کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


آخرین مطالب


 



تاخیرات و جایگاه آن در مدیریت پروژه

 

حدود یک دهه از واگذاری مدیریت و اجرای بعضی از پروژه های پتروشیمی به صورت EPC  به شرکت های  ایرانی می گذرد. متجاوز از چهل پروژه متوسط و بزرگ از پروژه های پتروشیمی در قالب هشتاد قرارداد به صورت EP+C به اجراء درآمده است ( قرارداد EP برای طراحی ، مهندسی پروژه و تأمین کالا و قرارداد C برای عملیات ساختمان و نصب و پیش راه اندازی پروژه با مدیریت و کنترل شرکت های  پتروشیمی اطلاق می گردد) . در این قراردادها دستگاه اجرائی (کارفرما) مسئولیت مدیریت، هماهنگی و راه اندازی پروژه را بر عهده دارد. در این راستا قابلیت ها و امکانات شرکت های  ایرانی از لحاظ نیروی انسانی، ماشین آلات و سرمایه افزایش چشم گیری یافته است. با افزایش روزافزون پروژه های عمرانی در کشور و گسترش دامنه رقابت شرکت های  مجری در ارائه خدمات بهتر و برآورده ساختن رضایت مشتری، شرکت هایی موفق تر خواهند بود که در اجرای تعهدات قراردادی خود بهتر و سریعتر عمل نمایند. [25]

از نظر جایگاه و ارزش علمی، با توجه به شاخصه های مدیریت پروژه و عوامل مختلف مؤثر بر موفقیت پروژه ها، دستیابی به اهداف زمانی یکی از مهمترین شاخصهای موفقیت پروژه ها محسوب می گردد، لذا با در نظر گرفتن این اصل، تحلیل تأخیرات پروژه و نحوه جبران یا تقلیل یا اجتناب از آنها از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. این موضوع در بحث روابط متقابل کارفرمایان و پیمانکاران و منافع و موقعیت هر کدام از طرفین نیز مطرح و حایز اهمیت می باشد، کارفرمایان به دنبال علت یابی تأخیرات بوده تا بتوانند تسویه خسارتهای پیمانکاران رامحاسبه و تخمین های مناسبی از حجم هزینه های اضافی تحمیل شده به پیمانکاران را برآورده نمایند. پیمانکاران نیز به دنبال یافتن تحلیلها و دلایل کافی برای انجام ادعای خسارت تأخیر و دیرکرد خود طبق قرارداد می باشند. در این راستا، علم مدیریت پروژه به دلیل توجه به تأخیرات و کاهش اثرات زیان بار حاصل از تأخیرات و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن از جایگاه ویژه ای برخوردار است و نتایج حاصل از آن  می تواند انعکاس مثبتی در مدیریت اجرایی این پروژ ه ها داشته باشد.

نکته قابل توجه این است که هرچه به پیش می رویم و پروژه های بیشتری انجام می دهیم و تجربیات بیشتری کسب می نمائیم باید به طورمنطقی مدت تأخیرات و به دنبال آن مدت اجرای پروژ ه ها کاهش یابد، ولی متأسفانه این طور نیست. با نگاهی به آمارهای سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در مورد میانگین مدت اجرای پروژه های خاتمه یافته متوجه می شویم که نه تنها مدت اجراء پروژه ها ثابت نبوده، بلکه گاهی افزایش هم داشته است. متاسفانه عامل زمان در پروسه های صنعتی ایران عامل فراموش شده و دست دوم محسوب می گردد و شاید اگر سازمانی متولی محاسبه زیانهای حاصل از دست دادن زمان و نرخ بازگشت سرمایه در پروژه های صنعتی ایران در 20 سال گذشته گردد به ارقامی خواهیم رسید که چندین برابر قیمت کل پروژه ها خواهد بود .براساس بررسی های بعمل آمده، عمده ترین دلایل طولانی شدن پروژه ها در ایران عبارتند از :

  • ضعف در مطالعات اولیه
  • بکارگیری ارکان اجرایی ضعیف در پروژه ها بدلیل برگزاری مناقصات بر مبنای قیمت پایین تر وتحت تأثیر قرار گرفتن پیشنهاد فنی از پیشنهاد مالی
  • ضعف نظارت کارگاهی عالیه مهندسین مشاور بر پروژه ها
  • اثربخشی پایین کنترل پروژه در فرایند کنترل پروژه های صنعتی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 03:06:00 ق.ظ ]




عمده ترین دلایل طولانی شدن پروژه ها در ایران عبارتند از :

    • ضعف در مطالعات اولیه
    • بکارگیری ارکان اجرایی ضعیف در پروژه ها بدلیل برگزاری مناقصات بر مبنای قیمت پایین تر وتحت تأثیر قرار گرفتن پیشنهاد فنی از پیشنهاد مالی
    • ضعف نظارت کارگاهی عالیه مهندسین مشاور بر پروژه ها
    • اثربخشی پایین کنترل پروژه در فرایند کنترل پروژه های صنعتی

تحقیق - متن کامل - پایان نامه

  • ضعف در فرایند پرداختهای مالی و بوروکراسی چرخشی صورت وضعیتهای پیمانکار ومشاور
  • عدم نظارت و بازرسی علمی کارفرما بر عوامل اجرائی و مدیریت سنتی توسط عوامل کارفرما
  • مشکلات مربوط به سفارشات خریدهای داخلی و خارجی و ترخیص و تشریفات گمرکی

و غیره می باشند. می دانیم که پیشگیری بهتر از درمان است اما باید این واقعیت را در نظر داشت که علی رغم تمامی تمهیدات و پیش بینی ها می بایست همواره انتظار بروز مشکلات را داشت و برای مقابله موردی با آنها چاره اندیشی نمود .به راستی چگونه می توان علل اصلی تأخیرات پروژه را شناسایی نمود؟ به طور کلی برای کنترل فرایندها سه رویکرد را می توان متصور بود : [25]

  • رویکرد گذشته نگر
  • رویکرد آینده نگر
  • رویکرد زمان وقوع

در رویکرد زمان وقوع هر تأخیر بعنوان یک مشکل و خطر جدی در راه حصول نتیجه پروژه به حساب می آید.  با این فرض برای مقابله با این مشکل یک رویکرد فرآیندگرا منطبق بر متدولوژی حل مسئله ، استاندارد ISO 9000:2000 و کتاب راهنمای مدیریت پروژه  پیشنهاد می گردد. این مدل شامل هشت فرایند بررسی گزارشات عملکرد، شناخت عوامل تأخیر ، جمع آوری اطلاعات مرتبط، اولویت بندی عوامل، شناخت علل اصلی تأخیر، یافتن پیشنهادات مختلف ، انتخاب بهترین راه حل و ممیزی نتایج حاصله می باشد. هر کدام از این فرآیندها دارای ورودی ها، تکنیک ها و ابزار و خروجی های مشخص و متعددی می باشد و برای مدیریت تأخیرات لازم است که کلیه فرآیندهای هشت گانه بالا اجرا گردد[6].

2-10-4 -علل پرداختن به موضوع شناسایی وآنالیز تاخیرات

 

تاخیر یکی از مهمترین وقایع رایج در پروژه ها است.  این مشکل در اکثر پروژه ها از پروژه های ساده ساختمانی تا پیچیده ترین آنها نظیر پروژه های پتروشیمی، سدسازی و تونل سازی و … رخ می دهد. به همین دلیل امروزه اکثر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه با علم به محدود بودن منابع در اختیار و بازار رقابتی شدید جهت استفاده بیشتر از منابع و کسب سود بیشتر به دنبال ریشه یابی علل تاخیر در پروژه های گذشته می باشند تا با ارائه راهکارهایی از میزان تاخیرات در پروژه های آتی بکاهند، و یا با شناخت مقصران تاخیرات پروژه، نسبت به دریافت خسارت اقدام کنند[8].

بررسی تاخیرات پروژه توسط کارفرما یا پیمانکار به منظور استفاده از تجربه و دانشی که در طول اجرای پروژه حاصل می شود، که می تواند در پروژه های مشابه بعدی مورد استفاده قرار گیرد.  به ویژه به این دلیل که در پروژه های که در نقاط مختلف اجرا می شود بسیاری از عوامل اجرای پروژه در سطوح مختلف عوض می شوند و باید دانش و تجربه ای که در طول پروژه در قسمتهای مختلف توسط عوامل اجرای در همه سطوح حاصل شده است، مستند و مدیریت شود. در این صورت است که می توان با بهره گرفتن از تجربیات گذشته از رخ دادن موارد مشابه در آینده جلوگیری کرد. کارفرمایان به دنبال علت یابی تاخیرات هستند، تا بتوانند تسویه خسارت ها و جریمه تاخیرات پیمانکاران را محاسبه نمایند و همچنین تخمین های مناسبی از حجم هزینه های اضافی تحمیل شده به پیمانکار را در دست داشته باشند. پیمانکاران نیز درصدد توجیه تاخیرات خود و فرار از پرداخت خسارت هستند و یا در مواقعی که عدم انجام به موقع تعهدات توسط پیمانکار موجب زیان به پیمانکار شده است، برای تدوین ادعای خسارت تاخیر از کارفرمایان نیاز به آنالیز تاخیرات دارند[18].

1 - Feedback

2 - Feedforward

3 - Realtime

4 - Problem Solving

5 - project management book of knowledge

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:06:00 ق.ظ ]




هزینه های ناشی از تاخیر پروژه

هزینه های ناشی از تاخیرات می توان به دو دسته کلی هزینه های کمی و هزینه های کیفی تقسیم بندی کرد.  هزینه های کمی را به راحتی می توان با کمک ابزارهای در علوم اقتصاد مهندسی و… تخمین زد. ولی هزینه های کیفی نامشهود بوده و مبلغ نقدینگی بابت آنها پرداخت نمی شود.که برخی از مهمترین قسمت های این دو نوع تاخیر به شرح زیر می باشند [8]:

الف ) هزینه های کمی

- هزینه دیر رسیدن به بهره برداری یا سود از دسته رفته

- هزینه ناشی از گرانشدن منابع مصرفی (مصالح و … )

- افزایش هزینه منابع کاری (نیروی انسانی و تجهیزات و … )

- هزینه بهره سرمایه صرف شده

ب ) هزینه کیفی

- ضرر از دست دادن بازار رقابت در مدت زمان تاخیر

- ضرر ناشی از دست رفتن اعتبار شرکت

- ضرر ناشی از کاهش درآمد دولت و رفاه اجتماعی مردم

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

- ضررها و مشکلات غیر مالی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی (پروژه هایی با کارکرد رفاه عمومی مانند ساخت نیروگاه ها … ) [8]

 

2-10-6- مزیت های آنالیز تاخیرات پروژه ها

 

مزیت آنالیز تأخیرات در پروژه ها، شناسایی عوامل ایجاد کننده تأخیرات، ریشه یابی منشأ بروز تأخیرات، اولویت بندی عوامل تأخیرو نهایتاً طبقه بندی عوامل ایجاد کننده تأخیرات براساس ماهیت آنها، استانداردها و المانهای مدیریت پروژه، سازمانهای ذینفع در پروژه ها و قابل اجتناب یا غیرقابل اجتناب بودن تأخیرات و دسته بندی آنها، خواهد میباشد. دیگر مزیت آنالیز تاخیرات برای شرکت های مهندسی مشاور وپیمانکاری مجری پروژه ها ارائه اطلاعات تحلیلی و کارشناسی و راهکارهای مناسب به اینگونه شرکتها برای اجرای صحیح و به موقع پروژه ها و قراردادهای منعقده با مشتریان و کارفرمایان خود از جمله شرکت صنایع پتروشیمی ایران و اتخاذ استراتژی و بستر مناسب جهت شناسایی نقاط ضعف موجود و بهبود فرایند مدیریت پروژه می باشد. تحقیقات نشان می دهند که مسئولین ذیربط در پروژه ها بر این اعتقادند که عوامل تأخیر را بطور کامل می شناسند. اما حقیقت آن است که بنا به دلیل وجود فعالیتهای موازی، تعامل میان فعالیت ها و عوامل محیطی فراوان تأثیرگذار بر فعالیت ها، شناسایی این عناصر و تجزیه و تحلیل آنها به راحتی امکان پذیر نبوده و نیازمند پژوهش های کارشناسی و دقیق می باشد[6].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:06:00 ق.ظ ]




2-1-1-ذهن­ آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی

امروزه، شیوع دیابت رو به رشد است و راه­های گوناگونی برای کاهش عوارض ناشی از دیابت وجود دارد هرچند یافتن راهی که متناسب با نیازهای افراد باشد، دشوار است. در سال­های اخیر تحولات صورت گرفته در زمینه­ درمان اختلالات روان شناختی و کاهش چاقی موجب گردیده تا روش­های نوینی توسط روان شناسان بالینی مطرح و ارائه گردد (دوکتیس، مکی، تابان و ویلیام سون،2005؛ پاول  و کالوین،2007). از جمله این موارد می­توان به شیوه­ درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن ­گاهی که توسط کابات-زین(1990) مطرح شده، اشاره کرد.  این شیوه، بعدها توسط افراد مختلفی تغییر کرد و برای  اختلالات گوناگونی مورد استفاده قرار گرفت و از طریق پژوهش­های کنترل شده، اثربخشی آن تایید شد.  از جمله­ این رویکردها، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن­آگاهی است )سگال، ویلیامز و تیزدل ؛2002).

پایان نامه

2-1-1-1-تعریف ذهن­آگاهی

ذهن­آگاهی شکلی از مراقبه  است که ریشه در تعالیم و آئین­های مذهبی شرقی خصوصاً بودا  دارد(اوست،2008) و به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، رفتار، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می شود که در آن دو عنصر اساسی: 1) حضور در زمان اکنون2) قضاوت نکردن در مورد رخدادها و کنش­ها و واکنش­ها نقش اصلی را به عهده دارند. به­عبارتی توانایی شناسایی دقیق هیجان­های خود و آگاهی از آنها به هنگام تولید و همچنین کنترل تمایلات خود در نحوه­ واکنش به اوضاع و افراد مختلف را ذهن­آگاهی گویند. ذهن­آگاهی ، حواس جمع بودن و بیداری صد درصد و آگاه بودن نسبت به همه­ی رخ دادهایی است که همین الان در اطراف ما و همین­طور درون بدن ما در حال اتفاق­افتادن هستند. به این شکل که هیچ گونه قضاوت و پیش­داوری نسبت به درست و نادرست بودن اتفاقات نداریم. ذهن آگاهی  کیفیتی از بیداری است که در آن ما از آگاه بودن خود آگاه می شویم. یعنی می­فهمیم که داریم می­فهمیم. وقتی داریم فکر می­کنیم متوجه می­شویم که در حال فکر کردن هستیم. به زبان ساده، هم موضوعی را که راجع به آن فکر می کنیم، می­بینیم، هم متوجه پدیده­ تفکر هستیم و هم متوجه فکر کننده هستیم. هر چه انسان بیدارتر و هوشیارتر باشد و حواسش نسبت به اتفاقات جاری و اکنون زندگی­اش جمع تر باشد ذهن­آگاه تر است و پاسخ­هایش به تحریکات زندگی خردمندانه­تر و مؤثرتر و آرامش و اطمینان قلبی او بیشتر است(برون،2007). کابات- زین نیز ذهن­آگاهی را توجه کردن به شیوه­ای خاص، هدفمند، در زمان کنونی و بدون قضاوت و پیش­داوری تعریف کرده است(به نقل از سگال و همکاران؛2002).

این سازه­ی شناختی را باید از خودآگاهی یا توجه معطوف به خود متمایز کرد. تشابه این سازه­ها در توجه فزون یافته به تجربه­های ذهنی است، اما تفاوت اصلی در جنبه­ های شناختی آنهاست؛ بدین معنا که جلب توجه در خودآگاهی تحت تاثیر سوگیری­های تفکر خود محور بوده و با قضاوت راجع به خود همراه است اما ذهن­آگاهی یک توجه بدون سوگیری و قضاوت پیرامون جنبه­ های خود است. ذهن­آگاهی با بهزیستی­ذهنی و روان­شناختی و سلامت­روانی رابطه­ مثبت دارد، در حالی که خودآگاهی با میزان پایین بهزیستی روان شناختی مرتبط است(برون و کسر،2005؛ برون، ریان و کریسول،2007،؛ فالکنستروم،2010؛ کابات زین،2003،2005؛ شاپیرو،2006).

ذهن­آگاهی به رشد سه کیفیت خودداری از قضاوت، آگاهی قصدمندانه و تمرکز بر لحظه­ی کنونی در توجه فرد نیاز دارد، که توجه متمرکز بر لحظه­ی حال، پردازش تمام جنبه های تجربه­ی بلاواسطه شامل فعالیت های شناختی، فیزیولوژیکی یا رفتاری را موجب می­ شود.  بواسطه­ی تمرین­ها و تکنیک­های مبتنی بر ذهن­آگاهی فرد نسبت به فعالیت­های روزانه­ی خود آگاهی پیدا می­ کند، به کارکرد اتوماتیک ذهن در دنیای گذشته و آینده آگاهی می­یابد و از طریق آگاهی لحظه به لحظه از افکار، احساسات و حالت­های جسمانی بر آنها کنترل پیدا می­ کند و از ذهن روزمره و اتوماتیک متمرکز بر گذشته و آینده رها می­ شود(سگال و همکاران ، 2002 ؛ ریگ و ساندرسون،2004). درذهن­آگاهی، فرد در هر لحظه از شیوه­ ذهنی خود آگاه می­ شود و پس از آگاهی روی دو شیوه­ ذهن، یکی انجام­دادن و دیگری بودن ، یاد می­گیرد ذهن را از یک شیوه به شیوه­ دیگر حرکت دهد که مستلزم آموزش راهبردهای رفتاری، شناختی و فراشناختی ویژه برای متمرکز کردن فرایند توجه است (سگال و همکاران، 2002).

1Mindfulnes Based Cognitive Therapy

2.Douketis,Macie,Thabane&Williamson

3.Powell&Calvin

4.Kabat-Zinn

5.Segal,Williams&Teasdale

6.Ost

1.Brown&Kasser

2.Ryan&Creswell

  1. Falkenstrom
  2. Shapiro

1.Segal

2.Rygh&Sanderson

3.Mental Gear

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ق.ظ ]




تاریخچه­ ی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی

جان‌کبات‌زین، در دهه­ 1970 کلینیک کاهش استرس را در مرکز پزشکی دانشگاه ماساچوست، در ورسترن تاسیس کرد. او و همکارانش به بیش از 000/10 نفر با مشکلاتی چون بیماری‌های قلبی، سرطان، مبتلایان به ایدز، درد مزمن، مشکلات معدی- روده‌ای وابسته به استرس، سردرد، فشارخون بالا، اختلالات­خواب، اضطراب و وحشت‌زدگی کمک کرده‌اند. حدود سال 1993، او کارآیی رویکردش را در بیمارانی با اختلالات اضطرابی و درد مزمن ارزیابی کرد. شواهد نشان داد که اکثریت شرکت‌کنندگان کاهش نشانگان روان­شناختی و جسمانی را تجربه کرده بودند و نیز تغییرات عمیق مثبتی در نگرش، رفتار و ادراک آنها نسبت به خود، دیگران و جهان اطرافشان به‌وجود آمده بود(محمد­خانی و خانی­پور،1384).

مارشا لینهان[1](1993) برای اولین بار به ضرورت گنجاندن ذهن­آگاهی به عنوان یکی از مؤلفه ­های اساسی درمان­های روان­شناختی تأکید کرد. درمان­های مبتنی بر ذهن­آگاهی و پذیرش به عنوان درمان­های موج سوم شناختی – رفتاری شناخته می­ شود. موج اول با درمان­های مبتنی بر مطالعات آزمایشگاهی رفتار و یادگیری ایجاد شد و نیروی برانگیزاننده­ی آن نارضایتی از رویکردهای روان­تحلیلی به عنوان روان­درمانی در دهه­ 1950 بود. روش­های موج اول شامل شرطی عاملی، مهارت­آموزی، و روش­های مبتنی بر مواجهه بودند که به طور وسیعی مورد استفاده قرار می­گرفتند. موج دوم از این نیاز برآمد که لازم بود به طور مستقیم با شناخت­ها کار شود. در این موج بر نقش فرایندهای شناختی در پدیدآیی، بقاء و درمان اختلالات روان­شناختی تاکید می­ شود. از رویکردهای برجسته­­ی موج دوم می­توان به شناخت درمانی بک و درمان عقلانی- عاطفی الیس اشاره کرد. هر دو رویکرد بر شناسایی و اصلاح شناخت­های تحریف شده و غیرعقلانی تاکید دارند. رویکردهای موج اول و دوم با هم یکپارچه شده و مجموعه­ی وسیعی از درمان­ها تحت عنوان درمان­های شناختی – رفتاری  ایجاد کرده ­اند(پورشریفی، زمانی، مهریار، بشارت و رجب؛1390).

دانلود تحقیق و پایان نامه

اثربخشی این درمان، در اختلالاتی نظیر دردهای مزمن( کابات زین، 1990 ) ، افسردگی(تیزدل و همکاران، 2000)، اختلالات وسواسی (سجادیان، نشاط دوست، مولوی و معروفی؛ 1387) وهمانند آنها به اثبات رسیده است.

تصویر مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression

شناخت­درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، از روی مدل کاهش استرس مبتنی بر روش ذهن آگاهی کابات-زین ساخته شده و اصول درمان شناختی به آن اضافه شده است. این نوع شناخت درمانی شامل مدیتیشن­های مختلف، یوگای کشیدگی، آموزش مقدماتی دربارۀ افسردگی، تمرین مرور بدن و چند تمرین شناختی است که ارتباط بین خلق، افکار، احساس و حس های بدنی را نشان می­دهد. تمامی این تمرین ها، به نوعی توجه به موقعیت­های بدنی و پیرامون را در«لحظه­ی حاضر» میسر می­سازد و پردازش­های خودکار افسردگی­زا را کاهش می­دهد. در حالت­های «توجه آگاهانه» پخش اطلاعات از چرخه­های دوطرفه­ی معیوب، به طرف تجربه­ی فوری و کنونی چرخش پیدا می­ کند . در اصل، آموزش ذهن­آگاهی به افراد یاد می­دهد که چگونه مهارت­ های عادتی (واقع درموتور مرکزی ) را از حالت تصلب خارج و با جهت دادن منابع پردازش اطلاعات به طرف اهداف خنثای توجه، مانند تنفس یا حس لحظه، شرایط را برای تغییر آماده کنند.  بنابراین، به کار گرفتن مجدد توجه به این شیوه، از افزایش یا ماندگاری افسردگی جلوگیری می­ کند و باعث می­ شود چرخه­های پردازش معیوب کمتر در دسترس قرار گیرند.

  1. Marsha Linehan
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ق.ظ ]