۵-۱- کلیات
توسعه زیست حسگرهای الکتروشیمیایی تا حد زیادی به الکترود کار مناسب در ساختار آن بستگی دارد. در میان الکترودهای کار مختلف، الکترود خمیر کربن (CPE)، سادهترین و پرکاربردترین است. در بسیاری از موارد، خمیرکربن را میتوان به راحتی با مواد مختلفی اصلاح کرد تا کارایی آن بهبود یابد. در سالهای اخیر تلاش های زیادی برای طراحی زیست حسگرهای الکتروشیمیائی DNA با بهره گرفتن از نانوذرات نیز، صورت گرفته که نسبت به سایر زیست حسگرها کارائی بالاتری دارند. نانوذرات ۲SiO به خاطر خواص منحصر به فرد خود، از جمله: پایداری بالا، سمیت کم، سازگاری خوب، آماده سازی آسان محیط مناسبی برای تثبیت مولکولهای زیستی هستند، در حالی که فعالیت زیستی این مولکول ها حفظ می شود [۱۰۱]. استفاده از این نانوذرات در پیکرهی خمیر کربن، سبب افزایش رسانایی سطح الکترود اصلاح شده و در نتیجه، موجب افزایش پاسخ الکتروشیمیایی مورد نظر میگردد.
۵-۲- اهمیت ساختار i-motif DNA
به دلیل اهمیت ساختار i-motif -DNAدر سلولهای بدن انسان و اهمیت زیاد این ساختار در بلوکه کردن انتهای تلومرها و مهار آنزیم تلومراز و همچنین بیماریهای ناشی از سرطانی شدن سلولها، مطالعه این نوع ساختارهای DNA مورد توجه قرار گرفته است [۱۰۲]. ترکیباتی که با توالیهای ذکر شده پایداری ایجاد کنند، قادر به مهارکردن فعالیت تلومراز میباشند. پایداری ساختارi-motif به تکرار توالی دارای سیتوزین، pH اسیدی ملایم، ماهیت و غلظت کاتیون های موجود در محلول بستگی دارد [۱۰۳]. پایداری ساختار i-motif پیچ خورده در pH اسیدی ملایم، یک استراتژی خوب برای درمان سرطان است، چون می تواند از واکنش تلومراز در سلول سرطانی جلوگیری کند.
مراحل انجام آزمایش در این کار تحقیقاتی، به اختصار به شرح زیر بیان می شود:
الف) پیش تیمار الکتروشیمیایی[۷۴] الکترودها: پس از آمادهسازی الکترودهای خمیر کربن، این الکترودها قبل از استفاده باید فعالسازی گردد. پیشتیمار الکتروشیمیایی معمولاً برای فعالسازی سطح الکترود کار به کار میرود .بدین منظور، CPE درون محلول بافر استات M5/0 (8/4 =pH) حاوی NaCl M1/0 قرار داده شده و پتانسیل V 8/1+ نسبت به الکترود مرجع به مدت ۵ دقیقه به آن اعمال گردید.
ب) تثبیت ساختار i-motif DNA بر روی سطح الکترود: پس از مرحله پیش فعالسازی، به منظور تثبیت ساختارDNA i-motif بر روی سطح الکترود اصلاح شده، الکترود به درون سل الکتروشیمیایی شامل محلولی از فسفات mM 100، ۲ mM MgCl0/1، M NaCl 5/1، μM i-motif 0/1، ۵/۴pH= وارد شده و پتانسیل V5/0+ نسبت به الکترود شاهد برای ۵ دقیقه به آن اعمال میگردد. تثبیت DNA بر روی سطح الکترود اصلاح شده با نانو ذرات ۲SiO (2NSiO)، یک چالش بزرگ است. این مشکل در بعضی موارد در حضور +۲Mg حل شده است. افزودن ۲MgCl به محلول بافر، خاصیت چسبندگی DNA را بر روی سطح الکترود بهبود میبخشد به دلیل اینکه یون +۲Mg به بار منفی فسفات در DNA متصل شده و می تواند مانند پلی بین DNA و سطح الکترود اصلاح شده عمل کند. اسید آمینه –L سیستئین نیز به منظور بهبود خاصیت چسبندگی DNA بر روی سطح الکترود خمیر کربن افزوده شد. اسید آمینه L- سیستئین مقاومت نانو ذرات ۲SiO برای تثبیت DNA را کاهش داده و تثبیت DNA در این سطح بهتر انجام می شود. نمایش نموداری مراحل تهیه زیست حسگر الکتروشیمیایی فوق در شکل ۵-۱، ارائه شده است.
شکل ۵-۱- تصویر نموداری از مراحل تهیه زیست حسگر الکتروشیمیایی i-motif DNA.
ج) مرحله برهمکنش با داروی تاموکسیفن: پس از تثبیت i-motif DNA بر روی الکترودکار، آن را کاملاً با آب مقطر یون زدایی شده آبکشی کرده و در محلول دارو با غلظتهای مختلف به مدت ۱۵ دقیقه شناور کردهایم و سپس الکترود را از محلول خارج کرده و با آب مقطر یونزدایی شده آبکشی کرده و ثبت بررسی
های الکتروشیمیایی مورد استفاده قرار گرفت.
د) مطالعات الکتروشیمیایی با روشهای ولتامتری چرخهای و ولتامتری پالس موج مربعی[۷۵] (SWV) در محلول بافر فسفات M 1/0 با ۵/۴ pH= دارای نمک NaClبا غلظت M 1/0 انجام شده است.
۵-۳- ویژگیهای CPE/2NSiO / i-motif DNA:
برای مطالعه ویژگیهای زیست حسگر الکتروشیمیایی (CPE/2NSiO/ i-motif DNA) از روشهای مختلف استفاده شده است که در زیر به آنها میپردازیم.
۵-۳-۱- ریخت شناسی سطح الکترودهای کار
برای بررسی ریخت شناسی سطح الکترودها و مراحل مختلف ساخت زیست حسگر الکتروشیمیایی فوق از تصویربرداری با میکروسکوپ روبش الکترونی (SEM) استفاده شد که در این راستا، تصاویر SEM سطوح (الف) CPE برهنه پس از پیشتیمار الکتروشیمیایی، (ب) CPE/Cys- ۲NSiO، (ج) CPE/2 NSiO/ i-motif DNA و (د) CPE/Cys-2NSiO/i-motif DNA درشکل ۵-۲، ارائه شده اند. تصویر (الف)، سطح CPE برهنه را بعد از پیش تیمار الکتروشیمیایی در محلول M 5/0 بافر استات نشان میدهد. همانطور که مشاهده می شود، سطح الکترود خمیر کربن دارای صفحات نامنظم و حفراتی میباشد که علت آن وجود تخلخل و ساختار پیچیده سطح خمیر کربن است. ریخت شناسی سطح برای الکترود خمیر کربن ساده نشان میدهد که پودر گرافیت در پارافین به خوبی مخلوط شده است. افزایش ناهمواریها، سبب افزایش سطح مؤثر الکترود میگردد که این امر به پخش بهتر و قرارگیری تعداد بیشتری از نانو ذرات کمک می کند. تصویر (ب)، توزیع نسبتا یکنواخت از نانو ذرات ۲NSiO، با اندازه قطر متوسط ۳۰ تا ۴۰ نانومتر را نشان میدهد. در تصویر (د)، ریخت شناسی الکترود بعد از تثبیت DNA را نشان میدهد. همانطور که مشاهده می شود، سطح الکترود CPE2NSiO، درحضور DNAبه ساختار فشرده تغییر می کند. برای بررسی اثرات مولکول L-سیستئین روی DNA تثبیت شده، تصویر SEM در غیاب مولکول -Lسیستئین نیز بررسی شد. در تصویر (ج)، DNA می تواند روی سطح الکترود اصلاح شده در غیاب مولکول -Lسیستئین نیز تثبیت شود.
ب
الف
د
ج
شکل ۵-۲- تصاویر SEM سطح (الف) CPE برهنه پس از پیشتیمار الکتروشیمیایی، (ب) CPE/Cys-2NSiO، (ج) CPE/2NSiO/ i-motif DNAو (د) CPE/Cys-2NSiO/i-motif DNA
۵-۳-۲- مطالعه ولتامتری چرخهای چگونگی تثبیت DNA بر روی سطح الکترود اصلاح شده
چگونگی تثبیت کاوشگر DNA بر روی سطح الکترود اصلاح شده بوسیله ولتامتری چرخهای در محلول M1/0 بافر فسفات شامل -۴/-۳ [۶(CN)[Fe M 01/0 و M NaCl 1/0 در سرعت روبش ۱-s mV 50 بررسی شد (شکل ۵-۳). بطوریکه ملاحظه می شود، جریان دماغههای آندی و کاتدی وابسته به زوج اکسنده و کاهنده نشان میدهد شدت سیگنال -۴/-۳ [۶(CN)[Fe بعد از تثبیت نانو ذرات ۲SiO و L-Cys بر روی سطح الکترود افزایش مییابد. میزان برگشت پذیری فرایند الکترودی در نتیجه کاهش میزان جدایی پتانسیل دماغههای آندی و کاتدی (∆Ep) افزایش مییابد. (منحنی b) دماغههای آندی و کاتدی وقتی ss-DNA بر روی سطح الکترود اصلاح شده با نانو ذرات ۲SiO قرار میگیرد، جریان دماغههای آندی و کاتدی بطور چشمگیری کاهش مییابد که نشان میدهد DNAبر روی سطح الکترود اصلاح شده با نانو ذرات قرار گرفته است (منحنیc). نتایج نشان میدهد که تثبیت DNA بر روی سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده، سرعت انتقال الکترون بین گونه های الکتروفعال و سطح الکترود را کاهش میدهد که این امر به دلیل ایجاد دافعه الکتریکی بین بارهای منفی گروه فسفات در ساختار DNA و -۴/-۳ [۶(CN)[Fe میباشد. اما این رفتار در غیاب-L سیستئین مشاهده نمی شود (منحنیd ). در حضور اسید آمینه L- سیستئین مقاومت نانو ذرات ۲SiO برای تثبیت DNA کاهش یافته و تثبیت DNA در این سطح بهتر انجام می شود. مولکول L- سیستئین به دلیل تغییرات صورت بندی در اثر فرایند با پروتونه شدن و دپروتونه شدن، متحمل برهمکنش بین مولکولی می شود. وقتی مقدار pH محلول سیستئین پایینتر از ۰۲/۵ می شود مولکول L-سیستئین بار مثبت پیدا کرده که منجر به افزایش بار مثبت سطح الکترود اصلاح شده در محلول بافر فسفات ۵/۴= pH می شود که این امر می تواند به عنوان نیروی اتصالی برای تثبیت DNAاز محلول در نتیجه جاذبه الکترواستاتیکی بین بار منفی فسفات DNA و بار مثبت سطح الکترود عمل کند.
شکل۵-۳- ولتاموگرامهای چرخهای محلول-۴/-۳ [۶(CN)[Fe M 01/0 دارای M NaCl 1/0 در بافر فسفات M1/0 با ۵/۴ pH=
در سطح (a) CPE (b) CPE/2NSiO، © CPE/ ۲ NSiO/ i-motif DNA و (d) CPE/ Cys- ۲ NSiO/i-motif DNA در سرعت روبش ۱-s mV 50.
۵-۴ –مطالعه رفتار الکتروشیمیایی تاموکسیفن در سطح زیست حسگر الکتروشیمیایی
برای مطالعه اثرات متقابل تاموکسیفن و DNA i-motifموجود در سطح زیست حسگر الکتروشیمیایی، از روشهای مختلف الکتروشیمیایی استفاده شد که به آنها میپردازیم.
۵-۴-۱- ولتامتری چرخهای
برهمکنش تاموکسیفن با DNA i-motif موجود در سطح زیست حسگر الکتروشیمیایی از ولتامتری چرخهای محلول تاموکسیفن در M 1/0 بافر فسفات دارای NaCl M 1/0 در ۵/۴pH= استفاده گردید که در این راستا ولتاموگرام چرخهایM ۵-۱۰ داروی تاموکسیفن موجود در محلول الکترولیت را در سطح الکترودهای مختلف رسم کردهایم (شکل ۵-۴).
شکل۵-۴- ولتاموگرام چرخهای M ۵-۱۰ داروی تاموکسیفن در محلولM 1/0 بافر فسفات با ۵/۴ pH= دارای M 1/0 NaCl در
سطحCPE (a) ، (b) CPE/ Cys- ۲ NSiO، © CPE/Cys- ۲ NSiO/i-motif DNA در سرعت روبش پتانسیل ۱-s mV 50.
بطوریکه ملاحظه می شود، منحنی (a)، ولتاموگرام چرخهای در CPE برهنه و منحنی (b) ولتاموگرام چرخه
ای درسطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده با Cys-2SiO را نشان میدهد. در منحنی (b)، جریان دماغه اکسایش تاموکسیفن در مقایسه با منحنی (a)، به دلیل سطح مؤثر بیشتر ناشی از وجود نانو ذرات ۲SiO در سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده افزایش مییابد. منحنی ©، ولتاموگرام چرخهای تاموکسیفن را در سطح زیست حسگر الکتروشیمیایی CPE/Cys- ۲ NSiO/i-motif DNA بعد از تثبیت ساختارDNA i-motif نشان میدهد. همانطوریکه مشاهده می شود، شدت جریان مربوط به اکسایش داروی تاموکسیفن در سطح این زیست حسگر الکتروشیمیایی به شدت افزایش مییابد که نشان دهنده پیش تغلیظ دارو بر روی سطح زیست حسگر الکتروشیمیایی میباشد. از این رو، میتوان اطمینان حاصل کرد که حضور ساختارDNA i-motif بر روی سطح الکترود اصلاح شده، منجر به جذب دارو بر سطح این الکترود و برهمکنش با ساختار DNA i-motif شده و بدین ترتیب، جریان دماغه اکسایش مربوط به دارو به دلیل پیش تغلیظ آن بر روی سطح این زیست حسگر الکتروشیمیایی افزایش مییابد.
۵-۴-۲- ولتامتری موج مربعی
از ولتامتری موج مربعی برای اطمینان از اثرات متقابل داروی تاموکسیفن با DNA i-motif ی موجود در سطح زیست حسگر الکتروشیمیایی استفاده گردید. از اینرو ولتامتری موج مربعی زیست حسگر دارای DNA i-motif، CPE و CPE/Cys/2 NSiOدر محلول بافر فسفاتM 1/0 دارای M 1/0 NaCl در غیاب تاموکسیفن هیچ دماغه اکسایش و کاهش نشان نمیدهند. (ضمیمه شکل ۵-۵- الف) ولتاموگرامهای موج مربعی الکترود اصلاح شده با DNA i-motif در حضور غلظتهای فزایندهای از تاموکسیفن (M ۵-۱۰- M ۸-۱۰×۷) را نشان میدهد بطوریکه ملاحظه می شود دماغه اکسایش تاموکسیفن در پتانسیل ۱۵/۱ ولت نسبت به الکترود شاهد ظاهر می شود که با افزایش غلظت داروی تاموکسیفن به ارتفاع دماغه اکسایش آن افزوده می شود. این نتایج نشان میدهد که بعد از تثبیت ساختار DNA i-motif بر روی سطح الکترود اصلاح شده، داروی تاموکسیفن موجود در محلول آزمایشی با این ساختار برهمکنش داده و دماغه اکسایش تاموکسیفن ظاهر میگردد. در شکل (۵-۵ ب)، نمودار تغییرات جریان دماغه اکسایش تاموکسیفن در سطح زیست حسگر نسبت به تغییرات غلظت آن در محدوده آزمایشی (نمودار معیارگیری) رسم شده است که این نمودار کالیبراسیون برای زیست حسگر ساخته شده بدست آمد. محدوده دینامیک خطی و حد تشخیص از منحنی کالیبراسیون به ترتیب μM 01/0 تا ۱ و μM 06/0بدست آمد.
شکل۵-۵- ولتاموگرام موج مربعی CPE/Cys- ۲ NSiO/i-motif DNA، در حضور غظتهای فزایندهایی از تاموکسیفن:
(a) ۸-۱۰×۷، (b) ۷-۱۰، © ۷-۱۰×۵، (d) ۷-۱۰×۷، (e) ۶-۱۰، (f) ۶-۱۰ ×۵، (g) ۶-۱۰ × ۷، (h) M ۵-۱۰، در محلول بافر فسفات ۵/۴ pH= دارای M 1/0 NaCl . الف) ضمیمه ولتاموگرامهای موج مربعی: (c , NSiO2-Cys/CPE (b ,CPE (a CPE/Cys-2 NSiO/i-motif DNA در غیاب تاموکسیفن. ب) نمودار تغییرات شدت جریان اکسایش تاموکسیفن بر حسب تغییرات غلظت آن.
۵-۵ - اثر pH بر رفتار الکتروشیمیایی تاموکسیفن در سطح
به منظور مطالعه اثر pH بر رفتار زیست حسگر شناور در محلول تاموکسیفن، ولتامتری موج مربعی الکترودCPE اصلاح شده با نانو ذرات ۲ SiOدارای ساختار DNA i-motif، در دو محلول بافر فسفات M1/0 باpH متفاوت ۵/۴ و ۰/۷ در حضور غلظت متفاوتی از تاموکسیفن مورد بررسی قرار گرفت. در شکل (۵-۶ الف)، منحنیهای (a و b) دماغه اکسایش تاموکسیفن در ۵/۴ pH= را نشان میدهد. چون ساختار i-motif DNA در این pH پایدار میباشد. بنابراین، دارو تاموکسیفن با این ساختار اثر متقابل ایجاد کرده که به سطح الکترود جذب می شود و دماغه اکسایشی آن مشاهده می شود. منحنیهای (c و d)، ولتاموگرام موج مربعی محلول تاموکسیفن در۰/۷ pH= را در سطح زیست حسگر نشان میدهد که دماغه اکسایشی بسیار ضعیفی برای داروی تاموکسیفن ظاهر میسازد. مطالعات نشان میدهد که با افزایش pH، ساختار DNA i-motif موجود به سطح زیست حسگر پایداری خود را از دست میدهد و در نتیجه، مانع جذب داروی تاموکسیفن در نتیجه عدم برهمکنش با DNA i-motif موجود بر بستر زیست حسگر میگردد. از این رو، هیچ برهم
کنشی با تاموکسیفن نداشته و دماغه اکسایشی آن مشاهده نمی شود.
شکل۵-۶-الف) ولتاموگرام موج مربعی محلول تاموکسیفن با غلظت (a)M ۴-۱۰ و (b) M5-10 در بافر فسفات ۵/۴ pH= در سطح CPE/Cys- ۲ NSiO/i-motif DNA، © نظیر (a) و (d) نظیر (b) در بافر فسفات M1/0 با۰/۷ pH= .
برای اطمینان از این بحث، این مطالعه در حضورDNA دو رشتهای نیز انجام شد. شکل (۵-۶ ب)، ولتاموگرام موج مربعی محلول تاموکسیفن در بافر فسفات با ۵/۴ pH= و ۰/۷ pH= در سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده واجد DNAی دو رشتهای را نشان میدهد.
(a-b) dsDNA PH 4.5
(c-d) dsDNA PH 7.0
شکل ۵-۶- ب) ولتاموگرام موج مربعی محلول تاموکسیفن با غلظت (a)M ۴-۱۰ و (b) M5-10 در محلول بافر فسفات M 1/0 با ۵/۴ pH= در سطح CPE/Cys- ۲ NSiO/dsDNA، © نظیر (a) و (d) نظیر (b) در محلول بافر فسفات M 1/0 با۰/۷ pH= .
بطوریکه ملاحظه می شود منحنیهای a و b، برهمکنش بین تاموکسیفن و DNAی دو رشتهای موجود بر سطح زیست حسگر را در ۵/۴ pH= نشان میدهد. نتیجه نشان میدهد که در pH اسیدی، DNA دو رشتهای نمیتواند پایدار باشد و پایداری آن کاهش مییابد. بنابراین، ساختار DNA i-motif در اینpH تشکیل شده و با داروی تاموکسیفن برهمکنش کرده و دماغه اکسایشی تاموکسیفن ظاهر می شود. در حالیکه در منحنیهای c و d دماغه اکسایش تاموکسیفن کاهش چشمگیری نشان میدهد چون ساختارDNA دو رشتهای در ۰/۷ pH=پایدار است و از تشکیل ساختار DNA i-motifجلوگیری می کند. به دلیل پایداری کم
تر ساختار DNA i-motifدر این pH و همچنین از برهمکنش ناچیز داروی تاموکسیفن با ساختار دو رشته