کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


آخرین مطالب


 



۰.۹۰۹= C

 

Orthorhombic

 

- VOPO4 

 

 

 

۰.۹۴۶= A
۱.۵۳۳= B
۱.۶۶۲=C
° ۹۳.۰۴ =  D

 

Orthorhombic

 

y- VOPO4

 

 

 

۰.۸۹۵= A
۰.۷۹۷= C

 

Tetragonal

 

VO(H2PO4)2

 

 

 

شکل ۲-۱- تاثیر نسبت P/V در محلول بر خصلت بلوری پیش کاتالیزوری (VO)2 HP2 O9 تهیه شده در محیط آلی]۳۶[
کاتالیزورهای نهایی توسط عملیات حرارتی دقیق در جریانی از مخلوط هوا و –n بوتان که روی پیش کاتالیست همی هیدرات انجام می گیرد، تشکیل می شود و گزینش پذیری نسبت به انیدریدمالئیک با افزایش مقدار (VO)2P2O7 افزایش می یابد. این عملیات حرارتی طولانی است و ممکن است تا یک هفته طول بکشد، اما قطعاً کاتالیزور با گزینش پذیری بالا و مناسب ایجاد می شود. کاتالیزور های تولید شده دارای ذراتی با اندازه و شکل متفاوت می باشد اما معمولاً کریستال های خوشه ای و کریستال های صفحه ای یا ورقه ای مانند همراه با پیچ خوردگی همان طوری که در شکل (۲-۲) نشان داده شده است مشاهده می شود.

شکل ۲-۲- تصاویر میکروسکوپی الکترونی روبشی (SME) کاتالیزور VPO که مورفولوژی ورقه ای شکل را دارا می باشد
همچنین توسط تکنیک های فیزیکوشیمیایی مقدار کمی از دیگر فاز ها به صورت کریستالی و آمورف نیز شناسایی شده است[۳۸و۳۷]. اما کاتالیزور نهایی تقریباً حاوی یک اکسید دو تایی ساده از وانادیم و فسفر اضافی نسبت به وانادیم که معمولاً در کاتالیزور ها وجود دارند در حال بررسی می باشند.
۲-۷- فعالیت های انجام شده توسط کاتالیزور VPO
انیدرید مالئیک یک ماده شیمیایی حائز اهمیت اقتصادی و صنعتی در حوزه های مواد شیمیایی و پتروشیمی و ذخائر پلیمری به شمار می رود.این ترکیب در حال حاضر به وسیله اکسیداسیون n- بوتان بر کاتالیزور VPO، به جای بنزن تولید می شود. این هیدروکربن ۴ کربنه، ارزان بوده و در عین حال از خواص سمی کمتری برخوردار است و در حین فرایند اکسیداسیون هیچ کربنی را از دست نمی دهد]۳۹ .[در عین حال این واکنش در مقایسه با دیگر واکنش های اکسیداسیون هیدروکربن که در صنعت به طور انتخابی صورت می گیرد، پیچیده ترین واکنش محسوب می شود.
کاتالیزورهای اکسید وانادیوم فسفر (VPO)، سیستم های کاتالیزوری پیچیده ای محسوب می شوند که در آن ها موثرترین فاز وانادیل پیروفسفات (VO)2P2O7است. یکی از ابزارهای مناسب و موثر برای ارتقا و افزایش ویژگی های کاتالیزوری، اضافه کردن یون های فلزی به شبکه است. این یون ها نقش مهمی را در تغییر دادن ویژگی های ساختاری فازهای کاتالیزوری دارند. این عملکرد تغییر ساختار، نقش بسزایی در تاثیر گذاری بر جذب سطحی اکسیژن و پراکندگی و تفرق آن در داخل شبکه ایجاد می کند. همچنین در این خصوص نشان داده شده که اضافه کردن فسفر به پنتا اکسید وانادیوم باعث تضعیف استحکام پیوندی V-O شده و به طور همزمان فعالیت و گزینش پذیری این کاتالیزور را افزایش می دهد]۴۰ .[از جمله کاتیون های اضافه شده به کاتالیزور VPO می توان به کبالت اشاره کرد، که در واکنش اکسید شدن n- بوتان به انیدرید مالئیک به عنوان پیش برنده مورد استفاده قرار می گیرد. وانادیل پیرو فسفات توانایی بی نظیری را در فعالیت و گزینش پذیری اکسید شدن n- بوتان به انیدرید مالئیک نشان می دهد. عموما بر این قضیه توافق دارند که بهترین پیش ماده، کاتالیزورVOHPO4-0.5H2O می باشد. پیش ماده های نیم آبه توسط کاهش ترکیبات وانادیوم پنج ظرفیتی با عامل کاهنده آلی مثل مخلوطی از ایزوبوتانول و بنزیل الکل به دست می آیند.
پایان نامه
جمعی از نویسندگان اثرات اضافه شدن کبالت را روی ترکیبات کاتالیزور (VO)2P2O7 مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که حضور کبالت، غنی سازی فسفری سطح را افزایش می دهد. هابر[۴۹] عنوان کرد: کبالت کارایی کاتالیزور را به وسیله ی تشکیل فسفات کبالت تثبیت می کند و سبب بهبود خواص کاتالیزوری می شود.
ولتا[۵۰] و همکارانش اثبات کردند، کبالت اضافه شده به کاتالیزور، به عنوان پیش برنده ی ساختاری عمل می کند و اتصال آن به کاتالیزور می تواند تعادل V(V)/V(VI) را در طول دوره ی فعالسازی تغییر بدهد]۴۱ .[کلادکوا[۵۱] و همکارانش دریافتند، کاتالیزوری که به وسیله ی کبالت تغییر می کند در مقایسه با کاتالیزور هایی که دستخوش تغییر نشده اند، میزان خاص اکسیداسیون n- بوتان به انیدرید مالئیک را سه برابر افزایش می دهند]۴۲[.
عبدلواهب[۵۲] و همکارانش پراکندگی (VO)2P2OVOPO ۴ / در سطح کاتالیزور Co/VPO که به وسیله ی یک مسیر آلی نرمال آماده شده بود، یک روند تقویت را مشاهده کردند]۴۳[.
کرناگلیا[۵۳] و همکارانش یک مجموعه اکسید های VPO ارتقا یافته و متعادل شده کبالت در محدوده ی ۱ تا ۶ درصد وزنی را آماده کردند و دریافتند که افزایش کبالت به طور قابل ملاحظه ای باعث بالا رفتن فعالیت کلی شده و در عین حال به طور جزیی و ناچیزی گزینش پذیری را کاهش می دهد]۴۴و۴۳[.
کار تحقیقی توسط هادنت و دلمن[۵۴] با این نتیجه گیری همراه بود که اضافه شدن کبالت در سطوح پایین تر با نسبت اتمی Co/V = 0.015، فرایند انتخاب پذیری را افزایش داد، در حالیکه برای افزایش در سطوح بالاتر، افزایش کبالت بر سطح، باعث افزایش و تقویت شکل گیری CO و CO2 گردید]۴۵[.
کروم از دیگر کاتیون هایی بود که به کاتالیزور VPO که در واکنش اکسیداسیون n- بوتان به انیدرید مالئیک استفاده شده بود، اضافه گردید.
پیرینی[۵۵] و همکارانش در این خصوص گزارشاتی بر این مبنا پایه گذاری کردند که، کاتالیزور VPO که حاوی ۱ درصد وزنی کروم است و به روش تلقیح آماده شده، باعث افزایش بازده ۵۰ درصدی بالاتر از VPO توده خواهد شد]۴۶[. در عین حال آن ها دریافتند که هیچ ارتباطی بین مساحت سطح و بار کروم وجود ندارد. پتانسیل کروم و کبالت در ارتقای عملکرد کاتالیزورهای VPO در ارتباط با مقوله هایی چون جنبش و تحرک، واکنش پذیری و ماهیت اکسیژن شبکه مورد مطالعه قرار گرفته است]۴۷[.
فلز دیگری که به عنوان ارتقا دهنده ی خواص کاتالیزوریVPO در واکنش اکسیداسیون -nبوتان به انیدرید مالئیک استفاده شده، منگنز می باشد.
بروتسکی و گرج[۵۶] در این باره گزارشاتی ارائه دادند که، کاتالیزور وانادیوم فسفات ارتقا یافته ی منگنز، در مقایسه با کاتالیزور های VPO ارتقا نیافته یا دیگر کاتالیزورهایVPO فلزی ارتقا یافته از گزینش پذیری انیدرید مالئیک بالایی برخوردار بوده است]۴۸[. در این خصوص تاکیتا[۵۷] و همکارانش به این مطلب پی بردند که، ترکیب و ادغام منگنز به شبکه ی (VO)2P2Oبرای تشکیل انیدرید مالئیک مفید و موثر است. به طور کلی می توان گفت، افزایش منگنز به ماتریس وانادیوم فسفات تنها یک تاثیر ارتقا گونه و تسهیل کننده کمی بر فعالیت کاتالیزوری برای اکسیداسیون n- بوتان به انیدرید مالئیک نشان داده است، که این امر به واسطه ی توزیع نامناسب گونه های اکسیژنی است که هم از فازهای V+4 و هم از فازهای V+5 ناشی شده است]۴۹[.علیرغم میزان بالای گونه های اکسیژنی پیوند یافته با V+4 انتقال یافته، تبدیل و تغییر n- بوتان به میزان قابل توجهی تحت تاثیر قرار نگرفته است. این سه نتیجه گیری اثبات می کند که فعالیت و انتخاب کاتالیزور به نوع گونه های اکسیژنی موجود در واکنش بستگی دارد.
فلز بعدی که بررسی نقش آن در ارتقا دهندگی فعالیت کاتالیزور VPO، در واکنش اکسیداسیون n- بوتان به انیدرید مالئیک می پردازیم، بیسموت می باشد. ثابت شده است که برای رسیدن به پر مزیت ترین خواص عملکردی، باید در صد و نسبت کلی اتمی بیسموت به درصد وانادیوم در محدوده ی ۱: ۰۰۱/۰ به ۱: ۲/۰ و ترجیحا ۱: ۰۷/۰ به ۱: ۰۰۵/۰ باشد. مطالعات انجام گرفته به وسیله ی تفرق اشعه ی X (XRD) حکایت از آن داشته است که مواد ناخالص شده با بیسموت به طور قابل ملاحظه ای شامل (VO)2P2O7به همراه درصد کمی از BiPO4 می باشد.
در پژوهش دیگری یک افزاینده ی بیسموت به صورت کلرید بیسموت به کاتالیزور VPO اضافه گردید، اما با وجود این کاتالیزور، تنها یک بازده ۳۷ درصدی به دست آمد. هابر[۵۸] و همکارانش تاثیر ماده ی افزایش دهنده ی بیسموت را که به کاتالیزور VPO اضافه شده است مورد مطالعه قرار دادند و یک تبدیل ۷۶ درصدی و گزینش پذیری ۶۸ درصدی را مشاهده کردند]۵۰[.
تا همین جا به بررسی واکنش اکسیداسیون n- بوتان به انیدرید مالئیک توسط کاتالیزور VPO بسنده کرده، واکنش اکسایش استیرن به بنزآلدئید توسط Ag / VPO را مورد بحث قرار می دهیم. اکسایش استیرن برای تحقیقات آکادمیک و بهره برداری در صنعت بسیار مورد استفاده قرار گرفته است و متعاقبا علاقه رو به رشدی به سنتز مواد شیمیایی خالص از طریق این واکنش چند منظوره، همانند تبدیل اکسایشی استیرن به بنزآلدهید وجود دارد.
آزمایش های انجام شده نشان دادند که جزء سازنده ی نقره به طور قابل توجهی فعالیت اکسایش استیرن به وسیله ی ترشیو بوتیل هیدرو پراکساید (TBHP)، را افزایش می دهد. کاتالیزور Ag / VPO هیچ گزینش پذیری اپوکسی دار شدن را نشان نمی دهد، اما گزینش پذیری خوبی را برای بنزآلدهید نشان می دهد. در تمام کاتالیز گرهای Ag /VPO، فازهای (VO)2P2O7،β-VOPO4 ، Ag(V2P2O7) و Ag2(VO)2 آشکار سازی شده اند. همچنین ثابت شده است که نسبت های مولی P /V نقش حیاتی در فعالیت و گزینش پذیری کاتالیزور ایفا می کند.
تحقیقات نشان دادند که کاتالیزور VPO با پیش برنده ی نقره، می تواند فعالیت و گزینش پذیری بنزآلدهید را افزایش دهد. از فاکتورهای کلیدی حاکم می توان به نسبت حالت اکسایش V+5 / V+4 و افزودن نقره و طبیعت حلال اشاره کرد. در آزمایش های انجام شده، یک ماکزیمم تبدیل (۴/۹۸%) و گزینش پذیری (۲/۸۹%) برای یک سیستم Ag / VPO، با نسبت مولی P / V = 1))، در حلال استو نیتریل، توسط اکسندهی (TBHP)، با میزان ۱/۰ گرم از کاتالیزور و ۰۵/۰ میلی مول از نقره، پس از ۳ ساعت واکنش مشاهده شد]۵۱[. با توجه به کارایی و نقش مهم کاتالیزور VPO در صنعت، اخیرا تحقیقاتی مبنی بر نانو سایز کردن آن در حال شکل گرفتن است.
۲-۸- کاتالیزور های اکسید وانادیوم فسفر VPO)) حاوی کبالت
تهیه VOHPO4-0.5H2Oکه بیشتر مواقع پیش کاتالیست کاتالیزور های اکسید وانادیوم فسفر نامیده می شود، از طریق واکنش V2O5 و حلال های آلی (اغلب الکل ها)، در دمای K °۳۷۳ در یک فلاسک که مجهز به همزن مکانیکی و مبرد رفلاکس می باشد، انجام می گیرد. نسبت اتمی مواد اولیه (P/V) با به کارگیری مقادیر مناسب از H3PO4 ۸۵% می تواند در محدوده ی ۸/۰ تا ۵/۳ تغییر نماید. اما هنگامی که این روش به کار می رود نسبت P/V که در پیش کاتالیست ظاهر می شود هیچ گاه بیشتر از نسبت ۱/۱ به ۱ نخواهد شد. بعد از کامل شدن واکنش، رسوب VOHPO4-0.5H2Oتوسط فیلتر جدا می شود و با مقدار اضافی حلال شسته شده و در هوا به مدت ۱ ساعت و سپس در آون خلاء در دمای K°۳۸۳ و به مدت ۱۲ ساعت خشک می شود. تشکیل کاتالیزور نهایی مستلزم حرارت دادن پیش کاتالیست در راکتور با سرعت ۵ کلوین بر دقیقه تا دمای K°۶۸۳ تحت جریانی از گاز حاوی (۵/۱%) –n بوتان، (۱۰%) اکسیژن و (۵/۸۸%) نیتروژن می باشد. کاتالیزور به دست آمده اکسید وانادیوم فسفر است. سپس کبالت را به عنوان پیش برنده (Promotor) به آن اضافه می کنیم.

 

 

  • روش تلقیح (Impregnation):

 

 

در این روش، نمک استات کبالت یا استیل استونات کبالت را در ایزوبوتانول حل کرده و به پیش ماده ی تهیه شده می افزاییم. سپس سوسپانسیون به دست آمده تا K°۳۳۰ گرم شده و به طور همزمان برای حدود ۶-۵ ساعت هم زده می شود. به تدریج حلال تبخیر می شود و جامد مرطوبی به دست می آید که آن را در دمایK °۳۹۰ خشک می کنیم. رسوب به دست آمده، همان کاتالیزور مورد نظر Co /VPO می باشد.

 

 

  • روش تلقیح دمای بالا:

 

 

در این روش از نمک استیل استونات کبالت استفاده می شود. نمک در مخلوطی از ایزوبوتانول و بنزیل الکل حل می شود. محلول حاصل را به پیش ماده ی از قبل تهیه شده اضافه کرده و به مدت ۲۴ ساعت تحت شرایط رفلاکس قرار می دهیم. دمای رفلاکس حدود K °۳۹۳ می باشد. رسوب به دست آمده صاف شده و سپس در دمای K °۳۹۰ خشک می شود.
پائین ترین سطح تعیین کاراکتر شامل آنالیز پراش اشعه (XRD) X، آنالیز عنصری برای تعیین مقادیر عناصر فسفر و وانادیم موجود در کاتالیزور و آنالیز حالت اکسیداسیونی وانادیم توسط تیتراسیون اکسید و احیاء می باشد. الگوهای پراش اشعه X پیش کاتالیزور همی هیدرات و کاتالیزور نهایی هر دو پهن شدگی آنیزوتروپی خط طیفی مربوط به حضور ذرات مورفولوژی ورقه ای شکل را نشان می دهند. همان طوری که در شمای زیر نشان داده شده است این کاتالیزور ها حاوی ذرات با شکل ورقه ای می باشند و صفحه قاعده با سطح(۰۲۰) (VO)2P2Oمطابقت می کند.
این شکل اصلی می تواند کج شود و یا بپیچد همان طوری که در شکل (۲-۳) نشان داده شده است از یک نظر کریستال های با شکل و نوع صفحه ای مهم می باشند زیرا مکان های فعال بر روی آن ها قرار گرفته اند و این حقیقت می تواند تفاوت بین صفحه های جانبی و قاعده را مشخص نماید. اغلب در مقالات علمی وجود بی نظمی در ساختمان کریستالی کاتالیزور های VPO گزارش شده است. اما طبیعت و ماهیت بی نظمی هرگز به طور کامل شرح داده نشده است.
در گذشته بوسکا[۵۹] و همکارانش[۵۲] فرض کرده اند که بد شکل و کج شدن صفحه کاتالیزور (VO)2P2Oناشی از کشش و فشاری است که ذرات V+4   به عنوان اسید لوئیس قوی بر صفحه مورد نظر وارد می کنند و آن را تغییر می دهند. این مسئله در شکل (۲-۳) به طور اختصار نمایش داده شده است.
همچنین به عنوان فرضیه دوم ابنر و تامپسون[۶۰][۵۳] فرض کرده اند که وجود بی نظمی در ردیف وانادیل، سبب قابلیت تغییر در شکل و شدت خط طیفی مربوط به دیفراکسیون صفحه ی (۰۲۰) کاتالیزور (VO)2P2Oمی شود.
اخیراً نگوین و اسلیت[۶۱] کریستال های کامل از (VO)2P2O7 را تهیه کرده اند و الگوی پراش اشعه ی X آن ها را با کاتالیست واقعی مقایسه نموده اند. پهن شدن پیک XRD در کاتالیزور واقعی، به گستردگی نقص ها، اندازه ی کریستال و نیروی کشش مربوط می شود. به طور کلی انواع نقص ها با غلظت V+5   در کاتالیزور های واقعی در ارتباط می باشد و بیشتر V+5   موجود در کاتالیزور VPO در توسعه ی نقص ها حضور دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:27:00 ق.ظ ]




در جابه جایی موضوع تمایلات غریزی از یک موضوع پرخطر به موضوع کم خطرتری منتقل می شود. البته می توان گفت که جا به جایی به منظور کاهش فشار درونی که در نتیجه ناکامی و عدم ارضاء تمایلات پیدا شده به کار می رود. بطور مثال: کودکی که از طرف برادر بزرگترش آزاری می بیند ممکن است به خواهر کوچکترش آزار برساند.
مکانیسم بازگشت[۱۸]
بازگشت مانند روش های دفاعی دیگر برای حفاظت فرد در مقابل اضطراب است. فرد برای مقابله با اضطراب دست به رفتارهایی می زند که به سنین پایین تر تکامل روانی جنسی مربوط می شود. این رفتارها غالبا کودکانه و نامناسب با شرایط است. در افراد بزرگ سال عصبانیتهای کودکانه، فریاد زدن، گریه کردن، قهر کردن و شکستن اشیاء به هنگام خشم را می توان از این گونه رفتارهای بازگشتی دانست.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مکانیسم واکنش سازی
واکنش سازی عبارت است از ارضاء و تظاهر یک تمایل از طریق معکوس جلوه دادن آن در این روش دفاعی اول تمایل ناپسند سرکوب می شود و بعد تمایل کاملاً ضد آن ظاهر می گردد. برای مثال فردی که با دیگران شدیداً پرخاشگر است و یا از دیگران به شدت تنفر دارد. ممکن است از طریق مکانیسم دفاعی واکنش سازی این احساس خود را سرکوب کند و بصورت فردی خیلی مهربان و با ادب و انسان دوست در آید.
مکانیسم تصعید[۱۹]
فروید آن دفاع خود را که باعث می شود یک تمایلات ناپسند بشکل اجتماع پسندانه تظاهر کند تصعید می نامد برای مثال یک فرد ممکن است تمایل به پرخاشگری و آسیب رساندن به دیگران را از طریق شرکت در فعالیت های ورزشی مانند: بوکس، جراحی یا پیشه قصابی ارضا نماید.
مکانیسم عذر تراشی (دلیل تراشی)[۲۰]
در مکانیسم عذرتراشی یا منطق تراشی شخص با بهره گرفتن از منطق نمایی رفتار خود از واقعیت دور می شود. او از این طریق بخود می قبولاند که رفتار منطقی دارد. برای مثال: دانش آموز در امتحان شرکت نمی کند و می گوید: چه فایده ای دارد من که شانس موفقیت ندارم؛ و یا ضرب المثل دست گربه به گوشت نمی رسد می گوید بو می دهد، نمونه هایی از عذر تراشی هستند. (شاملو، ۱۳۷۷).
مکانیسم همانند سازی[۲۱]
این مکانیسم هم بعنوان یکی از فرآیندهای رشد شخصیت و هم بعنوان یک نوع مکانیسم دفاعی مورد استفاده قرار می گیرد. در همانند سازی فرد برای رشد شخصیت خصوصیات مطلوب شخصی دیگر را با بهره گرفتن از مکانیسم درون فکنی جزء شخصیت خویش می کند. برای مثال: دختری که خود را از همکلاسیش کمتر مورد توجه می بیند سعی می کند همان خصوصیاتی را بروز دهد که همکلاسیش دارد به این امید که محبوب واقع شود.
مکانیسم جبران[۲۲]
این مکانیسم کوششی است برای سرپوش گذاشتن برنقاط ضعف و عدم کفایت خویشتن که مبنی براحساس حقارت و بی کفایتی است. نمونه های بارز این مکانیسم عمل دختر زشتی است که سعی می کند با صفات پسندیده به رخ کشیدن مکرر آنها در رفتارش نقص ظاهری خود را از نظرها پنهان دارد.
مکانیسم انکار[۲۳]
این مکانیسم عبارت است از رد و عدم پذیرش ناآگاهانه جنبه هایی از واقعیت که نمی توانند آگاهانه مورد قبول واقع شوند. در این مکانیسم شخص از پذیرش رویدادهای معین(مانند: مرگ فرد مورد علاقه) یا مواجه شدن با موقعیتی غیر قابل تحمل امتناع می ورزد. انکار واقعیت در موارد افراطی ممکن است پیش درآمد ظهور رفتار سایکوتیک باشد معمولی ترین شکل انکار که اکثر ما در اغلب موارد به آن متوسل می شویم خیالبافی و بازی است. (اکبری، ۱۳۸۳)
۲-۱-۹ جمع بندی
مسئله سلامت روان یکی از مسائلی است که زمان پیدایش بشریت وجود داشته و همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است این مسئله با ظهور جوامع بشری بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. با نگاهی به گذشته خواهیم دید که دانشمندان و صاحب نظران بسیاری در زمینه سلامت روان فعالیت هایی داشته اند و در این زمینه دیدگاه ها و نظرات مختلفی در ارتباط با این مسائل مربوط به سلامت روان ارائه داده اند، و این روند همچنان از زمان بقراط و ارسطو تا به امروز ادامه پیدا کرده است به نوحی که امروزه در نتیجه سعی و تلاش پیشینیان تلاش های ارزنده ای چه در عرصه نظری و در چه در عرصه عملی از سوی صاحبنظران و دانشمندان، به خصوص دانشمندان روانشناس و روانپزشک صورت گرفته است. موضوع سلامت روان در دوران معاصر به قدری اهمیت پیدا کرده است که پزشکان، روانپزشکان، روانکاوان و حتی مکاتبی همچون: زیست گرایی، رفتار گرایی، انسان گرایی و … با ارائه تعریف هایی مختلف از سلامت روان به بیان دیدگاه ها و نظرات خود در زمینه سلامت روان پرداخته اند. همه ی این تلاش ها و کوشش هایی که در طول چندین بهبود وضعیت روانی و پیشرفت و تعالی بشریت بوده است. سعی محقق نیز از ارائه تمام مطالب تحت عنوان«پیشینه نظری تحقیق» این بوده است که تنها بتواند گوشه ای از تلاش ها و زحمات بی دریغ پیشینیان را که در زمینه بهبود وضعیت سلامت روان در سطح جوامع بشری متقبل شده اند را بیان کنند تا خوانندگان عزیز با مطالعه این قسمت بیشتر با مسائل نظری سلامت روان آشنا گردند و شاهد اهمیت روز افزون این مسئله در نزد مکاتب مختلف باشند.
۲-۲ پیشینه عملی تحقیق
۲-۲-۱ همه گیر شناسی در ایران
اگر به مطالعات انجام شده در زمینه همه گیر شناسی در ایران مروری داشته باشیم خواهیم دید که این مطالعات انجام شده بسیار محدود و اندک است. اولین بررسی که در ایران انجام شد در سه روستای قاسم آباد، زنگی آباد و کناره از توابع شهرستان شیراز در استان فارس توسط باش و همکاران (۱۳۴۲) بوده است که از جمعیت کلی ۳۹۸۴ نفر ۵۰۵ نفر به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده است. از افراد نمونه مورد بررسی در این پژوهش ۸ نفر به علت نابینا بودن از کل نمونه حذف شده و پژوهش بر روی ۴۹۷ نفر افراد ۵ سال به بالا انجام شد .نتایج به این صورت بود که ۵۹ نفر ۹/۱۱% از جمعیت مورد بررسی دچار نوع بیماری بودند .
باش در سال (۱۳۴۳) ۴۸۲ نفر از اهالی ۵ روستای خوزستان را در دو گروه ۵ سال و بالاتر مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که ۷۲ نفر بیمار روانی بوده و میزان آن در جمعیت نمونه ۲/۱۴ درصد برآورده شده است. توسط همین محقق در سال ۱۳۴۷ پژوهشی بر روی نمونه جمعیت شهری ۱۵ سال و بالاتر شیراز صورت گرفته است. که در این بررسی ۶۲۲ نفر مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج نشان داد ۱۱۶ نفر با میزان شیوع ۶۴/۱۸ نفر در جمعیت نمونه به عنوان بیمار شناخته شدند. در سال ۱۳۵۰ داویدیان و همکاران در بررسی همه گیر شناسی خود ۴۸۸ نفر جمعیت ۱۵ سال و بالاتر را در منطقه رودسر در استان مازندران مورد مطالعه قرار دادند.
داده ها در این بررسی نشان داد که ۲/۴۳ درصد علائمی از اختلال های روانی داشته ۱۷ درصد آنها نیاز جدی به درمان سرپایی یا بستری داشته اند و همچنین نشان داد که شایعترین اختلال افسردگی بوده است. در بررسی یک ساله سطح ادغام بهداشت روانی در مراقبتهای بهداشتی اولیه در جمعیت ۲۸۹۰۳ نفری میزان شیوع اختلال های روانی شدید، عقب ماندگی ذهنی، صرع که توسط بهورزان آموزش دیده به دست آمده است ۵۸/۸ در هزار گزارش گردیده است. در صورتی که نتیجه بررسی تیم تحقیق بر روی افراد ۱۵ ساله در سه روستای چمیزین، چلوان و ایرانچه با جمعیت ۲۰۸۲ نفر میزان شیوع این اختلالات ۴۵/۱۳ در هزار گزارش شده است. در سال ۱۳۷۳، باقری ۴۰۰ نفر از افراد ۱۵ سال و بالاتر از روستاهای میبد یزد را مورد بررسی قرار داده است که نتایج این بررسی ۵/۱۲ درصد اختلال را در جمعیت نمونه نشان داده است که شایعترین اختلال در این بررسی اختلال خلقی با ۷۵/۵ درصد و پس از آن اختلالهای اضطرابی با ۵/۵ درصد مشخص شده است. این میزان در طبقه سنی ۴۴-۲۵ سال افراد بی سواد، متاهلین، مردان بیکار و خانواده های پرجمعیت بیش از سایر گروه ها بوده است. بر اساس نتایج این بررسی از میان اختلالهای خلقی، افسرده خوبی ۲۵/۵ درصد و از میان اختلالهای اضطرابی، اختلال اضطراب منتشر ۷۵/۴ درصد شایعترین بوده اند. سایر اختلالهای مشخص شده در این پژوهش اختلالهای شبه جسمی و عضوی مغز هر کدام ۵/۰ درصد و اسکیزوفرنیا ۲۵/۰ درصد بوده است.
در تحقیقی دیگر در سال ۱۳۷۲ که توسط جواد بهادرخان در جمعیت روستایی گناباد انجام شده در این تحقیق جامعه آماری جمعیت ۲۶۰۰۰ نفری روستایی بود که ۴۶۵ نفر به صورت خوشه ای با بهره گرفتن از پرونده خانوادر آنان در خانه های بهداشت به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان شیوع اختلالهای روانی در جامعه مذکور ۶/۱۶ درصد می باشد. و بیشترین نوع اختلالها به ترتیب اختلالهای خلقی با ۵۳/۱۰ درصد می باشد و سپس اختلالهای اضطرابی با ۸۷/۳ درصد بوده است. اختلالهای خلقی عضوی با ۰۸/۱ درصد اسکیزوفرنیا با ۶۵/۰ درصد اختلال های تبدیلی با ۴۳/۰ درصد سایر اختلال های مشاهده شده در این بررسی بودند. اما بین سواد و سن وتأهل و شغل از نظر آماری با میزن شیوع بیماری رابطه معنی داری بدست نیامد. (فخریان و همکاران، ۱۳۷۵).
۲-۲-۲ بررسی همه گیر شناسی در جهان
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت ۴۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان دچار مشکلات روانی نورولوژیک یا رفتاری هستند از هر ۴ نفر که جهت دریافت خدمات بهداشتی و سلامتی مراجعه می کنند یک نفر حداقل یک مشکل نورولوژیک یا رفتاری دارد. اما اکثر این اختلالات تشخیص داده نمی شوند. این درحالی است که در صورت درمان مناسب اکثر این بیماران بهبود می یابند و بطوری که قادر به زندگی معمولی در جامعه می شوند. در ایالات متحده امریکا ۴ میلیون نفر از بالغین ۱۸-۶۴ ساله ۲۲ درصد جمعیت یک اختلال روانی داشته اند.
در استرالیا از هر ۵ نفر یک نفر دچار اختلال روانی است که بدبختانه تنها نیمی از این افراد درمان می شوند و ۶ درصد آنها خودکشی می کنند. براساس آمار سازمان جهانی بهداشت، آمار جهانی خودکشی در سال به ۰۰۰/۸۷۳ نفر رسیده است. بار مالی ناشی از کارافتادگی در بیماری روانی تا حدی است که این اختلالات روانی باعث ناتوانی نیروی کار می شود خطر خودکشی را بالا می برد بلکه از طرف دیگر اختلالات روانی بر میزان بیماریهای جسمانی مزمن مثل سرطان ،بیماریهای قلبی و عروقی ،دیابت و ایدز تأثیر می گذارند و از آنها تأثیر می پذیرند و عدم توجه به اختلالات روانی پیش آگهی این بیماریها را هم ضعیف می کند.
مطالعه مانهاتان
در سال ۱۹۵۴ گروهی تحت سرپرستی توماس رنی و لئواسرول یک مطالعه زمینه یابی را بر روی ۱۶۶۰ بزرگسال در یک منطقه بخصوص شهرنیویورک انجام دادند. هدف مطالعه تعیین اثرات عوامل مردم شناختی، اجتماعی و فردی بر روی سلامت بیماران روانی بود.
اختلالات روانی بصورت زیر طبقه بندی شد: وجود ندارد، خفیف، متوسط، بارز. نتیجه حاکی از آن بود که ۸۱/۰ افراد ۲۰ تا ۵۹ ساله واجد علائمی بودند که سبب ناتوانی خفیف تا متوسط می شد. ۴/۲۳ درصد افراد این گروه سنی دچار اختلالات شدید بودند.
وضعیت اجتماعی و اقتصادی مهمترین متغیر مؤثر بر بیماری روانی بود. و افراد متعلق به گروه های اقتصادی، اجتماعی پایین ۶ بار بیشتر از گروه های سطوح بالا دچار علائم شدند.
مطالعهه نیوهاون
براساس این مطالعه که در سال ۱۹۵۰ بوسیله دوبلمونت هالینگشید و فردریک کارل ردلیچ انجام شد، نوروز در بین گروه های اجتماعی اقتصادی بالاتر شیوع بیشتری داشت و سایکوز در یبن گروه های اجتماعی اقتصادی پایین شیوع بیشتری داشت. براساس این مطالعه ۱/۱۵ درصد جمعیت افراد بالای ۲۶ سال شواهدی از اختلال روانی نشان می دادند و در ۷/۲ درصد دیگر افراد احتمال اختلال روانی وجود داشت.
مطالعه استرینگ
براساس این مطالعه که در سال ۱۹۵۲ بوسیله الکساندر اچ لیتون در استان استرینگ اسکاتلند انجام شد ۵۶ درصد افراد مصاحبه شده نوعی اختلال روانی را تجربه کرده بودند . ۲۴ درصد اختلال قابل توجهی داشتند و ۲۰ درصد نیازمند مراقبت روانپزشکی بودند و اختلال روانی با بالا رفتن سن و افزایش فقر زیاد می شد. در یک مطالعه در سال ۱۹۷۷ دارل رگیر[۲۴] و همکارانش در بخش پیومتری و همه گیر شناسی مؤسسه ملی بهداشت روانی (NIMH) تلاش کردند درصد جمعیت مبتلا به اختلال روانی را شناسایی کنند. برآوردها حاکی از آن بود که ۱۵ درصد جمعیت ایالات متحده طی یک سال، دچار اختلال روانی شده بودند و فقط یک پنجم این افراد تحت درمان متخصصین بهداشت روانی قرار گرفته بودند. سه پنجم این افراد را روانپزشکان مسئول مراقبتهای اولیه درمان کرده بودند. (کاپلان، ۱۹۸۸)
زمینه یابی همه گیر شناختی در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۸۰ نشان داده که ۳۲ درصد از بالغین آمریکایی تجربه یک بیماری روانی بر طبق معیارهای (DSM III) را داشته اند و ۲۰ درصد زمان انجام این تحقیق دچار یک بیماری روانی بودند. در یک مصاحبه که در سال ۱۹۸۴ در پورتوریکو انجام شده و از مصاحبه ساختار یافته تشخیصی (DIS) استفاده می کرد نتایجی مشابه مطالعه قبلی بدست آمد. در این مطالعه شیوع بیماریهای روانی جز اختلال جنسی اجتماعی، در طول حیات ۲۸ درصد و شیوع ۶ ماهه ۱۶ درصد بود.
در یک مطالعه در ادمونتون کانادا که از مصاحبه ساختار یافته تشخیصی و پرسشنامه سلامت عمومی در یک گروه ۳۲۵۸ نفری از افراد بالغ که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند استفاده شد نتایج ذیل بدست آمد.
شیوع در طول حیات در مورد یک یا تعداد بیشتر بیماری روانی جز اعتیاد دارویی ۸/۳۳ درصد بدست آمد. شیوع ۶ ماهه برای تمام بیماریهای روانی ۱/۱۷ درصد بود.
در مطالعه ای که در هلند در سال ۱۹۹۶ بر روی گروه ۷۰۷۶ نفری در سن ۶۴-۱۸ سال انجام شد تشخیص گردید که ۲/۴۱ درصد جمعیت زیر ۶۵ سال حداقل یک اختلال روانی منطبق با معیارهای (DSM III-R) در طول حیات خویش داشتند. ۳/۲۳ درصد حداقل یک اختلال را در طول سال گذشته تجربه کرده بودند. (مقربی و همکاران،۱۳۸۳).
در بررسی هایی که توسط همین پژوهشگران در کلمبیا ۱۹۷۴ سودان ۱۹۷۵ هند ۱۹۷۶ انجام شد. شیوع کلی بیماری روانی را به ترتیب ۸/۱۰ درصد ۶/۱۰ درصد ۳/۱۶ درصد و ۷/۱۷ درصد گزارش کردند.
در مطالعه و ارکوئر و همکاران در اسپانیا(سال ۱۹۸۴) با بهره گرفتن از GHQ و PSE در مصاحبه روانپزشکی، شیوع کلی بیماران روانی را ۷/۱۴ درصد اعلام کردند .
در مطالعه ای در استرالیا اندرسون و همکاران در سال ۱۹۷۹ با بهره گرفتن از GHQ شیوع کلی بیماری ۱۹ درصد گزارش نمودند.
در مطالعه ای که در ناحیه بالتیمور توسط و نکروف و همکاران ۱۹۸۷ انجام شد و از شیوه دو مرحله ای که شامل پرسشنامه سلامت کلی GHQ جهت غربالگری افراد مورد مطالعه و فرم مصاحبه تشخیصی براساس ملاک های طبقه بندی DSMIII جهت تشخیص نهایی استفاده نمودند. نتایج میزان شیوع اختلالهای روانی را ۲۵ درصد نشان داد که از این میزان افسردگی اساسی ۵ درصد افسرده خویی ۷/۳ و ۵/۸ درصد نیز دچار انواع اختلالات اضطرابی و سایر افسردگی ها بودند (فخریان و همکاران، ۱۳۷۵). آنچه ذکر شد بخوبی اهمیت مطالعات همه گیر شناسی اختلالات روانی را معلوم می کند زیرا با کمک این مطالعات علاوه بر میزان شیوع می توان همراهی اختلالات ذهنی با یکدیگر عوامل خطرزا و ناتوانیها حاصل از این اختلالات را شناسایی کرده و زمینه یابی صحیح برای تصمیم گیری را در امر بهداشت روانی فراهم می کند.
۲-۳- تحقیقات انجام شده با موضوع فوق

 

    • در تحقیقی که در سال ۸۶ با موضوع ((بررسی رابطه جو سازمانی با سلامت روانی کارکنان بیمارستانهای دولتی شهرستان ایلام)) انجام شد یافته‌ها نشان داد که بین جو سازمانی و سلامت روانی کارکنان در سطح (۰۵/۰=α) رابطه معنی‌دار آماری وجود دارد ( ۰۳/۰p<). ازمیان ابعاد نه گانه سلامت روان، پنج بعد آن شامل اختلال وسواس– اجبار (۰۴/۰>p )، افسردگی (۰۴/۰>p )، اضطراب (۰۱/۰>p )، ترس مرضی (۰۱/۰> p ) و روان پریشی (۰۱/۰>p ) با جو سازمانی ارتباط معنی‌داری نشان داد. همچنین بین میزان درآمد با جو سازمانی همبستگی مثبت معنی‌دار وجود داشت.که در نتیجه گیری نهایی: به دلیل ماهیت خاص بیمارستانها و کار کردن در آن‌ ها که لازمه اش سلامت جسمی و روانی کارکنان است و با توجه به ارتباط معناداری که بین متغیرهای پژوهش به دست آمد، بهتر است سیاستگزاری ها برای انتصاب مدیرا ن با مهارت لازم در تشخیص، کنترل و تغییر جو ادراکی اعضای سازمان صورت پذیرد تا با تدابیری اندیشمندانه سلامت سازمان و بالطبع سلامت روان کارکنان و در نهایت سلامت جامعه ارتقاء یابد.(فولاد وند ،۱۳۸۶)

 

    • در تحقیقی که در سال ۱۳۹۰ با موضوع ((بررسی میزان نشاط کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان و ارائه یک مدل مطلوب))صورت گرفت یافته های پژوهش نشان داده است که میانگین نشاط در کارکنان آموزش و پرورش۹۳/۷۳ بوده که در حد متوسط می باشد و خی دو مشاهده شده در خصوص فراوانی های مشاهده شده معنا دار نمی باشد هم چنین بین نشاط کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری بر حسب جنسیت، مدرک تحصیلی، سابقه کار، حوزه کاری و سن تفاوت معنا داری مشاهده نشده است .( شلمزاری،شریفی، سیادت ،۱۳۹۰)

 

    • پژوهشی که با هدف تبیین رابطه مدیریتی مشارکتی با تعهد سازمانی و سلامت روان معلمان در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی و توصیفی استفاده شده است که در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده که پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج نشان داد که بین مدیریت مشارکتی با تعهد سازمانی و سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد.همچنین از بین ابعاد مدیریت مشارکتی (تصمیم گیری ، ارتباطات ، رهبری ، ساختار و کنترل ) ، تنها مولفه تصمیم گیری معنادار بوده و پیش بینی کننده تعهد سازمانی و سلامت روان می باشد . (شهامت، امیریان زاده، فخاریان،۱۳۹۰)

 

فصل سوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:26:00 ق.ظ ]




 

 

دانشگاه شاهد اظهارنامه دانشجو شماره:
تاریخ:

اینجانب پرنوش شقاقی آذر دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق، گرایش خصوصی، دانشکده علوم انسانی دانشگاه شاهد، گواهی می­دهم که پایان نامه / رساله تدوین شده حاضر با عنوان؛ رضایت آگاهانه در حقوق پزشکی به راهنمایی استاد محترم جناب آقای دکتر سید محسن سادات اخوی توسط شخص اینجانب انجام و صحت و اصالت مطالب تدوین شده در آن، مورد تأیید است و چنان چه هر زمان، دانشگاه کسب اطلاع کند که گزارش پایان نامه / رساله حاضر صحت و اصالت لازم را نداشته، دانشگاه حق دارد، مدرک تحصیلی اینجانب را مسترد و ابطال نماید؛ همچنین اعلام می­دارد در صورت بهره­ گیری از منابع مختلف شامل: گزارش­های تحقیقاتی، رساله، پایان نامه، کتاب، مقالات تخصصی و غیره، به منبع مورد استفاده و پدید آورنده آن به طور دقیق ارجاع داده شده و نیز مطالب مندرج در پایان نامه / رساله حاضر تاکنون برای دریافت هیچ نوع مدرک یا امتیازی توسط اینجانب و یا سایر افراد به هیچ کجا ارائه نشده است. در تدوین متن پایان نامه / رساله حاضر، چارچوب (فرمت) مصوب تدوین گزارش­های پژوهشی تحصیلات تکمیلی دانشگاه شاهد به طور کامل مراعات شده و نهایتاً این که، کلیه حقوق مادی ناشی از گزارش پایان نامه / رساله حاضر، متعلق به دانشگاه شاهد می­باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
نام و نام خانوادگی دانشجو (دست­نویس):
امضاء دانشجو:
تاریخ:

دانشکده علوم انسانی
پایان نامه جهت دریافت دانشنامه کارشناسی ارشد
رشته :
حقوق خصوصی
عنوان پایان نامه:
رضایت آگاهانه در حقوق پزشکی
استاد راهنما:
جناب آقای دکتر سید محسن سادات اخوی
استاد مشاور:
سرکار خانم دکتر نفیسه ظفر قندی
پژوهشگر:
پرنوش شقاقی آذر
زمستان۱۳۹۰
تقدیم به پدر و مادرعزیزم
مهربان فرشتگانی که
لحظات ناب باور بودن، غرور دانستن، جسارت خواستن، عظمت رسیدن و تمام تجربه های یکتا و زیبای زندگیم، مدیون حضور پرمهر آن هاست
با سپاس فراوان از
راهنمایی­های بی­دریغ اساتید ارجمند
جناب آقای دکتر سید محسن سادات اخوی
و
سرکار خانم دکتر نفیسه ظفرقندی
چکیده
الزام حقوقی پزشک در اخذ رضایت از بیمار، پیش از انجام معالجات، یک قاعده ی کلی و یکی از بارزترین نشانه های اصل اتونومی (خود مختاری) بیمار است.
یکی از ارکان رضایت، آگاهی است؛ بدین معنا که رضایت باید بر اساس آگاهی باشد و به لحاظ حقوقی رضایتی معتبر است که محصول اطلاعات لازم و انتقال مناسب اطلاعات به بیمار باشد و در این زمینه بررسی این موارد ضروری است که در رابطه پزشک و بیمار، آگاهی بیمار چه نقشی در کاهش مسؤولیت پزشک دارد و آیا همیشه علم تفصیلی لازم است یا مواردی نیز وجود دارد که علم اجمالی کافی باشد؛ همچنین چگونگی آگاه سازی بیمار و شرایط و شیوه های آن مسأله ای است که امروزه در فرایند رضایت بیمار تأثیر مستقیم و به سزایی دارد؛
از سوی دیگر استثنائاتی بر قاعده ی کلی رضایت آگاهانه، وارد است که شامل مواردی نظیر مصونیّت درمانی و شرایط اضطراری می باشد که یا محدودیت هایی برای آگاه سازی و اخذ رضایت از بیمار ایجاد می کند و یا اساساً فرایند کسب رضایت آگاهانه را غیر ممکن می سازد. در این زمینه وظایف و مسؤولیت های کادر پزشکی در شرایط کلی و موارد استثناء قابل بررسی است.
واژگان کلیدی:
حق بیمار ـ اتونومی ـ رضایت آگاهانه ـ علم تفصیلی ـ علم اجمالی.
فهرست مطالب
مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………۱
بخش اول: جایگاه رضایت در مسؤولیت………………………………………………………………………..۶
فصل اول: مبانی اصل رضایت، مستندات و قلمرو آن……………………………………………………………….۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:26:00 ق.ظ ]




  • کانسنگ منگنز آهنی[۶]با منگنز بین ۱۰ تا ۲۰ درصد

 

  • کانسنگ آهن منگنزدار[۷]با منگنز بین ۵ تا ۱۰ درصد

 

هر چند ذخائر منگنز ممکن است در طیف وسیعی از شرایط و تشکیلات زمین شناسی از پر کامبرین تاسنوزوئیک پیدا شوند، با این وجود ۷۰ درصد ذخائر شناخته شده در تشکیلات زمین شناسی سنوزوئیک وجود دارند و ۱۰ درصد نیز در سنگ­های کامبرین یافت می‌شوند. وجود ذخائر مهم منگنز در سنگهای دوران مزوزئیک نادر است به جز در مورد ذخائر منطقه گروت آیلنت در کشور استرالیا و مولانگو در کشور مکزیک بزرگ­ترین و اقتصادی­ترین ذخائر منگنز از نوع رسوبی بوده و به شکل تقریبا لایه­ای و گسترده در سطح یافت می­شوند. مثال­های این نوع ذخایر وجود ذخائر غنی منگنز در کشورهای مراکش، نیکوپال اوکراین، چیاتورا گرجستان مورودواروکم برزیل و ماهاراشتای هندوستان هستند. انواع دیگری از ذخایر منگنز در ارتباط با تشکیلات رسوبی آهنی دوران پر کامبرین یافت شده ­اند در این ذخائر منگنز به صورت کربنات و یا اکسید منگنز و معمولا با عیار کم تمرکز یافته است. مثال­­های معروف این نوع ذخائر پست مازبورگ و کورومان در کشور آفریقای جنوبی و ماتوگراس برزیل هستند. نظیر ذخایر لاتریتی آهن، بوکسیت و نیکل، ذخایر بر جای منگنز نیز تحت شرایط مناطق حاره دچار هوازدگی شده و این امر منجر به غنی­تر شدن کانسار و تبدیل کانی‌های منگنزدار کم عیار به کانی‌های پرعیارتری نظیر پیرولوزیت و کریپتوملان و منگانیت می­ شود. مثال­های بارز این نوع ذخایر در کشورهای برزیل منطقه آماپا گابن منطقه مداندا،‌ غنا، استرالیا و هندوستان وجود دارند.
۱-۵-۱ تقسیم بندی کانسارهای منگنز (پارک و مک دیارمید ۱۹۷۵)
۱-۵-۱-۱ کانسارهای همراه با توف ها و رسوبات آواری مرتبط با مواد آتشفشانی (نوع آتش فشانی – رسوبی):
این گروه از نظر اقتصادی ارزش بیشتری دارند به عنوان مثال می­توان کانسارهای پونوپو درکوبا، دره رودخانه الکی در شیلی و کانسار منگنز ونارچ قم نام برد.
۱-۵-۱-۲ کانسارهای مستقل از فعالیت­های آتش­فشانی:
مانند کانسار نیکوپول در اکراین.
۱-۵-۱-۳ کانسارهای همراه با کانسارهای آهن لایه­ای
در ذخایر منگنز، منگنز به دو صورت Mn+4 و Mn2+ واکنش می­دهد. منگنزهای موجود در منطقه هیپوژن اغلب دو ظرفیتی بوده و به صورت انواع کانی­های کربناته و سیلیکاته ظاهر می­شوند. منگنز دو ظرفیتی نسبتاً محلول و به شدت متحرک است. در منطقه سوپرژن، منگنزهای منتقل شده از منطقه هیپوژن به صورت اکسیدهای چهار ظرفیتی که در منطقه سوپرژن پایدارترند، رسوب می­ کنند.
بیش­تر تمرکزهای اولیه منگنز که تشکیل کانسارهای مهم و اقتصادی منگنز را می­ دهند و یا انواع دیگر که حاصل فرآیندهای ثانویه هستند، همگی منشأ رسوبی دارند و در این ارتباط اکثر طبقه ­بندی­ها مبتنی بر شرایط منطقه رسوب­گذاری و نحوه تمرکز منگنز می­باشد[۶].
رایج­ترین طبقه ­بندی­ها کانسارهای منگنز را به گروه ­های رسوبی، گرمابی، دگرگونی و سوپرژن تقسیم بندی می­ کنند.
۱-۵-۲ تقسیم بندی کانسارهای منگنز ( گیلبرت و پارک ۱۹۷۷ )
۱-۵-۲-۱ کانسارهای رسوبی منگنز
قسمت اعظم منگنز دنیا از کانسارهای منگنز رسوبی به دست می ­آید. شوروی سابق یکی از اصلی­ترین تولیدکنندگان منگنز جهان به شمار می ­آید که با تولید ۹۰۱ میلیون تن در سال ۱۹۸۹ نزدیک به ۴۱% از کل تولید جهان را به خود اختصاص داده­ است. در حدود ۷۵% از منابع منگنز کشف شده (در خشکی) در شوروی سابق در حوضه نیکوپول در اوکراین و مابقی در حوضه­های چیاتورا در گرجستان واقع شده است.
کانسارهای رسوبی براساس منشأ منگنز به ۲ زیر گروه تقسیم می­شوند:
۱-۵-۲-۲ کانسارهای رسوبی – آتش­فشانی
در این نوع کانسارها منشأ منگنز درونی و عمدتاً آتش­فشان­های زیر دریایی می­باشند. این نوع کانسارها در مناطقی به وجود آمده­اند که فعالیت­های شدید آتش فشانی زیردریایی وجود داشته باشد. این کانسارها یا همراه با سنگ­های تراکی ریولیت و یا همراه با گرینستون و مقادیری از سنگ­ها و کانه­های رسوبی هستند. معمولاً کانسارهای آهن ـ منگنز محدود به کمپلکس­های دیاباز ـ پورفیری یا کوارتز ـ کراتوفیری هستند و در نزدیکی مراکز فعالیت آتش­فشانی و یا در فاصله­ای از آن در بین لایه ­هایی از مواد آذرآواری قرار دارند. این کانسارها از تغییرات کانسارهای رسوبی با منشأ گرمابی در توده­های نفوذی کم عمق تشکیل شده ­اند.
کانسارهای این گروه به وسیله ترکیب براونیت، هوسمانیت و رودوکروزیت از کانه­های اولیه منگنز و با حضور کانی­های پسیلوملان ـ وناردیت در پوسته­های هوازده، قابل تشخیص هستند و شکل کانسار به صورت لایه­ای است. این کانسارها لایه ­هایی با ضخامت ۱۰-۱ متر و ۵۵ ـ ۴۰% منگنز، کمتر از ۱۰% سیلیس و ۰۶/۰-۰۳/۰% فسفر تشکیل می­شوند.
این کانسارها در مناطقی که فعالیت­های آتش­فشانی شدید است، ذخیره­ای نسبتاً کوچک دارند. کانسار قزاقستان روسیه و کوست رینج در آمریکا نمونه ­ای از این کانسار است[۶].
۱-۵-۲-۳ کانسارهای رسوبی – غیر آتش­فشانی
در این کانسارها منشأ منگنز فرآیندهای بیرونی مانند هوازدگی سنگ­های سطحی تأثیر دارد. این کانسارها مجموعه ذخایر منگنز و دیگر عناصری را که عمدتاً به وسیله آب­های سطحی و زیر زمینی از مناطق هوازده خشکی به حوضه­های آبی حمل می­شوند را شامل می­ شود. این کانسارها یا همراه با رس و ماسه سنگ گلوکونیتی و یا همراه با کربنات­ها می­باشد.
طی فرآیندهای غنی­سازی، دو عنصر آهن و منگنز در مراحل مختلف مانند جدا شدن از سنگ­های منبع، حمل و ته­نشینی و مراحل دیاژنز از یکدیگر تفکیک می­شوند و بدین ترتیب منجر به تشکیل ذخایری با نسبت بالای آهن و منگنز می­گردند. با توجه بر این که حلالیت منگنز در بعضی مقادیر PH و Eh اسیدی به طور قابل توجهی از آهن و آلومینیوم بیشتر است، بسته به طبیعت فرایند هوازدگی، آهن و منگنز ممکن است به طور یکسان تا ترجیحاً منگنز، از سنگ­های منبع جدا شده باشند. هوازدگی پوسته بازالتی اقیانوسی به وسیله آب دریا در درجه حرارت پائین ممکن است منجر به حل شدن و ته نشینی اکسیدهای منگنز شود. این کانسارها ۷۵% ذخایر شناخته شده جهان را شامل می­شوند.
شکل کانسار به صورت لایه­ای و عدسی می­باشد. و بزرگ­ترین ذخیره منگنز جهان نیکوپول در اوکراین را شامل می­شوند. کانسارهای مهم منگنز به طور عمده در محدوده زمانی تشکیل شده ­اند که میزان اکسیژن آزاد کاهش داشته است. کانسارهای کشف شده اکثراً متعلق به اوایل پالئوزوئیک، ژوراسیک و اواسط کرتاسه هستند. همراه کانسارهای آهن رسوبی لایه­ای، مقداری منگنز نیز یافت می­ شود.
کانسار منگنز نیکوپول واقع در شوروی سابق بزرگ­ترین ذخیره منگنز دنیا محسوب می­گردد. این کانسار در الیگوسن تشکیل شده است. این کانسار که از نوع کانسارهای رسوبی منگنز است، در سنگ میزبان کربناته قرار دارد. استراتیگرافی منطقه از پایین به طرف بالا شامل: پی سنگ کریستالین، پی سنگ هوازده، ماسه سنگ و رس، سیلتستون، ماسه سنگ گلاکونیت، لایه منگنزدار، رس­های سبز تا خاکستری، مارن و آهک است.
لایه منگنز شامل سه رخساره اکسید، مخلوط اکسید – کربنات و کربنات است، که کربنات­ها در حاشیه حوضه رسوبی تشکیل شده اند. رنج منگنز از ساحل به اعماق عبارتند از:
رخساره کربناته(رودوکروزیت منگانو کلسیت) اکسیدی(پیرولوزیت پسیلوملان)
محیط حاشیه حوضه رسوبی یا ساحلی ( محیط عمیق) افق منگنزدار ۲ تا ۳ متر ضخامت، ۲۵ کیلومتر عرض و ۱۵۰ کیلومتر طول دارد. رخساره اکسید حدود ۲۵ درصد ذخیره را تشکیل می­دهد. عیار منگنز ۱۵ تا ۲۵ درصد است. منگنز از سنگ­های مافیکی اسپلیتی کریستالین منشأ گرفته است. بافت ذخیره از نوع اُالیتی، پیزولیتی، لامیناسیون و جانشینی صدف­ها است. کانسارهای منگنز در کربنات­ها در هندوستان، برزیل و مراکش کشف شده است. منشأ منگنز به طور عمده سنگ­های آتش­فشانی است[۶].
۱-۵-۲-۴ کانسارهای گرمابی منگنز
این کانسارها به صورت رگه­ای می­باشد و کانی­های اقتصادی آن عمدتاً رودوکروزیت و پیرولوزیت می­باشد. چشمه­های آب گرم در کانسارهای موجود در قاره­ها و پیدایش آن­ها در مناطق فعال کف دریاها مثال­های جالبی از تشکیل کانی­های اکسید منگنز از سیالات هیپوژن هستند. با مقایسه ترکیب کانسارهای منگنز در چشمه­های آب گرم امروزی و کانی­های منگنز رگه­ای هیپوژن قدیمی تشابه بین آن­ها به خوبی روشن می­ شود. در ذخایر گرمابی یک نوع پراکندگی ناحیه­ای مربوط به کانی­های منگنز و سایر فلزات مشاهده شده است. چشمه‌های آب گرم در کانسارهای موجود در خشکی‌ها و پیدایش آن­ها در مناطق فعال کف دریاها مثال­های جالبی از تشکیل کانی­های اکسید منگنز از سیالات هیپوژن هستند. با مقایسه ترکیب کانسارهای منگنز در چشمه‌های آب گرم امروزی و کانی­های منگنز رگه‌های هیپوژن قدیمی، تشابه بین آن­ها به خوبی روشن می‌شود. در ذخایر گرمایی یک نوع پراکندگی ناحیه­ای مربوط به کانی­های منگنز و سایر فلزات مشاهده شده است. در عمیق­ترین بخش­ها تنها کانی­های منگنز دو ظرفیتی (رودوکروزیت، رودونیت، تفروئیت و آلاباندیت) همراه با سولفورهای فلزات پایه (Pb, Zn, Cu) و کانسارهای طلا- نقره تشکیل می­ شود. با بالا آمدن محلول­های هیپوژن به طرف سطح زمین در مناطق فوقانی و امتزاج آن با نزولات اکسیژن­دار پائین رو، گیبسیت و براونیت که اکسیدهای با ظرفیت کم هستند و کریپتوملان، پسیلوملان، پیرولوزیت و کرونادیت که اکسیدهای با ظرفیت زیاد هستند، به صورت تابعی از میزان اکسیژن و درجه حرارت تشکیل می­شوند. مانند کانسار منگنز بیوت (آمریکا) [۶].
۱-۵-۲-۵ کانسارهای دگرگونی منگنز
کانسارهای دگرگونی حاوی کانی­های فراوان منگنز به تعداد زیادی یافت می­ شود اما تنها تعداد کمی از این کانسارها و عمدتاً آن­هایی که دارای کانی­های براونیت، هوسمانیت و بیگسبیت هستند، اهمیت محلی دارند و نظر کانسار به صورت لایه­ای است. کانسارهای دگرگونی منگنز در ارتباط با سنگ­های سیلیکاته حاوی منگنز در دوره پروتروزوئیک مانند گاندیت­ها و کودوریت­ها می­باشند. گاندیت­ها از کوارتز، اسپسارتین، براونیت، هوسمانیت و رودوکروزیت تشکیل شده ­اند و کودوریت­ها از فلدسپات پتاسیک، اسپسارتین و آپاتیت تشکیل یافته­اند. این­ها در بین لایه‌های از مرمرها، کوارتزیت‌ها و شیست­ها قرار دارند. گاندیت‌ها و کوردوریت‌ها در مناطق زیادی با صدها کیلومتر مربع مساحت پراکنده هستند. طول ذخایر منگنزدار از ۳ تا ۸ کیلومتر و ضخامت آن­ها از ۳ تا ۶۰ متر متغیر می­باشد. متوسط میزان منگنز در آنها ۱۰ تا ۲۰ درصد است. بزرگ­ترین کانسارهای شناخته شده از این نوع در هند و برزیل وجود دارند. مانند کانسار منگنز پُست ماسبرگ در آفریقای جنوبی.
براونیت کانی مشخصه­ی کانسارهای دگرگونی ضعیف است، در دگرگونی شدید کانی بیگسبیت از تحول براونیت و هماتیت تشکیل می­گردد و همراه آن هولاندیت، هوسمانیت و ژاکوبسیت نیز ظاهر می­شوند. هولاندیت یک کانی هیپوژن است و از طریق دگرگونی مجاورتی و ناحیه­ای تشکیل می­ شود. بسیاری از کانسارهای رسوبی منگنز، متعاقباً به وسیله دگرگونی حرارتی و مجاورتی با شدت­های متفاوت تغییر پیدا می­ کنند و این امر باعث تغییر کانی­شناسی و بافت کانسارهای قبلی می­گردد، اما نقشی در تمرکز آن­ها ایفا نمی­کند. در کانسنگ­های اکسیدی دگرگون شده منگنز، براونیت و بیگسبیت بسته به حضور سیلیس، آهن و … و نیز حرارت و اکسیژن به تنهایی یا با هم تشکیل می­شوند[۶].
۱-۵-۲-۶ کانسارهای منگنز تجزیه­ای یا سوپرژن
فرایند تشکیل این کانسارها شامل تجزیه عناصر غیر از منگنز در سنگ مادر توسط آب­های سطحی و زیرزمینی است. این فرایند باعث متمرکز شدن مواد باقیمانده و یا تجزیه و ته­نشینی مجدد منگنز در پوسته هوازده نزدیک سطح می‌شود. اکسیداسیون سوپرژن برجا و غنی­سازی سنگ­های منگنزدار، به خصوص در سنگ­های کربناته، یا تحرک مجدد کانسارهای منگنز قبلی در جریان هوازدگی منجر به تشکیل ذخایر پرعیار و اقتصادی می­گردد. سنگ مادر این نوع کانسارها باید دارای درصدکانی منگنز ( ۵ تا ۱۰ درصد ) باشد. هوازدگی در مناطق گرمسیری معمولا منجر به افزایش عیار بیش از ۵ الی ۶ درصد نمی­ شود. اگر اکسیداسون شدید و فراگیر باشد، پیرولوزیت و یاکریپتوملان (بسته به تمرکز پتاسیم) مستقیما از رودوکروزیت یا پیروکروزیت تشکیل می‌شود. چنان­چه اکسیداسیون محدود و دارای تغییراتی از بالا به طرف پایین سطح باشد، فازهای مختلف معرف حالت­های اکسیداسیون متفاوت تقریبا به صورت زیر می‌باشد[۶].
رودوکروزیت هوسمانیت منگانیت بیرنسیت نسوتیت پیرولوزیت و کریپتوملان
همان­طوری که تحرک آهن و آلومنیوم به تشکیل لاتریت­های آهن­دار و بوکسیت منجر می­ شود، منگنز نیز می ­تواند در طول هوازدگی شیمیایی تشکیل ذخایر بازماندی منگنز با عیار بالا را بدهد. در مرحله­ اصلی تبلور ماگما به دلیل قرار گرفتن منگنز در کانی­های آهن و منیزیم­دار، هیچ کانی مستقلی از منگنز تشکیل نمی­ شود و کانی­های منگنزدار هوازده شده و باعث تشکیل ذخایر اقتصادی منگنز می­شوند که به صورت پوشش بر روی سنگ­های حاوی منگنز وجود دارد. کانی­های اقتصادی این نوع شامل پسیلوملان، پیرولوسیت و منگانیت می­باشد[۶].
در مورد ذخایر بازماندی منگنز نیز مانند بوکسیت ها، آب و هوا ـ زهکشی ـ ماهیت سنگ مادر از عوامل تعیین کننده تمرکز ذخیره می­باشند. سنگ مادری که منشأ ذخایر بازماندی هستند باید به قدر کافی غنی از منگنز باشند، به عنوان مثال ۱۰% منگنز. این نوع کانسارهای منگنز از هوازدگی شیمیایی سنگ­های کربنات منگنزدار و سنگ­های سیلیکات ـ کربنات حاوی منگنز تشکیل می­شوند. مهم­ترین ذخایر منگنز بازماندی در غرب آفریقا (گابون)، آفریقای جنوبی، برزیل، هند و ونزوئلا و کانادا شناخته شده ­اند[۶].
۱-۵-۲-۷ گرهک­های (ندول های) منگنز
بزرگ­ترین منابع منگنز در کف اقیانوس­ها و دریاچه­های عهد حاضر وجود دارد که در آن کانسارهای منگنز و آهن به صورت گرهک و کنکرسیون­های نامنظم یافت می­شوند (شکل ۱-۲). قطر گرهک­ها از ۱ میلی­متر تا ۲۵ سانتی­متر متغیر است و گاهی به یک متر می­رسد ولیکن بیشترین پراکندگی مربوط به قطرهای ۷-۳ سانتی­متر است. نودول­ها معمولا ًبه شکل کروی، بیضوی، عدسی مانند و صفحه­ای است. گرهک­ها حاوی ۲۰ تا ۳۰ درصد اکسیدهای منگنز و مقداری آهن می­باشند و جمع مقادیر کبالت، نیکل و مس در آنها ۲ تا ۳ درصد می­باشد. گرهک­ها حاوی مقادیری تیتانیوم، وانادیوم و مولیبدن نیز می باشند. میزان ذخیره گرهک های منگنز قابل بازیابی ۵۰ بیلیون تا یک تریلیون تن تخمین زده شده است. سرعت رشد گرهک­ها یک میلی­متر در هر یک میلیون سال است. گرهک­های منگنز، پوششی که ضخامت آن به اندازه ضخامت یک گرهک می­باشد را در کف اقیانوس تشکیل می­ دهند. در مورد منشأ گرهک­ها نظریه­ های مختلفی وجود دارند. امروزه در ایالات متحده آمریکا، آلمان و ژاپن که فاقد ذخایر بزرگ منگنز در خشکی هستند، استخراج نودول­های منگنز- آهن از کف اقیانوس­های آرام و اطلس در اعماق بیش از ۷ کیلومتری را توسط کشتی­های عظیم اکتشافی که عمل لیچینگ (هیدرومتالورژی)، گرم کردن / ذوب (پیرومتالورژی) یا ترکیبی از هر دو را انجام می­ دهند، آغاز شده است. نودول­های استخراجی حاوی ۳۰ – ۲۵% منگنز، ۱۲- ۱۰% آهن، ۲-۱% نیکل، ۵/۱- ۳/۰ % کبالت و ۵/۱-۱ % مس هستند. تمرکز این نودول­ها بر حسب تولید در سطح، حدود ۲۰ – ۱۵ کیلوگرم بر متر مربع است[۶].

شکل ۱- ۲- طرح شماتیک یک گرهک همبرگری شکل
میزان ذخیره منگنز بین زون گسله کلاریون و کلیپرتون در حدود ۱۰۶×۲ تن با عیار ۲۵% منگنز، ۳/۱ % نیکل، ۱% مس، ۲۲% کبالت و ۵% مولیبدن تعیین شده است. میانگین منگنز در نودول­ها ۲۴% است که در مقایسه با میانگین منگنز توده­های معدنی که ۵۵% – ۳۵ است، از نظر اقتصادی به عنوان منبع منگنز پیشنهاد نمی­شوند اما آن­ها حاوی ۱۴% Fe = ، ۱%Cu =، ۱% Ni = و ۲۵/۰% Co = هستند.
۱-۵-۲-۸ منگنز نقطه­ای [۸]
دندریت­ها یا شجره­های پیرولوسیت (MnO2) بر روی سطح شکستگی بسیاری از سنگ­ها قابل مشاهده می­باشند. لیکن در سنگ­هایی که مقدار مس درصد چند صد پی­پی­ام است، به جای تشکیل (دندریت منگنز)، منگنز نقطه­ای تشکیل می­ شود.
۱-۶ اکتشاف وارزیابی ذخایر منگنز
اکتشاف و ارزیابی ذخایر منگنز نسبت به بسیاری از مواد معدنی دیگر مشکل­تر است. این کانسارها معمولاً کوچک و به صورت پراکنده هستند و روش­های ژئوفیزیکی گران قیمت برای اکتشاف این توده­های کانساری مقرون به صرفه نیست.
پایان نامه - مقاله - پروژه
برخلاف روش­های ژئوفیزیکی که در اکتشاف منگنز چندان موفق نیستند، روش­های ژئوشیمیایی به دلیل حلالیت بالای منگنز به عنوان ابزاری مؤثر در پروژه‌های اکتشاف می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. یکی از مشکلات عمده در مراحل اکتشاف منگنز، نگهداری نمونه معرف کانسار برای مراحل ارزیابی و آنالیز است. در گذشته­ های دور بیشتر حفاری­های ضربه­ای برای اکتشاف منگنز استفاده می­شد. امروزه بیشتر از حفاری­های چرخشی برای این منظور استفاده می­ شود، اگر چه در این حالت هم باید برای حفظ نمونه معرف دقت کافی شود.
۱-۷روش­های عمده استخراج منگنز
اکثر کانسارهای با ارزش منگنز، از غنی­سازی ثانویه توسط آب­های زیرزمینی و لیچینگ سنگ­های رسوبی منگنزدار تشکیل می­شوند. به دلیل تنوع کانسارهای منگنز و گستردگی ترکیبات و کانی­های شناسایی شده در این کانسارها، هیچ یک از روش­های کانه­آرایی به تنهایی کاربرد ندارد. در استخراج کانسنگ منگنز، هم روش استخراج روباز و هم زیرزمینی مورد استفاده قرار می­گیرد.
ندول­های منگنزدار پوسته کف اقیانوس­ها ذخایر عظیمی از منگنز را تشکیل می­ دهند ولی به علت مشکلات تکنیکی زیادی در استخراج آن­ها وجود دارد. به منظور پر عیار سازی منگنز به دلیل تنوع کانسارهای منگنز و گستردگی ترکیبات و کانی­های شناسایی شده در این کانسارها هیچ یکی از روش­های کانه­آرایی به تنهایی و حتی به همراه مجموعه ­ای از سایر روش­ها، در همه کانسارهای منگنز کاربرد ندارد.
۱-۸ کاربردهای منگنز
در صنایع فولاد منگنز باعث نورد کردن فولاد و چکش­خواری، استحکام، دوام، مقاومت در برابر سایش و شکنندگی می­ شود. از ترکیب منگنز و آلومینیوم و آنتیموان و کمی مس آلیاژی با خاصیت فرومغناطیس قوی حاصل می­ شود. منگنز خالص دارای چهار آلوتروپی می­باشد. فرم آلفا در درجه حرارت معمولی پایدار است. فرم گامای این عنصر دارای خصوصیات انعطاف پذیری بالا، نرم و راحت با چاقو بریده می­ شود، و هم­چنین چکش­خوار است. کاربردهای متنوع منگنز باعث می­ شود که این فلز را در سه نوع عیار متالورژیکی، شیمیایی و باتری طبقه ­بندی کرد. با توجه به جدول ۱-۱، عیار متالورژیکی در حدود ۳۸ تا ۵۵ درصد منگنز می­باشد، و ممکن است با عیار شیمیایی تنها در شکل فیزیکی آن تفاوت داشته باشد. کانی­هایی با عیار باطری و شیمیایی اغلب توسط محتوی MnO2 دسته­بندی می­شوند، که نوعا در حدود ۷۰ تا ۸۵ درصد (۴۴ تا ۵۴ درصد منگنز) می­باشند[۷].
جدول۱-۱ –مشخصات ترکیبهای موجود در محصولات منگنز[۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:25:00 ق.ظ ]




۱- بررسی کیفیت براساس تحقق آرمانها و اهداف
۲- بررسی کیفیت بر اساس انتظارات
۳- بررسی انتظارات بر اساس شاخصهای آماری
در محور اول، کیفیت آموزشعالی بر اساس تعریف انسان و آرمانهای او و نقش دانشگاهها در جهت تحقق این اهداف و آرمانها بررسی میشود. در محور دوم، با توجه به چهار عامل مهم جامعه، دانشجو، نهاد آموزشی و برنامههای درسی، کیفیت آموزش بر اساس توقعات و انتظارات هر یک از آنها مورد بررسی قرار میگیرد. در محور سوم، با تبدیل عوامل کیفی به کمی و با بهره گرفتن از متغیرهای عددی و آماری، کیفیت آموزشعالی بررسی میشود(پازارگادی، ۱۳۷۷).
پنجام[۳۱](۲۰۰۵)، کیفیت آموزشعالی را امری پیچیده دانسته است که در ذات خود نهفته است. فهم ها و تفسیرهای متنوعی از آموزشعالی وجود دارد که پیجیده، ذهنی و به دشوار اندازهپذیر هستند. وی با اشاره به تعریف سازمان استانداردهای بین المللی که کیفیت را تامین رضایت، نیازها و انتظارات مشتریان بعلاوه ارتقاء مداوم فعالیتها، دانسته است، میگوید در آموزشعالی، این پرسش به قوت خود باقی است که مشتریان چهکسانی هستند؟ نیازهایشان چه هستند؟ هریک از دانشجویان، خانوارها، استخدامکنندگان، هیاتعلمی، سازمانهای حرفهای و جامعه، تعاریف و انتظارات مخصوص به خود دارند.
در واقع، کیفیت در آموزشعالی معانی مختلفی دارد. برای مثال، در حالی که در بحث کیفیت یک موسسه آموزشعالی، دانشجویان ممکن است بر امکانات فراهمآمده برای آنها و فایده تحصیل برای استخدام آنها در آینده تمرکز کنند؛ اساتید ممکن است به فرایند یاددهی-یادگیری توجه کنند؛ مدیر ممکن است به موفقیتهای سازمانی اهمیت دهد؛ والدین موفقیت فرزندانشان را در نظر بگیرند و کارفرمایان ممکن است صلاحیت و کارایی دانشآموختگان آن موسسه را مورد توجه قرار دهند. هرگروهی روش متفاوتی برای تعریف کیفیت دارد. بنابراین، اظهارنظر در مورد کیفیت بعنوان یک مفهوم واحد غیرممکن است. هر تعریفی از کیفیت باید با توجه واژه های متنی که مورد استفاده قرار می گیرد بیان شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در مورد موسسات آموزشعالی باید خاطرنشان کرد که یک موسسه ممکن است با توجه به یک معیار و از دیدگاه یک گروه متولیان در کیفیت بالایی باشد اما از دیدگاه دیگران از نظر کیفیت پایین باشد.
با توجه به این عوامل، گرین[۳۲](۱۹۹۴) پنج رهیافت برای بررسی کیفیت در زمینه آموزشعالی تعریف کرده است. با توجه به تعریف ایشان کیفیت ممکن است در ارتباط با موارد زیر بررسی شود:
- ازدیدگاه فوقالعاده(بالاترین استانداردها)
- از دیدگاه تبعیت از استانداردها
- بعنوان تناسب با هدف
- اثربخشی در نیل به اهداف سازمانی و
- بعنوان بر طرفکننده نیازهای عینی یا ضمنی مشتریان.
۱- کیفیت به عنوان روال فوقالعاده: این دیدگاه متداولترین مفهوم کیفیت است. این اصطلاح با نظریه تدارک یک محصول یا خدمات خاص و متمایز مرتبط است. در آموزشعالی، موسسهای که بطور فوقالعاده ای استانداردهای بالایی را نشان میدهد بهعنوان یک موسسه کیفی دیده میشود.
۲- کیفیت به عنوان پیروی از استانداردها: خاستگاه این دیدگاه در رویکرد کنترل کیفیت در صنایع دستی است. در اینجا کلمه«استاندارد» برای تشخیص مشخصات و ویژگیهای از پیش تعیینشده بکار میرود. تا زمانیکه یک موسسه استانداردهای از پیش تعیینشده را رعایت کند، میتواند یک موسسه کیفی متناسب با موقعیتهای خاص باشد. این رویه در اغلب سازمانها برای اطمینان از اینکه موسسات یا برنامهها به سطوح ابتدایی تضمین پاسخ میدهند، دنبال میشود. پیروی از استانداردها ممکن است نتیجه تایید شروع برنامهها یا شناسایی یک موقعیتخاص یا درک وابستگی به شرایط باشد.
۳- کیفیت به عنوان تناسب با اهداف: این رویکرد مبتنی است بر دیدگاهی که در آن کیفیت جز در ارتباط با هدف محصول یا خدمات معنی دیگری ندارد. واضح است که انسان برای ضربهای ساده نیاز به ابر کامپیوتر ندارد. ممکن است آنچه که بهعنوان یک سیستم کیفی برای تجزیه و تحلیل پایه در نظر گرفته میشود با آنچه که برای آزمایشات علمی انجام میگیرد متفاوت باشد.
۴- کیفیت به عنوان کارایی در نیل به اهداف سازمانی: این یکی از برداشتهای دیدگاه تناسب برای هدف است در جایی که هدف به توسط موسسه تعیین شده باشد. در این رویکرد، یک موسسه با کیفیت بالا به طور واضح و روشن اهداف خود را بیان میکند و در رسیدن به آنها کارآمد است. این دیدگاه ممکن است مسائلی نظیر اینکه چگونه موسسه باید اهدافش را تنظیم کند(بالا، متوسط، پایین) و اینکه چگونه آن اهداف را به خود اختصاص میدهد را شامل میشود.
۵- کیفیت به عنوان بر طرف کننده نیازهای عینی و ضمنی مشتریان: این دیدگاه با تناسب برای هدف تفاوت دارد در اینجا هدف، نیازها و رضایت مشتری است. مسئله اصلی در اینجا این است که آیا رضایت مشتری واقعا به نفع اوست؟ آیا«احتیاجات» همان«خواسته ها» هستند؟ در آموزشعالی به این معنی است که آنچه دانشجویان نیاز دارند ممکن است همانی نباشد که واقعا برای آنها مناسب است. زمانیکه بجای در نظر گرفتن یک گروه از مشتریان نظیر دانشجویان، یک گروه وسیع تر نظیر دولت، دانشجویان و والدین درتعیین«نیازهای مشتری» و «رضایت مشتری» درگیر هستند، این دیدگاه قابل اعتمادتر میشود(پازارگادی و همکاران، ۱۳۸۸ : ۴۶-۴۵).
عبارتهای دیگری نظیر«ارزش پولی»، «ارزش افزوده»، «فرایند تغییرپذیری» برای کیفیت در آموزشعالی مورد استفاده قرار میگیرد. در ارزش پولی، زمانی کیفیت مطرح است که انتظارات مصرفکنندگانی که بهای آنرا میپردازند را برآورده سازد. کیفیت شامل رضایت مصرفکنندگانی است که ممکن است دانشجویان(که مصرف کنندگان مستقیم هستند و وقت مفیدشان را برای یادگیری صرف می کنند) یا والدین(که به خدمات آموزشی فرزندان شان توجه می کنند) یا دولت(که سیاست های ملی و سرمایه گذاریهای مادی برای خدمات آموزشی را انجام می دهد) باشد. از دیدگاه« ارزش افزوده» موسسهای که دانشجویان را قادر میسازد که دانش، کارایی، و تخصص خود را برای استخدام تقویت کند بعنوان یک موسسه موفق از نظر کیفیت و تلاش برای ایجاد ارزش افزوده به حساب میآید. فرایند تغییرپذیری به شیوهای که آموزشعالی میتواند نقش کلیدی در گسترش انواع ویژگیهای مطلوب در دانشجویان جدای از آمادهسازی آنها با مجموعهای از معلومات دانشگاهی بازی کند(پازارگادی وهمکاران ، ۱۳۸۸ : ۴۶).
نکته مهمی که قابل ذکر است این است که هیچ تعریف صحیح و دقیقی برای کیفیت وجود ندارد. همه مفاهیم بالا ارزشمند هستند. بواسطه تعریف کیفیت، موسسات تضمین کیفیت حوزههایی را شناسایی میکنند که به عنوان هستهای برای فرایند تضمین کیفیت آنها به حساب میآیند و در این مورد نمیتوان تشابه زیادی پیدا کرد.
۲- ۱۶ -اهمیت و ضرورت کیفیت در آموزشعالی
از آنجا که کیفیت بعنوان یک عامل مهم و موثر در موفقیت و یا عدم موفقیت در مراکز و موسسات آموزشی به شمار میرود، بنابراین همه آنها به دنبال آن هستند. هر چند که خدماتآموزشی، از جمله بحثهایی محسوب میشود که دارای سریعترین روند رشد در کشورهای در حالتوسعه است چنین رشد سریعی، تلاشهایی را برای تعمیم یافته های تحقیقاتی کشورهای توسعهیافته به کشورهای در حال توسعه باعث شده است(انواری،۱۳۸۴ : ۳).
در کشورهای توسعهیافته ارتقاء کیفیتخدمات و محصولات آموزش در صدر اولویتهای آنان قرار دارد و نخستین اولویت این جوامع ارتقاء کیفیتخدمات و محصولات آموزش است. بهبود مستمر و تضمین کیفیت خدماتدانشگاهی مهمترین وظیفه این جوامع تلقی میشود در جوامع توسعهیافته تفکر کیفیت محصول و تعهد به دستیابی به آن بعنوان قابلیت‌هایی تلقی میشود که عوامل موفقیت را در همه حیطه های رقابتی فراهم میکند که متاسفانه در جوامع توسعه نیافته نقش مراکز آموزشی در پیشبرد جامعه به فراموشی سپرده شده است و به بیان دیگر، مقاماتعالی این جوامع و گردانندگان آموزشعالی آنها دانشگاهها را به عنوان عنصر تحول تلقی نمیکنند زبرا آنها فاقد تمهیدات لازم برای ایجاد تحول در جامعه هستند، کیفیت نیز یک مقوله فراموش شده در این مراکز است و پیوسته روبه کاهش میرود. این پدیده در آموزشعالی از عوامل زیر ناشی میشود:
- ارزیابی نارسایی نیازهای جامعه
- توسل به راه های موقت و کوتاه
- دیوانسالاری نظام آموزشعالی
- بی تفاوتی نظام آموزشعالی نسبت به مسائلاجتماعی
بعلاوه تقاضای روزافزون برنامههای آموزشی، رشد کمی نهادهای آموزشعالی و افزایش تعداد متقاضیان آن از یک سو و از سوی دیگر نگرانیهای جدی در مورد کیفیتخدمات موجب دلواپسیهای آنها شده است، این نگرانیها زمانی تشدید میشود که کیفیتخدمات و محصولات آموزش عالی بطورجدی از سوی ذی نفعان آنها مورد انتقاد قرار گرفته است(همان : ۱۴).
یکی از مسائلی که در نظام آموزشعالی توجه کارشناسان و دستاندرکاران را به خود جلب کرده است، کیفیت آموزشی میباشد، بحث کیفیت معمولا در مقابل کمیت مطرح میگردد. از این جهت همزمان با رشد کمی نظام آموزشعالی به مسئله کیفیت نیز توجه میگردد. چنانکه عنوان گردید، مفهوم کیفیت بر اساس دیدگاه های شخصی افراد متفاوت است. و همین امر باعث گردیده است که یک تعریف معین و جامع که مورد قبول همگان باشد ارائه نگردد.
۲- ۱۷- مفهوم کیفیتآموزشی
مفهوم کیفیت که یکی از اهداف اساسی در ارزشیابیهای آموزشعالی در تمام کشورهای جهان به شمار میرود، دارای تعریف معینی که اجماع نظر در خصوص آن وجود داشته باشد نیست، رونتویولو آنرا مفهومی چندب عدی میداند که از بخش صنعت و خدمات وارد آموزشعالی شده است و بنا به نیات دولت ها، معلمان، دانشجویان، کارگزاران اجتماعی و اقتصادی به ابعاد متفاوت آموزشی نظیر سازمان دهی و مدیریت موسسه، شرایط آموزشی و پژوهشی، محتوای آموزشی و ارزش مدارک در بازار کار به قابلیت بازاریابی مدارک دانشگاهی مربوط میشود. به قول وی برخی از محققان، نظیر برنان، ارزشیابی کیفیت آموزشعالی را بیشتر به کارکردهای بیرونی آموزشعالی مرتبط میدانند، یعنی در خدمت اقتصاد بودن آن نه انتقال دانشهایجدید.
آنچه میتوانیم اضافه کنیم، این است که مفهوم کیفیت کلیت دارد یعنی کیفیت یک دانشگاه به کیفیت تمام عوامل موثر بر دانشگاه مرتبط است، لذا توجه به فقط یک جنبه(بعد اقتصادی، بعد آموزشی، بعد پژوهشی و…) بدون توجه به ارتباط و کلیت آنها، دانشگاه را در مقام یک سیستم، بیشتر دچار اختلال میکند(یمنی، ۱۳۸۰ : ۹۳).
کیفیت آموزش یک مفهوم پیچیدهای است که این مفهوم تحت هر شرایط و موقعیتی معنی و مفهوم خاص خود را پیدا میکند. آنچه که در یک کلاس پیش میآید تابع عوامل آموزشی مختلف(معلم، فراگیر، محتوای آموزشی، فضای آموزشی، وسایل آموزشی و…) میباشد که در بروز چگونگی فعالیتها و عملکرد تحصیلی فراگیران موثر است گرچه عملکرد تحصیلی مطلوب فراگیران به مجموعه عوامل مختلف دیگری همچون عوامل اقتصادی، اجتماعی، شرایط فرهنگی و سیاسی و تفاوتهای فردی افراد بستگی دارد که هرکدام تحت شرایط و موقعیتهای خاصی میتواند در بهبود کیفیت فرایند آموزشی نقش مثبت و یا منفی داشته باشد. با توجه به مطالب مشروحی که در مورد کیفیت آموزش از نظر گذرانده شده، مفهوم کیفیت آموزش یک مفهوم پیچیده، تام و نسبی میباشد که ابعاد مختلفی را در بر میگیرد و میتواند خصوصیات«مطلوب» و یا«نامطلوب» موقعیتهای آموزشی را نشان دهد و اثرات آن از طریق تغییرات رفتاری در سطح فراگیران و نیز در سطح پیامدهای نظام آموزشی(اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…) قابل تشخیص و بیان میباشد(یمنی،۱۳۷۵ : ۹۲).
از مفهوم کیفت آموزشی تعابیر گوناگونی به عمل آمده است. این تعابیر را می توان بر حسب انتظاراتی که گویندگان آنها از نظام آموزشی دارند به دو دسته تقسیم نمود:
۱- دسته ای که معتقد به وجود اهداف خارجی برای نظامهای آموزشی در زمینه حرفهای، اقتصادی و اجتماعی هستند و انتظار دارند که این نظامها مسقیما در جهت تحقق اهداف گام بردارند تا از این طریق نیازهای جامعه را مرتفع سازند.
۲- در مقابل این دیدگاه گروهی معتقدند آموزش و پرورش در ورای خود هدفی ندارد و اهداف آن از خود فرآیندآموزش و پرورش ریشه میگیرند و طرفداران این دیدگاه معتقدند برای ارزیابی از کیفیت آموزشی باید معیارهای درونی نظامهای آموزشی را ارزیابی نمود. به عقیده آنان ارزیابی از طریق خارج از نظام آموزشی به تنهایی کافی نیست(هلک، ۱۳۷۱ : ۴۸).
دیوید و دیل[۳۳](۲۰۰۳) میگویند که کیفیت آموزشی مبحثی اصلی و ضروری در آموزشعالی است که بدون پرداختن به آن نگرانی راجع به هزینه ها و امکان دستیابی افراد جامعه به آموزشعالی بیهوده خواهد بود. او کیفیتآموزشی را معادل استانداردهای آموزشی میداند همچون سطح پیشرفت تحصیلی فارغ التحصیلان، این تعریف از کیفیت آموزشی همخوانی کاملی با تمرکز بوجود آمده روی یادگیری دانشجویان دارد(وزیری، ۱۳۸۳ : ۴۵۶).
۲-۱۸- خصوصیات کیفیت آموزشهایدانشگاهی
کیفیت آموزشها چه خصوصیاتی دارد که چنین پیچیدگی برای آن عنوان میشود؟ چرا برای بهبود آن باید برنامه داشت؟.
۱- نکته اول این است که کیفیت آموزشهایدانشگاهی نسبی است. کیفیت آموزش میتواند پایین و یا مطلوب باشد. کیفیت در میان دو حد مطلوب و نامطلوب در نوسان است.
۲- کیفیت آموزشهایدانشگاهی یک مفهوم تام است. تام بودن کیفیت آموزشهایدانشگاهی به کلیت نظام آموزشعالی مربوط میشود.
۳- کیفت آموزشهایدانشگاهی یک مفهوم پیچیده است. کلیت بالا بیانگر پیچیدگی آن نیز است. بنابراین کیفیت امری تحولی است و از جهتی«قابل برنامه ریزی»(درمفهوم ایستای آن) نیست و در طراحی شاخصها و ارزشیابی کیفیتها این عدماطمینان باید در نظر گرفته شود. بهبود کیفیت دانشگاه فقط از طریق سازماندهی درونی دانشگاه میسر نمیشود بلکه مستلزم این است که عوامل محیطی نیز زمینه مساعد را برای آن فراهم آورند(یمنی، ۱۳۸۰ : ۹۵).
ثانیا آموزشهایدانشگاهی یک مفهوم تام است، تام بودن کیفیت آموزشهایدانشگاهی به کلیت نظام آموزشعالی مربوط میشود. تام بودن مفهوم کیفیت دانشگاه به خصوصیات دورهای قبل از دانشگاه ارتباط مییابد(دوره های ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان).
ثالثا کیفیت آموزشدانشگاهی یک مفهوم پیچیده است کلیت بالا بیانگر پیچیدگی آن نیز است. ادگار مورن یکی از متفکران تحلیل رشد و تحول سیستم اجتماعی به بررسی پیچیدگی پرداخته است و آن را با قدرت درک پدیده ها مربوط میداند، قدرتی که بتواند بینظمی، اتفاق، عدم اطمینان، تضاد و سازمان را درک نماید. او میگوید«اگر شما با تفکر پیچیدهکننده سوال کنید، واقعیت پیچیده خواهد بود(یمنی، ۱۳۸۵ : ۹۵-۹۴).
عده کثیری از کارشناسان بر سر این موضوع اختلافنظر دارند که آیا افزایش کمیت، لزوما کاهش کیفیت را بدنبال خواهد داشت یا نه؟ عدهای بر این عقیدهاند که هر گاه کمیتها افزایش یابند در نقطه مقابل کیفیتها تقلیل یافتهاند و عدهای نیز کاهش کیفیت را در برابر افزایش کمیت منطقی ندانستهاند و تنها آنرا در صورتی محقق میدانند که برنامهریزیهای توسعه با توجه به اصول خود صورت گرفته نباشد. پارتر[۳۴](۱۹۹۸) را عقیده بر آنست که در مقابل افزایش کمیتها، کاهش کیفیت ها اجتنابناپذیر است. او میگوید« مسلم است با افزایش کمیت، کیفیت تقلیل پیدا خواهد کرد» ولی زمردیان به نقل از مجید رهنما، تضاد بین گسترش کمی و کیفی را تصور منطقی در این زمینه ندانسته و میگوید«تضاد بین گسترش کمی و کیفی تعلیمات، تنها در شرایطی حقیقت دارد که مسئله رشد و توسعه، در چارچوب صحیح و دینامیک آن قرار نگرفته باشد و به پیشرفتهای اساسی علمی و آموزشی که در زمینه های دیگر میشود توجه نکرده باشد(انصاری و همکاران ،۱۳۸۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:25:00 ق.ظ ]