آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


آخرین مطالب


 



فرق بین اسم و صفت، مانند فرق بین عرض و عرضی نیست؛ چون معنی لا به شرط شی (آن نام ها) عرضی و معنی به شرط لا شیء، عرض است؛ پس معلوم، ممکن است یکی باشد ولی دارای نام های بسیاری که آن نام ها، محمولات عقلی اند و منظور از محمولات، الفاظ نیست چون الفاظ، غیر محمول هستند و حمل آن ها اتحّادی نیست و این محمولات در حقیقت علامات و نشانه هایی هستند برای ذاتی که به این اسماء نامیده شده است.[۴۴]
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
صدرالمتألهین در «مفاتیح الغیب» آورده است که امام باقر(علیه السّلام)می فرماید:
إنّ الاسماء صفات وصف بها نفسه.[۴۵]
همانا اسماء الهی، صفاتی هستند که خداوند با آن ها خود را توصیف کرده است.
بنابراین، بررسی ها نشان می دهد که معصومین(علیه السّلام) میان آن دو به تفاوتی قائل نشده اند و به اتحّاد و دوگانگی آن دو تأکید کرده اند؛ چون در برخی احادیث در تفسیر اسم، از لفظِ صفت و در برخی دیگر در تفسیر صفت، از لفظ اسم استفاده نموده اند.[۴۶]

۲-۴. اقسام صفات

صدرالمتألهین معتقد است:
فی معرفه الصفات-أیضا-غموض شدید؛ لأنّه لا یمکن معرفه بعض الصفات،کالکلام-إلاّ لأهل البصائر الثاقبه و کالسمع و البصر و الاستواء على العرش و الابتلاء و المماکره و غیر ذلک، مما لا یعرفه إلاّ الراسخون فی العلم.[۴۷]
شناخت صفات خدای تعالی، مجال بیشتری برای اندیشیدن و سخن گفتن به ما می دهد و در شناخت صفات، دشواری هایی در راه است به طوری که درک برخی از آن ها مانند شنوایی، بینایی، استواری وی بر عرش و … جز برای اهل بصیرت و دانش ممکن نیست.[۴۸]
بحث درباره تقسیم اوصاف بر مبنای اتصاف حقیقی ذات به اوصاف رواست؛ زیرا تقسیم اوصاف برای تشخیص وصفی است که واجب به آن متصف می گردد. هنگامی که ذات واجب به هیچ وصفی متصف نگردد، تقسیم آن، بی ثمر است واین مبنای صحیح تقسیم صفات است.[۴۹]
صدرالمتألهین با الهام از آیه‌ی:
﴿تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ﴾[۵۰]
صدرالمتألهین می گوید:
فصفه الجلال ما جلت ذاته عن مشابهه الغیرو صفه الاکرام ما تکرمت ذاته بها و تجملت.[۵۱]
صفت جلال، چیزی است که ذاتش را از مشابهت با غیر برتر می دارد و صفت اکرام(ارجمندی) چیزی است که ذات او بدان کرامت و ارجمندی و جمال دارد[۵۲].
صدرالمتألهین برای خدای تعالی، دو قسم از اوصاف را برمی شمارد که در این جا به تفصیل و شرح هر دوی آن ها پرداخته می شود.

۲-۴-۱. صفات سلبی

اوصاف سلبی به اوصاف جلالی تعبیر می گردند، یعنی ذات خداوند از شباهت به غیر، اجّل و برتر است؛ پس سلبِ تمامی نقایص و کاستی ها است که تمام آن ها به یک سلب، که سلب امکان از اوست، باز می گردند.[۵۳] منظور او از امکان، امکان فقری است؛ زیرا در آن مرتبه‌ای که ماهیت وجود ندارد و در اثر تابع بودن هنوز نوبت ِوجود نیافته است باز یک سلسله عدم ها و نقص ها راه دارد که منشأ آن ها، همان امکان فقری آن موجود خاص است.[۵۴]
هم چنین در جای دیگرآمده است که صفات سلبیّه به این معنى، در حقیقت، سلب نقائص ممکنات از خداوند است؛ نه سلب کمال آن ها از او؛ زیرا که ممکنات مطلقاً آیات و کلمات و اسماى خداوند هستند و به اضافه اشراقیه قیومیّه قائم به او هستند و محال است که موجودى اسمى از اسماى حق نباشد و موجود باشد. بر اساس این، موحّد به توحید قرآنى که دین حقیقى و فطرى نظام هستى است از صفات سلبیّه خداوند همین معنى را مى خواهد؛[۵۵] چنان که طبرسی در احتجاج از امام على(علیه السّلام) نقل می کند که ایشان فرموده اند:
توحیده تمییزه عن خلقه و حکم التمییز بینونه صفه لا بینونه عزله …[۵۶]
یگانگی خداوند، تمییز دادن او از خلق است و چگونگی این تمییز، بینونت وصفی است نه بینونت عزلی.[۵۷]
بینونت بین خالق و مخلوق فقط بینونت وصفی و ناظر به اوصاف است؛ ولی در بینونت عزلی، دو چیز در مقام ذات و وجود از یک دیگر بریده و برکنارند.

۲-۴-۲. صفات ثبوتی

اوصاف ثبوتی را به اوصاف جمالی تعبیر می کردند؛ یعنی ذات خدای تعالی آراستگی و ارجمندی به آن صفات یافته است و خداوند که تمام کمالات را واجد است؛ آن ها در حق او به وجوب وجود، یعنی وجود متأکّد و شدید، بازگشت می نمایند.
این اوصاف بر دو گونه اند که صدرالمتألهین به آن ها اشاره دارد. وی می نویسد: صفت ثبوتی به حقیقتی مانند علم و حیات و اضافی، مانند خالقیت و رازقیت و تقدم و علیت، تقسیم می گردد. تمام صفات بازگشت به وجوب وجود، یعنی وجود متأکِّد قوی و شدید، دارد و تمامی صفات اضافی ها بازگشت به یک اضافه دارد و آن هم اضافه قیومیّت است.[۵۸]

۲-۴-۲-۱. صفات حقیقی

این نوع اوصاف، ارتباط به غیر در آن ها مأخوذ نیست که عبارتند از حیّ، علیم، مرید، متکّلم، سمیع و بصیر که اسمای اسمای الهیه اند نه اسمأ ِالهی[۵۹]؛ زیرا این الفاظ، عاری از معانی صفاتِ زاید بر ذات و مغایر با ذات هستند و این الفاظ، جاری در افهام و السنه ی عامّه از قبیل این هفت تا، اسمای اسمای الهیه اند.[۶۰]
وی در« المبدأ والمعاد» می گوید:
صفاته تعالى منها حقیقیه کمالیه کالجود و القدره و العلم و هی لا تزید على ذاته بل عین ذاته بمعنى أن ذاته من حیث حقیقته مبدأ لانتزاعها عنه و مصداق لحملها علیه.[۶۱]
صفات حقیقی مانند جود، قدرت و علم، عین ذات هستند نه زاید برآن، یعنی نفس ِحقیقت ذات، مبدأ انتزاع این صفات و مصداق حمل آن ها بر ذات است و برای انتزاع این صفات از ذات به مضاف الیه نیازی نیست.[۶۲]

۲-۴-۲-۲. صفات اضافی

صدرالمتألهین درباره ی صفات اضافی می نویسد:
در این اوصاف، پیوند به غیر درآن لحاظ می گردد مانند: خالقیّت، رازقیّت، رحمت و… که هیچ کدام این ها از ذات به تنهایی انتزاع نمی گردند، بلکه در انتزاع آن ها چاره ای جز ملاحظه چیز دیگر با ذات نخواهد بود. مثلاً در انتزاع مفهوم خالقیّت، حتماً باید شیء مخلوق را در نظر گرفت تا ذات واجب، نسبت به آن به وصف اضافی خالقیّت متصف گردد؛ و بازگشت تمام اوصاف اضافی هم به یک وصف اضافی است و آن، همان صفت قیومیّت است.[۶۳]
به بیان دیگر، صدرالمتألهین در «مبدأ و معاد» آورده است که این اوصاف، حالت مصدری دارند و متقوّم به دو طرف هستند و همیشه از مرتبه ذات متأخرند؛ زیرا برای انتزاع خالقیّت به خالق و مضاف الیه نیاز است و همگی به یک صفت که همان اضافیه ی قیومیّه حق تعالی است برمی گردند و آن، عین ذات به شمار می آید پس مبدئیت خداوند، عین رازقیّت و رازقیّت او عین مبدئیت اوست و هر دوی آن ها همان رحمت و لطف اند و این دو عین رازقیّت و مبدئیت اوست.[۶۴]
پس اولا؛ً تمام اوصاف سلبی به یک سلب بر می گردد و آن یک سلب به وصف ثبوتی بازگشت می کند؛[۶۵] چون مرجع سلب ِسلب، همانا ثبوت است؛ چه این که اصلاً منشأ سلبِ سلب نیز همانا شدّت وجود و تأکّد آن است. ثانیاً؛ همه اوصاف ثبوتی حقیقی به وجوب وجود و تأکّد آن برمی گردد. ثالثاً؛ همه اوصاف ثبوتی اضافی به صفت قیومیّت بر می گردد که این وصف ثبوتی واحد نیز قائم به همان وجوبِ وجود و شدّت هستی است. پس نتیجه آن است که وجوبِ وجود، پایه اصیل اوصاف جلال و جمال بوده و بدون هیچ گونه تکثر و یا ترکیبی مایه پدید آمدن تمام اوصاف است.[۶۶]

۲-۴-۳. تقسیم دیگری از صفات

تقسیم بندی دیگری هم، در باب صفات وجود دارد؛ به این بیان که اسماء الهى به نوعى از تقسیم به صورت کلى بر سه قسم اند: اسماء ذات، اسماء صفات، اسماء افعال. همه اسماء الهى، اسماء ذات اند و لکن به اعتبار ظهور ذات در آن ها یعنى اسمائى که دلالت آن ها بر ذات اظهر است بنام اسماء ذات اند، مانند غنّى و اوّل و آخر و قدوس و سبوح و سلام و به اعتبار ظهور صفات در آن ها یعنى اسمائى که دلالت آن ها بر صفات اظهر است اسماء صفات می نامند؛ مانند عالم و قادر و سمیع و بصیر و به اعتبار ظهور افعال در آن ها یعنى اسمائى که دلالت آن ها بر افعال اظهر است به اسماء افعال موسوم اند، مثل خالق و رازق که مصادر افعال هستند. بیش تر اسماء جامع اعتبار ذات و صفات هر دواند، بلکه بسیارى از آن ها جامع اعتبارات سه گانه ذات و صفات وافعال اند، مانند اسم شریف رب که به معنى ثابت و مالک و مصلح است ثابت، اسم ذات است و مالک، اسم صفت است و مصلح، اسم فعل.[۶۷]

۲-۵. چگونگی اتصاف واجب به اوصاف کمالی ازنظرصدرالمتألهین

برای تبیین این مسأله نخست باید اثبات کنیم که خداوند دارای اسمای الهی است. بنابراین، بشر چگونه می فهمد که خداوند دارای اسم خاصی است؟ علامه طباطبایی در این باره می گوید:
وقتی ما چشم خود را گشوده، به جهان هستی نظر می افکنیم، نخست خود و سپس نزدیک ترین امور به خود را… درک می کنیم؛ لکن ما خود و هم چنین قوا و افعال خود را نمی بینیم، مگر مرتبط به غیر. پس حاجت، اولین چیزی است که انسان آن را مشاهده می‌کند و آن را در ذات خود و در هر چیزی که مرتبط با او و قوا واعمال او است و هم چنین در سراسر جهانِ بیرون از خود، می بیند و در همین اولین ادراک به وجود ذاتی حکم می کند که حوائج او را برمی آورد و وجود هر چیزی به او منتهی می شود و آن، ذات خدای سبحان است. در قدم دومی که در این راه برمی داریم، ابتدایی ترین مطلبی که به آن برمی‌خوریم این است که ما در نهاد خود چنین می یابیم که غایت وجود هر موجودی آن حقیقت است و وجود هر چیزی از اوست، پس او مالک تمام موجودات است؛ زیرا اگر واجدِ آن نباشد نمی تواند آن را به غیر خود افاضه کند. پس او دارای همه کمالاتی است که ما در عالم سراغ داریم، از قبیل حیات، قدرت، علم، شنوایی، بینایی، رزق، رحمت، عزت و امثال آن و در نتیجه او حیّ، قادر، عالم، سمیع و بصیر است؛ چون اگر نباشد ناقص است، حال آن که نقص در او راه ندارد. هم چنین او رازق، رحیم، عزیز، محیی، ممیت، مبدی‌ء، معید، باعث و امثال آن است؛ زیرا رزق، رحمت، عزّت، زنده کردن، میراندن، ابداء، اعاده و برانگیختن کار او است. این راه ساده ای است که ما برای اثبات اسماء و صفات خدای تعالی طی می کنیم.[۶۸]
بنابراین، پاسخ سؤال یاد شده از نظر علامه طباطبایی، آن است که بشر از طریق مشاهده کمالات موجود در عالم، به وجود چنین کمالی در خالق و صاحب اختیار جهان، پی می برد؛ پس هر صفتی از صفات کمال در جهان، راهی است برای درک این مطلب که خداوند واجد این صفت است؛ زیرا «ممکن نیست که دهنده چیزی فاقد آن چیز باشد» و از آن جا که قسمت عمده اسماء الاهی مشتق از صفات الاهی است پس هر صفت، راهی برای اثبات اسم متناسب با آن صفت، برای خداوند است.
علامه طباطبایی در «بدایه الحکمه» می نویسد:
نحوه ی اتصاف واجب به اوصاف کمالی، بدین گونه است که وقتی این مفاهیم در مورد مخلوقات به کار می رود؛ حکایت از کمالات آن ها می کند. پس باید کامل ترین مرتبه‌ی آن ها در علت هستی بخش، موجود باشد؛ زیرا هر کمالی که در هر مخلوقی یافت می گردد از خداوند است و آفریننده ی آن کمالات باید واجد آن ها باشد تا به دیگران افاضه کند و ممکن نیست کسی که حیات را می آفریند؛ فاقد حیات باشد یا کسی که علم و قدرت را به مخلوقات افاضه می کند خودش جاهل و ناتوان باشد؛ پس وجود این صفات کمالی در پاره ایی از مخلوقات، نشانه ی وجود آن ها در آفریدگار است، بدون این که نقص و محدودیّتی داشته باشد.[۶۹]
بنابراین هر اسمی که دلالت بر کمالی کند و هیچ شائبه ای از نقص و کمبود در آن نباشد؛ قابل اطلاق بر خداوند است و وی به آن اسم، خوانده و متصّف می گردد. این حقیقتی است که آیات کریمه‌ی قرآن مجید به روشنی بر آن دلالت دارد.
خدای متعال می فرماید:
﴿وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَآئِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ﴾[۷۰]
از این رو می توان گفت که همان طوری که وجود همه موجودات، منبعث از وجود او و مستغرق در هستی مطلق و قائم به وجود اویند؛ صفات موجودات، همگی از لوازم صفات واجب الوجود هستند؛ پس تمام صفات کمال در حاق ذات او است؛ زیرا او صمد است و صمد در لغت به معنی پر و مملوء و فاقد خلع و فرج، یعنی او مملوء از کمال و جمال است. به این معنا که مملوء بودن ذات، موجب افاضه­ی فیض بر ممکنات گردیده است؛ چون او صمد است، پس تمام اوصاف کمالیه در او جمع است و او فرد است یعنی واحد مطلق و بسیط مطلق و عاری از ترکیب از قوه و فعل است و اگر صفتی از صفات کمال، عارض بر ذات او بود، ذات او در مرتبه ی ذات، عاری و خالی از آن صفت بود و از ناحیه ی آن صفت، بالقوه بود.[۷۱] بنابراین باید همه ی کمالات او از قوه به فعلیّت رسیده و همگی در وی، بالفعل موجود باشند.
چنان که در آیه ی شریفه‌ آمده است:
﴿ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَهً وَلَا کَبِیرَهً إِلَّا أَحْصَاهَا … ﴾[۷۲]
پس صفات او تمام صفات و مشتمل بر همه صفات موجودات است؛ زیرا او بسیط الحقیقه است و هر موجودی که چنین است، کل الاشیاء و مشتمل بر همه ی حقایق است؛ زیرا در هیچ موجود بسیطی، نقصان وجود ندارد؛ زیرا نقصان، موجب تعدد است و موجودی که در آن تعدد نیست؛ ناقص است و موجودی که ناقص نیست؛ هیچ امری از امور کمالیه که لازمه‌ی ذات اوست خارج از حیطه ی ذات و یا عارض بر ذات او نیست.[۷۳]
دلیل اثبات اصل اوصاف کمالی برای واجب، آن است که همان طوری که وجودِ غیر واجب باید به وجودی که واجب است منتهی گردد؛ کمال های وجودی مانند حیات، قدرت و علم نیز باید به کمال هایی که واجب هستند مستند گردد؛ زیرا اگر حیات، قائم به ذات و ازلی نبود هرگز حیات، قائم به غیر و حادث یافت نخواهد شد، چون هر ممکن و بالغیر باید به واجب و بالذات برسد. بنابراین تمام کمالات وجودی در جهان امکان، باید به کمال های ذاتی و مستقل منتهی گردند و نمی توان مبدأ پیدایش اوصاف کمالی، خود ذات واجب ِ عاری از آن ها لحاظ گردد؛ زیرا معطی شیء فاقد آن نخواهد بود.[۷۴]
نحوه­ اتصاف و حمل اوصاف کمالی بر واجب به این صورت است که محوریت همانا «هستی» است نه ماهیت یا مفهوم، از این رو نحوه ی حمل صفات بر ذات حمل شایع خواهد بود نه حمل اوّلی که مدار آن اتحاّد مفهومی است و نحوه ی اتحّاد این اوصاف کمالی با یکدیگر در محور مفهوم نخواهد بود وگرنه این ها مرادف هم محسوب می گردند، در حالی که چنین نیست.[۷۵]

۲-۶. عینیت صفات با ذات

صفات خدا، مجرد ذات او است و اصلاً بر ذات او عارض نیست و هر صفتی از وی، حق و صمد و فرد است. از سوی دیگر واجب است که جمیع کمالات هر صفتی، بالفعل برای او موجود است و هیچ چیز ازکمالات، از جهت امکان و قوه در او وجود ندارد، بنابراین هم چنان که وجود خدای تعالی، حقیقت وجود است؛ پس او کلِ وجود و وجودِ کل است و منشأ همه‌ی خیرات وجودی و بخشش های نوری است. پس همه ی صفات کمالی خدا از ذات او است و علم او حقیقتِ علم و قدرت او حقیقتِ قدرت است و آن چه بر این شأن و حال باشد، تعدد در آن محال است. پس علم خدا، علم به هر چیز و قدرت او، قدرت بر هر چیز و اراده ی او، اراده در هر چیز است.[۷۶]
همان طور که در قرآن آمده است:
﴿ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ.[۷۷]
معنی عین ذات بودن صفات، موجود بودن شان به وجودی واحد است که همان ذات احدیّت است؛ زیرا ذات خداوند در وجود، متمیّز از صفاتش نبوده است و صفات از حیث حقیقت احدیّت که عبارت است از: انطواء اسماء و صفات در مرتبه ذات، موجودند.[۷۸]
اصالت وجود و تشکیک حقیقت آن، تنها راه رسیدن به قاعده ی «بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء و لیس بشیء منها» است. این قاعده، تنها راه اثبات همه ی صفات کمالی برای وجود واجب به نحو عینیّت در حال نزاهت از زیاده و برائت از هر گونه تعدد کثرت و مانند آن است. همان طوری که اصل هستی، دارای مراتب است از قبیل جوهریّت و عرضیّت و یا وجوب و امکان، کمال های وجودی نیز این چنین اند؛ چون همه ی این ها همانند اصل وجود هم از لحاظ مفهوم، مشترک معنوی هستند و تعدد مفهومی و اشتراک لفظی برای هیچ کدام آن ها نیست و هم از لحاظ مصداق، مشکک اند و تواطؤ در مصداق و تساوی در تحقق عینی برای هیچ یک از آن ها نیست؛ بلکه حقیقت آن ها در واجب عین ذات بوده قهراً واجب خواهند بود، زیرا هستی واجب عین اوصاف کمالی او است.[۷۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 06:14:00 ب.ظ ]




شخصیت سالم از دیدگاه یونگ[۲۳]:
به نظر یانگ، شخصیت انسان متشکل از سه نظام جداگانه، اما دارای روابط متقابل است. «من»، «ناهشیار شخصی» و «ناهشیار جمعی». هر چند این نظامها متفاوتند، می توانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند.
ناهشیار جمعی، مهمترین رکن شخصیت است. «من» ذهن هوشیار است و همه ادراکها، خاطره ها، اندیشه ها و احساس هایی را در بر می گیرد که همواره بر آنها آگاهیم. ناهشیار شخصی به انبار یا مخزن مطالبی اطلاق می شود که دیگر هشیار نیست اما به آسانی می تواند به سطح هشیار بیابد.
انسان سالم از دیدگاه یونگ

 

    • آگاهی یافتن از آن جنبه های نفس که موجب غفلت قرار گرفته است. او می گوید فردیت یافته غریزی است، هدفی است که باید در راهش تلاش می کنیم اما به ندرت بدان دست می یابیم.

 

    • دومین جنبه از فردیت مستلزم فدا کردن هدفهای مادی دوران جوانی و ویژگیهایی از شخصیت است که شخص را قادر به کسب آن هدفها می گرداند.

 

    • ضرورت سازش با دو گانگی جنسی روانی است،مرد باید آنیما[۲۴] (خصایص زنانه) و زن آنیموس[۲۵](خصایص) مردانه اش را بیان کند.

 

    • یکپارچگی خود باید همه جنبه های شخصیت یکپارچگی و هماهنگی یابند به گونه ای که همه آنها ویژگیهای جنس مخالف، گرایشها و کنشهای نامسلط پیشین و تمامی ناهشیار بتوانند بیان شوند.

 

    • پذیرش و شکیبایی، اشخاص سالم دارای ویژگی های پذیرش ناشناخته و مرموز هستند. اشخاص سالم از شخصیتی برخوردارند که یانگ آن را شخصیت مشترک می نامد (مشهدی زاده،۱۳۸۰).

 

رابطه بین مثبت اندیشی و سلامت روانی از دیدگاه اسلام:‌
از دیدگاه اسلام در باره روانشناسی اسلامی، به ویژه روان درمانگری تا کنون مطالعات علمی مدون انجام نگرفته یا اینکه پژوهشگر قادر به دریافت اطلاعاتی در این زمینه نبوده است. در حالی که در اسلام به عنوان دین جامع و کامل که تمام زوایای زندگی انسان را مورد توجه قرار می دهد، زمینه های مناسبی برای چنین انجام مطالعاتی وجود دارد (نوابی نژاد،۱۳۷۹).
پایان نامه - مقاله - پروژه
اسلام به هدایت زندگی انسان و تامین بهداشت روانی او توجه دارد و بدیهی است که شیوه های خاصی را برای بر قراری تعادل روانی ارائه دهد. هدف اغلب شیوه های ارائه شده یاری رساندن به انسان، به منظور برخورداری از روح و روان سالم است تا بتواند با توسل به بهترین راه های ممکن به آرامش برسد. نگرش صحیح نسبت به مشکلات و ناکامی ها، موهبتی است که با آن آدمی در مواجهه با نمونه های به ظاهر ناموزون خلقت، زیبایی و توازن در آن ها می بیند و در زشتی ها، زیبایی را جست و جو می کند.
تفکر دینی با هدف کاهش فشار وارد بر انسان در رویارویی با مصائب و حوادث، شیوه هایی را آموزش می دهد تا با بهره گرفتن از آن به نتایج مطلوب، از جمله آرامش، برسد (نوابی نژاد،۱۳۸۶)
ارتقای سلامت افراد جامعه یکی از مهمترین مسائل اساسی هر کشور محسوب می شود. همن طوریکه قبلا در تعریف سلامت روان اشاره گردید، طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی علمی است که با آن انسانها قابلیت برقراری ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران را می یابند و قادر به تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و بر آوردن تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و متناسب می شوند. از دیدگاه اسلام کسی که «خود آگاهانه با تمامی هستی ارتباط زنده و پویا دارد و می تواند تعارضات خویش را با جهت گیری مثبت حل کند، از نظر روانی سالم است»(احمدی، ۱۳۸۴).
رفتارهای مذهبی، در پرداختن به نکات معنی دار زندگی ارزش مثبت دارند. رفتارهایی از قبیل: عبادت، توکل به خداوند، زیارت، مهرورزی و … می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق افراد به نگرش مثبت به موقعیت های استرس آمیز، باعث آرامش درونی آنان شوند.
کارآمدی و سلامت روان
در نظریه شناختی اجتماعی ادراک فرد کارآمدی خویش تاثیرات ضمنی مهمی در واکنش های هیجانی وی به موقعیت ها و در ایجاد انگیزش در انجام رفتارهای مختلف دارد. این مفهوم می تواند تاثیرات ضمنی با اهمیتی در تندرستی داشته باشد، زیرا در درک پاسخ های هیجانی و رفتاری فرد به شرایط تنش زا و برنامه های مربوط به تندرستی کمک می کند. مطالعات گوناگون نشان داده شده است که احساس خودکارآمدی پایین، یا افزایش فشار روانی، پاسخ های ضعیف تر به درد و انگیزش کمتر برای پیگری برنامه های مربوط به تندرستی همیشه است. برعکس احساس کارآمدی بالا با فشار روانی پاسخ های زیستی کمتر به فشار های روانی، قدرت انطباق بیشتر به علاقه مندی زیادتر به برنامه های تندرستی همبسته است. بنابراین یکی از حوزه های بسیار فعال در پژوهش های اجتماعی شناختی در مورد رابطه بین باورهای خودکارآمدی و تندرستی است (بندورا،۱۹۷۷). نتایج این تحقیق به سادگی می توان خلاصه کرد: باورهای بر رفتارهای مرتبط با تندرستی فرد و دیگری و از طریق تأثیر آنها برکارکرد زیستی او (کنترادا[۲۶]، لونت هال[۲۷]، الری[۲۸]۱۹۹۰، میلر، شادا و هرلی [۲۹]۱۹۹۶). باورهای خودکارآمدی هم بر احتمال برروز بیماریهای مختلف و هم بر فرایند بهبود از بیماری تأثیر می گذارد(الری ،۱۹۹۲).
باورهای خودکارامدی بالا رفتارهای مختلفی چون سیگار کشیدن، نوشیدن الکل و راه های جلوگیری از ابتلا به ایدز مرتبط است.
تغییر در باورهای خودکارآمدی در مورد فرایند بهبود از بیماری ها نیز تأثیر گذار است شواهد موجود نشان می دهد باورهای خوکارآمدی بالا، مانع تأثیرات فشارهای روانی می شود و کارکرد نظام ایمنی بدن را افزایش می د هد در نظیر نظریه شناختی اجتماعی این ناکارآمدی اداراک شده است نق اصلی را در اضطراب و افسردگی افراد بازی می کند (بندورا ۱۹۹۷).
به استناد این نظریه افراد دارای برداشت ضعیف از خودکارآمدی خود در مواجه در خطر بلقوه، اضطراب زیادی را تجربه می کنند. ناکارآمدی در دستیابی به هدف های مورد خوشایند به افسردگی است، بخشی از این مشکل می تواند به هدف های بیش از حد بالا مربوط شود به علاوه باورهای ناکارآمدی ضعیف می تواند به عملکرد ضعیف منجر شود، فاصله خود را با معیارهای خویش بیشتر کند و موجبات سرزنش بیشتری را فراهم اورد (کاواناف [۳۰] ۱۹۹۲ ) بنابراین تحقیقات نشان داد ناکارآمدی می تواند پیامدهای منفی مهمی برای انوع رفتارهای مربوط به تندرستی داشته باشد ( جوادی و کدیور ۱۳۸۱) .پژوهش های مختلفی که پس از اجرای برنامه های اموزشی مهارت زندگی در مدارس صورت گرفته دستاوردهای مهمی را در ابعاد مختلف سلامت روان داشته است . مثلاً تصور از خود ( کروتر[۳۱] و همکاران ۱۹۹۱).
عزت نفس (اینت[۳۲] و همکاران ۱۹۹۴). خودکارآمدی (الیاس و همکاارن ۱۹۹۱) ناسازگاری اجتماعی و هیجانی (کاپلانو همکاران ۱۹۹۴) کاهش معنی داری اضطراب اجتماعی (بوتین، وانک [۳۳] ) ، ( به نقل از سازمان بهداشت جهانی ، ترجمه نوری ، قاسم آبادی و محمد خانی ) .
اضطراب و افسردگی شایعه ترین مشکلات سلامت روان در جامعه هستند. تحقیقات نشان داده اند که این مشکلات می توانند عملکرد شخص را ضعیف کنند، باز اجتماعی برای خانواده و جامعه بوجود اورد و سبب بوجود آمدن مسائل هیجاانی و هزینه های اقتصادی برای جامعه شوند (برون برگر و کاستلو[۳۴]، فرید من [۳۵] مک درموت [۳۶] سولومون[۳۷] ، رایان ، کیتنر و میلن ) .در میان متغیر های روانی – اجتماعی ، خود کار آمدی و حمایت اجتماعی به عنوان عوامل کلیدی مربوط به مشکلات تلقی می شوند .( بندورا ۱۹۹۷).
خودکارآمدی به عنوان نوعی خاصی از انتظار مربوط به اعتقادات شخص نیست به تواناییهایش است و بتدریج به قضاوت های شخصی از تواناییهایش برای تمریین کنترل بر حوادث و رویدادهایی که بر زندگی او تدثیر میگذارند، گسترش می یابد (بندورا ۹۸۹، مادوکس ۱۹۹۵، شررو آدامز ۱۹۸۳) حقیقت نشان داده است که انتظارات خودکارآمدی پایین عامل مهمی در انواع مشکلات سازگاری، شامل افسردگی، اضطراب، سوء استفاده از مواد و اعتیاد هستند (بندورا ۱۹۹۵، مادوکس و مایر ۱۹۹۵ و ویلیامز ۱۹۹۵ به نقل از سیوکاچینگ [۳۸] و استفان[۳۹] (۲۰۰۰) .حاکی ازاین است که افزایش خو.دکارآمدی بهبود سلامت روان را بدنبال دارد . این مطالعه پیشنهاد می کند که از طرق کمک به افرادی که از اضطراب و افسردگی رنج می برند ، افزایش خودکارآمدی و فراهم کردن یک محیط اجتماعی حمایت کننده از آنها می باشد در این مطالعه خودکارآمدی ضعیف و تنهایی دو ویژگی مرتبط با افسردگی و اضطراب بوده است .
والدینی که خودکارآمدی ضعیفی دارند به اسانی شکست های خود را به اسنادهای درونی نسبت می دهند و در نتیجه سطوح بالاتری از اضطراب و افسردگی را تجربه میکنند. والدینی که دارای سطوح بالایی از خودکارآمدی هستند از خودشکست دادگی اجتناب می کنند و افسردگی و اضطراب کمتری را تجربه میکنند. (میلر و همکاران، ۱۹۹۲، تامپسونو همکاران ۱۹۹۲) طبق نظر بندورا (۱۹۷۷، ۱۹۸۲، ۱۹۸۶).
هنگاهی که افراد در استرس هستند آنهایی که در مواجه با شکست خود را توانمند و کارآمد میدانند. تلاش های بیشتری برای مقابله و کنار آمدن با مشکلاتشان انجام میدهند، افرادی که در رویارویی با مشکلات خود را ناتوان و ناکارآمد میبینند، به اسانی تسلیم میشوند و احساس اضطراب افسردگی و ناامیدی میکنند، بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که افراد دارای سطح کارآمدی بالا بهزیستی [۴۰] روانشناختی بهتری دارند (نظیرسیفت [۴۱] همکاران ۱۹۸۹ به نقل از سیوکاینگ و استفان ۲۰۰۰ ).
بنابر آنچه گفته شد کنترل رفتار، افکار احساسات و محیط برای سلامتی و شادکامی افراد در زندگی لازم است و متغیرهای مهمی در احساس مهار و کنترل افراد دخیل می باشند که یکی از انها خودکارآمدی است.
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
هارلی و هارمن (۱۹۹۳) به این نتیجه رسیدند که کارکنانی که احساس میکنند سازمانشان به آنها یک حس نیرومندی از وابستگی و حس حقیقی ازهدف ارائه میدهد، در کار خود خلاق تر و نوآورتر و رشد وجود دارد.
مک نایت و میلیمان (۱۹۹۴) ارتباط علَی بین معنویت و افزایش نوآوری در محیط کار در تحقیقات تکمیلی خود نشان داد که رابطه مثبت بین معنویت با افزایش رضایتکارکنان، تلاش، مشارکت و همکاری، خلاقیت و عملکردوجود دارد.
بر طبق گفته گیبونس (۱۹۹۸) گرایش رهبری معنوی به افزایش توانمند سازی کارکنان است که به وسیله ایجاد شجاعت و اعتماد به نفس در رقابت ایجاد می‌شود.
گی بنز (۲۰۰۰) از انجام یک فرا تحلیل از تحقیقات صورت گرفته در زمینه معنویت چنین بیان میکندهرچند معنویت در کار، مفهومی فلسفی و فردی عمیقی را در خود دارد، با وجود این، تقریباً «تمام تعاریف علمی در این زمینه اذعان دارند که معنویت درکار برگیرنده و مفهومی از احساس تمامیت و به هم پیوستگی در کار و درک ارزشهای عمیق در کار است.
مدی (۲۰۰۵) در پژوهشی نشان داد که سرسختی بالاتر، موفقیت تحصیلی بیشتری را نیز به همراه دارد.
کوباسا (۲۰۰۶) در طی مطالعه ای پی برد مدیران مرد با درجه بالایی از سرسختی علی رغم اینکه در سراسر زندگی با وقایع استرسزا مواجه هستند، کمتر دچار بیماری شده و از سلامت بیشتری برخوردارند
.کاسپر (۲۰۰۶) عقیده دارد افرادی که معنویت سازمانی بالاتری دارند دارای تعهد سازمانی بیشتر و فرسودگی شغلی کمتری هستند.
بر اساس تحقیقات ایوانز (۲۰۰۸) و همکاران بهبود کیفیت زندگی و کاهش افسردگی در دانشجویان را به دنبال دارد و از عود و بازگشت افسردگی و اضطراب پیشگیری می کند.
گلدین و همکاران (۲۰۱۰) در پژوهشی به این نکته اشاره کردند که آموزش ذهن آگاهی، باعث کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می شود.
مالک و نعیم (۲۰۱۱) نشان دادند که رابطه مثبتی بین معنویت و تعهد سازمانی وجود دارد و افرادی که معنویت و تعهد بالاتری دارند رضایت شغلی بیشتری دارند.
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
در تحقیقی دیگر که توسط رحمان نور عیلزاده (۱۳۸۵ )تحت عنوان «رهبری معنوی الگوی جدید رهبری در هزاره سوم» صورت گرفته به این نتیجه رسیده است که رهبری معنوی شامل ارزش‌ها- نگرش‌ها و رفتارهای مورد نیاز برای ایجاد انگیزه درونی در خود و دیگران به گونه‌ای که باعث بیداری معنویت از طریق معنا و هدف و عضویت در پیروان می‌گردد
در تحقیقی که توسط شیخی زاده (۱۳۸۷) تحت عنوان رهبری معنوی در سازمان صورت گرفت این نتیجه را بیان می‌کند که با برخورداری از معنویت رهبران خواهند توانست نه تنها بهره‌وری را در محیط کار یا سازمان بهبود بخشید بلکه از آن مهمتر می‌توانند به آرامش خاطر و رضایت باطن یا یک شادی طولانی دست یابند و محیطی را فراهم آورد تا همکاران دوست و دوستان همکارشان نیز از این شادی و رضایت باطن برخوردار شوند.
عاطف (۱۳۸۸) در پژوهشی تاثیر استرس شغلی بر خشنودی شغلی و سلامت روان: اثر تعدیل کننده سرسختی و حمایت اجتماعی را مورد بررسی قرار دادند یافته‌ها نشان داد که نتایج نشان دادند که بین استرس شغلی و خشنودی شغلی کارکنان رابطه معنی دار و منفی وجود دارد و رابطه بین استرس شغلی و سلامت روان معنی دار و منفی بود. همبستگی بین خشنودی شغلی و سلامت روان معنی دار و مثبت بود. این بررسی همچنین نشان داد که در شرایط پر استرس افراد دارای سرسختی بالا بیش از افراد دارای سرسختی پایین، ازخشنودی شغلی و سلامت روان برخوردارند. همچنین افراد دارای حمایت اجتماعی بالا بیش از افراد دارای حمایت اجتماعی پایین از خشنودی شغلی برخوردارند؛ اما از نظر سلامت روان تفاوتی میان آنها دیده نشد. این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی و سرسختی با هم تعامل مثبت و معنی داری دارند و مردان بیش از زنان سرسختی از خود نشان می دهند.
عاطف (۱۳۸۸) درپژوهشی تاثیر استرس شغلی بر خشنودی شغلی و سلامت روان اثر تعدیل کننده سرسختی و حمایت اجتماعی را مورد بررسی قرار داد. نتایج پژوهش وی نشان داد که بین استرس شغلی و خشنودی شغلی کارکنان رابطه معنی دار و منفی وجود داردو رابطه بین استرس شغلی و سلامت روان معنی دار و منفی بود. همبستگی بین خشنودی شغلی و سلامت روان معنی دار و مثبت بود.
قاسمی و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهزیستی ذهنی و سلامت را روان مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاکی از آن بود که: تایج تحلیل کواریانس نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی افسردگی، نشانه‌های جسمانی- سازی و بد کارکردی اجتماعی را در پس آزمون و پیگیری کاهش داده ولی بر اضطراب آزمودنیها تأثیری نداشته است. همچنین این درمان، بر بهزیستی ذهنی در بعد هیجانی (افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی) در پس آزمون اثر داشته است اما در بعد شناختی (رضایت از زندگی) آزمودنیها تغییری ایجاد نکرده است. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌ها می‌توان نتیجه گیری گرفت که گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی که از ترکیب روان‌شناسی مثبت با رویکرد شناخت- رفتاری شکل گرفته، شاخص‌های سلامت روان و بهزیستی ذهنی افراد را ارتقا می‌دهد.
امیدیان (۱۳۸۹) پژوهش تاثیر مداخله در فرایند هویت‏یابی در بهبود مشکلات هویتی و سلامت روانی دانشجویان را مورد بررسی قرار داد، نتایج پژوهش وی نشان داد که برنامه مداخله در بهبود تعهد دانشجویان، کاهش علائم اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت ضداجتماعی اثرگذار بود و در سایر موارد اثر معناداری نداشت. نتیجه‏گیری: براساس این نتایج می‏توان از روش ارائه‏شده در شرایط مشابه، برای پیشگیری و کاهش مشکلات روانشناختی، به ویژه در اختلالات شخصیت مرتبط با سردرگمی در هویت استفاده کرد.
مرزآبادی (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان بررسی رابطه معنویت سازمانی با توانمندسازی روانشناختی، خلاقیت، هوش معنوی، استرس شغلی و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه نتایج نشان داد که بین معنویت سازمانی با توانمندسازی روان شناختی, خلاقیت و استرس شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج بین سابقه شغلی کارکنان با معنویت سازمانی ارتباط معنادار وجود داشت. نتیجه‏گیری: معنویت از مهمترین متغیرهای مؤثر بر توانمندسازی و خلاقیت کارکنان است که سیاست‏گذاران سازمان‏ها باید با بهره‏گیری از آن، حداکثر توان کارکنان را در جهت تحقق اهداف سازمانی بسیج کنند.
رضایی منش (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان رابطه معنویت با تعهد سازمانی در محیط کار (مطالعه موردی فرودگاه مهرآباد) انجام داد نتایج نشان داد که حضور معنویت در محیط کار بر بهبود تعهد سازمانی مدیران و کارکنان اثرگذار بوده و همچنین از میان فرضیه های فرعی، حضور معنویت در محیط کار بر بهبود تعهد عاطفی و تعهد هنجاری مدیران و کارکنان فرودگاه اثرگذار بوده، اما بر بهبود تعهد مستمر ایشان اثرگذار نبوده و هیچ گونه رابطه معناداری مشاهده نگردید.
در تحقیقی دیگر که توسط اکرم پرنده(۱۳۹۰) تحت عنوان «رابطه» هوش معنوی و تعهد سازمانی در مدیران پرستاری بیمارستان های نظامی صورت گرفته نتایج مطالعه نشان داد که ۸۲.۷ درصد از مدیران پرستاری از هوش معنوی بالا و ۹۶.۲ درصد از تعهد سازمانی متوسطی برخوردار بودند. آزمون همبستگی بین ابعاد هوش معنوی (تجارب معنوی و بخشش) و تعهد سازمانی ارتباط معنی داری را نشان داد.
نظرپوری (۱۳۹۱) در تحقیقی تحت عنوان تأثیر رهبری معنوی و عدالت سازمانی برکیفیت زندگی کاری انجام داد نتایج نشان داد که: که بین رهبری معنوی و عدالت سازمانی با کیفت زندگی رابطه معنادار وجود دارد.
رستگار (۱۳۹۱) در تحقیقی تحت عنوان بررسی نقش رهبری معنوی در هویت یابی سازمانی انجام داد نتایج نشان داد که کلیه ابعاد رهبری معنوی بر هویت یابی سازمانی تأثیرگذار می باشند. همچنین در بررسی وضعیت ابعاد رهبری معنوی و هویت یابی سازمانی در آموزش و پرورش استان قم این نتیجه بدست آمد که رهبری معنوی و هویت یابی سازمانی از وضعیت مطلوبی برخوردار می باشند.
جمع بندی
دراین فصل به بیان متغیرهای هوش معنوی و سلامت روان با عملکرد تحصیلی و سپس به بیان نظریه های مختلفی درباره هر یک از این متغیرهای پرداختیم. و این امکان را برای خوانندگان فراهم آوریم تا آنها را مورد مطالعه و مقایسه قرار دهند. آموزش و پرورش از جمله مهمترین سازمان ها در هر جامعه است. هرچند مهمترین وظیفه آموزش و پرورش ، آموزش دانش و مهارت است،انتقال و ترویج ارزشهای اخلاقی و فرهنگی، شکوفاکردن توانایی های فردی و اجتماعی و کمک به رشد شخصیتی، عاطفی، رفتاری و فکری ،افزایش عملکرد تحصیلی و.. را می توان از جمله سایر وظایف مهم آموزش پرورش دانست. عملکرد تحصیلی از این جهت اهمیت دارد که پیشرفت آموزشگاهی در یادگیری اثر گذاشته و یادگیری آموزشگاهی عملکرد تحصیلی را تحت تاثیر قرار می دهد و معلم برای افزایش سطح انگیزش دانش آموزان نسبت به یادگیری موضوع های مختلف درسی، سعی کند تا شرایط یادگیری را بهبود بخشد و کیفیت روش آموزش را افزایش دهد تا از طریق آن دانش آموزان به موفقیت دست یابند و نسبت به توانایی خود در یادگیری، اعتماد به نفس کسب کنند. متغیر بعد که مورد برسی قرار می دهیم هوش معنوی است دیدگاه بدیع و همکاران در مورد هوش معنوی تحت عنوان مجموعه ای از ظرفیت های ذهنی که به آگاهی، یکپارچگی، کاربرد انطباقی جنبه های معنوی و غیر مادی وجودی شخص کمک می کند تعریف می شود. که منجر به نتایجی همچون بازتاب های وجودی عمیق، بازشناسی خود و تسلط حالات معانی می گردد.اساس الگوی هوش معنوی ترکیبی از تفکر کلی و بعد اعتقادی ،توانایی مقابله و تعامل با مشکلات ،پرداختن به سجایای اخلاقی ،خودآگاهی و عشق و علاقه می باشد. تصور شخص نسبت به خود نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. نکته مهم اینکه خود با تمام کمبودها و نقاط مثبت، مورد قبول واقع شود. هر چه شخص با واقع بینی به خود بنگرد، از سلامت روان وضعیت بهتری خواهد داشت. شخصیت بالغ، شخصیتی است که بتواند عینیت خود را نشان دهد، و خود بهتر بشناسد. به اعتقاد آلپورت هر چه شخص با فعالیتها، مردم و اندیشه های متنوع تری در ارتباط باشد، سلامت روانی بیشتری می یابد.
فصل سوم
روش تحقیق
مقدمه
در این فصل ابتدا به نوع و روش پژوهش، جامعه ی آماری، روش نمونه گیری اشاره شده و سپس به ابزار و روش گرد آوری داده ها، تعیین میزان روایی و پایایی ابزارها، روش های آماری استفاده شده برای تجزیه و تحلیل داده ها و ملاحظات اخلاقی پرداخته شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:14:00 ب.ظ ]




سیاست های نامناسب ارزی
(سید محمد میر محمدی ،۱۳۶۵)

 

 

 

آشنا نبودن سازمان ها با تجارت الکترونیک و نداشتن وب سایت مناسب جهت اطلاع رسانی (صنایعی ،۱۳۸۱)

 

مشکلات حمل و نقل کالا بر صادرات
(روستا و دیگران ،۱۳۸۱)

 

 

 

 

 

هزینه های بالای حمل و نقل و بعد مسافت تا مبادی صادراتی
(دریساوی بهمنشیرو همکاران ،۱۳۸۹)

 

 

 

 

 

مشکلات گمرکی و مبادی صادراتی
(سید محمد میر محمدی ،۱۳۶۵)

 

 

 

 

 

مشکلات مربوط به تامین اعتبار و نقدینگی از بانک ها جهت صادرات.(سید محمد میر محمدی ،۱۳۶۵)

 

 

 

شکل ۲-۳ :چارجوب مفهومی تحقیق
فصل سوم
روش تحقیق
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه :
هدف از هر نوع بررسی و تحقیق علمی کشف حقیقت است و مقصود اصلی پژوهش علمی، شناخت پدیده‌های طبیعی و کشف روابط میان آنهاست. پژوهش علمی یک کوشش نظامدار برای پاسخ دادن به پرسش‌هاست و ساختار آن متکی بر یک نظام منطقی است که روش علمی نامیده می‌شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در حقیقت، روش تحقیق علمی، شامل اندازه‌گیری و ارزیابی و مقایسه عوامل براساس اصول و موازین مورد قبول از طرف دانشمندان برای حل مشکلات و مسائل بوده است و مستلزم قدرت اندیشه و ظرفیت تعمق، تشخیص، قضاوت و ابتکار است.
مطالعات میدانی، بررسی‌های علمی غیر آزمایشی هستند که هدف‌شان کشف روابط و تعامل بین متغیرهای جامعه شناسی، روانشناسی و آموزشی در ساختارهای اجتماعی واقعی است. پژوهشگر ابتدا در مطالعات میدانی موقعیت اجتماع یا موسسه‌ای را در نظر می‌گیرد و سپس روابط بین نگرشها، ارزشها، ادراکات و رفتارهای افراد و گروه های موجود در موقعیت را مطالعه می‌کند. وی به طور معمول هیچ موقعیت مستقلی را دستکاری نمی‌کند (خاکی ۱۳۷۸).
در این فصل، روش انجام تحقیق به تفصیل توضیح داده می‌شود و مطالبی همچون جامعه و نمونه آماری، روش نمونه‌گیری، روش های گردآوری اطلاعات، روایی و پایایی پرسشنامه و روش های تحلیل آماری و رتبه‌بندی مورد استفاده شرح داده خواهد شد.
۱-۳: روش تحقیق
روش های پژوهش در علوم رفتاری را معمولا با توجه به دو ملاک هدف و ماهیت تقسیم بندی می کنند. براساس هدف پژوهش‌ها به دو دسته پژوهش‌های بنیادی و کاربردی تقسیم می‌شوند.
تحقیق بنیادی پژوهشی است که به کشف ماهیت اشیاء پدیده‌ها و روابط بین متغیرها، اصول، قوانین و ساخت یا آزمایش تئوری‌ها و نظریه‌ها می‌پردازد و به توسعه مرزهای دانش رشته علمی کمک می کند. هدف اساسی این نوع پژوهش تبیین روابط بین پدیده‌ها، آزمون نظریه‌ها و افزودن به دانش موجود در یک زمینه خاص است. برای مثال “بررسی رابطه اعتماد و تعهد در روابط صنعتی” یک نمونه تحقیق بنیادی است. سطح گفتمان کلی و انتزاعی در حوزه یک علم است. تحقیق بنیادی می تواند نظری یا تجربی باشد. تحقیق بنیادی نظری از روش‌های استدلال عقلانی و قیاسی استفاده می‌کند و بر پایه مطالعات کتابخانه‌ای انجام می‌شود. تحقیق بنیادی تجربی از روش‌های استدلال استقرائی استفاده می‌کند و بر پایه روش های میدانی انجام می‌شود.
تحقیق کاربردی پژوهشی است که با بهره گرفتن از نتایج تحقیقات بنیادی به منظور بهبود و به کمال رساندن رفتارها، روش‌ها، ابزارها، وسایل، تولیدات، ساختارها و الگوهای مورد استفاده جوامع انسانی انجام می‌شود. هدف تحقیق کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. در اینجا نیز سطح گفتمان انتزاعی و کلی اما در یک زمینه خاص است. برای مثال “بررسی میزان اعتماد مشتریان به سازمان فرضی” یک نوع تحقیق کاربردی است.
پژوهش‌ها براساس نحوه گردآوری داده ها به دو دسته تقسیم می‌شوند: تحقیق توصیفی و تحقیق آزمایشی. تحقیق توصیفی یا غیر آزمایشی شامل ۵ دسته: پیمایشی، همبستگی، پس رویدادی، اقدام پژوهی، بررسی موردی می‌باشد. تحقیق آزمایشی به دو دسته: تحقیق تمام آزمایشی و تحقیق نیمه آزمایشی تقسیم می‌شود.
در تحقیق توصیفی پیمایشی هدف بررسی توزیع ویژگیهای یک جامعه است و بیشتر تحقیق‌های مدیریت از این نوع می‌باشد. در پژوهش پیمایشی پارامترهای جامعه بررسی می‌شوند. در اینجا پژوهشگر با انتخاب نمونه‌ای که معرف جامعه است به بررسی متغیرهای پژوهش می‌پردازد.
در تحقیق توصیفی همبستگی رابطه میان متغیرها براساس هدف پژوهش تحلیل می‌گردد. در تحقیقات همبستگی اگر هدف پیش بینی متغیرهای وابسته براساس متغیرهای مستقل باشد به متغیر وابسته متغیر ملاک و به متغیر مستقل متغیر پیش بین گویند. همچنین وجه تمایز تحقیق همبستگی با تحقیق آزمایشی در این است که در اینجا متغیرهای مستقل دستکاری نمی شوند.
این تحقیق از باب نتایج ، تحقیقی کاربردی بوده و از منظر متغیر ، شامل متغیر های کیفی است و در دسته تحقیقات توصیفی قرار گرفته و به صورت پیمایشی انجام شده است. جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و همچنین بررسی و توصیف وضعیت اقتصادی صنعت سنگ های ساختمانی در جهان و ایران و نیز شرایط تجارت جهانی این محصولات و آمار و ارقام مربوط به آن ،از روش کتابخانه ای (مطالعه کتب ، مقالات ، پایان نامه ها ، بررسی سایت های اینترنتی و همچنین سالنامه ها و گزارش های آماری ) استفاده شده است ، بعلاوه جهت جمع آوری اطلاعات برای پاسخ گویی به سوالات تحقیق ، روش میدانی و ابزاری مانند پرسشنامه و مصاحبه ، به کار گرفته شده است . ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه‌هایی براساس طیف پنج تایی لیکرت است.
جامعه آماری این پژوهش را ، کلیه مدیران تولیدکننده (سنگبری ها ) سنگهای ساختمانی در شهرستان های محلات و نیمور را تشکیل می دهند . بر طبق آمار ارائه شده از طرف مرکز توسعه خوشه سنگ محلات و اتحادیه سنگ محلات ، تعداد کل تولیدکنندگان سنگ (سنگبری ها) در محلات و نیمور ۲۰۰ واحد می باشد . که بین تمامی آنها پرسشنامه توزیع گردید.
برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعاتی که جمع آوری شده بود ، هم از آمار توصیفی و هم از آمار استنباطی استفاده شد. از روش های آمار توصیفی (فراوانی ، درصد،میانگین،میانه و انحراف استاندارد ) جهت تشریح و تلخیص داده های جمع آوری شده و همچنین تعیین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی موثر بر کاهش صادرات سنگ های ساختمانی در شهرستان های نیمور و محلات از آزمون روش تحلیل عاملی و تاپسیس استفاده شده است. همچنین در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss (نسخه ۲۱) استفاده گردید.
۲-۳: قلمرو مکانی : قلمرو مکانی تحقیق شامل مجموعه شرکت‌های تولید و صادر کننده سنگ های ساختمانی در منطقه محلات و نیم ور بوده است.
۳-۳ : قلمرو زمانی این تحقیق از بهمن ماه سال ۱۳۹۱شروع شدو در شهریور ماه سال ۱۳۹۲ خاتمه یافته است.
۴-۳: قلمروموضوعی: این تحقیق به شناسایی عوامل درون سازمانی و برون سازمانی موثر بر صادرات می پردازد.
در این تحقیق، از مطالعات کتابخانه‌ای و روش تحلیل محتوی استخراج، جرح و تعدیل شاخص‌ها، تصدیق و تایید چارچوب پیشنهادی استفاده شده است. جهت طراحی چارچوب معرفی شده و جرح و تعدیلات لازم برای شناسایی متغیرهای نهایی تحقیق، از روش‌های زیر استفاده شده است.
۱) ادبیات تحقیق و میزان فراوانی معرفی شاخص
۲) نظرات ۴ نفر از اساتید دانشگاهی که زمینه تحقیقاتی آنها مدیریت صادرات و بازاریابی بوده است.
۳) نظرات سه نفر از خبرگان صنعت که دارای سابقه کاری بالای ۵ سال در صنعت سنگ‌های ساختمانی دارند.
۴) نظرات سه نفر از دانشجویان دکتری در رشته مدیریت بازاریابی که زمینه تحقیقاتی و یا اجرایی آنها مرتبط با مدیریت و مدیریت بازاریابی می‌باشد.
۵-۳: سوالات تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:14:00 ب.ظ ]




 

پرسشنامه اول

 

۰.۸۴

 

 

 

پرسشنامه دوم

 

۰.۸۶

 

 

 

حال در ذیل نحوه محاسبه و تجزیه و تحلیل داده ها حاصل از پرسشنامه تشریح می‌گردد.
۳-۶ معرفی ساختار و روش تجزیه تحلیل داده ها
برای تجزیه تحلیل داده ها با توجه به ماهیت آنها روش های مختلفی وجود دارد که پژوهشگر باید به کاربرد و سنخیت این روش ها توجه کند تا در نهایت بتواند استنتاج ها و نتیجه گیری های معتبر و دقیقی به عمل آورد. پس به طور کلی می‌توان گفت در تجزیه تحلیل داده ها یک بعد کمی‌وجود دارد که آن محاسبات آماری خاص است و یک بعد کیفی، که آن تحلیل ها و استنتاجهایی است که بر نتایج محاسبات آماری صورت می‌پذیرد تا بتوان در نهایت به آن جامعه آماری تعمیم داد. ( خاکی، ۱۳۸۷، ص۱۶۰)
پایان نامه - مقاله - پروژه
در این تحقیق همانطور که در فصل دوم بیان شد، برای تعیین و تشخیص عوامل قوت، ضعف، فرصت و تهدید شرکت ریسندگی خاور از مدل (SWOT) استفاده می‌شود. بدین منظور از دو پرسشنامه مجزای محقق ساخته استفاده خواهد شد، که در پرسشنامه اول میزان اهمیت فاکتور ها ی درونی ( قوت و ضعف) مورد بررسی قرار می‌گیرد، و در پرسشنامه دوم، میزان اهمیت فاکتور های بیرونی ( فرصت ها و تهدیدات) با روش (FMEA) تجزیه و تحلیل اثرات و حالات خطا و (SMEA) تجزیه و تحلیل اثرات و حالات موفقیت) تعیین خواهد شد. پس از انجام تدوین مدل (SWOT) برای شرکت ریسندگی خاور، با بهره گرفتن از رگرسیون گام به گام تحلیل داده ها پرداخته می‌شود. به همین منظور در ذیل به تفکیک، هریک از روش های بکار گرفته شده در این تحقیق را مورد بررسی قرار داده که در ابتدا مدل (SWOT)، سپس روش FMEA و SMEA و رگرسیون چند گانه و QFD را تشریح می‌نماییم.
۳-۶-۱ تجزیه تحلیل SWOT
SWOT یکی از ابزار های برنامه ریزی استراتژیک محسوب می‌شود، که برای ارزیابی قوت و ضعف درونی یک سازمان و فرصت و تهدید های محیطی که یک سازمان با آن مواجه است به کار برده می‌شود (Humphrey,2005) این ماتریس یکی از ابزار های مهمی‌است که مدیران بدان وسیله اطلاعات را مقایسه می‌کنند و می‌توانند با بهره گرفتن از آن چهار نوع استراتژی را ارائه نمایند که عبارتند از :
استراتژی های SO، استراتژی WO، استراتژی های ST، استراتژی های WT.
مقایسه کردن عوامل اصلی داخلی و خارجی از مشکل ترین بخش های تهیه ماتریس SWOT است. در اجرای استراتژی های SO، سازمان با بهره گرفتن از نقاط قوت داخلی می‌کوشد از فرصت های خارجی بهره برداری نماید. همه مدیران ترجیح می‌دهند سازمانشان در موقعیتی قرار گیرد که بتوانند با بهره گرفتن از نقاط قوت داخلی رویدادها و روند های خارجی بهره برداری نمایند. معمولا سازمان ها برای رسیدن به چنین موقعیتی از استراتژی های WO، ST یا WT استفاده می‌کنند تا به آن نقطه برسند که بتوانند از استراتژی های SO استفاده نمایند. (Gorner,2012)
۳-۶-۲ حالات شکست و تجزیه تحلیل اثرات آن (FMEA)
این رویکرد یک ابزار مدیریتی در بخش تولید برای پیش بینی و مدیریت ریسک ها است که به منظور تخمین اندازه تهدید ها استفاده شده است در واقع این تکنیک تهدید های خارجی را به صورت سیستماتیکی کمی‌می‌کند. (Koo et al,2011) گام های این روش در جدول ذیل آمده است:
جدول ۳-۲ گام های روش FMEA

 

 

۱

 

طرح ریزی FMEA

 

 

 

۲

 

خطاها – علل بروز خطا- آثار ناشی از خطا

 

 

 

۳

 

شدت- وقوع- احتمال کشف

 

 

 

۴

 

تعبیر و تفسیر

 

 

 

۵

 

پیگیری

 

 

 

منبع: Jang,2012
و مراحل کار در این تکنیک بدین شرح است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:13:00 ب.ظ ]




پرهیز یا تقویت منفی
تلاش فرد برای کسب نتایج مطلوب یا حذف رفتارهای نامطلوب از نظر دیگران است. یعنی برای این که فرد از ابتلاء به نتیجه نامطلوب دوری کند، رفتار موردنظر دیگران را انجام می دهد، مثل فردی که برای جلوگیری از انتقاد مافوق رفتار مطلوب نظر وی را انجام می دهد تا از انتقاد او در امان باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تنبیه
نتایج ناخوشایند برای رفتارهای نامطلوب و غیردلخواه است، مانند تاخیر، کم کاری، توبیخ، تعلیق و غیره است. در این روش متاسفانه رفتار صحیح به فرد آموزش داده نمی شود.
خاموش سازی یا چشم پوشی
خاموش سازی و چشم پوشی به منظور از بین بردن تمامی تقویت ها ، متعاقب یک رفتار غیر مطلوب و نامناسب می باشد . همانند روش تنبیه، از این روش جلوگیری از تکرار و تقلیل رفتار نامطلوب می‌باشد. عدم توجه به فرد ضعیف، این مفهوم را به وی منتقل می کند که باید در اصلاح و تقویت رفتار تلاش نماید.
کاربرد تئوری ویژگی های شغلی در سازمان ها
بعد از بررسی تئوریهایی که در صفحات قبل توضیح داده شد، ممکن است این سوال مطرح شود که تئوری های مزبور چه فایده ای دارند و مدیران از کدام فنون می توانند استفاده کنند؟ اگرچه موضوع ویژگیهای شغلی بسیار پیچیده و در واقع فردی است و پاسخ قطعی برای سوال مزبور وجود ندارد، در مبحث ذیل به ذکر پاره ای از فنون می پردازیم : (ایران نژاد و گهر، ۱۳۸۶: ۴۱۱).
پاداش مالی و پول
پول انگیزه ای است (بسیار) پیچیده ، زیرا آن چنان با دیگر نیازها از جمله نیازهای مربوط به فیزیولوژی درهم شده است که به اشکال مختلف می توان بر اهمیت آن تایید گذاشت.
ویلیام اف. وایت از تحقیقات جامعی که بر روی جدول ها انگیزه پول انجام داده به این نتیجه رسیده است که پول، این ابزار قدیمی و مورد اعتماد و انگیزاننده، آنچنان هم که تصور میرفته است قادر توانا نیست ، بویژه برای کارگران مولد.
بر اساس کشف میو برای هر کارگر، عامل کلیدی دیگری وجود دارد که نامش گروهی است که در آن کار می کند. وایت با بهره گرفتن از شاخص نسبت سطح بالای تولید بالا برندگان میزان کار در مقایسه با سطح پایین تولید مانع کنندگان تخمین می زند که فقط ده درصد از کارگران خط تولید فشار گروه را نادیده می گیرند و در مقابل انگیزه پولی، خود را به آب و آتش می زنند.
طبق نظریه گلرمن مهمترین وجه مشخص پول، قدرت آن است. بعنوان یک سمبل، مشهورترین قدرت سمبلیک آن در بازار است. از آنجا که پول معنی حقیقی و ذاتی خود را ندارد می تواند سمبل همه نیازهایی باشد که انسان از آن در ذهن خود مجسم می کند، به عبارت دیگر پول می تواند همان معنایی را داشته باشد که مردم می خواهند.(هرسی و بلانچارد[۱۰۱]، ۱۳۸۶ : ۸۵-۸۴).
انگیزش از طریق طراحی شغل
روش های مختلفی جهت ایجاد انگیزش از طریق طراحی شغل وجود دارد که عبارتند از :
اغنای شغلی
به این معنی است که محتوای شغل به نحوی غنی شود که کارمند آن را معاوضه جویانه (و نه ساده و تکراری) تلقی کند و امکان ابداع و ابتکار و خلاقیت در آن موجود باشد. اغتنای شغلی فواید چندی در بردارد که نتیجه کلی آنها این است که کارمند یک نقش پربار ایفا می کند و رشد و نیاز به خودیابی وی ارضاء می شود. شغل به طریقی طراحی می شود که انگیزش درونی برای فرد بوجود می آورد و به سبب افزایش انگیزش، عملکرد بهبود می یابد. به طور ساده می توان گفت اغتنای شغلی یعنی اینکه از اول تا آخر کار بعهده کارکنان گذاشته شود بطوریکه کارکنان نتیجه کار خود را مشاهده نمایند. مونتاژ کردن یک دستگاه تلفن بطور کامل، بوسیله کارکنان مثال خوبی از اغتنای شغلی است.
گسترش شغلی
روش دیگری نیز به نام گسترش شغلی به منظور غلبه بر آثار روانی ناشی از کارهای ساده و تکراری وجود دارد که در واقع، عبارت است از افزودن فعالیت های هم سطح (افقی) به شغل فعلی کارمند به گونه ای که کار وی از حالت یکنواخت خارج شود. اغتنای شغلی در جهت توسعه و بهبود مفهوم مزبور است، لیکن فعالیت هایی در سطوح متفاوت (عمودی) به شغل اضافه می شود (ایران نژاد و گهر، ۱۳۸۶: ۳۹۷-۳۹۵).
اغتنای شغلی
(۳)
اغتنای شغلی و گسترش شغلی (۴)
گسترش شغلی
(۲)
شغل ساده و تکراری
(۱)
نیازهای مراتب بالا
نیازهای مراتب پایین
تأکید بر نیازها
چند فعالیت
یک فعالیت
تنوع فعالیت
شکل ۲-۳): انگیزش از طریق طراحی شغل
(ایران نژاد و گهر، ۱۳۸۶: ۳۹۷-۳۹۵)
گردش شغلی
اگر بتوان افراد را در مشاغل هم خانواده و همگون که با آنها آشنایی دارند، جابجا نمود، گردش شغلی ایجاد می شود. بواسطه این کار افراد با مشاغل بیشتری آشنا شده و در کار خود از تنوع و گوناگونی بالاتری برخوردار می گردند و انگیزه کار در آنان تقویت می شود.
مزایای گردش شغلی بر کسی پوشیده نیست، این کار افق دید کارکنان را وسیع می کند و آنها را در مسیر یک سلسله از تجارب می گذارد. یکنواختی که پس از حصول مهارت های لازم برای ادای تکلیف عارض می شود، با انتقال ها کاهش پیدا می کند و از آنجا که تجارب گسترده نیست، درک فعالیت های دیگران در درون سازمان بیشتر می شود.
البته لازم است یادآوری کنیم اگرچه گردش شغلی دارای مزایای زیاد است ولی یکی از اشکالات عمده آن این است که سازمان باید خود را برای مقابله با مسائل روز به روز که از انجام دادن تکالیف تازه بدست کارکنان بی تجربه و از تصمیم گیری مدیران منتقل شده ای که بر اساس تجربه اندک در کار فعلی عمل می کنند، ناشی می شود، مجهز کند. (مشبکی، ۱۳۸۶: ۱۵۱).
مدل خصوصیات ویژه شغل
این مدل روش دیگر افزایش انگیزه می باشد که مشخص می کند چگونه می توان شغل ها را طراحی مجدد کرد که کارکنان خود و شغل خود را مهم بدانند و به عبارتی احساس اهمیت کنند.
بر اساس این مدل هر شغل را می توان بر حسب پنج بعد اساسی تشریح کرد. این پنج بعد عبارتند از:
گوناگونی مهارت : میزان نیاز شغل به فعالیت های گوناگون و مختلف تا کارگر بتواند از مهارت ها و استعدادهای گوناگون بهره گیرد.

 

    1. هویت وظیفه : میزان نیاز شغل است به اتمام قطعه کاری کامل و دارای هویت.

 

    1. استقلال (و آزادی عمل) در کار ۶۲: میزان آزادی اساسی استقلال و اختیار فراهم آمده برای فرد است، برای برنامه ریزی کار و تعیین روندهای مورد استفاده برای اجرای آن.

 

  1. اهمیت (وظیفه) ۶۳: میزان تاثیر اساسی شغل است بر زندگی و یا کار افراد دیگر.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:13:00 ب.ظ ]