که مراد از گرگ بودن، خوی درندگی و وحشیگری نیست، بلکه مراد این است که مؤمن در مواجهه با مشکلات و فتنهها و انحرافات از خود زیرکی به خرج دهد و از راه بصیرت، خود را از مهلکه نابودی نجات دهد. و به گونه ای نباشد که مؤمن، گوشه نشین و منظلم باشد تا هر کسی به او آسیبی برساند.
۴-۱-۱۴- دور بودن از حکام جور
در روایتی ابن عباس فرمود: «سیکون أمراء تعرفون وتنکرون، فمن نابذهم نجا، ومن اعتزلهم سلم، ومن خالطهم هلک»[۳۸۷]: زود است که فرماندهانی باشند که شما را بشناسند ولی انکار کنند پس هر کس ایشان را کنار گذارد نجات یابد و هر کس از ایشان دوری کند سالم بماند و هر کس با ایشان آمیزش کند هلاک شود.
و در روایتی است که: «لیأتین على الناس زمان یکون علیهم أمراء سفهاء یقدمون شرار الناس ویظهرون حب خیارهم یؤخرون الصلاه عن مواقیتها فمن أدرک ذلک منکم فلا یکونن عریفا ولا شرطیا ولا جابیا ولا خازنا»[۳۸۸]: بیاید بر مردم زمانی که بوده باشد برای ایشان پادشاهانی سفیه که مقدم می دارند شرار مردم را و اظهار می کنند دوستی با خوبان را نماز را از وقتش عقب انداخته پس هر کس از شما آن زمان را درک کرد پس نبوده باشد البته قیّم ایشان و نه پاسبان و نه مالیات بگیر و نه خزینهدار.
و در روایتی داریم که: «اسمعوا هل سمعتم أنه سیکون بعدی أمراء فمن دخل علیهم فصدقهم بکذبهم و أعانهم على ظلمهم فلیس منی ولست منه، و لیس بوارد علی الحوض، و من لم یدخل علیهم و لم یعنهم على ظلمهم و لم یصدقهم بکذبهم فهو منی وأنا منه، وهو وارد علی الحوض»[۳۸۹]: آگاه باشید آیا دانستید که بعد از من امیرانی میآیند که اگر کسی ایشان را همراهی کرد و دروغشان را تصدیق کرد و در ظلمشان یاریشان نمود پس ایشان از من نیستند و من نیز از ایشان نیستم و -بر من- بر حوض وارد نمیشوند. و هر کس بر ایشان داخل نشد و بر ظلمشان نیز یاریشان نکرد و دروغشان را نیز تصدیق نکرد پس او از من و من از اویم و او بر من بر حوض وارد می شود.
رسولخدا فرمود: «سیکون علیکم أمراء یؤخرون الصلاه عن مواقیتها ویحدثون البدع، قال ابن مسعود: فکیف أصنع إن أدرکتهم؟ قال … لا طاعه لمن عصى الله»[۳۹۰]: امیرانی بر شما خواهند آمد که نماز را از وقتش به تأخیر می اندازند و بدعت ها ایجاد می کنند. ابن مسعود گفت: اگر آنها را درک کردم چه کاری انجام دهم؟ فرمود: جای هیچ گونه اطاعتی برای کسی که نافرمانی خدا را می کند وجود ندارد.
۴-۱-۱۵- وقف راه حق بودن
در روایتی است که عبدالحمید واسطی به محضر امام باقر رسید و عرض کرد: ما بازارها را ترک کرده ایم به انتظار این امر (یعنی ظهور). حضرت فرمودند: «یَا عَبْدَ الْحَمِیدِ أَ تَرَى مَنْ حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یَجْعَلُ اللَّهُ لَهُ مَخْرَجاً بَلَى وَ اللَّهِ لَیَجْعَلَنَّ اللَّهُ لَهُ مَخْرَجاً رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَیْنَا رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا»[۳۹۱]: اى عبد الحمید آیا کسى را دیدهاى که خودش را به خاطر خداى تعالى حبس کند و خداوند براى او گشایشى قرار ندهد؟ آرى به خدا سوگند خداوند براى او گشایش قرار مىدهد، خدا رحمت کند کسى را که خود را وقف ما سازد، خدا رحمت کند کسى را که امر ما را احیا کند.
که عبارت «حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَى اللَّهِ» به معنای «وقف نفسه علی الله و علینا» یعنی خود را وقف خدا و ما اهل بیت کند، لذا در این صورت یقین داشته باشد که خدا در امورش گشایش قرار میدهد و در مواجهه با انحرافات دچار ضعف نخواهد شد.
۴-۱-۱۶- انتظار فرج
انتظار فرج یکی از امید بخشترین گزارههای دین مبین اسلام است که طی اخبار فراوانی ما را در زمان غیبت، امر به آن کرده اند. مثلاً در روایتی رسول خدا فرمود: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّه»[۳۹۲]: افضل اعمال امت من انتظار فرج –ظهور امام عصر توسط- خداوند است.
و در جای دیگر رسول خدا فرمود: «انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَهٌ»[۳۹۳]: انتظار فرج بواسطه صبر، عبادت است.
و در روایت دیگری امام علی فرمود: «الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»[۳۹۴]: منتظر امر ما مانند کسى است که در راه خدا در خون خود بغلطد.
و در روایت دیگری امام صادق فرمود: «طُوبَى لِشِیعَهِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیْبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِکَ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون»[۳۹۵]: خوشا به حال شیعهی قائم ما که انتظار ظهورش را در غیبتش دارند و در وقت ظهورش اطاعت او را می کنند. اینان اولیاء خداوند هستند که ترسی بر آنها نیست و هیچ وقت غمگین نمیشوند.
و در جای دیگر امام کاظم در فضیلت انتظار فرمود: «طُوبَى لِشِیعَتِنَا الْمُتَمَسِّکِینَ بِحَبْلِنَا فِی غَیْبَهِ قَائِمِنَا الثَّابِتِینَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَهِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِکَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّهً وَ رَضِینَا بِهِمْ شِیعَهً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِی دَرَجَاتِنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ»[۳۹۶]: خوشا بر احوال شیعیان ما که در غیبت قائم ما، به رشته ما متمسّک هستند و بر دوستى ما و بیزارى از دشمنانمان ثابت قدم هستند، آنها از ما و ما از آنهائیم، آنها ما را به امامت و ما نیز آنان را به عنوان شیعیان پذیرفتهایم پس خوشا بر احوال آنها و خوشا بر احوال آنها به خدا سوگند آنان در روز قیامت هم درجه ما هستند.
و در روایت دیگری امام علی فرمود: «انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»[۳۹۷]: منتظر فرج باشید و از رحمت خدا مأیوس نباشید. به درستی که دوست داشتنی ترین اعمال در نزد خداوند انتظار فرج است.
و امام سجاد در بخشی از دعای روز عرفه این گونه فرمودند که: «اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى أَوْلِیَائِهِمُ الْمُعْتَرِفِینَ بِمَقَامِهِمُ، الْمُتَّبِعِینَ مَنْهَجَهُمُ، الْمُقْتَفِینَ آثَارَهُمُ، الْمُسْتَمْسِکِینَ بِعُرْوَتِهِمُ، الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلَایَتِهِمُ، الْمُؤْتَمِّینَ بِإِمَامَتِهِمُ، الْمُسَلِّمِینَ لِأَمْرِهِمُ، الْمُجْتَهِدِینَ فِی طَاعَتِهِمُ، الْمُنْتَظِرِینَ أَیَّامَهُمُ، الْمَادِّینَ إِلَیْهِمْ أَعْیُنَهُمُ، الصَّلَوَاتِ الْمُبَارَکَاتِ الزَّاکِیَاتِ النَّامِیَاتِ الْغَادِیَاتِ الرَّائِحَاتِ. وَ سَلِّمْ عَلَیْهِمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِهِمْ، وَ اجْمَعْ عَلَى التَّقْوَى أَمْرَهُمْ، وَ أَصْلِحْ لَهُمْ شُئُونَهُمْ، وَ تُبْ عَلَیْهِمْ، إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ، وَ خَیْرُ الْغافِرِینَ، وَ اجْعَلْنَا مَعَهُمْ فِی دَارِ السَّلَامِ بِرَحْمَتِکَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»[۳۹۸]: بار خدایا، تحیت و درود بفرست دوستان ایشان را، آن اعتراف کنندگان به مقام و منزلت ایشان، آن پیروى کنندگان راه ایشان، آن پاى نهندگان به جاى پاى ایشان، آن چنگ زنندگان به رشته آیین ایشان، آن تمسک جویان به دوستى ایشان، آن پذیرندگان پیشوایى ایشان، آن تسلیم شوندگان به فرمان ایشان، آن کوشندگان در طاعت ایشان، آن منتظران دولت ایشان و آن چشم به راهان ظهور ایشان. تحیت و درودى مبارک پاکیزه، فزاینده، در هر بامداد و هر شبانگاه. اى خداوند، بر ایشان سلام کن و بر ارواحشان. اعمالشان با تقوى توأم نماى و احوالشان به صلاح آور و توبهشان بپذیر، که تو، توبه پذیرنده و مهربانى، تو بهترین آمرزندگانى. ما را به رحمت خود با آنان در دار السلام بهشت جاى ده، اى مهربانترین مهربانان.
در روایتی امام صادق فرمود: «البته باید هر کردام از شما خود را برای خروج قائم آماده کند ولو این که یک تیری باشد به جهت آن که اگر خدا بداند این آمادگی را از او امید میرود که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند»[۳۹۹](پس بوده باشد از انصار و یاران او).
ولی با این وجود برای منتظران حضرت حجت تکالیف و وظایفی را ذکر کرده اند که به قرار زیر است:
۱- مهموم و غمناک بودن برای آن جناب در ایام غیبت. ۲- دعا کردن برای حفظ وجودش. ۳- انتظار فرج آل محمد را داشتن. ۴- صدقه دادن به آنچه میسور است برای دفع بلاها از وجود مبارکش. ۵- حج کردن به نیابتش. ۶- برخواستن از برای تعظیم وتکریم ایشان با شنیدن نام مبارکشان، خصوصاً اگر نام «قائم» برده شود. ۷- تضرع و مسئلت از خداوند برای حفظ دین از شبهات شیاطین و زنادقهی مسلمین و خواندن دعاهای وارده برای این کار. ۸- کمک خواستن از ایشان (یعنی امام زمان) در وقت گرفتاریها که اگر کسی از روی حقیقت متوسل شود، گرفتاریاش رفع می شود.[۴۰۰]
۴-۱-۱۷- ناپسند دانستن انحرافات
پایینترین حد منکر دانستن انحرافات و منکرات، مرحله قلبی است که در آخرالزمان وظیفه مؤمنان است که به هر طریقی که میتوانند در مقابل منکرات عکس العمل نشان دهند ولو به انکار قلبی باشد. لذا در روایتی داریم که پیامبر فرمود: «سَتَکُونُ فِتَنٌ لَا یَسْتَطِیعُ الْمُؤْمِنُ أَنْ یُغَیِّرَ فِیهَا بِیَدٍ وَ لَا لِسَانٍ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ فِیهِمْ یَوْمَئِذٍ مُؤْمِنُونَ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَیَنْقُصُ ذَلِکَ مِنْ إِیْمَانِهِمْ شَیْئاً قَالَ لَا إِلَّا کَمَا یَنْقُصُ الْقَطْرُ مِنَ الصَّفَا إِنَّهُمْ یَکْرَهُونَهُ بِقُلُوبِهِم»[۴۰۱]: زود است که فتنههایی واقع شود که مؤمن نتواند آن را تغییر دهد به دست و نه به زبان. امیر المؤمنین عرض کرد: در ایشان مؤمنان هستند؟ فرمود: بلی. عرض کرد: از ایمانشان چیزی کم می کند؟ فرمود: نه مگر مثل آن که باران از روی سنگ صاف چیزی را کم کند. (چون ایشان اگر چه به دست و زبان قدرت تغییر فتنهها را ندارند) ولی ایشان به لحاظ قلبی آن –فتنهها و انحرافات را- مکروه میدارند.
۴-۱-۱۸- بودن در مسیرِ خلافِ حرکتِ منحرفین
امام صادق بعد از ذکر بیش از یکصد و بیست مورد انحراف در بیان راهکار فرمود: «… وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّاسَ فِی سَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا یُمْهِلُهُمْ لِأَمْرٍ یُرَادُ بِهِمْ فَکُنْ مُتَرَقِّباً وَ اجْتَهِدْ لِیَرَاکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی خِلَافِ مَا هُمْ عَلَیْهِ فَإِنْ نَزَلَ بِهِمُ الْعَذَابُ وَ کُنْتَ فِیهِمْ عَجَّلْتَ إِلَى رَحْمَهِ اللَّهِ وَ إِنْ أُخِّرْتَ ابْتُلُوا وَ کُنْتَ قَدْ خَرَجْتَ مِمَّا هُمْ فِیهِ مِنَ الْجُرْأَهِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْلَمْ أَنَ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ وَ أَنَ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ»[۴۰۲]: و بدان که مردم، گرفتار خشم خدایند و خداوند به آنها مهلت مىدهد براى امرى که با آنها خواهد کرد و تو مراقب خویش باش، و بکوش تا خداوند عزّ و جل تو را بر خلاف روش آنها ببیند، و اگر عذابى برایشان فرستاد و تو در میان آنها قرار داشتى، به دریافت رحمت الهى شتافتهاى، و اگر از آنها جدا باشى آنان گرفتار عذاب شوند و تو از آنچه ایشان در آن هستند، از جسارت بر خداوند عزّ و جلّ، بیرون آمدهاى. و بدان که خداوند اجر نیکوکاران را تباه نمىکند و همانا که رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.
۴-۱-۱۹- استغفار
حضرت حجت در سخنانی به علی بن مهزیار فرمود: « یَا ابْنَ الْمَهْزِیَارِ، لَوْ لَا اسْتِغْفَارُ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ لَهَلَکَ مَنْ عَلَیْهَا إِلَّا خَوَاصَّ الشِّیعَهِ الَّذِینَ تُشْبِهُ أَقْوَالُهُمْ أَفْعَالَهُم»[۴۰۳]: پسر مهزیار! اگز نبود استغفارِ بعضی از شماها برای بعضی دیگر، هر کسی که روی زمین بود هلاک میشد مگر شیعیان خاص که گفتارشان شبیه به کردارشان است.
۴-۱-۲۰- داشتن ورع و محاسن اخلاقی
امام صادق فرمود: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَهُ الْمَرْحُومَهُ»[۴۰۴]: هر کس که دوست دارد در شمار یاران امام قائم باشد باید به انتظار باشد و با همین حال انتظار به پرهیز و اخلاق نیکو رفتار کند پس اگر اجلش فرا رسید و امام قائم پس از مرگ او قیام کرد پاداش او همانند پاداش کسى است که امام قائم را درک کرده باشد پس کوشا باشید و به انتظار بنشینید گوارا باد بر شما اى گروهى که مشمول رحمت خدائید.
بخش دوم: راههای خاص
درونی
۴-۲-۱-۱- مقابله با دنیا طلبی و دنیا پرستی
یکی از معانی کلی روایات آخرالزمان در باب انحرافات این است که ما دچار دنیا طلبی و دنیا پرستی نشویم چنانچه سید رضی در بیان این روایت که رسول خدا فرمود: «إِنَ مِنْ أَشْرَاطِ السَّاعَهِ سُوءَ الْجِوَارِ، وَ قَطِیعَهَ الْأَرْحَامِ، وَ أَنْ یُعَطَّلَ السَّیْفُ مِنَ الْجِهَادِ، وَ أَنْ تُخْتَلَ الدُّنْیَا بِالدِّینِ»[۴۰۵]: از نشانه های ساعت (ظهور) بد بودن همسایهها و قطع شدن صله رحم و تعطیل شدن شمشیرها از جهاد و نیز اینکه به اسم دین، دنیا را طلب می کنند.[۴۰۶] میفرمایند که: «این روایت از باب مجاز است و مراد از آن، نهی از طلب منافع و مال فناپذیر دنیا از طریق اظهار ورع و پنهان کردن طمع است»[۴۰۷].
در مقابله با این خصلت به نظر میرسد که برخی از آثار شوم این خصلت ناپسند را بر روح و جسم انسان متذکر شود که «العاقل یکفیه الاشاره». امامان معصومین در برخی از روایات ما به پیامدهای شوم آن اشاره کرده اند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره نمود؛
۱- طمعکاری[۴۰۸] ۲-تباه شدن خرد[۴۰۹] ۳- ناشنوا شدن دل از شنیدن حکمت[۴۱۰] ۴- عذاب دردناک[۴۱۱] ۵- اندوه بی پایان[۴۱۲] ۶- آرزوی دست نیافتنی[۴۱۳] ۷-امید نارسیدنی[۴۱۴].
که با وجود این عواقب خطرناک شایسته انسان عاقل نیست دنبال دنیا خواهی برود.
اما برخی راهکارهای پیشنهادی به قرار زیر است؛
اول؛ زیاد کردن محبت خداوند در دلمان
عشق به خدا اگر در دلی بیاید جا را بر چیزهای دیگر تنگ می کند و خود به خود با بزرگ شدن خدا در دل، دنیا و حب آن کم کم از دل بیرون میرود.
امام صادق فرمود: «إذا تَخَلّى المؤمنُ مِن الدُّنیا سَما و وَجَدَ حَلاوَهَ حُبِّ اللّهِ، و کانَ عندَ أهلِ الدُّنیا کأنَّهُ قد خُولِطَ، و إنَّما خالَطَ القَومَ حَلاوَهُ حُبِّ اللّهِ فلَم یَشْتَغلوا بغَیرِهِ»[۴۱۵]: هرگاه مؤمن از دنیا کنار کشد بلند مرتبه گردد و شیرینى محبت خدا را دریابد و نزد دنیا پرستان چون دیوانه نماید، در صورتى که شیرینى محبت خدا با آنها درآمیخته است و از این رو دل را جز به او مشغول نکرده اند.
باز ایشان در روایت دیگری فرمود: «حُبُّ اللّه ِ إذا أضاءَ على سِرِّ عَبدٍ أخْلاهُ عن کُلِّ شاغِلٍ ، و کُلُّ ذِکْرٍ سِوى اللّه ِ عند ظُلمه، و المُحِبُّ أخْلَصُ النّاسِ سِرّا للّهِ، و أصْدقُهُم قَولاً، و أوْفاهُم عَهْدا»[۴۱۶]: هرگاه نور محبّت خدا بر درون بنده اى بتابد، او را از هر مشغله دیگرى تهى گرداند. هر یادى جز خدا تاریکى است. دلداده خدا پاکدل ترین مردم براى خدا است و راست گوترین و وفادارترین آنها به عهد و پیمان است.
دوم؛ موعظه
شنیدن موعظه از راههای کم کردن غفلتها و گرد و غبارهای دنیاست و هر کس در هر مقامی که باشد نیاز به موعظه دارد. چنانچه برخی از روایات به پذیرش نصیحت توصیه کرده اند؛
عمر بن خطاب روایتی نقل می کند که: «اَقْبَلِ النَّصِیحَهَ وَ لَا تُعَارِضْ بِالْحَمِیَّهِ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یَقُولُ سَیَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ التَّزْکِیَهُ لَهُمْ أَحَبُّ إِلَیْهِمْ مِنَ النَّصِیحَه»[۴۱۷]: نصیحت را بپذیر و به وسیله نادانی -با نصیحت یا هر چیز دیگری- معارضه نکن چرا که از رسول خدا شنیدم که میفرمود: روزگاری بر مردم خواهد آمد تزکیه و خودسازی را از نصیحت بیشتر دوست میدارند. [یعنی حاضرند از روی کبر و غرور به خود سازی بپردازند ولی نصیحت دیگران را در مسیر کمال و خیرخواهی نپذیرند].
سوم؛ مقایسه در امور مادی با پایین تر از خود
که اولاً باعث می شود انسان به جای گله و شکایت به شکر و رضایت برسد لذا وقتی میبینیم کسانی هستند که خیلی پایینتر از ما هستند غصه و ناراحتی کم می شود مثلاً گاه انسان فکر می کند بلای خودش بزرگترینِ بلاهاست ولی وقتی میبیند دیگران بزرگتر و بدترش را دارند آرام میگیرد.
و ثانیاً دیگر حرص نمیزنیم و گمان نمیکنیم که عقب افتادهایم زیرا عقبتر از ما هم وجود دارد.
لذا این وقتی است که انسان پایینتر از خود را ببیند ولی وقتی به بالاتر از خود نگاه کند دچار حرص و غم و غصه و … می شود و آرام و قرار از او گرفته می شود.
چهارم؛ یاد مرگ
که باعث می شود انسان رابطهاش را با دنیا درست کند و افکار انسان را تنظیم کند تا از لذات زود گذر دنیا دل بکند و متوجه آخرت گردد.
امام علی فرمود: «کانَ ضِحکُ النبیِّ التبسُّمَ ، فاجتازَ ذاتَ یومٍ بِفِئَهٍ مِن الأنصارِ و إذا هُم یَتَحَدَّثُونَ و یَضحَکُونَ بِمِلءِ أفواهِهِم، فقالَ: یا هؤلاءِ، من غَرَّهُ مِنکُم أمَلُهُ و قَصَرَ بهِ فی الخَیرِ عَمَلُهُ، فَلْیَطَّلِعْ فی القُبورِ و لْیَعتَبِرْ بِالنُّشُورِ، و اذکُرُوا المَوتَ فإنّهُ هادِمُ اللذّاتِ»[۴۱۸]: خنده پیامبر لبخند بود. روزى بر گروهى از انصار گذشت که با هم صحبت مىکردند و باصدای بلند مىخندیدند ، ایشان فرمود: اى جماعت! هر یک از شما که آرزو فریبش داده و در کار خیر کوتاهى کرده است، باید سرى به قبرستان بزند و از مبعوث شدن مردگان –در روز قیامت- عبرت بگیرد. و به یاد مرگ باشید ، چرا که یاد مرگ لذّتها را نابود می کند .
۴-۲-۱-۲- مقابله با نفس
در راهکار مقابله با نفس، اهل بیت راهکارهای فراوانی ارائه دادهاند که برخی از آنها به قرار زیر است:
۴-۲-۱-۲-۱- اراده و خواست درونی خودِ شخص
انحرافات آخرالزمان، علل و راهکارهای پیشگیری۹۱- فایل ۱۸