترکیب کنند یا هر اطلاعات دیگری که امکان توزیع جریان از چاه افقی را نشان می دهد، ارائه کنند و داده های فشار گذرا چاه و پارامترهای مخزن واقعی تر به دست آیند[۶۰].
در سال ۱۹۹۴ دو[۱۲۶] و استوارت[۱۲۷] اظهار داشتن که در آنالیز سنجش چاه افقی، آرایش مخزن باید به صورت سه بعدی مجسم شود. آنها طیفی از پاسخ مشتق فشار گذرای ممکن برای چاه­های افقی در مخازن همگن تحت هندسه­ی مرزهای افقی متنوع که شامل­: مرزهای به طور جانبی نامحدود، مرز تک،مرز بدون جریان که از وسط قطع شده و مرزهای موازی با شکل های مختلف بالا و پایین (هریک یا هر دو بدون جریان ویا با کلاهک گازی،آبی )است­.راه حل آنالیتیکی­، پاسخ مشتق نوعی­، آنالیز نمودار مشتق­و تشخیص از نمودار مشتق برای رژیم جریان اصلی، خلاصه ی کارهای این دو نفر است. .آنها همچنین معادلات ساده و معیارهای مشخصی برای دوره های جریان مختلف که در طول تست لحظه ای اتفاق می افتد،ارائه کردند[۶۱].
در سال ۱۹۹۵ متر[۱۲۸] و سنتو[۱۲۹] اظهار کردند که در هر زمان دو روش برای تفسیر تست های چاه­آزمایی وجود دارد[۶۲]:
۱- روش آنالیز قطعه قطعه، که تلاش برای شناسایی و آنالیز رژیم های جریان منحصر به فرد برای مثال ذخیره درون چاهی جریان، جریان شعاعی عمودی، جریان شعاعی افقی،جریان خطی افقی و مرزهای مخزن حاکم بر جریان،است.
روش مدل کامل که فرض می شود توصیف یک چاه و مخزن، ایجاد یک پیش بینی فشار ترکیبی و مقایسه ی داده های اندازه گیری شده است.
آنها مزایا و محدودیت­های این دو روش را نیز بیان کردند و روش آنالیز قطعه قطعه را برای شناسایی بیشتر مدل­های احتمالی و تخمین مشخصه­های مخزن مربوطه معرفی کردند و سپس مدل تکمیلی که برای محاسبه­ی همه رژیم­های جریان و جداسازی جواب های به دست آمده از آنالیز قطعه قطعه،استفاده می شود.
در سال ۲۰۰۲ میر آسف سلطان[۱۳۰] و همکارانش روشی برای تشخیص مدل چاه های افقی با بهره گرفتن از شبکه های عصبی به کار بردند و روش های شناسایی که آنها انجام دادند شامل: شناسایی و تفسیر مدل چاه آزمایی،شناسایی رژیم­های جریان و مشخص کردن موقعیت رژیم­های جریان روی نمودارهای مشتق،است.آنها ۱۱مدل متفاوت درنظرگرفتند که دو مدل مخزن همگن وتخلخل دوگانه با یک مرز کار شده است و مدل­های دیگر اثر رژیم های متفاوت را بررسی کرده است [۶۳].
فصل سوم
روش گردآوری داده ­های چاه­آزمایی و ساختار شبکه­ عصبی
۳-۱- مقدمه
در این پروژه از نرم آفزار Pansystem نسخه ۳٫۴ برای شبیه سازی داده­­های چاه آزمایی مخازن مختلف استفاده شده­است.
مدل­های مخزنی در نظر گرفته شده برای تحلیل داده ­های چاه آزمایی آن­ها و تشخیصشان توسط شبکه عصبی مصنوعی عبارتند از: مخزن همگن ، ناهمگن (تخلخل دوگانه) با مرزهای مختلف از جمله گسل منفرد با فشار ثابت ،گسل منفرد بدون جریان و مخزن بدون مرز که جمعاً ۸ مدل می­باشد. در ادامه به شرح این مدل­های مخزنی، پارامترهای مورد نیاز و اطلاعات مورد نیاز چاه برای وارد کردن به نرم افزار و… خواهیم پرداخت. مدل‌های مخزنی در‌نظر گرفته‌شده، عبارتند از:
برای تولید داده‌های چاه‌آزمائی، در ابتدا لازم است که مدل‌های مخزنی مشخص باشند. به‌عبارت دیگر لازم است مدل‌هایی که داده‌های چاه‌آزمائی آنها مورد‌نیاز است، مشخص باشند. در این پروژه، هشت مدل مختلف که مخازن همگن و تخلخل دوگانه با مرزهای مختلف را در بر‌می‌گیرد برای تشخیص به‌وسیله‌ی شبکه‌های عصبی انتخاب شده‌است.
مخزن همگن فشار ثابت، بدون جریان و بدون مرز محدود[۱۳۱] (در ادامه‌ی این پروژه به‌عنوان مدل یک معرفی شده‌است).
مخزن همگن فشار ثابت، بدون جریان با مرز گسل منفرد فشار ثابت[۱۳۲] (در ادامه‌ی این پروژه به‌عنوان مدل دو معرفی شده‌است).
مخزن همگن فشار ثابت، بدون جریان با گسل منفرد بدون جریان[۱۳۳] (در ادامه‌ی این پروژه به‌عنوان مدل سه معرفی شده‌است).
مخزن تخلخل دوگانه فشار ثابت، بدون جریان و بدون مرز محدود (در ادامه‌ی این پروژه به‌عنوان مدل چهار معرفی شده‌است).
مخزن تخلخل دوگانه فشار ثابت، بدون جریان با مرز گسل منفرد فشار ثابت (در ادامه‌ی این پروژه به‌عنوان مدل پنج معرفی شده‌است).
مخزن تخلخل دوگانه فشار ثابت، بدون جریان با مرز گسل منفرد بدون جریان (در ادامه‌ی این پروژه به‌عنوان مدل شش معرفی شده‌است).
مخزن تخلخل دوگانه بدون جریان با مرزگسل منفرد فشار ثابت (در ادامه‌ی این پروژه به‌عنوان مدل هفت معرفی شده‌است).
مخزن تخلخل دوگانه ، بدون جریان با مرز گسل منفرد بدون جریان (در ادامه‌ی این پروژه به‌عنوان مدل هشت معرفی شده‌است).
۳-۲- پارامترهای مورد نیاز برای وارد کردن به نرم افزار
برای شبیه‌سازی عملیات چاه‌آزمائی به‌وسیله‌ی نرم‌افزار Pansystem لازم است ابتدا نوع سیال که در این پروژه نفت می­باشد را تعیین کنیم و سپس نوع چاه که چاه افقی می­باشد را انتخاب کرده و پس از آن اطلاعات مربوط به چاه، لایه‌های مخزن، شدت جریان برداشتی از چاه و … به‌عنوان ورودی به نرم‌افزار وارد کنیم. اطلاعات مورد‌نیاز و مقادیر در نظر گرفته‌شده برای آنها در جدول (۳-۱) ارائه شده‌است.
جدول (۳-۱): شرایط فرض‌شده مخزن، چاه و سیال موجود درآن

 

طراحی آزمایش چاه‌آزمائی
زمان شبیه‌سازی شدت جریان تعداد داده‌ در هر نمودار شعاع چاه
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:33:00 ق.ظ ]