|
|
|
مرحله سوم با تغیر دادن مقاومت به مقدار۵ e10R=و ثابت l=100 و c=100 ما در این مرحله به خاطر اینکه افزایش مقدار مقاومت داشتیم زمان نمونه برداری را روی عدد ۱ بگذاریم مدت زمان بالایی را برای برداشت نمونه به خودش اختصاص میدهد که ما از این رو برای کاهش این زمان از مقدار ۰٫۰۱ استفاده کردیم

مرحله چهارم با تغیر دادن خازن به مقدار c=1000و ثابت l=100 و ۳e10R=
مرحله پنجم با تغیر دادن خازن به مقدار c=10و ثابت l=100 و ۳e10R= ما در این مرحله به خاطر اینکه تغییرات مقدار خازن داشتیم زمان نمونه برداری را روی عدد ۱ بگذاریم مدت زمان بالایی را برای برداشت نمونه به خودش اختصاص میدهد که ما از این رو برای کاهش این زمان از مقدار ۰٫۰۱ استفاده کردیم
مرحله ششم با تغیر دادن سلف به مقدار l=10 ثابت c=100 و ۳e10R=
مرحله هفتم با تغیر دادن سلف به مقدار l=1000 ثابت c=100 و ۳e10R= ما در این مرحله به خاطر اینکه افزایش مقدار سلف داشتیم زمان نمونه برداری را روی عدد ۱ بگذاریم مدت زمان بالایی را برای برداشت نمونه به خودش اختصاص میدهد که ما از این رو برای کاهش این زمان از مقدار ۰٫۰۱ استفاده کردیم
نتیجه گیری: در آزمایش انجام شده در روش های بالا ما به یک سری نتایج عمومی دست پیدا کردیم که در روند ازمایشی یک ژنراتور کاربرد و یا عمومیت دارد و ما در این آزمایش ها خواستیم رفتار آن تغییرات را به صورت یک سری نمودار ها که بر اساس ولتاژ و جریان و توان های اکتیو و راکتیو می باشد را به دست آوردیم و تغییرات اعمالی را بر بارهای مدار اجرا نمودیم که به صورت کلی به این نتیجه رسیدیم که با تغییر دادن مقدار مقاومت در بار مدار باعث تغییرات ولتاژ و جریان بوده و در این امر تاثیر گذار است و در بار مدار اگر تغییرات را بر روی خازن انجام دهیم باعث بالا رفتن توان اکتیو و کاهش دادن توان راکتیو می شود و در بار مدار تغییرات روی سلف باشد و با کاهش یا افزایش ان باعث افزایش توان راکتیو و کاهش دادن توان اکتیو مدار می شود که این اختلاف فاز ها در این نمودار ها با اختلاف ۱۲۰ درجه به نمایش گذاشته شده است . درضمن ما همیشه با تغییرات زیاد توان اکتیو در ارتباط هستیم و برای مهم می باشد مراجع [۱] R. H. Park, “Two-reaction theory of synchronous machines generalized method of analysis-part I,” American Institute of Electrical Engineers, Transactions of the, vol. 48, no. 3, pp. 716–۷۲۷, Jul. 1929. [۲] P. C. Krause, Analysis of Electric Machinery and Drive Systems, 2 edition. New York: Wiley-IEEE Press, 2002. [۳] P.-J. Lagace, M. H. Vuong, and K. Al-Haddad, “A time domain model for transient simulation of synchronous machines using phase coordinates,” in IEEE Power Engineering Society General Meeting, 2006, 2006, p. 6 pp.–. [۴] A. Campeanu, S. Enache, I. Vlad, G. Liuba, L. Augustinov, and I. Cautil, “Simulation of asynchronous operation in high power salient pole synchronous machines,” in ۲۰۱۲ XXth International Conference on Electrical Machines (ICEM), 2012, pp. 1823–۱۸۲۸٫ “IEEE Guide: Test Procedures for Synchronous Machines Part I [۵] S. Shisha and C. Sadarangani, “Analysis of Losses in Inverter Fed Large Scale Synchronous Machines using 2D FEM Software,” in ۷th International Conference on Power Electronics and Drive Systems, 2007. PEDS ’۰۷, ۲۰۰۷, pp. 807–۸۱۱٫ [۶] H. Radjeai, R. Abdessemed, S. Tnani, and E. Mouni, “A Method to Improve the Synchronous Machines Equivalent circuits,” in EUROCON, 2007. The International Conference on #34;Computer as a Tool #34;, 2007, pp. 2367–۲۳۷۲٫ [۷] S. D. Umans, “Total-Flux Representation of Synchronous Machines,” IEEE Journal of Emerging and Selected Topics in Power Electronics, vol. 2, no. 2, pp. 341–۳۴۷, Jun. 2014. [۸] D. C. Ludois, J. K. Reed, and K. Hanson, “Capacitive Power Transfer for Rotor Field Current in Synchronous Machines,” IEEE Transactions on Power Electronics, vol. 27, no. 11, pp. 4638–۴۶۴۵, Nov. 2012. [۹] P. Kundur, Power System Stability and Control. New York: McGraw-Hill Professional, 1994. [۱۰] Z. Q. Zhu and X. Liu, “Novel stator electrically field excited synchronous machines without rare-earth magnet,” in ۲۰۱۴ Ninth International Conference on Ecological Vehicles and Renewable Energies (EVER), 2014, pp. 1–۱۳٫ [۱۱] R. Di Stefano and F. Marignetti, “Electromagnetic Analysis of Axial-Flux Permanent Magnet Synchronous Machines With Fractional Windings With Experimental Validation,” IEEE Transactions on Industrial Electronics, vol. 59, no. 6, pp. 2573–۲۵۸۲, Jun. 2012. [۱۳] D. R. Brown and P. C. Krause, “Modeling of Transient Electrical Torques in Solid Iron Rotor Turbogenerators,” IEEE Transactions on Power Apparatus and Systems, vol. PAS-98, no. 5, pp. 1502–۱۵۰۸, Sep. 1979. [۱۴] D. R. Brown and P. C. Krause, “Modeling of Transient Electrical Torques in Solid Iron Rotor Turbogenerators,” IEEE Transactions on Power Apparatus and Systems, vol. PAS-98, no. 5, pp. 1502–۱۵۰۸, Sep. 1979. [۱۵] Performance Testing Part II-Test Procedures and Parameter Determination for Dynamic Analysis,” IEEE Std 115, pp. 1–۰, May 2010. [۱۶] M. Cirstea and A. Dinu, “Simulation Package for a New Sensorless Control Strategy for PM Synchronous Machines and Brushless DC Machines,” in ۲۰۰۶ IEEE International Symposium on Industrial Electronics, 2006, vol. 3, pp. 2077–۲۰۸۲٫ [۱۷] A. El-Serafi and N. C. Kar, “Methods for determining the q-axis saturation characteristics of salient-pole synchronous machines from the measured d-axis characteristics,” IEEE Transactions on Energy Conversion, vol. 18, no. 1, pp. 80–۸۶, Mar. 2003.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:42:00 ق.ظ ]
|
|
تطبیق جنس و تعداد تطبیق معنایی
مشابهت معنایی مشابهت نحوی بارز بودن مجاورت
در روشهای زبانشناسی، روال کار به این صورت است که ابتدا به ازای یک عبارت تالی، عبارات مقدم(عبارات هممرجع) کاندیدای آن تعیین میگردد. پس از آن با بهره گرفتن از فاکتورهای «حذفکننده»، برخی از کاندیداها حذف میشوند، سپس فاکتورهای امتیازدهنده به امتیازدهی کاندیداهای باقیمانده میپردازند. در نهایت نیز کاندیدایی که بیشترین امتیاز را کسب کرده باشد به عنوان عبارت مقدم که با عبارت اسمی مورد نظر هممرجع میباشد، انتخاب خواهد شد. ۲-۱-۲-۱.فاکتورهای «حذف کننده» ۲-۱-۲-۱-۱.تطبیق جنس و عدد این دو فاکتور بررسی میپردازند که آیا دو عبارت اسمی از نظر جنس و تعداد با یکدیگر مطابق هستند یا خیر. Alii asked Zahraj and Herj sistersk that leave himi alone مثال۱: همان طور که مشاهده میشود در مثال بالا “her sisters” نمیتواند با “him” هممرجع باشد چراکه از نظر جنس و تعداد با یکدیگر مطابقت ندارند. ۲-۱-۲-۱-۲ .تطبیق معنایی این فاکتور از این جهت به کار میرود که اگر یک عبارت اسمی در یک حوزه معنایی صادق بود، عبارت اسمی هممرجع آن نیز باید در آن محدودهی معنایی صادق باشد. Alii closed the windowj and cleaned itj : مثال ۲ همانطور که مشاهده میشود، ضمیر it"” تنها میتواند با عبارت اسمی “window” که غیرجاندار و قابل تمیز کردن است هممرجع باشد. ۲-۱-۲-۲. فاکتورهای امتیازدهنده فاکتورهای امتیازدهنده، برخلاف فاکتورهای حذفکننده که الزاماً باید بررسی شوند اجباری نیستند. به این ترتیب لزومی ندارد که تمامی عبارتهای اسمی با مرجع مشترک دارای این فاکتورها باشند. در این بخش سه فاکتور مشابهت نحوی، مشابهت معنایی و بارز بودن را به همراه مثال شرح میدهیم. ۲-۱-۲-۲-۱. مشابهت نحوی این امتیاز زمانی به یک عبارت اسمی تعلق میگیرد که نقش نحوی آن با عبارت اسمی هممرجع کاندیدا یکسان باشد. The programmeri finally combined the Prologj with Pascalk, currently heiمثال۳: had combined itj with Cm در مثال فوق، از آن جایی که عبارت اسمی “prolog” با “it” نقش نحوی یکسانی دارد، برای هممرجع بودن با آن امتیاز بیشتری به عبارت اسمی “Pascal” دارد.
 ۲-۱-۲-۲-۲. مشابهت معنایی مشابهت معنایی، نسبت به فاکتور قبل، تاثیر بیشتری در امتیازدهی دارد. با این تفاوت که تنها سیستمهایی میتوانند از آن بهره ببرند که قادر به تعیین خودکار نقش معنایی هر عبارت باشند. این فاکتور، به عبارت اسمی که نقش معنایی یکسانی با عبارت اسمی مورد نظر داشته باشد، امتیاز بیشتری میدهد. Alii gave the book to Rezaj; Zahrak also gave himj a notebook مثال۴: در مثال فوق، احتمال هممرجع بودن ضمیر “him” با ” Reza"بیشتر است به این دلیل که عبارت اسمی “"Reza، نسبت به “"Ali دارای امتیاز بالاتری میباشد و همچنین نقش نحوی “Reza” باHim” ” یکسان است. ۲-۱-۲-۲-۳.بارز بودن هر چند دو فاکتور قبل در انتخاب یک مقدم برای تالی مورد نظر، بسیار قوی هستند، اما این فاکتورها همیشه برای تفکیک میان مجموعه کاندیدا از عبارات اسمی مقدم کافی نیستند. بعلاوه این عوامل به جای پیشنهاد کاندیدای محتملتر، بیشتر مانند یک فیلتر برای حذف کردن کاندیدای نامناسب به کار میروند. در این میان، هنگامی که در انتخاب مقدم کاندیدا ابهام وجود داشته باشد، معمولا عبارت اسمی که بارزتر از سایرین است، دارای امتیاز بیشتری برای عبارت اسمی مقدم میباشد. بارزترین عنصر[۷۰] در زبانشناسی محاسباتی[۷۱]، بهعنوان کانون توجه[۷۲] و یا مرکز[۷۳] در نظر گرفته میشود [۱۰،۶۰] Jennyi put the cupj on the platek and broke it? مثال ۵ : همان طور که در مثال بالا مشاهده مینمایید نه تنها رایانه، بلکه حتی انسان نیز قادر نیست تا مرجع ضمیر “it” را مشخص نماید. البته در صورتی که این جمله، بخشی از یک متن باشد، میتوان بارزترین عنصر را در متن شناسایی نمود. به این ترتیب با توجه به متن مثال ۶ میتوان مشاهده نمود که “The cup” بارزترین موجودیت در متن بوده و به همین دلیل بهعنوان کانون توجه در کل متن در نظر گرفته میشود. مثال۶: Jenny went window shopping yesterday and spotted a nice cup. She wanted to buy it, but she had no money with her, nevertheless, she knew she would be shopping the following day, so she would be able to buy the cup then. The following day, she went to the shop and bought the coveted cup. However, once back home and in her kitchen, she put the cup on a plate and broke it… به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که هرگاه دو کاندیدا در شرایط یکسانی قرار گرفته باشند، فرایند تعیین عبارت مقدم، به فرایند تعیین بارزترین عنصر جمله تبدیل میشود. همان طور که گفته شد، روشهای زبانشناسی، برای تشخیص مرجع مشترک از دانشهای نحوی، معنایی، ریخت شناسی[۷۴] و حتی دانش جهان[۷۵] استفاده میپردازند. به این ترتیب کسب این حجم عظیم از اطلاعات فرآیندی پرهزینه، زمانبر و همچنین پرخطا را به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل و به علت پدید آمدن پیکرههای بزرگ زبانشناسی، پژوهشگران به سمت استفاده از روشهای آماری ترغیب شدند. ۲-۱-۳. روشهای یادگیری ماشینی در سیستمهای مبتنی بر یادگیری ماشین، دانش مورد نیاز از طریق استفاده از الگوریتمهای یادگیری و مجموعه دادههای آموزشی کسب میشود. شاید بتوان گفت که استفاده از روشهای یادگیری ماشینی در فرایند تشخیص مرجع مشترک نخستین بار توسط مک کارتی[۷۶] و همکارانش در سال ۱۹۹۵ و با به کارگیری مدلهای درخت تصمیم[۷۷] انجام شد[۵۲] یکی از رویکردهای ارائه شده در تحلیل مرجع مشترک، تحلیل مرجع مشترک پایان به پایان[۷۸] میباشد؛ این رویکرد میتواند به دو صورت دنبال شود، (۱) دریافت متن خام و انجام تمام پیش پردازشها بر روی متن و در نهایت تحلیل مرجع مشترک، (۲) استفاده از متونی که در آنها عبارتهای اسمیای که به موجودیتها ارجاع دارند، در قالب «اشارهها» نشانهگذاری شده باشند.[۶۳] به طوریکه هر اشاره دارای برچسبهای باشد تا ویژگیهای آن اشاره را نمایان سازد. با تکیه بر این مسئله نخستین بار سون و همکارانش در ۲۰۰۱، از پیش پردازشهایی مانند برچسبگذاری ادات سخن، شناسایی موجودیتهای نامدار و … استفاده کرده و در نهایت تمام نتایج حاصل از پیش پردازشها را با هم ادغام نمودند. به این ترتیب آنها توانستند به اطلاعات مناسبی برای اشارهها دست پیدا کنند. به دنبال آنها این مسئله به طور گستردهتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت. به طوریکه در اغلب پژوهشهایی که از انواع روشهای ردهبندی برای تشخیص ارتباط میان اشارهها استفاده شدهاست، مشخص نمودن مجموعهای از ویژگیهای مناسب یک مسئله حیاتی برای شروع کار محسوب میشود. این مجموعه ویژگیها در تعیین اینکه آیا دو عبارت اسمی با هم، هممرجع هستند یا خیر، موثر میباشند. بعلاوه، این ویژگیها باید به اندازه کافی عمومیباشند تا بتوان آنها را برای متن ها در زمینه[۷۹]های متفاوت و انواع گوناگون اسمها و عبارتهای اسمی به کار برد. ۲-۱-۳-۱. ویژگیها: از لحاظ زبانشناسی ویژگیهای گفته شده به چهار دستهی لغوی، نحوی، معنایی و فاصله (مکانی) تقسیم میشوند.[۱۰۵] البته، در طی سالهای اخیر پژوهشگران برای بهبود نتایج تحلیل مرجع مشترک دامنهی ویژگیها را گسترش داده اند، به طوریکه برخی از پژوهشگران معتقدند اگر یک بازنمائی مناسب از ویژگیهای غنی وجود داشتهباشد، حتی یک مدل ساده نیز میتواند مانند تکنولوژیهای جدید عمل نماید.[۴۵]در جدول۲-۲ یک طبقهبندی از ویژگیهای رایج برای تحلیل مرجع مشترک آورده شده است. ۲-۱-۳-۲. مدلهای جفت اشاره[۸۰]: یکی از روشهای رایج برای تحلیل مرجع مشترک، استفاده از ردهبندی دودوئی میباشد؛ در روشهای ردهبندی، تصمیم گیری بر اساس یک جفت اشاره صورت میگیرد. عموماً روال کار به این ترتیب است که دو اشاره توسط یک ردهبند دریافت میشود و درنهایت مشخص میشودکه آیا دو عبارت با یکدیگر هممرجع هستند یا خیر. حتی در برخی موارد میزان احتمالِ هممرجع بودن آنها نیز تعیین میگردد. در آخر نیز مجموع این تصمیمات دوبهدو به مسئلهی افراز اشارهها تبدیل میگردد. که میتواند با بهره گرفتن از خوشهبندی و یا هر روش افراز دیگر انجام گیرد. یکی از محاسن این دسته از روشها در سادگی آنها میباشد. علاوه براین، مدلهای بسیاری برای حل مسائل ردهبندی وجود دارند که از کارائی بالایی برخوردار میباشند. از سوی دیگر، مشکل این دسته از روشها در این است که تصمیم گیری در مورد جفت عبارات اسمی، به صورت مستقل انجام میگیرد و روابط متعددی در تصمیم گیری در نظر گرفته نمیشود. به عبارت دیگر مشکلی به نام «ناسازگاریهای سهگانه[۸۱]» بوجود خواهند آمد. بهعنوان مثال، در روشهای ردهبندی، اگر عبارتهای “Mrs. Kazemi” و “Kazemi” هممرجع باشند احتمال اینکه عبارتهای “Kazemi “و “he” نیز با هم، هممرجع باشند وجود دارد [۶]. از آنجائیکه این دو تصمیم به طور جداگانه گرفته میشود؛ امکان بروز این خطا که در جفت اول، جنس از نوع مونث، اما در عبارت دوم، جنس از نوع مذکر است و هر سه نمیتوانند به یک مرجع مشترک اشاره داشته باشند، غیر قابل اجتناب است.[۶۳،۷۶] برطرف کردن چنین مشکلی به مسئله خوشهبندی برمیگردد. البته شایان ذکر است که بر طرف کردن چنین خطایی در زبان پارسی، حتی با بهره گرفتن از خوشهبندی نیز آسان نخواهد بود، چرا که جنسیت در زبان پارسی مشخص نیست، در هر حال، با توجه به این مسئله، روال کار در مدلهای مبتنی بر جفت اشاره در دو مرحله انجام خواهد شد. اما پیش از آنکه بخواهیم هر کدام از این دو مرحله (رده بندی و افراز) را شرح دهیم، به طور خلاصه به روال تولید نمونههای آموزشی مثبت و منفی از متن ورودی میپردازیم.
جدول۲-۲: برخی از ویژگیهای ارائه شده در تحلیل مرجع مشترک[۱۲،۴۴،۴۵،۵۰،۶۵،۷۷،۸۲،۱۰۳،۱۰۵]
ویژگی
توضیح
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گردآوری داده ها تنظیم و دستهبندی داده ها تحلیل داده ها نتیجه گیری و و ارائه ضوابط و راهبردهای پیشنهادی روش و ابزار گردآوری اطلاعات با توجه به موضوع مورد مطالعه، جمعآوری اطلاعات در این تحقیق به صورت کتابخانهای- اسنادی میباشد. در روش کتابخانهای ابتدا با بررسی موضوع در اسناد مختلف از جمله کتابهای مربوطه، طرحهای فرادست، مقالات مرتبط، مراکز اینترنتی معتبر و غیره، مبانی نظری و پیشینه تحقیق، استخراج شده تا از طریق مطالعه آنها و آشنایی با تحولات سیاستهای مسکن در کشورهای مختلف و ایران با دید روشنتری به تجزیهوتحلیل مسئله تحقیق پرداخته شود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در مطالعه پیشرو ، بهمنظور تجزیهوتحلیل اطلاعات ابتدا به بررسی مبانی نظری جمعآوری شده مرتبط با موضوع پرداخته و شاخص های حائز اهمیت در بهبود مسکن کمدرآمدها استخراج میشوند. شاخص های استخراج شده، در تحلیلهای کیفی بسیار مفید واقع خواهند شد. در مرحله دوم با توجه به اهمیت ماهیت کمی سیاستهای مرتبط با بخش مسکن به جمعآوری داده های کمی از سازمانها و ارگانهای مربوطه میپردازیم. در نهایت با بهره گرفتن از روشهای مقایسه ای و روشهای آماری، اطلاعات جمعآوری شده را تجزیهوتحلیل مینماییم. فصل دوم مبانی نظری ترمینولوژی مقایسه تطبیقی[۱۸] تفاوت در ساختار حکومت، جهتگیری سیاسی و ترکیب سازمانی، عوامل خاص تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و شرایط اقتصادی- اجتماعی می تواند منجر به تنوع در مکانیزم مسکن و نتایج آن شود. شناخت این تفاوتها زمینه “هم ارزی مفهومی[۱۹]” را مطرح نموده بنابراین مقایسه اهداف، مداخلات و نتایج کاملا وابسته به زمینه میباشند (Austin, et al., 2013). مقایسه تطبیقی مسکن می تواند دیدگاه های جدیدی راجع به مکانیزم مسکن و تاثیر مداخلات سیاسی برای مشکلات رایج ارائه دهد (همان).
 مقایسه تطبیقی به ما اجازه میدهد تا چگونگی تاثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بر کیفیت مسکن برای خانوارهای با سطوح درآمدی مختلف را درک کنیم (Hardman, 1993). شکست بازار در تامین مسکن با توجه به اینکه تامین مسکن برای اقشار کمدرآمد همواره در مسیر بهینه خود حرکت نمیکند، بسیاری از اقتصاددانان تامین مسکن اقشار کمدرآمد را از مصادیق شکست بازار معرفی نموده و دولت را مکلف به اعمال دخالت در بازار مینمایند (حمیدی, ۱۳۸۴). اثربخشی[۲۰] اثربخشی را درجه تحقق اهداف در سازمان تعریف می کنند؛ در واقع اثربخشی نسبت به ستانده واقعی و ستانده مورد انتظار با برنامه ریزی تعریف شده است (محمدی مقدم, ۱۳۸۶). اثر بخشی به معنای توانایی مداخلهای که منجر به عملکرد بهتر برای جمعیت هدف شود، میباشد (Schillinger, 2010, p. 2)، در این راستا اثر بخشی بر بازده و کیفیت زندگی و نیز انسجام مولفههای زیرگروه موثر میباشد (Schillinger, 2010, p. 7). درک اهداف سازمان از نخستین گامهایی است که باید در رابطه با سنجش اثربخشی برداشته شود. هدفها در واقع مقاصد مطلوبی است که سازمان برای آینده خود در نظر گرفته است؛ بنابراین اهداف میتوانند طیف وسیعی از خواسته های سازمان را شامل شوند و این امر موجب می شود تا اثربخشی تنها در خصوص ستانده یا برنامه مورد انتظار تعریف نشود (محمدی مقدم, ۱۳۸۶). مسکن[۲۱] مسکن حاصل فرایند چندگانه اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی است که شامل مسائلی از جمله مکان، کیفیت ساختمان، پایداری و دوام، هزینه، سرمایه گذاری طولانیمدت، تصرف زمین، مبادله، دسترسی، انتخاب خانواده و محله بیرونی میباشد (Meng & Hall, 2006). مسکن مسئلهای مهم در ایجاد جامعهای سالم میباشد (Liu, 2010)، مسکن مناسب نتایج مثبتی از جمله سلامت جسمی و روانی، روابط پایدار خانوادگی و دسترسی پایدار به اشتغال را بهدنبال دارد (Berry, 2012). مسکن سهم وسیعی از کل اقتصاد را تشکیل میدهد (Liu, 2010) چراکه در بسیاری از کشورها سهم ویژهای از میانگین درآمد را در بر میگیرد بنابراین تغییر در قیمت مسکن، تاثیر مهمی بر استانداردهای زندگی دارد (Whitehead, 2007; Quigley & Raphael, 2004) از سوی دیگر مسکن امتیاز ویژهای در ایجاد فرصتهای جدید برای تولید درآمد جدید خانوادهها دارد، زمانی که سکونتگاه مجهز به برق، آب، فاضلاب و جمعآوری زباله باشد، مسکن به سادگی مکانی برای کارهای مختلف از قبیل مغازههای کوچک یا ویترینهای فروشندگی برای همه انواع کسب و کار از جمله فعالیتهای تعمیرکاری تا فعالیتهای فرعی دیگر می شود (Bredenoord & van Lindert, 2010). مسکن مناسب به عنوان نیاز اساسی انسان، امری پذیرفته شده میباشد. حق مسکن بهطورکلی شامل مشخصههایی از جمله حق مسکن مناسب، حق مسکن مقرونبهصرفه، حق انتخاب مسکن می شود (Yung & Lee, 2013). در منشور اجتماعی اروپا[۲۲] ضمن موافقت با مقرونبهصرفه نمودن مسکن، در رابطه با حق مسکن سه معیار به صورت زیر تعریف شده اند:
-
- افزایش دسترسی به مسکن با استانداردهای مناسب؛
-
- جلوگیری از بیخانمانی و کاهش آن با زدون تدریجی بی خانمانی؛
-
- قیمت گذاری مسکن بهگونه ای که برای اشخاصی که فاقد منابع کافی هستند در دسترس باشد (Smith J. , 2012)؛
حق مسکن مناسب و مقرونبهصرفه مشخصههای مهمی هستند که بر اساس مطرح بودن آنها بهعنوان نیازهای اساسی قرار گرفتهاند (Yung & Lee, 2013)تا جایی که در تعریف مسکن سه ویژگی برای مسکن تعریف شده که عبارتند از کافی بودن، مقرونبهصرفه و مناسب بودن. کافی به این معنا که واحدهای مسکونی ملکی و اجارهای با کیفیت خوب برای خانوادههای کمدرآمد موجود باشد. مقرونبهصرفه یعنی قیمت کلی مسکن برای خانوادههای کمدرآمد قابل پرداخت باشد. شایسته به این معنا که مسکن پایهای را برای سلامت روانی و فیزیکی، رشد فردی و رسیدن به اهداف زندگی فراهم آورد (Njathi, 2011). فقر[۲۳] فقر بهمعنای عدم توانایی تامین حداقل نیازهای روزمره بوده (Alem, Kohlin, & Stage, 2013) و از نظر سیاسی حساس میباشد و شامل معانی ایدئولوژیک است (Hesselberg, 1995) و بهعنوان پدیدهای چندوجهی شناخته شده (Satterthwaite, 2001; Chamhuri, et al., 2012)، که شامل درآمد کم، دارایی های ناکافی برای افراد، خانوادهها و جوامع، مسکن نامناسب، زیرساختهای نامناسب، خدمات اولیه نامناسب، عدم حفاظت کافی از حق شهروندی، عدم امکان مشارکت در سیستم سیاسی میباشد (Satterthwaite, 2001). فقر معمولا اینگونه تعریف می شود که کدام افراد در یک جامعه زیر استانداردهای حداقل قابل قبول زندگی قرار میگیرند (Sen, 1986). فقر از راههای مختلفی می تواند اندازه گیری شود و خط میان فقرا و غیر فقرا می تواند در سطوح مختلفی ترسیم شود. دو عقیده کلی در رابطه با فقر وجود دارد، فقر مطلق که به سختترین نوع زندگی مادی اشاره دارد، امرارمعاش در حداقل شرایط و فقر نسبی که به سطحی از مصرف و مشارکت اشاره دارد که کمتر از سطح مصرف و مشارکت معمول در یک جامعه میباشد (Hesselberg, 1995). رایجترین رویکرد در اندازه گیری فقر، اندازه گیریهای کمی است. سنجههای پولی که در ارزیابی درآمد یا مصرف خانوار به کار میرود، قدرت خرید و سبد اصلی کالا را توسط خانواده در یک زمان خاص بررسی میکند (Chamhuri, et al., 2012). روشهای مرتبط با سنجههای پولی به خاطر هدفمند بودنشان، قابلیت استفاده بهعنوان مقیاس طیف وسیعی از متغیرهای اقتصادی- اجتماعی و امکان مطابقت با تفاوتهای میان خانوادهها و نابرابریها در خانوادهها، کاربرد زیادی دارند (همان). گروه هدف[۲۴] برنامه ریزی مجموعه ای از فعالیتهاست که منجر به تصمیم گیری درباره تخصیص منابع برای رسیدن به هدفی در آینده می شود. تاکید به داشتن"هدف” در برنامه ریزی، هسته مرکزی و تعیینکننده این مباحث است، زیرا برنامه ریزی به طور اساسی بدون"هدف” معنای بیرونی ندارد و در برنامه ریزیهایی همچون برنامه مسکن، گروه هدف شامل همه آنانی است که تامین سرپناه آنها موضوع برنامه است، به ویژه آنهایی که به حمایت بیشتری نیازمندند و قادر به حضور بدون حمایت برنامه در بازار مسکن نیستند. بههمین سبب نیز در ارزیابی موفقیت این برنامه، مهمترین سنجه، میزان پوششدهی گروه هدف است. اما این کار مشروط به ارائه تعریف درست از گروه هدف و دستهبندی آنها بر حسب ویژگیهایی است که آنها را از هم متمایز میسازد. “هدفگرایی"برنامه نیز در میزان پوششدهی همان گروه هدف آزموده می شود. الزام برنامه های مسکن برای دستیابی به تعریف دقیق و روشن از گروه هدف به دلیل نیاز به تدارک اقدامات لازم و پیش بینی برنامه های اجرایی مناسب با شرایط، نیازها و الگوهای تقاضای خاص آنهاست. زیرا بازار مسکن به سبب شرایط خاص خود قادر به پوشش دادن تقاضاهایی که الزامات حضور در آن را ارضا نکنند، نیست. در برنامه ریزی مسکن تلاش می شود برآوردی از “نیاز” به سرپناه برای دوره های برنامهای بدست داده شود. اما تکیه به برآوردهای کلی از “نیاز” نمیتواند واقعبینانه باشد؛ زیرا تخمینهایی که امکان بهوقوع پیوستن آن با تردید همراه است نمیتواند مبنای برنامه ریزی قرار گیرد. به همین مناسبت برای افزایش موفقیت برنامه، کلیه بررسیها باید برمبنای پیش بینی"تقاضای موثر"صورت پذیرد، که تمایل و توانایی و امکان تبدیل نیازهای کلی به تقاضای قابل ورود، تاثیرگذار و مورد عمل در بازار را نشان میدهد؛ یعنی صرفا"نیازی موثر” تلقی می شود که قادر به تحمل و پرداخت هزینه های ورود به این بازار است (پرهیزگار, امچکی, & افتخاری, ۱۳۸۶). نظریه های اقتصادی- اجتماعی با تاکید بر هدفگرایی در برنامه ریزی مسکن قرن بیستم را شاید بتوان قرن توجه به برنامه ریزی برای سامان دادن به اموری دانست که در قبل تصور میشد بدون مداخله سازمانیافته هم قابل دستیابی است. تدوین نظریه های مختلف در این خصوص و پدیدآمدن طیفی از نظریات برنامه ریزی در زمینه اقتصادی- اجتماعی که حتی نظامهای مبتنی بر اقتصاد آزاد هم از آن بینیاز نمانده است، حکایت از اهمیت برنامه ریزی برای ساماندهی به امور متنوع هر کشوری دارد. برای برنامه ریزی تعاریف مختلفی ارائه شده است، بریکنر در این خصوصی میگوید: برنامه ریزی مجموعه ای از فعالیتهاست که منجر به تصمیم گیری درباره تخصیص منابع برای رسیدن به اهداف آتی می شود. تاکید به داشتن هدف در برنامه ریزی هسته مرکزی و تعیینکننده مباحث مربوط به برنامه ریزی میباشد؛ زیرا برنامه ریزی به طور اساسی بدون"هدف” معنا ندارد و این خصوصیت ویژگی بنیادین و ذاتی هر برنامه تلقی می شود. اما این “هدفگرایی” با فرآیندی در برنامه ریزی دنبال می شود. این فرایند عبارت از مجموعه فعالیتهایی است که منجر به تخصیص منابع بهمنظور رسیدن به هدف مورد انتظار در آینده می شود. از سوی دیگر معتقد است این تخصصیص چون در راستای رسیدن به هدفی است که برنامه پیشروی خود نهاده، بنابراین باید به روشنی تعیین و تعریف شود. به طور مثال در چارچوب وظایفی که نظام برنامه ریزی یک کشور در راستای برنامه تامین مسکن پیشرو دارد، توجه به مسائل گروه های کمدرآمد جایگاه ویژهای دارد. در حالی که در تعریفی دقیقتر باید هدف برنامه در ارتباط با این گروه روشنتر شود، زیرا طیف وسیعی از ویژگیهای متفاوتی در میان گروه های کمدرآمد وجود دارد که دستیابی به راهحل موثر، نیازمند تفکیک آنها بنا به ویژگیهای خاص آنهاست. به همین مناسبت باید با راه هایی این دقت را افزایش داد هر نظام برنامه ریزی برای دستیابی با این خواست با کوشش در به دست دادن تعریف روشنی از “گروه هدف” تلاش می کند تا اقدامات در جهت تخصیص منابع برنامه را با موفقیت بیشتری همراه سازد. مک لافین میگوید برای تضمین این ایده باید برنامه را با قدمهایی که در ذیل عنوان می شود دنبال کرد:
-
- شناسایی اهداف کلی؛
-
- تبیین و جمعآوری داده های لازم؛
-
- تحلیل داده ها در راستای اهداف کلی؛
-
- دستیابی به تعریف کلی از گروه هدف؛
-
- ارزیابی از مدلها و پیش بینی مدل قابل تعامل با هدف برنامه؛
-
- انتخاب مدل اجرایی متناسب با ویژگیهای گروه هدف برنامه؛
بریکنر برای اینکه برنامهریز را به انعطافپذیری برای لزوم پذیرش تغییر در گروه هدف قانع کند به ما یادآوری می کند که
-
- برنامه ریزی فرآیندی متداوم و مستمر است؛
-
- برنامه ریزی دورهای بوده و باید قابلیت انطباقپذیری داشته باشد؛
-
- ظرفیت تغییر سیاستهای خود را با توجه به آرمانهای کلی سیستم داشته باشد؛
-
- با بازخورد گرفتن از سیستم اجرایی، به اصلاح مسیر خود بپردازد
-
- تجدید نظر در اجزای برنامه را برای انطباق با شرایط جدید پذیرا باشد؛
- برنامه اگر پذیرای این شروط باشد، می تواند برنامهای هدفگرا تلقی شود (پرهیزگار, امچکی, & افتخاری, ۱۳۸۶).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل۲- ۴: ساختار یک SSFCL زمانی که خطایی رخ میدهد سوئیچ یا تریستوری که به صورت موازی با خازن قرار گرفته بانک خازنی را از خط خارج کرده و راکتور جریان اتصال کوتاه را محدود می کند. ساختار دیگری از محدودکنندهی SSFCL در شکل زیر نشان داده شده است. شکل۲- ۵: ساختار دیگری از SSFCL همانطور که در شکل(۲-۵) مشاهده می شود راکتور L1 با خازن C1 برای حالت تشدید طراحی شده است و مجموع آنها امپدانس تقریباً صفر از خود نشان میدهد. با وقوع خطا، تریستورها آتش شده و راکتور L2 وارد مدار می شود. در این حالت خازن C1 و راکتور L2 با تشکیل یک مدار LC رزونانسی به صورت سری با خط باعث افزایش امپدانس خط و در نتیجه محدود شدن جریان اتصال کوتاه میشوند.
 ایده دیگر برای SSFCLها در شکل(۲-۶) نشان داده شده است. این مدار از دو شاخه رزونانسی و یک شیر تریستوری تشکیل شده است. شکل۲- ۶: ساختار یک SSFCL با شاخه میانی در کار عادی سیستم قدرت تریستورها آتش نمیشوند. در نتیجه شاخه های رزونانسی (C1 با L1) و (C2 با L2) اتصال کوتاه میباشند. در این شرایط هیچگونه افت ولتاژی در دو سر محدودکننده وجود نخواهد داشت. بعد از زمان کوتاهی پس از اتصال کوتاه (کمتر از نیم سیکل) مدار کنترل، تریستورها را آتش کرده و در نتیجه مدار معادل محدودکننده به شکل زیر تبدیل می شود. شکل۲- ۷: مدار معادل محدودکننده رزونانسی در زمان اتصال کوتاه در این حالت امپدانس سری شده با خط باعث محدود شدن جریان اتصال کوتاه میگردد. از مزایای این محدودکنندهها میتوان به عملکرد بسیار سریع و عدم تولید قوس و نویز در زمان عمل کردن اشاره نمود. از معایب آن میتوان به هزینه ساخت بالا، قابلیت اطمینان پایین و مدار جانبی پیچیده اشاره کرد. همچنین قرار گرفتن خازن سری با خط نیز ممکن است باعث بروز مشکلاتی در سیستم قدرت شود. محدودکننده جریان خطا از نوع فوق هادی(SFCL[25]) ابررساناها تنها موادی هستند که مقاومت آنها از صفر تا یک مقدار بسیار بالا قابل تغییر میباشد. زمانی که چگالی جریان از مقدار بحرانی آن بالاتر رود به سرعت مقاومت ابررسانا تغییر کرده و به یک آلیاژ با مقاومت بالا تبدیل می شود. سیمپیچ ابررسانا در دمای ۱۸۰- درجه سانتیگراد دارای خاصیت ابررسانایی بوده و مقاومت و افت ولتاژ بسیار کمی دارد. به محض وقوع اتصال کوتاه و افزایش جریان از یک حد معینی که جریان بحرانی نامیده می شود، سیم پیچ گرم شده و مقاومت بالایی از خود نشان میدهد. به همین دلیل جریان خطا کاهش مییابد. محدودکنندههای ابررسانا هرچند از سرعت خوبی برخوردارند اما برای بازیابی حالت ابررسانایی و وصل مجدد به زمان نسبتاً زیادی نیازمندند. با ارائه محدودسازهای نوع عبور شار[۲۶] که به جای جریان بحرانی با افزایش عبور شار مغناطیسی، به شرایط محدودسازی میرسند مشکل سرعت بازیابی تا حدود زیادی مرتفع می شود. SFCL از نوع مقاومتی[۲۷] همانطور که در شکل (۲-۸) دیده می شود میتوان این محدودکنندهها را با یک مقاومت متغیر مدل کرد. شکل۲- ۸: مدل یک سیم ابررسانا با وقوع عیب در سیستم قدرت، چگالی جریان عبوری از ابررسانا افزایش یافته و با افزایش چگالی جریان مقاومت آن افزایش پیدا می کند که نتیجه آن محدود شدن جریان اتصال کوتاه میباشد. SFCL از نوع القایی[۲۸] همانطور که در شکل(۲-۹) نشان داده شده این نوع از محدودکنندهها از یک ترانسفورماتور تشکیل شده اند که اولیه آن با خط سری بوده و ثانویه آن توسط ابررسانا اتصال کوتاه شده است. شکل۲- ۹: مدل مداری یک SFCL از نوع القایی وقوع عیب و افزایش دانسیته جریان در ثانویه ترانسفورماتور باعث افزایش مقاومت ابررسانا شده و یک امپدانس معادل سلفی-مقاومتی به صورت سری با خط تولید می شود که باعث محدود شدن جریان اتصال کوتاه میگردد. قیمت یک محدود کننده جریان خطا از نوع راکتور سری در سال ۱۳۸۹ در پست ۶۳ کیلوولت اصفهان تقریباً برابر با ۸۰۰ میلیون تومان بوده است. برای یافتن قیمت FCL برای ولتاژهای مختلف باید به شرکتهای سازنده سفارش داده شود تا قیمت آن را برآورد نمایند. SFCL از نوع راکتور DC[29] همانگونه که در شکل (۲-۱۰) مشاهده می شود به طور معمول این نوع از محدودکنندهها از چهار دیود و یک راکتور ابررسانا در حالت تکفاز تشکیل شده اند که به صورت سری باخط قرار میگیرند. راکتور DC به خاطر عبور دادن جریان DC در کار عادی شبکه هیچگونه افت ولتاژی در دو سر خود نخواهد داشت.
شکل۲- ۱۰: مدل مداری یک SFCL از نوع راکتور DC در بعضی از موارد به جای دیود از تریستور استفاده می شود تا بتوان جریان اتصال کوتاه را قطع کرده و همچنین انرژی جذب شده در زمان اتصال کوتاه را به شبکه برگرداند. نوع سهفاز راکتور DC در شکل (۲-۱۱) نشان داده شده است.
شکل۲- ۱۱: مدار سه فاز SFCL از نوع راکتور DC در این بخش ساختارهای مختلف محدودکنندههای جریان اتصال کوتاه ابررسانا معرفی شدند. در حالت کلی مزایای زیر را میتوان برای همه آنها قائل شد: بدون تأثیر در حالت کار عادی شبکه (افت توان و افت ولتاژ) خاصیت غیرخطی فوق هادی در جریانها و دماهای مختلف حجم کوچک از معایب این محدودکنندهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: هزینه بالای فوقهادی هزینه بالای خنک کردن محدودکننده غیر فوقهادی نوع راکتور DC شکل زیر مدار تکفاز محدودکننده غیر فوق هادی نوع راکتور DC را نشان میدهد. همانطور که در این شکل مشاهده می شود راکتور غیر فوق هادی با یک سلف ایدهال و یک مقاومت سری مدل شده است. همچنین یک منبع ولتاژ DC جهت جبران تلفات اهمی سلف و دیودها با راکتور سری شده است.
شکل۲- ۱۲: مدار تکفاز محدودکننده غیر فوق هادی نوع راکتور DC مدار سهفاز این محدودکننده نیز به صورت شکل زیر میباشد.
شکل۲- ۱۳: مدار سه فاز محدودکننده غیر فوق هادی نوع راکتور DC استفاده از محدودکننده جریان خطا پس از ورود تولیدپراکنده: در شبکه های توزیع، که عموماً به صورت شعاعی میباشند، سیستم حفاظتی بدون در نظر گرفتن منابع تولیدپراکنده طراحی و هماهنگ می شود. با نصب منابع تولید پراکنده ماهیت شعاعی شبکه از بین میرود و اندازه و جهت جریان اتصال کوتاه تغییر می کند. در نتیجه هماهنگی حفاظت قبلی برقرار نمیماند. در اثر عملکرد نادرست و نابجای تجهیزات حفاظتی، میزان قابلیت اطمینان سیستم به شدت کاهش خواهد یافت. مشکلات مطرح شده تحت عنوان ناهماهنگیهای حفاظتی شناخته میشوند [۳۱, ۳۲]. قوانین حفاظتی در نظر گرفته شده برای سیستمهای حفاظتی باید به نحوی باشند که اولاً خطاهای ایجاد شده در کمترین زمان برطرف گردند و ثانیاً محدودهای که در اثرعملکرد تجهیزات حفاظتی بیبرق میگردد، تا حد امکان کوچک باشد. تنظیمات رلهها و ریکلوزرها و انتخاب فیوزها برای یک شبکه توزیع باید به صورتی انجام شوند که هماهنگی بین تمام جفت تجهیزات حفاظتی اصلی-پشتیبان به ازای تمامی شرایط اتصال کوتاه برقرار باشد. شکل زیر یک منبع تولیدپراکنده متصل به شبکه قدرت را نشان میدهد که خطایی درجلوی فیدر آن رخ داده است.
شکل۲- ۱۴: وقوع خطا در جلوی فیدر متصل به منبع تغذیه IDG و INet به ترتیب سهم منبع و شبکه اصلی در تأمین جریان خطا میباشند. با توجه به این شکل، قبل از نصب FCL جریانها به صورت زیر محاسبه می شوند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳ –۱- طرح آزمایش آزمایش به صورت فاکتوریل برپایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با ۲ فاکتور و ۳ تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل افزودن مقادیر متفاوت حجمی کمپوست کود گاوی در بستر کشت ( ۱۵، ۳۰ و ۴۵ درصد)، خاک زراعی بدون مصرف کود شیمیایی(شاهد اول)، و خاک زراعی همراه استفاده از کود شیمیایی (شاهد دوم)، فاکتور دوم شامل ۴ سطح شوری آب آبیاری (۱ ، ۲ ،۴ و ۶ m dS/) و آب آبیاری منطقه (شاهد) میباشد. ۳– ۲– محل و تاریخ اجرای آزمایش مرحله اجرای عملی تحقیق، از تاریخ ۲۵/۱۱/۹۰ لغایت ۲۵/۷/۹۱ در محل تولید گل و گیاه پردیس واقع در مازندران، شهرستان عباسآباد انجام و به دلیل مصون بودن از باران و سایر شرایط جوی غیر مترقبه در محیط گلخانه و با پوشش نایلونی، با در نظر گرفتن یکسان سایر عوامل موثر در رشد گیاه مانند آب، دما، نور، رطوبت هوا و رعایت فاصله بین گلدانها برای همه تیمارها به پایان رسید.
 ۳– ۳– مواد گیاهی برای تیمارهای مورد آزمایش تعداد ۷۵ عدد گیاه نشایی یکسان و یک اندازه استرلیتزیا که از بذر تولید شده ودر مرحله ۵ برگی بودند با ارتفاع ۳۰ سانتیمتر انتخاب و تهیه گردید، و در طی دو مرحله نسبت به سم پاشی کامل و دقیق گیاهان با بهره گرفتن از قارچ کش، حشرهکش و کنهکش اقدام شد تا خطاهای احتمالی تحقیق از بابت آفات و بیماریها از بین رود و آسیبی از این بابت به روند آزمایش و نتیجه نهایی آن وارد نیاید. تصویر ۳ – ۱- گیاهان استرلیتزیای تهیه شده برای شروع آزمایش. ۳ – ۴ – آماده سازی بسترهای کشت ۳-۴-۱- مواد مورد استفاده ۳-۴-۱-۱- خاک زراعی خاک مورد استفاده برای تیمارهای آزمایش از خاکهای زراعی منطقه تهیه شد که آن را در آفتاب خشک نموده و سپس با عبور دادن از الک۲۰ میلیمتری و زدودن بقایای ریشه های گیاهان و سایر ناخالصیها جهت استفاده در تهیه بسترهای کشت آماده گردید. ۳-۴- ۱ – ۲- کمپوست کود گاوی کود گاوی نسبتاً تازه از دامدارن منطقه کلاردشت تهیه و حدود سه ماه در شرایط فرآوری کمپوست نگهداری گردید و سپس به نسبتهای حجمی (۱۵، ۳۰ و ۴۵ درصد) با خاک زراعی کاملاٌ مخلوط گردید و آماده برای استفاده شد. تصویر۳-۲- کمپوست کود گاوی مورد استفاده جهت استفاده و آماده سازی بستر کشت. ۳-۴-۱-۳- پوست برنج از پوست برنج به مقدار ۵/۲ سانتیمتر برای ریختن در ته گلدانها به جهت سهولت در خروج آب و تبادل آسان هوا استفاده گردید. ۳-۴-۱-۴- کودهای شیمیایی ۳-۴-۱ -۴- ۱- کود سوپر فسفات کود سوپر فسفات به مقدار یک در هزار ابتدا ۴۸ ساعت قبل از مصرف در آب خیسانده و حل گردید، و در هر ماه یک بار به همراه کود اوره و به صورت آبیاری به گیاهان در تیمار مربوط به آزمایش کودهای شیمیایی (شاهد) داده شد. ۳-۴-۱-۴-۲- کود اوره کود اوره ۴۶% نیز به مقدار یک در هزار هر ماه یک بار به همراه کود سوپر فسفات و به صورت آبیاری به گیاهان در تیمار مربوط به آزمایش کودهای شیمیایی (شاهد) داده شد، با این تفاوت که کود اوره به دلیل حلالیت بالا و سریع و فرار بودن، در هنگام کود دهی در آب حل گردید. ۳-۴-۱-۴-۳- کود کریستالون از کود سبز کریستالون که کودی هلندی است، با فرمول ۳+۱۸+۱۸+۱۸ که محتوی سه عنصر غذایی اصلی K) P (Nبه مقدار مساوی و سایر ریز مغذیها است، به صورت محلول پاشی و با بهره گرفتن از سمپاش ۲۰ لیتری به میزان یک در هزار در هر ماه استفاده گردید. لازم به ذکر است که کود به صورت آبیاری و کود به صورت محلول پاشی با فاصله ۱۵ روز از یکدیگر و هر کدام ماهی یکبار به گیاهان داده شد. ۳- ۵- تعیین EC و pH آب آبیاری و مواد بستر کشت قبل از شروع کار جهت اطلاعات لازم برای اجرای آزمایش و تعیین درجه حساسیت و یا مقاومت گیاه استرلیتزیا به شوری، ابتدا با عصاره گیری جداگانه از خاک زراعی (شاهد)، کمپوست کود گاوی و بستر کشتهای آماده شده نسبت به سنجشEC و pH آنها و همچنین آب آبیاری منطقه (شاهد)، در آزمایشگاه آب و خاک دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، توسط دستگاه pH متر مدل اریون و دستگاه هدایت سنج (EC) متراهم(Metrohm) اقدام و نتیجه حاصله ثبت گردید (جدول ۳-۱). جدول ۳- ۱- مقدار EC و pH مواد مورد استفاده در بسترهای کشت و آب آبیاری (شاهد) قبل از شروع آزمایش
۱ آب آبیاری منطقه (شاهد) ۶۲۴/۰ ۵۴/۷ ۲ خاک زراعی (شاهد) ۱۶۵/۰ ۷۲/۷ ۳ کمپوست کود گاوی ۵۵/۲ ۲۶/۷ ۴ ۱۵% کود گاوی + ۸۵% خاک زراعی ۳۰۱/۰ ۴۲/۷ ۵ ۳۰% کود گاوی + ۷۰%۰ خاک زراعی ۵۳۵/۰ ۴۱/۷ ۶ ۴۵% کود گاوی +۵۵% خاک زراعی ۷۳۲/۰ ۳۹/۷
۳-۶- تهیه محلول شوری (آب شور) با بهره گرفتن از نمک طعام (NA) بعد از تعیین EC آب آبیاری منطقه (جدول ۳-۱)، با افزودن نمک طعام به آب آبیاری (شاهد)، مقادیر لازم نمک برای تهیه درصدهای مختلف محلول آب شور مطابق سطوح شوری در طرح آزمایش مشخص شد. و سپس نسبت به ساخت محلولهای پایه (stock) اقدام گردید (جدول ۳-۲). جدول۳ – ۲– مقدار نمک لازم جهت ساخت محلولهای شوری آب
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|
|