همچنین نیاز آنان با کمک گرفتن از دیگران کمتر است و به جای اینکه تصمیم گیری های خود را مرتب به تاخیر بیندازند ، قادرند راه خود را به موقع انتخاب کنند و خلاقیت بیشتری در تجربه هایشان نشان می دهند (لطف آبادی ،۱۳۸۰)
بنابر این پیشرفت های شناختی ، نوجوانان را قادر می سازد هویت های را که در آینده به دست می آورند ، تصور کنند . نوجوانانی که تجربه ی بیشتری در تفکر صوری به دست آورده اند ، بیشتر از نوجوانانی که هنوز به بلوغ فکری نرسیده اند ، قادر به تفکر در ابعاد پیچیده هستند و می توانند مسائل هویتی خود را حل کنند به همین دلیل یکی از عوامل موفقیت در کسب هویت پایدار ، شایستگی در تفکر انتزاعی است .( همان)
نظریه شناختی رشد هویت را تابع تکامل شناختی میداند و شناخت را به منزله عنصر تحولی اخلاقیات ، معنا جویی و هدفمندی زندگی به شمار می آورد . پیاژه و کلبرگ از صاحب نظران دیدگاه شناختی رشد هویت هستند . نظریه ی زمینه ای _ فرهنگی نیز رشد هویت را بر اساس عوامل فرهنگی و خرده فرهنگی مورد بررسی قرار می دهد ، به طور کلی در رویکرد روانشناختی ، برخی از نظریه پردازان روانکاوی ، زیستن _ تکاملی و شناختی ، عوامل موثر بر تکوین هویت شناختی را شناسایی و بررسی کرده اند . در حالی که نظریه پردازان یادگیری اجتماعی و زمینه ای – فرهنگی ، غالبا بر تاثیر عوامل خار جی و محیطی در شکل گیری هویت تاکید دارند . با وجود این در میان رویکردهای فلسفی ، جامعه شناختی و روانشناختی در مورد شکل گیری هویت ، نظریه اریکسون از سایر نظرات برجستگی و شهرت جهانی و علمی بیشتری دارد . به طوری که اغلب مطالعات میدانی بحران هویت بر اساس این نظریه انجام شده اند ، در نظریه اریکسون هویت به معنای این همان شخصیت و وابستگی به موقعیت زمانی ومکانی است . مرحله شکل گیری هویت در نظر اریکسون ، معادل مرحله بلوغ جنسی و در نظریه فروید است و با مرحله عملیات صوری در نظریه پیاژه[۷۴] انطباق دارد . طبق این نظریه ، شکوفایی همان نمود ها و جلوه های رشد اجتماعی در ابعاد فردی و اجتماعی است .
در نظر اریکسون ، رشد نوجوانی در مرحله هویت د رمقابل سردر گمی نقش قرار می گیرد . چنانچه تعارض بین هویت و سردرگمی نقش در این مرحله از رشد حل نشود نتیجه ی آن بحران هویت است که با ویژگی های آشفتگی نقش در این مرحله از رشد حل نشود ، نتیجه ی آن بحران هویت است.
این ویژگی ها شامل اختلال و اشکال در نقش های وابسته به جنسیت ، مشکل در انتخاب رشته ی تحصیلی ، مشکل در انتخاب شغل آینده و آشفتگی در نظام جهان بینی و آشفتگی هستند. بنا بر یافته های آسیب شناسی روانی ، چنانچه این اختلالات و مشکلات به نحو مطلوب ودر نوجوانی درمان و پیشگیری نشوند ، به جلوه های آسیب گونه مانند افسردگی واضطراب منجر می شوند.
مطالعات جاری روانشناسی بالینی[۷۵] و شخصیت نشان می دهد، حل تعارض هویت در مقابل سردرگمی نقش ، تحت تاثیر عوامل رشد شناختی ، والدین شرایط آموزشی و مدرسه شرایط اجتماعی و فرهنگی طی رشد و تاثیر آنها بر شکل گیری هویت است (دلاور، ۱۳۷۳)
۱-۲ نهاد خانواده
از گذشته تاکنون، فرایند جامعه پذیری که زمینه های کسب هویت اجتماعی نوجوانان در گروه می باشد ، عملکرد خانواده می باشد . نوع ارتباط جوان با والدین در شکل گیری هویت آنها موثر است .
پژوهش هایمارکستروم[۷۶] ، آدفرو واترمن[۷۷] ،(۱۹۹۹ ) کراته وانت[۷۸] و کوپر[۷۹] ،(۱۹۸۹) به نقل از رزمی (۱۳۷۹).موید این مطلب است . نوجوانانی که در حالت پراکندگی هویت هستند .غالبا از جانب والدین خود به فراموشی سپرده شده یا طرد شده اند. همچنین وابستگی شدید به والدین ، باعث تسلیم طلبی هویت ( هویت زودرس ) نوجوانان می شود خانواده نماینده تمامی جهان پیرامون کودکان است ، تصویری که کودکان از خودشان دارند ، بستگی به این دارد که اعضای خانواده چه احساسی در موردشان دارند خانواده یکی ا ز نهادهای مهم و موثر در تکوین شخصیت و تربیت نوجوان می باشد .
خانواده به عنوان مهمترین پایگاه انتقال عناصر فرهنگی ، آداب و سنن ، عقاید ، دانش و مهارت ها و….. به نسل جدید و فرزندان خود می باشد. ( بروس کوئن[۸۰])
نوع ارتباط نوجوان با والدین در چگونگی شکل گیری هویت آنان موثر است . نوجوانانی که وابستگی شدید به والدین داشته باشند و مدام از آنان زمان ببرد ، هویت او حاکی از تسلیم طلبی ( هویت زودرس ) در مقابل والدین خواهد بود زیرا ممکن است هیچ وقت به خود اجازه ندهند که اقتدار آنان را ببرد و بر عکس ، نوجوانانی که هویت محکمی به دست می آورند ، غالبا کسانی هستند که از عواطف حکم و آزادی کافی در محیط خانواده برخوردارند و اجازه پیدا میکنند که فردیت خود را داشته باشند . وقتی کودکی اجازه پیدا می کند که نظرخود را اگر مخالف نظر والدین باشد ، به راحتی ابراز کند و والدین نیز عقاید فرزندان خود را به دیده ی احترام بنگرند و در عین حال نظم و کنترلی در خانواده وجود داشته باشد و موفقیت های تحصیلی بچه ها نیز مورد تاکید و تشویق قرار گیرد ، طبعا رشد هویت نوجوانان چنین خانواده هایی نیز با موفقیت ( هویت موفق) همراه خواهند بود .(لطف آبادی ،۱۳۸۰)
خانواده از دو جنبه در شکل گیری هویت نوجوانان هائز اهمیت است ، ابتدا بعد مرجعیت و سندیت خانواده است ، به این معنا که رفتار کلامی و عملی والدین ، علی رغم سنین حساس جوانی ، برای فرزند از نوعی اعتبار برخوردار است و چنانچه در رفتار ظاهری چنین واقعیتی را بروز ندهد ولی در باطنش به آن اذعان و باور دارد . لذا هرگونه ارتباط والدین با فرزند جوان ، از اهمیتی در خور توجه برخوردار است . جنبه دوم فزونی و کثرت ارتباط های جوان و والدین در درون نهاد خانواده است که به نوبه خود می تواند هم آنها را به یکدیگر نزدیکتر و یا در مواردی دورتر نماید (شرفی،۱۳۸۰)
اثر خانوادها بر اشخاص از تمام نیرو هایی دیگر که تا به حال شناخته شده بیشتر است یعنی اثر خانواده فراتر از فرهنگ جامعه ، دنیای کار ، دوستان ، نزدیکان و امثال آنها است (رزمی ،۱۳۷۹)
ثنایی به نقل از مینو چین براین باور است که فرد بدون خانواده ، قابل تعریف نیست . در واقع خانواده کانون شکل گیری و هویت فر د است باقر ثنایی نیز خود معتقد است ، انسان عمدتا وارث برنامه ریزی های خود آگاه و نا خود آگاه خانواده و برون سازی های دوران کودکی خود با آنها ست (همان).
به عقیده کاردینر شیوه تربیت کودک( نخستین نهاد اجتماعی ) ساختن اساس شخصیت را پی ریزی می کند در مورد تاثیر خانواده بر شخصیت فرزندان که براساس مطالعات روانی – اجتماعی ملاحظه شده است در خانواده های سختگیر کودکان یا سر به طغیان می زنند و خشونت به خرج می دهند یا احساس گناه و مجرمیت می کنند و در خود فرو می روند . (شیخاوندی، ۱۳۷۹)
روش های برای تقویت هویت نهاد خانواده
۱ –مقبولیت[۸۱] (پذیرش )
یکی از پرسش هایی که فرزندان سعی می کنند پاسخ آن را از لابه لای رفتار های عملی و کلامی والدین پیدا کنند این است که والدین تا چه حد جوان یا نوجوان را پذیرفته اند . در حقیقت میزان پذیرش فرزند از سوی والدین با احساس تعلق به خانواده ، نسبت مستقیم دارد . یعنی همان قدر می تواند خود را به خانواده اش نزدیک و وابسته احساس کند که آنها عملا آن را پذیرفته اند .
۲ – تکریم منزلت[۸۲]
منظور از تکریم منزلت این است که به طور دقیق شامل پرداختن به دو امر می باشد ، یکی اینکه والدین شرایط و موقعیتی را برای نوجوان و جوان فراهم آورند که او احساس کند در این محیط ، دارای شان و مقامی در خور توجه است . و یقین حاصل نمایند که به مرز های شخصیت و منزلتش ، تعدی نمی شود و از سوی دیگران ، مورد احترام واقع می گردد . در این خصوص امام حسن مجتبی فرموده اند (هرکس را در جایگاه خود قرار دهید.)
۳ – تبادل عاطفی[۸۳]
تبادل عاطفی متوازن عامل تعیین کنندهای در شکل گیری هویت خانوادگی می باشد . همانگونه که والدین از هیچ محبتی برای فرزندش دریغ نمی کند نوجوان نیز تبادل عاطفی برقرار کند زیرا آدمی در تمام مراحل زندگی از کودکی تالحظه مرگ نیاز به این تبادل عاطفی دارد و اگر یک جانبه باشد . باعث دلسردی و نا امیدی می شود .
۴ – مشورت[۸۴]
مشورت در زندگی نسل جوان ، دوجنبه ی متمایز ولی مکمل یکدیگر دارد یکی اینکه جوانان از مشاوره بزرگتر ها ( نظیر والدین ) بهره جویند و دیگر اینکه خود را در موقعیتی قرار دهند تا دیگران نیز متقابلا با نیز مشورت نمایند .
۵ – درک و تفاهم[۸۵]
مهترین انتظار یک جوان از خانواده اش دستیابی به تفاهم با خانواده به ویژه والدین است. می توان یکی از آرزو های والدین را درک و تفاهم دو جنبه میان خود و فرزندشان دانست به دلیل تاثیری که در پیوند های میان اعضای خانواده و متعاقبا بهبود منزلت و جایگاه نسل جوان وجود دارد . درک و تفاهم متقابل بر مسئله (هویت خانوادگی) اثر گذار بوده و آن را شفاف تر و کامل تر می کند . (شرفی ،۱۳۸۰)
۱-۳ نهاد آموزشی
آموزش و پرورش در جوامع امروزی به عنوان کلیدی ترین نهاد آموزشی در جهت توسعه همه جانبه بشمار می رود . چراکه در پرتو آموزش است که انسانها متحول می شوند . بر پایه نظام آموزشی و تربیتی یک جامعه است که نظم و انضباط اجتماعی حالت نهادی به خود می گیرد. (جعفری نورآبادی،۱۳۸۲)
انسان باید ارزش پیدا کند و تربیت او مبنای توسعه قرار گیرد، چون هدف از آموزش و سرمایه گذاری آموزشی کشف و توسعه منابع انسانی در جهت تعالی بخشی ارزشها و استعدادها و بهینه ها کردن آن است چون محور اصلاحات اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی در کلیه ممالک توسعه یافته ، انسان بوده است آموزش مهمترین رکن برنامه ریزی جامعه است و کلیدی ترین عنصر در توسعه یک جامعه مردم آن جامعه هستند که باید از فرهنگ ، آگاهی ومهارت های گوناگون برخوردار باشند.(همان)
اولین آموزش رسمی کودکان مدرسه است و مدرسه می تواند نقش موثری درایجاد حس استقلال در نوجوانان داشته باشد . اما این منوط به درک و تشخیص خصوصیات دوران نوجوانی واستفاده از نیروی آنان در مدرسه و اداره آن می باشد.میوس[۸۶] (۱۹۹۳)در مورد شکل گیری هویت در مدرسه وی با انجام تحقیقاتی دراین زمینه ، چنین نتیجه گیری کرد. که انتقال از سطوح پایین به سطوح بالاتر تحصیلی در نوجوانی می تواند به عنوان تغییر پذیری هویت در جهت مطلوب و ایده آل تعریف شود. و برعکس حرکت از سطوح ودرجات بالاتر به سطوح پایین تر پیشرفت تحصیلی ، به عنوان تغییر پذیری روبه پایین هویت تعریف می شود.
بنابراین سطوح پیشرفت تحصیلی و عملکرد و توانایی های فرد در مدرسه می تواند برای رشد افراد جوان حائز اهمیت فراوانی می باشد. مطالعات ۳۰ساله نشان می دهد که برای طرح ریزی آینده در زندگی ایده آل ، نوجوان بیش از همه با شغل و کار و مدرسه مشغولیت ذهنی می یابد . در واقع شغل و تحصیل مهمترین امور می شوند . در حالیکه دراین دوره ارزش و اهمیت اوقات فراغت کاهش می یابد معمولاً ضعف در اجرای تکالیف مدرسه، با شکایات روان ، تنی ، سردرد ، ضعف تمرکز و دقت ، رفتار پرخاشگرانه و بزهکاری نوجوان همراه است.
پیشرفت تحصیلی ، احساس ناامنی رادر مورد یافتن شغل مناسب درآینده کاهش می دهد و برعکس . بااین وصف برحسب نظریه مارسیا،(۱۹۶۶)در مورد شکل گیری هویت صحیح است که بگوییم رسیدن به یک هویت موفق در صورت عملکرد موفق تحصیلی بیشتر امکان پذیر است.
کراس آلن،[۸۷]( ۱۹۷۰) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند ؟ دانش آموزان با حالات هویت بالاتر و قویتر انگیزه پیشرفت بیشتری داشتند ، به علاوه نگرش مثبت تری برای مطالعه و همچنین عملکرد و توانایی تحصیلی بهتری داشته اند . میوس،(۱۹۹۳) با توجه به اهمیت و ارزش غیر قابل انکار مدرسه در رشد شخصیت افراد ، نظریات متفاوتی درباره وظایف آن بیان شده است.
دراینجا به نظریه اینگرسول،[۸۸](۱۹۸۲)، اشاره می شود معتقدات مدرسه باید تجربیات تحصیلی و هدایت کننده ای که جریان شکل گیری هویت را تسهیل دهد، فراهم کند. باید فرصت های برای نوجوانان فراهم سازد. تا طرز تلقی و نگرش مثبتی و مهارتهای اساسی را برای رشد جریان تصمیم گیری کسب کند.
مدرسه از عوامل مهم تربیتی و سازنده معیارها و ارزش های ذهنی و تفکر و راه و روش کودکان و نوجوانان در جامعه به شمار می رود. زیرا دانش آموز بیشتر اوقات زنده و فعال خود را در مدرسه می گذراند و حال اگر مدرسه نتواند به وظایف تربیتی و پرورشی خود عمل کند. یکی از عوامل انحراف و بزهکاری محسوب می شود تجارب کودک و نوجوانان در مدرسه همراه با تجارب اودر محیط خانوادگی تشکیل دهنده هویت و شخصیت نوجوان است .(کارگاه آموزش جوانان و نوجوانان، ۱۳۸۸)
چنان که در نظریه روانی –اجتماعی اریکسون،( ۱۹۶۸) بر تعامل واکنش متقابل بین فرد و اجتماعی بسیار تأکید شده است برزنسکی و آدافر ،(۱۹۹۰) برای گروهی از نوجوانان دانشگاه به عنوان یک بافت آموزشی کنش هایی رادر نوجوان ایجاد نموده و پلی است میان نوجوانی ورود به دنیای بزرگسالی . (هیون، ۱۹۹۴)
۱-۴ رفتار نوجوانان
نوجوانی دوره انتقال از وابستگی کودکی به استقلال و مسئولیت پذیری جوانی و بزرگسالی است در این دوره نوجوان با دو مسئله اساسی رو به روست :
۱ ـ بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین و بزرگسالان و جامعه
۲ ـ بازشناسی و بازسازی خود به عنوان یک فرد مستقل
رفتار نوجوانان گاهی کودکانه و گاهی همانند بزرگسالان است و در طول این دوره معمولا تعارض بین این دو نقش در نوجوان مشاهده می شود استانلی هال پدر روانشناسی نوجوانی این دوره را دوره توفان و تنش می نامد و نوجوانی را تولدی تازه می نامد او می گوید که نوجوانی دوره انتقالی مهمی است و نوجوان شور و هیجان فراوانی احساس می کند .
در این دوره نوجوان بین خواسته های متضاد قرار دارد حالات شادمانی و خنده رویی ناگهان به افسردگی و پریشانی تبدیل می شود نوجوان احساس غرور می کند به همان اندازه نیز احساس شرمندگی در او ظاهر می شود با وجود داشتن دوستان متعدد ممکن است گاهی اوقات خودش را در تنهایی بگذراند کنجکاوی نوجوانان به شدت تحریک می شود و به حل مسایل با آگاهی و علاقه نگاه می کند و تلاش فراوان انجام می دهد و گاهی نسبت به حل مسایل بی اعتنا می شود رفت و برگشت در حالات و رفتار نوجوان به روشنی مشاهده می شود این دوره، دوره بسیار مهمی در زندگی او می باشد بعد از کودکی و قبل از بزرگسالی است فرایند انتقال کودکی به بزرگسالی دشوار و پر کشمکش است نوجوان از یک سو با سرعت بی سابقه ای بلوغ جسمی و جنسی را طی می کند و از سوی دیگر خانواده و فرهنگ و جامعه از او می خواهند که مستقل باشد . ( شیخ زاده، ۱۳۸۸ )
رفتار نوجوان و جوان دوام و ثبات ندارد و بدین خاطر قابل پیش بینی نیست برخوردش با دیگران نامناسب و اغلب رنجاننده است خنده های بلند و تظاهرات ضد و نقیض صورت رفتاری خاصی به آنها می دهد در عملکرد ها هدف و ارزش شان در جهت به دست آوردن موقعیت ، امنیت ، ارضای آنی آرزوها ، همرنگی ، هم آرایی با جماعت و کسب مقبولیت اجتماعی است و در این طریق سعی دارند از شیوه بزرگترها که موقعیت هایی در این زمینه به دست آورده اند تقلید کنند البته این حالت دیری نمی یابد آنها به مرحله پختگی وارد می شوند و رفتار خود را عاقلانه می سازند (احدی،عیسی مراد، ۱۳۸۲ ) .
انواع رفتار نوجوانان و جوانان
۱ ـ رفتار تقلیدی : در نوجوان و جوان دو خواسته متضاد در یک زمینه وجود دارد تقلید و ضد تقلید او مقلد است آن چنان که حتی می توان گفت تقلیدی دارد کورکورانه و از آن برای ساختن شخصیت خود کسب محبوبیت اجتماعی ، بالا آمدن و معروف شدن استفاده می کند .
او می خواهد به رشد و تکامل اجتماعی برسد ولی امکان و توان آن را ندارد و تقلید برای او یک راه هست برای وصول به مقاصد نوجوان
۲ ـ جنبه قهرمان جوامعی : جوانی سن قهرمان پرستی است و آنها شیفته کارهای قهرمانی هستند تا با تطبیق دادن اعمال و رفتارشان با آنان جنبه تفوق طلبی خود را به اثبات برسانند .
۳ ـ رفتار گروهی : با فرا رسیدن نوجوانی ، نوجوان با همراهی پیروی از دوستان برای فرد مطرح می شود آن چنان که گاهی خانواده خود را در رابطه با آنان نادیده می گیرد دوستی ها شدید آتشین است و این خود می تواند نقشی موثر در رشد و پرورش نوجوان داشته باشد .
۴ ـ کسب محبوبیت : او در صدد کسب محبوبیت است میل به جلب توجه دیگران راجع به مسائلی که در او کاملا به چشم می خورد و اگر سد راه کردن دیگران مانع تحقق آن شود فوق العاده خشمگین می گردد . علت اصلی حمله های عصبی در جوانان هم از عدم امکان او ثبات شخصیت و از دست دادن محبوبیت است .
۵ ـ خودنمائی : اصولا سن نوجوانی و بلوغ سن خودنمائی است او می خواهد زیبا باشد آن چنان که همه تحسینش کنند تن به زینت و خود آرائی می دهد در پی تظاهراتی است که به نظر بزرگترها لوس و بد منظر می آید . در جستجوی مدهای جدید و برنامه ها جدید برای وصول به این هدف است .
۶ ـ حادثه جوئی ها : به علت تحولاتی که در جنبه روانی برای او حاصل می شود در مواردی ممکن است اینان تن به حادثه جوئی هایی بدهند که ظهور این حالت از ویژگی های این سن است اینان در جستجوی زمینه ای برای تخلیه هیجان و یا یافتن راه مقری برای آنان هستند .
منابع پایان نامه در مورد بررسی نقش دانشگاه در شکل گیری هویت دانشجویان سال آخر دانشگاه آزاد واحد ...