کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



در تسبیب برخلاف مباشر، عامل زیان یعنی تولید کننده و فروشنده مستقیماً مرتکب فعل زیانبار نمی شوند ، بلکه در چنین مواردی عامل مستقیم ورود ضرر یا خود مصرف کننده است و یا کالای معیوب . با وجود این ، وجه اشتراک مباشر و مسبب در این است که، نتیجه هردوی آن ها ورود خسارت می‌باشد و به همین خاطر است که ملزم به جبران خسارت می‌گردند.

برای مسئول شناختن تولید کننده و فروشنده ‌بر مبنای‌ این تئوری ، باید خواهان اثبات نماید که اولاً : خسارتی به وی وارد شده است ، ثانیاًً بین ورود خسارت و عامل ورود آن رابطه سببیت وجود دارد ، ثالثاً : درورود خسارت مسبب اقوی از مباشر بوده است، رابعاً : مسبب در ایجاد ضرر مقصربوده است [۳۳]. درصورتیکه ، خواهان نتواند یکی از موارد مذکور را اثبات نماید ، محکوم به بی حقی خواهد شد.

مبحث چهارم : انواع رابطه قراردادی و غیر قراردادی

گفتار اول : واحد بودن تولید کننده و فروشنده :

چنانچه تولید کننده پوشاک ، لباسی را تولید کرده وبه آخرین مصرف کننده فروخته باشد ووجود مواد شیمیائی قوی درآن ، بیماری شدید پوستی را سبب شده باشد. دراینجا نسبت متضرر با مسئول حادثه ، نسبتی قراردادی است و کافی است مشتری متضرر ثابت کند که ضرر به سبب عیبی در لباس که منتسب به تولید کننده آن است به وجود آمده. فروشنده ای که خود سازنده کالا نیز هست بهترین شخص برای برعهده گرفتن تعهد ضمنی برایمنی مبیع است.[۳۴]

واما در تعریف« تولید کننده» می توان گفت شخصی است که کالائی را ازمواد اولیه خام و یا از ترکیب چند کالای ساخته شده دیگر می‌سازد و بدین سان نیز تولید کننده است؛ کسی که قطعات را باید از منبعی اعتماد کردنی به دست آورد هرچند وظیفه بازرسی کالا را ندارد. می توان با تعریفی دیگر از تولید کننده ، وی را شخصی دانست که بالفعل کالائی را ساخته وبه بازار عرضه ‌کرده‌است . این تعریف ، سازنده ای را نیز دربر می‌گیرد که فقط بخشی از کالا را تولید کرده . عرف ، کشاورزان و تهیه کنندگان محصولات کشاورزی را تولید کننده نمی نامد مگرآنکه کاری بر روی محصولات کشاورزی انجام داده باشند وآنها را به شکل فراورده هائی معین به بازار مصرف عرضه کرده باشند .تولید کننده باید کالای تولید شده خودرا بازرسی کند و این وظیفه درباره اجزا و قطعاتی نیز هست که دیگری ساخته اما وی درتکمیل کالایش از آن بهره برده . تولید کننده نمی تواند مدعی گردد که از عیب فراورده اش آگاه نبوده است . چه این جهل ، تقصیری است از او مگر آن که عیب و ضرر پیش‌بینی پذیر نباشد.

گفتاردوم : آخرین مصرف کننده کالا را از جزئی فروش خریده است

خرده فروش یا کاسب جزء یا – با کمی مسامحه – بنکدارکسی است که مصرف کننده نهائی[۳۵] ، کالائی را که نیازمند است از طریق وی به دست می آورد . مصرف کننده نهائی[۳۶] یا استفاده کننده نهائی کسی است که ‌کالا را خود مصرف یا استفاده می‌کند و نمی خواهد کالای خریداری شده رادر تجارتی دیگر انتقال دهد . جزئی فروش که کالا را در مقیاس های کوچک می فروشد . گاه بی گناه ترین شخص در زنجیره دادو ستد است وبه همین دلیل اورا از جهت تقصیر نمی توان مسئول دانست هرچند از جهت تضمین یا مسئولیت محض وی نیز مسئول است. درنظر عرف ، درکالاهای بسته بندی شده نمی توان جزئی فروش را ضامن ایمنی کالا دانست ؛ چه او کالا را به همان صورت که از عمده فروش یا تولید کننده دریافت کرده به مصرف کننده واگذاشته . بدین‌سان او رابطی منفعل میان تولید کننده و عمده فروش و مصرف کننده است وحتی به بازرسی کالای بسته بندی شده نیز قادر نیست. درجائی هم که عیب کالا مخفی است و کالا از راه متعارف تجارت، از تولید کننده ای مشهور و معتبر به دست جزئی فروش رسیده نمی توان مسئولیتی را بردوش خرده فروش گذاشت. اما البته همواره چنین نیست ودرجائی که به سببیت فعالانه کاسب جزدر تغییر و تبدیل کالا می توان ظنین شد . باید وی را دربرابر مصرف کننده مسئول دانست. همچنین است در جائی که کاسب جزء نام و نشان تجارتی خودرا بر روی کالای تولید شده به دست دیگری ، علی الخصوص کالای تولید کنندگان خارجی ، زده باشد . چنانچه در برخی سوپر مارکت ها و فروشگاه های زنجیره ای معمول است ؛ تفاوت نمی کند که کالا سربسته باشد یا نباشد و فرقی نیست که تولید کننده اصلی ، کالا را ویژه جزئی فروش ساخته باشد یا جزئی فروش به رأی خود چنین کرده باشد . این جزئی فروش با نقش کردن نام خود بر روی کالا ، به ایمنی کالا در برابر مصرف کننده متعهد شده است؛ زیرا خریدار نیز با اعتماد به نام فروشنده وارد معامله شده .

‌در ایالت متحده گاه دعوا بر جزئی فروش را دعوائی کارا دانسته اند ؛ زیرا اونیز می‌تواند به کسی که کالا را از وی تحصیل کرده ، رجوع کند تا سرانجام به تولید کننده برسد .. مسئولیت نهائی در بیشتر مواقع با تولید کننده است مگرآنکه عیب را نتوان تا تولید کننده ردیابی کرد یا تولید کننده ورشکست شده باشدیا رسیدگی به دعوائی براو از منظر تعارض قوانین ، در صلاحیت دادگاهی نباشد که دعوی بر فروشنده جزء را استماع می‌کند . گاه نیز ترتیب طرح دعوا از جزئی فروش تا تولید کننده ، خواهان را با تهدید ایراد مرور زمان مواجه می‌کند .

گفتارسوم : فروشنده حرفه ای

شخصی است که شغل او خرید و فروش کالاهایی از همان نوع کالائی است که موجب خسارت شده و فرقی نمی کند که سازنده آن نیز باشد یا فقط فروشنده باشد. فروشنده غیر حرفه ای شخصی است که فروش چیزی را حرفه خود قرار نداده یا ‌به این دلیل که سازنده کالا نیست و یا ‌به این دلیل که تاجر نیست و یا آن که سازنده و تاجر هست اما کالاهائی دیگر را می‌سازد و می فروشد واما پیشه ور اگر آنچه را که می‌سازد بفروشد ، فروشنده حرفه ای است.

باید فرق گذاشت میان جائی که شخصی نان سمی را از نانوا می خرد و بیمار می شود با جائی که آن را از همسایه خود می خرد و مصرف می‌کند . در حقوق فرانسه فروشنده حرفه ای به ضرورت شغل خود ، باید ‌از تمام عیوب کالایش آگاه باشد و نمی تواند مدعی جهل به عیب شود به دیگر سخن ، فروشنده حرفه ای همواره متعهد است که ایمنی کالا را تضمین کند و هنگام متضرر شدن مشتری از عیب کالا ، وی هم مکلف به رد ثمن است و هم مکلف به جبران خسارت. اما فرض بر آن است که فروشنده غیر حرفه ای از عیب کالایش آگاه نیست ، زیرا وسایل فنی و امکان علم یافتن و کشف عیب را ندارد . فروشنده غیر حرفه ای با حسن نیت فقط ملزم به بازگرداندن ثمن است نه به جبران خسارت مگر آنکه متضرر ، علم وی را به عیب ثابت کند .

درحقوق ایالت متحده و انگلیس نیز فروشندگان و تولید کنندگان هنگامی مسئولیت محض دارند که خرید و فروش از راه های متعارف تجارتی صورت گرفته باشد . لیکن در بیع های خصوصی ، مسئولیت محض را جاری نمی کنند . بدین‌سان زنی خانه دار که مربائی را فاسد را به طور اتفاقی به همسایه اش می فروشد مسئولیت محض ندارد.و اثبات تقصیر او ضروری است.

گفتار چهارم : رابطه ناظران و سازندگان

سه گروه از اشخاص ممکن است در معرض آسیب کالا باشند:

۱- خریداران .

۲- استفاده کنندگانی که خریدار نیستند .همچون میهمانی که از غذائی تغذیه می‌کند که میزبانش خریده.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 11:15:00 ق.ظ ]




شکل ۲-۱٫ اجزای درگیر در حاکمیت شرکتی ۱۶

شکل ۲-۲٫ الگوی آنگلوساکسون حاکمیت شرکتی ۱۹

شکل ۲-۳٫ الگوی اروپایی حاکمیت شرکتی ۲۰

شکل ۲-۴٫ رویکرد حاکمیت شرکتی مبتنی بر توحید و مشورت ۲۳

فهرست نمودارها

عنوان صفحه

نمودار ۲-۱٫ ویژگی‌های ریسک و بازده با توجه به سیاست‌های سرمایه در گردش ۳۲

نمودار ۲-۲٫ سیستم تولید به هنگام و نتایج آن ۴۱

نمودار ۲-۳٫ چرخه تبدیل وجه نقد و چرخه فرایند عملیات شرکت ۵۳

فصل اول؛

کلیات پژوهش‌

۱-۱- مقدمه

نویسندگان نخستین نظریه نمایندگی (اسپنس و زکائوسر[۱]، ۱۹۷۱) تلاش زیادی برای معرفی الگوی اساسی نظریه نمایندگی کرده‌اند. نظریه نمایندگی با این فرض آغاز می شود که مردم در راستای منافع شخصی خود فعالیت می‌کنند و دربرگیرنده این موضوع است که تحت شرایط عادی، اهداف، منافع و خطرات دو طرف (مالک و نماینده) یکسان نیست. این نظریه بیان می‌کند وقتی که مدیر، صد در صد سهام شرکت را در تملک ندارد، وجود تضادی پنهان بین سهام‌داران و مدیر، اجتناب ناپذیر است.

این امر موجب مشکلات نمایندگی متعددی می­گردد مانند: تضاد منافع بین مدیر و سهامدار، خطرات اخلاقی، عدم اطمینان و شراکت ریسک (نمازی، ۱۳۸۴)، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیر و سهامدار، و اتخاذ تصمیمات نامطلوب (جنسن و مکلینگ[۲]، ۱۹۷۶). یکی از راه حل های مشکل نمایندگی، استقرار شیوه های مناسب حاکمیت شرکتی است. شلیفر و ویشنی[۳] (۱۹۹۷) حاکمیت شرکتی را به عنوان راهی تعریف نمودند که به وسیله آن، تأمین کنندگان مالی شرکت از دریافت بازده در قبال سرمایه گذاری خود، اطمینان می­یابند. گیلان و استارکس[۴] (۱۹۹۸) حاکمیت شرکتی را به عنوان سیستمی از قوانین، قواعد و عوامل تعریف نمودند که عملیات شرکت را کنترل می­ کند. این در حالی است که ساختار مالکیت شرکت­ها می ­تواند ایجاد و توسعه مدل حاکمیت شرکتی را تحت تأثیر قرار دهد.

موضوع مورد مطالعه در این پژوهش، بررسی ارتباط بین مالکیت نهادی و مدیریت موجودی کالا، با توجه ویژه به نقش برخی از سایر سازوکارهای حاکمیت شرکتی (اندازه و استقلال هیئت مدیره)، در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.

۱-۲- بیان مسأله

موجودی کالا یکی از مهم ترین و پیچیده ترین دارایی ها برای مدیریت در سطح شرکت و در سطح اقتصاد کلان است. بسیاری بر این باورند که موجودی کالا نقشی سه گانه در سازمان های جدید دارد: (۱) به خلق ارزش کمک می‌کند؛ (۲) ابزاری برای انعطاف پذیری و (۳) کنترل است (چیکان

[۵]، ۲۰۰۹). ارتباط اساسی مابین استراتژی شرکت و موجودی کالا (هیت و ایرلند[۶]، ۱۹۸۵؛ لی[۷]، ۱۹۹۲؛ تاماس[۸]، ۲۰۰۰)، موجب انجام پژوهش های متعددی به منظور برطرف سازی تردیدها در قبال آن، شده است. نمونه هایی از تردیدها عبارتند از: حجم و ساختار موجودی ها (چیکان، ۱۹۹۶)، محرک های مدیریت موجودی کالای اثربخش (بالدنیوس و ریچلستین[۹]، ۲۰۰۵)، معیارهایی که بر خط مشی موجودی کالا اثر می‌گذارند (بورگنوف[۱۰]، ۲۰۰۸)، خاصیت موجودی کالا (بارکر و سانتوس[۱۱]، ۲۰۱۰) و عوامل تعیین کننده گردش موجودی کالا (گائور[۱۲] و همکاران، ۲۰۰۵؛ کولیاس[۱۳] و همکاران، ۲۰۱۱).

در این رابطه، مطالعات نظری و تجربی به بررسی ارتباط بین موجودی کالا و موضوعات مالی و مدیریتی متفاوتی پرداخته‌اند. نمونه هایی از این موضوعات عبارتند از: ساختار سرمایه (لوسیانو و پکاتی[۱۴]، ۱۹۹۹)، ریسک گریزی (چن[۱۵] و همکاران، ۲۰۰۷)، نقدشوندگی و محدودیت های مالی (کارپنتر[۱۶] و همکاران، ۱۹۹۸؛ کاربت[۱۷] و همکاران، ۱۹۹۹؛ بوزاکات و ژانگ[۱۸]، ۲۰۰۴)، درک مدیریت (چیکان، ۲۰۰۹)، عملکرد مالی (کانن[۱۹]، ۲۰۰۳)، هزینه های معاملات (گیرلیچ[۲۰]، ۲۰۰۳)، طراحی سازمانی (وریس[۲۱]، ۲۰۰۵)، بازار سهام (لای[۲۲]، ۲۰۰۶؛ تیربو[۲۳]، ۲۰۰۹)، ساختار مالکیت (نیهاس[۲۴]، ۱۹۸۹؛ دیملیس و لیریوتاکی[۲۵]، ۲۰۰۷؛ تریبو، ۲۰۰۷؛ آمیر[۲۶]، ۲۰۱۰) و مسئولیت اجتماعی شرکت (بارکس[۲۷] و همکاران، ۲۰۱۲).

مطالعات پیشین که ارتباط بین مالکیت نهادی و مدیریت و خط مشی موجودی کالا را آزموده اند، می توان محدود به مطالعات تریبو (۲۰۰۷) و آمیر (۲۰۱۰) دانست. هر دوی این مطالعات ارتباطی مثبت بین مالکیت نهادی و مدیریت موجودی کالا یافتند. همبستگی مثبت از دو راه متفاوت استنباط شد: از مجرای نقدشوندگی و مجرای کنترل. از مجرای نقدشوندگی، وجود مالکیت نهادی، توانایی شرکت برای دستیابی به وجه نقد بیشتر از اعتباردهندگان را افزایش می‌دهد. ‌بنابرین‏ مالکیت نهادی منجر به کاهش سطح موجودی کالا می‌گردد زیرا نیاز شرکت به جمع‌ آوری دارایی های نقدشونده همچون موجودی کالا برای محافظت در برابر شوک های نقدینگی، کاهش می‌یابد (تریبو، ۲۰۰۷). از سویی دیگر، طبق مجرای کنترل، قدرت رأی دهندگی بالا و اطلاعات و شناخت افضل سهام‌داران نهادی، آنان را قادر می‌سازد تا تصمیمات مدیریت را به صورتی اثربخش دستکاری نمایند. ‌بنابرین‏، بعید است که موجودی اضافی به عنوان نشانی از سوء مدیریت، در این شرایط ارائه گردد (تریبو، ۲۰۰۷؛ آمیر، ۲۰۱۰).

در حقیقت، این نتایج، این موضوع را نادیده گرفته اند که اثربخشی سازوکارهای حاکمیت شرکتی (مانند مالکیت نهادی)، به احتمال فراوان به برخی متغیرهای مؤثر دیگر وابسته اند و همچنین اینکه تأثیر یک سازوکار می ­تواند به باقی سازوکارها وابسته باشد. این نتایج نه تنها با ارتباط استنتاج شده بین مالکیت نهادی و سهامداری مدیران (بادالا[۲۸] و همکاران، ۱۹۹۴؛ چن و استینر[۲۹]، ۱۹۹۹؛ کراتچلی[۳۰] و همکاران، ۱۹۹۹؛ جوئر[۳۱] و همکاران، ۲۰۰۶؛ خورشد[۳۲] و همکاران، ۲۰۱۱)، منطبق نیست بلکه ارتباط بین مالکیت نهادی و شاخص های هیئت مدیره (مانند اندازه و ساختار رهبری) (هاس[۳۳]، ۲۰۰۵؛ لی[۳۴] و همکاران، ۲۰۰۶؛ الساید[۳۵]، ۲۰۰۷ و ۲۰۱۰؛ خورشد و همکاران، ۲۰۱۱) را نادیده گرفته است. علاوه بر این، این نتایج این موضوع را نیز نادیده گرفته اند که اثربخشی مالکان نهادی در کشورهای مختلف، متفاوت خواهد بود. این امر ‌به این خاطر است که امکان دارد مالکیت ملی به طرق گوناگونی قدرت را بر شرکت ها اعمال نماید (آگوئلرا[۳۶]، ۲۰۰۵). برای نمونه، ایالات متحده و بریتانیا سیستم قانونی مرسوم خود را دارند و هرکدام به روشی اولویت های حاکمیت شرکتی را مشخص نموده ­اند (آگوئلرا، ۲۰۰۵؛ هاس، ۲۰۰۵).

در واقع، فرض اینکه سرمایه ­گذاران نهادی در فعالیت های نظارتی و کنترلی خود و متعاقباً مدیریت موجودی کالا، همیشه فعال یا منفعل هستند و ‌به این ترتیب، مدلی خطی منظور نماییم، بسیار آرمان­گرایانه خواهد بود. ‌بنابرین‏، بسیار معقولانه به نظر می­رسد که ارتباط بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت موجودی کالا، ارتباطی غیرخطی باشد که ممکن است توسط محرک­های گوناگونی، تعدیل گردد.

‌بنابرین‏، هدف اصلی پژوهش حاضر ضمن بررسی اثر مالکیت نهادی بر مدیریت موجودی کالا، بررسی ارتباط غیرخطی آن­ها و در واقع شناسایی اثر تعدیلی اندازه و استقلال هیئت مدیره به عنوان دو سازوکار حاکمیت شرکتی بر این ارتباط است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ق.ظ ]




– ۲-به صورت تقدیم گواهی نامه جریان دعوی: برابر ماده ۱۷قانون ثبت و همچنین مواد ۸۹و۹۰ آئین نامه اجرایی قانون ثبت اگر بین متقاضی ثبت و معترض قبل از انتشار آگهی نوبتی دعوایی در خصوص همان ملک در دادگاه اقامه شده باشد دیگر نیازی به تقدیم دادخواست نیست و در این مورد معترض باید ظرف مدت قانونی (۹۰ روز) گواهی دادگاه مبنی بر جریان پرونده به اداره ثبت محل تسلیم نماید. این گواهی نامه به منزله اعتراض است و نیازی به پرداخت هزینه دادرسی مجدد و سایر تشریفات نمی باشد.

۳-نظریه مشورتی در این خصوص: نظریه شماره ۴۸۴۷/۷-۲۷/۷/۱۳۷۸ (دعاوی مربوط به ابطال سند ثبتی، اگر براین اساس باشد که ثبت ملک موافق مقررات قانون ثبت انجام نشده است، استماع آن ها مخالف ماده ۲۲قانون ثبت نیست)

۲-۱-۲ اسناد مالکیت معارض

۲-۱-۲-۱ تعریف سند مالکیت معارض و عناصر تعارض اسناد و مصادیق آن

سند مالکیتی که نسبت به کل یا بعض محدوده سند مالکیت دیگر (که قبلاً صادر شده) تاریخاً موخر بر ثبت اولیه در دفتر املاک به ثبت رسیده باشد سند مالکیت معارض است و تا وقتی که حکم نهایی به صحت صدور آن از دادگاه صادر نشود صفت سند مالکیت معارض را دارد[۱۷].

بر اساس ماده ۳ لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض، هرگاه در هیات نظارت تشخیص داده شود نسبت به ملکی کلاً یا بعضاً اسناد مالکیت معارض صادر شده خواه نسبت به اصل ملک، خواه نسبت به حدود و حقوق ارتفاقی، سند مالکیتی که ثبت آن موخر است، سند مالکیت معارض نامیده می شود.

‌بنابرین‏ اگر تاریخ ثبت دو سند مالکیت متفاوت باشد آنکه تاریخش موخر است سند مالکیت معارض ست و اگر تاریخ ثبت دو سند یک روز باشد سند مالکیتی که شماره ثبت آن بیشتر (موخرالثبت) است سند معارض خواهد بود[۱۸].

عناصر تعارض اسناد عبارتند از:

الف ) وجود دو ملک – یعنی باید دو ملک وجود داشته باشد تا دو گانگی حاصل شده و نتیجتاً تعارض به وجود آید.

ب) وجود دومالک-‌بنابرین‏ اگر دو ملک به یک مالک تعلق داشته بشد و آن دو ملک با هم تداخل داشته باشد این سند از بحث تعارض در اسناد مالکیت خارج بوده و دارای راه حل ثبتی است که قابل اصلاح می‌باشد و مقررات مربوط به تعارض اسناد مالکیت شامل آن نمی شود.

ج) وجود تناقض بین مفهوم و معنی دو سند مالکیت – خواه این تناقض راجع به عین ملک[۱۹] باشد، خواه راجع به حقوق ارتفاقی[۲۰] منظور از تناقض این است که دلالت یک سند ما را به نتیجه ای برساند که دلالت سند دیگر ما را به نتیجه مغایر با آن برساند.

د) وجود تعارض در تاریخ صدور اسناد – یعنی یکی از دو سند، مقدم الصدور و دیگری موخر الصدور نسبت به دیگری باشد – سند مالکیت موخرالتاریخ نسبت به سند مالکیت مقدم التاریخ معارض تلقی می شود.

ن) نحوه بروز تعارض در اسناد مالکیت- تعارض دو سند از حیث مغایرت در تاریخ صدور ‌به این صورت که در زمان صدور مغایرهم نباشند ولی بعداً به علل و اسبابی، مغایرت در عمل (نه در مدلول) پیش آمده باشد. مثلاً شخصی ابعاد ملک خود را اصلاح می‌کند و در نتیجه حالت تعارض سند مالکیت ملک مجاور پدید می‌آید. این وضعیت نیز از اقسام تعارض نیست. چون این تناقض و تعارض در زمان صدور سند مالکیت وجود نداشته بلکه پس از صدور آن و ضمن اصلاح ابعاد پدید آمده است. ‌بنابرین‏ تعارض از حیث تاریخ سند مالکیت باید به هنگام صدور حادث شود تا عنوان اسناد مالکیت معارض پیدا کند.

۲-۱-۲-۲ مرجع تشخیص سند مالکیت معارض

به موجب بند ۵ ماده ۲۵ قانون ثبت، رسیدگی به تعارض اسناد مالکیت کلاً یا بعضاً خواه نسبت به اصل ملک خواه نسبت به حدود و حقوق ارتفاقی آن با هیات نظارت است. ‌بنابرین‏ تشخیص اینکه آیا دو سند معارض می‌باشند یا خیر با هیات نظارت می‌باشد و دادگاه در این خصوص صلاحیت ندارد و رأی‌ هیات نظارت غیر قطعی و قابل تجدید نظر خواهی می‌باشد( تبصره ۴ ماده ۲۵ قانون ثبت ناظر به بند ۵ آن ماده)

۲-۱-۲-۳ تکلیف دارنده سند مالکیت معارض

بر اساس قسمت دوم بند ۲ ماده ۳ لایحه قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و اسناد مالکیت معارض، در صورتی که هیات نظارت یا شورای عالی ثبت در تجدید رسیدگی وقوع تعارض را محرز بداند ثبت محل مراتب را کتباً به دارنده سند مالکیت معارض ( ثبت موخر ) ابلاغ می کند.

دارنده سند مالکیت مکلف است.

    1. از تاریخ ابلاغ اداره ثبت به او، تا دو ماه به دادگاه حقوقی ذیصلاح دادخواست تقدیم و درخواست ابطال سند مالکیت مقدم الصدور را بنماید و گواهی تقدیم دادخواست را به اداره ی ثبت مربوطه تسلیم و رسید اخذ کند والا در صورتی که دارنده ی سند مالکیت مقدم الصدور در ظرف همان مدت گواهی عدم تسلیم دادخواست را تسلیم اداره ثبت نماید، اداره ثبت سند معارض را ابطال خواهد کرد.

  1. دارنده سند مالکیت معارض تا زمانی که حکم نهایی بر ابطال سند مالکیت مقدم الصدور صادر نشده است باید از معامله نسبت به مورد سند معارض خودداری کند و در صورت تخلف چنانچه حکم نهایی بر بطلان آن صادر شود یا دو ماه مدت مراجعه به دادگاه منقضی شود و ظرف آن مدت به دادگاه مراجعه نکرده باشد به جریمه ی نقدی معادل یک برابر بهای ملک مورد معامله محکوم خواهد شد. ( ماده ۶ لایحه ی قانونی راجع به اشتباهات ثبتی و….)

تبصره: با این که دارنده سند مالکیت معارض مادام که تکلیف نهایی سند مذبور در دادگاه معلوم نشده است حق هیچگونه معامله ای نسبت به آن ندارد، می‌تواند حقوق فرضیه و متصوره ی خود را به دیگری انتقال دهد(ماده ۵ لایحه مذکور)

۲-۱-۲-۴ شرایط پذیرش دعوی سند مالکیت معارض

الف) دارنده سند مالکیت معارض باید ظرف مدت ۲ ماه از تاریخ ابلاغ نظر هیات نظارت اقدام به طرح دعوی نماید.

ب) دعوی مذکور به موجب دادخواست باید به عمل آید و الزاماًً شرایط مقرر در ماده ۵۱ قانون آئین دادرسی مدنی نیز رعایت گردد.

ج) عنوان خواسته دعوی، ابطال سند مالکیت مقدم الثبت می‌باشد.

د) خواهان دعوی دارنده سند مالکیت معارض و خوانده آن دارنده سند مالکیت مقدم الثبت می‌باشد.

ه) دعوی مذکور باید در دادگاه وقوع ملک اقامه گردد.

و) دعوی ابطال سند مالکیت معارض، یک دعوی مالی است و باید برابر دعاوی مالی مربوط به اموال غیر منقول هزینه دادرسی پرداخت گردد.

سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که اگر دارنده سند مالکیت معارض در مهلت قانونی به دادگاه مراجعه ننماید تکلیف دادگاه چیست؟

به نظر می‌رسد از آنجایی که مقررات قانون ثبت از جمله قواعد آمره است و مهلت های تعیین شده نیز به نحوی است که بعد از انقضا آن مواعید، دیگر دعوی شنیده نمی شود. در اینجا نیز چنانچه دارنده سند مالکیت معارض بعد از انقضا ء مدت دو ماه به دادگاه مراجعه کند دادگاه تکلیفی به پذیرش دعوی که خارج از موعد معین اقامه شده ندارد و باید بر اساس بند ۱۱ ماده ۸۴ قانون آئین دادرسی مدنی قرار رد دعوی آن را صادر نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ق.ظ ]




۳-۶-۳:کنترل ایستای اکتیو(Active Stall Control)

در این کنترل در سرعت پایین باد پره های مشابه Pitch control در مسیر باد قرار می گیرند و در سرعت های بالای باد پره ها به آرامی از حرکت باز می ایستند. مزیت این کنترل این است که قادر به جبران تغییرات چگالی هوا می‌باشد.دلیل وجود مکانیزم Pitch استفاده از آن به عنوان یک عملگر ترمزی است.[۳۰و۱۹]

۳-۷:ژنراتور های توربین های بادی

اساسا یک توربین بادی برای تولید توان نیاز به یک ژنراتور سه فاز دارد تا انرژی مکانیکی گرفته شده از باد را به انرژی الکتریکی تبدیل کند. امروزه با ورود مبدل های الکترونیک قدرت به عرصه توربین های بادی، از همه انواع ژنراتور های AC با فرکانس های مختلف یا ژنراتور DC برای تولید توان استفاده می شود. انواع مختلف ژنراتورهایی که در توربین های بادی مورد استفاده قرار می گیرند را می توان به صورت زیر دسته بندی نمود:

  • ژنراتور القایی:

    1. ژنراتور القایی قفس سنجابی(SCIG)

    1. ژنراتور القایی روتور سیم پیچی شده(WRIG)

    1. ژنراتور القایی Opti Slip (OSIG)

  1. ژنراتور القایی با تغذیه دوبل (DFIG)

  • ژنراتور سنکرون:

    1. ژنراتور سنکرون روتور سیم پیچی شده

    1. ژنراتور سنکرون مغناطیس دائم

  1. ژنراتور DC

    • ژنراتور های ولتاژ بالا

    • ژنراتور های سوئیچ رلوکتانسی

  • ژنراتورهای با میدان مورب

۳-۷-۱:ژنراتور القایی

بیشترین و معمول ترین نوع ژنراتور که در توربین های بادی مورد استفاده قرار می‌گیرد ژنراتور القایی است. این ژنراتورها دارای مزایای زیادی هستند که از جمله می توان به مقاوم بودن و سادگی قسمت مکانیکی ژنراتور و هم چنین قیمت پایین این ژنراتورها اشاره نمود.مشکل اساسی این ژنراتورها،مصرف توان راکتیو می‌باشد ژنراتورهای القایی برخلاف ژنراتورهای سنکرون که خود توان راکتیو مورد نیاز خود را تامین می‌کند،این توان را از طریق شبکه یا از طریق ادوات الکترونیک قدرت تامین می کند. فرکانس و ولتاژ در ژنراتورهای القایی توسط شبکه تعیین می‌گردد و بسته به اینکه ماشین در چه سرعتی(بالاتر یا پایین تر از سرعت سنکرون)کار می‌کند می‌تواند به صورت ژنراتوری یا موتوری عمل نماید. همان گونه که می‌دانیم که سرعت سنکرون در ژنراتور القایی به فرکانس و تعداد قطب های ژنراتور بستگی دارد و می توان با تغییر تعداد قطب ها و فرکانس در این ژنراتورها سرعت سنکرون را تغییر داد. روتور این ژنراتورها می‌تواند به دو صورت قفس سنجابی یا سیم پیچی شده باشد در ادامه به معرفی این دو نوع ژنراتور می پردازیم.

۳-۷-۱-۱:ژنراتور القایی قفس سنجابی

مدت های زیادی ژنراتور القایی قفس سنجابی،متداول انتخاب برای توربین های بادی بود.علت این امر نیز سادگی قسمت مکانیکی،بازدهی بالا و نیاز کمتر این ژنراتورها به تعمیر و نگه داری بود.بازه تغییرات سرعت این ژنراتورها بسیار محدود است و در نتیجه از این ژنراتورها در توربین های بادی سرعت ثابت استفاده می‌شوند این ژنراتورها زمانی می‌توانند تولید توان کنند که سرعت ژنراتور بیشتری از سرعت سنکرون باشد و در غیر اینصورت ماشین به صورت موتوری عمل می‌کند. معمولا در سرعت های کمتر از سرعت سنکرون این ژنراتورها از مدار قطع می‌گردند. برای اتصال مجدد این ژنراتورها به شبکه معمولا از راه انداز نرم۱ استفاده می شود. همچنین از یک بانک خازنی برای تامین توان راکتیو مورد نیاز ژنراتور استفاده می شود.

مشخصه گشتاور- سرعت این ژنراتور دارای شیب بسیار تندی می‌باشد و در نتیجه هر گونه تغییر و اغتشاش در سرعت باد به طور مستقیم به شبکه منتقل می‌گردد. در نتیجه در اتصال این ژنراتورها به شبکه های ضعیف شاهد نوسانات بیشتر ولتاژ خواهیم بود. اما در هنگام عملکرد نرمال ژنراتور و اتصال آن به شبکه های ________________________________________

۱٫soft starter

بزرگ،این ژنراتورها بسیار مقاوم و پایدار عمل می‌کنند. ضریب قدرت این ژنراتورها در هنگام بار کامل،کم بوده و میزان لغزش ژنراتور با تغییر بار،دچار تغییر می‌گردد. برای بهبود ضریب قدرت در این ژنراتورها از یک بانک خازنی که به طور موازی با ژنراتور قرار می‌گیرد استفاده می شود.

بین توان اکتیو، توان راکتیو، ولتاژ ترمینال و سرعت روتور در این ژنراتورها یک رابطه مستقیم وجود دارد.این بدان معنی است که در سرعت های بالای باد، در صورتی می‌تواند توان اکتیو بیشتری تولید کند که توان راکتیو بیشتری از شبکه جذب نماید.در ژنراتورهای القایی قفس سنجابی،مقدار توان راکتیو مصرفی غیر قابل کنترل است و توان راکتیو با تغییر سرعت باد تغییر می‌کند.تامین توان راکتیو توسط شبکه، سبب ایجاد تلفات در خطوط انتقال گردیده و می‌تواند گاهی اوقات شبکه را به حالت ناپایداری ببرد. در هنگام بروز خطا در خطوط انتقال ،ژنراتور القایی بدون سیستم جبران سازی توان راکتیو می‌تواند موجب ناپایداری ولتاژ در شبکه می‌گردد.هنگامی که در شبکه خطایی رخ می‌دهد، تعادل بین گشتاور مکانیکی و گشتاور الکتریکی این ژنراتورها از بین می رود و ژنراتور سرعت می‌گیرد. ‌بنابرین‏،هنگامی که خطا برطرف شود،ژنراتور توان راکتیو زیادی از شبکه جذب می‌کند که سبب کاهش شدید ولتاژ و گاهی اوقات ناپایداری ولتاژ می‌گردد.

۳-۷-۱-۲:ژنراتور القایی روتور سیم پیچی شده

در این ژنراتورها ، ولتاژ و جریان روتور قابل کنترل از بیرون می‌باشد و می توان با تغییر ولتاژ روتور،سرعت ژنراتور را کنترل نمود.سیم پیچ روتور می‌تواند از طریق رینگ و جاروبک با بیرون در ارتباط باشد و یا از ادوات الکترونیک قدرت برای این کار استفاده شود.با بهره گرفتن از ادوات الکترونیک قدرت می توان توان به مدار روتور تزریق و یا از آن جذب نمود و با این کار سرعت ماشین را کنترل کرد.همچنین می توان توان لغزشی در مدار را بازیابی نمود و در خروجی استاتور به شبکه تزریق نمود.عیب ژنراتورهای القایی با روتور سیم پیچی شده،گران قیمت ترین این ژنراتورها می‌باشد و همچنین مقاومت مکانیکی این ژنراتور نسبت به نوع قفس سنجابی کمتر است. صنایع ساخت توربین های بادی بیشتر از دو نوع ژنراتور القایی روتور سیم پیچی شده استفاده می‌کند.در ادامه به معرفی این دو نوع ژنراتور می پردازیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ق.ظ ]




۲-۲-۱-۴- ارتباطات سازمانی:

ارتباط سازمانی فرایندی است که مدیران را برای دریافت اطلاعات و تبادل معنی با افراد داخل و افراد خارج از سازمان توانا می‌سازد (فولادگر، ۱۳۸۴). افراد در سازمان‌ها ارتباط را در شماری از راه‌ها تجربه می‌کنند. پیام‌ها به سمت بالا و پائین بین سطوح سلسله مراتبی و سطوح افقی، میان افراد شکل می‌گیرد (دییر[۱۱۱]، ۲۰۰۲؛ گلدهابر[۱۱۲]، ۱۹۹۳ و پس و فائلز[۱۱۳]، ۱۹۹۴). بسیاری از ارتباطات رو به پایین، برنامه ها، بازخورد عملکرد، تفویض و آموزش را نشان می‌دهد. بسیاری از ارتباطات رو به بالا به عملکرد، شکایت و تقاضاها برای کمک مربوط می شود. ارتباطات افقی بر هماهنگی وظایف یا منابع تمرکز دارد. زنجیره فرماندهی، ویژگی ارتباطات عمودی است. کارگروهی و تعاملات، نمایشگر تلاش‌های افقی و جنبی ارتباط است. هماهنگی تلاش‌ها بین هم قطاران یا کارمندان رده های یکسان و مقامات بیانگر این کانال ارتباطی است. بازخورد از زیردستان به مافوق نشانگر ارتباطات رو به بالا است (شایان جهرمی و همکاران، ۱۳۸۸).

برخی از تعاریف ارائه شده ‌در مورد ارتباطات سازمانی عبارتند از:

    • ارتباطات سازمانی عبارت است از فرایندهایی که افراد سازمان از طریق آن در پیامها و اطلاعات، ایده ها و احساسات یکدیگر سهیم می‌شوند. این فرایند نه تنها گفتار و نوشتار، بلکه زبان بدن، سبک و منش فردی (هر چیزی که معنایی را به پیام بیافزاید) را نیز شامل می شود (هبلس و وور[۱۱۴]، ۲۰۰۱)

    • پردازشی که توسط افراد در سازمان انجام گرفته و پیامها را رد و بدل می‌کند (کُری،۱۹۹۵؛ سِیبُلد و شیا، ۲۰۰۱؛ استُل و چِنی،۲۰۰۲).

    • ارتباطات سازمانی، به ارتباطات و تعاملات بین کارمندان یا اعضای سازمان برمی گردد (برگر ۲۰۰۸).

  • فرایندی که از طریق آن اطلاعات، به گونه ای بین افراد و سازمان‌ها انتقال می‌یابد، که که به پاسخی قابل فهم بیانجامد (لتل، ۱۹۸۳).

به طورکلی می توان گفت ارتباطات سازمانی عبارت است از فرایندها و تعاملاتی که بین افراد در سازمان صورت گرفته و پیامها و اطلاعات از طریق آن رد و بدل می شود. این فرایندها می‌تواند آگاهانه یا ناآگاهانه، تصادفی یا عمدی، کلامی یا غیرکلامی باشد.

۲-۲-۱-۵- متغیرهای ارتباطات:

در ارتباطات معمولا سه متغیر دخیل هستند که به جذابیت و فهم مطالب کمک می‌کنند:

    1. محتوای پیام : مطلب و موضوع پیام در هر زمینه ای که باشد در زمان ارتباط جاری می شود و در قالب محتوا ی ارتباط می‌باشد.

    1. ساختار پیام: سازماندهی و طبقه بندی پیام به تأثیرگذاری آن کمک می‌کند.

  1. سبک پیام: محتوای پیام هرچه باشد اگر به صورت شخصی، غیرشخصی، حاشیه ای، ساده، فلسفی یا شاعرانه بیان شود بر جذابیت پیام مؤثر است (شایان جهرمی و همکاران، ۱۳۸۸).

۲-۲-۱-۶- فرایند ارتباطات[۱۱۵]:

ارتباطات برای هر سازمانی مانند جریان خون در بدن است. کارآمدترین مدیران کسانی هستند که ارتباطات را درک می‌کنند و آن را در محیط سازمانی خود به کار می‌برند (فیضی، ۱۳۸۳). با وجود تنوع براشت ها از ارتباطات، ما در مدیریت ارتباطات را انتقال اطلاعات، مفاهیم و معانی بین افراد سازمان تعریف می‌کنیم و منظورمان از اطلاعات تنها وقایع و نظرات نبوده بلکه احساسات و عواطف را نیز شامل می شود(الوانی، ۱۳۸۵). نمودار (۲-۱) فرایند ساده ارتباطات را نشان می‌دهد. ارتباطات در این نمودار به سه مؤلفه اساسی تقسیم می شود: ارسال کننده پیام، پیام و گیرنده پیام.

نمودار (۲-۱): الگوی ساده ارتباطات. اقتباس از الوانی (۱۳۸۵)

در نمودار (۲-۲) فرایند کامل‌تر ارتباطات نشان داده شده است. این نمودار بیان می‌کند که فرستنده فرد، بخش یا واحدی از یک سازمان است که آغازگر پیام می‌باشد. وی از کلمات و نمادها جهت انتقال اطلاعات استفاده می‌کند. سپس گیرنده پیام را دریافت، رمزگشایی و تفسیر می‌کند. با این حال، تجارب قبلی گیرنده و چهارچوب فکری وی، تفسیر او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین، موانع محیطی و شخصی می‌تواند در فرایند ارتباط اختلال ایجاد کند. برای حصول اطمینان از اینکه مقصود پیام به طور صحیح دریافت شده است، ارائه بازخورد ضروری است. گیرنده قبل از انتقال بازخورد به فرستنده، آن را به عنوان پیامی جدید ایجاد و کدگذاری می‌کند. سپس فرستنده بازخورد را دریافت و کدبرداری می‌کند(کرتو[۱۱۶]، ۱۹۹۲). بازخورد عنصری مهم در ارتباطات است که اجازه می‌دهد تا اطلاعات بین گیرنده و فرستنده در ارتباطی دوسویه به اشتراک گذاشته شود (گائو و سنچز[۱۱۷]، ۲۰۰۵).

پیام:

    • ایجاد

  • کدگذاری

پیام:

    • دریافت

  • کدبرداری

بازخورد:

    • دریافت

  • کدبرداری

بازخورد:

    • ایجاد

  • کدگذاری

فرستنده

گیرنده

موانع:

    • محیطی

  • شخصی

نمودار (۲-۲): مدل ارتباطات سازمانی. اقتباس از مک شین و گیلنو (۲۰۰۳)

۲-۲-۱-۷- اجزای فرایند ارتباطات:

در فرایند ارتباط نه عنصر زیر وجود دارند که به شرح آن ها می پردازیم :

  1. فرستنده یا منبع پیام[۱۱۸]:

فرایند ارتباطات زمانی آغاز می شود که فرستنده، منبع، یا آغازگر پیام، آگاهانه یا ناخودآگاه، به وسیله رویداد، موضوع یا ایده ای برانگیخته می شود. وی سپس به جستجوی زبان مناسب (کلامی، غیرکلامی، یا هردو) جهت کدگذاری پیام می پردازد (برکو و همکاران، ۲۰۰۷). فرستنده کسی است که قصد دارد عقیده یا مفهومی را به فرد دیگری که به دنبال اطلاعات است، انتقال دهد و یا فکر یا احساسی را بیان کند (دفت و مارکیک[۱۱۹]،۲۰۱۰).

همچنین اگر فرستنده پیام از نظر گیرنده اعتبار زیادى داشته باشد، پیام او جدى گرفته مى شود و مورد قبول قرار مى گیرد. به عبارت دیگر، وقتى دریافت کننده ، اعتماد، اطمینان و احترام براى فرستنده قائل باشد، کشف و تفسیر پیام به معنا و مفهومى منجر مى شود که هماهنگ با مقصود فرستنده است. برعکس ، چنانچه فرستنده پیام مورد اعتماد نباشد، دریافت کننده پیام، آن را زیر ذره بین مى گذارد و عملا معانى و مفاهیمى را دنبال مى کند که مورد نظر گوینده نبوده است و با این کار، سعى مى کند مقصود گوینده را لوث کند یا انجام آن را به تأخیر اندازد (پیروز، خدمتی، شفیعی، بهشتی نژاد، حسینی فر، و الوانی، ۱۳۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ق.ظ ]