- چککردن درستی ادراکمان: از غریبه بپرسیم که آیا آنچه من از شما فهمیدم درست است یا نه.
- گوشکردن موثر: در گوشدادن فعال سهدسته مهارت توجه، پیگیری و درک مطلب با هم وجود دارد.
-
- بازخورد: بازخورد عبارتاست از «پاسخ یا واکنشی که شنونده در مورد رفتار دیگران به انان بازمیگرداند. بازخوردی که از دیگران میگیریم ما را از تأثیر رفتارمان بر دیگران، آگاه میسازد و بهما امکان میدهد برای رسیدن به اهداف موردنظر، رفتارمان را اصلاح نماییم.
تشکیل اجتماع
گودیکانست معتقد است که اصولی جهانشمول داریم که ارتباطات میانفرهنگی میتواند مبتنی بر آن شکلگیرد. او برای رسیدن به این اصول بهتحقیق در خصوص عوامل تشکیل اجتماع روی میآورد. واژه اجتماع از واژه لاتین communitas مشتق شده است که دو معنای مرتبط بههم اما مجزا دارد:[۳۵۲]
- حالات علایق مشترک و در نتیجه حالت معاشرت و دوستی
- مجموعه از مردم، که نوعی پیوند بیرونی بین آنان برقرار است.
مارتین باربر، اجتماع را نوعی انتخاب برای یک هدف مشترک میداند، نوعی گردهمایی ارادی و داوطلبانه افراد، در یک رابطه مستقیم که شامل توجه بهخود، دیگران و گروه میگردد. او معتقد است که اجتماع باید از گروههای کوچک آغاز شود و آنرا نمیتوان بهزور در سازمانها یا ملل ایجاد کرد. وی میگوید که برای ارزشمندکردن زندگی و معنابخشیدن به ان، وجود شکلی از اجتماع ضروری است. اجتماع گروهی از افراد همفکر نیست بلکه گروهی از افراد مکمل یکدیگرند که افکار مختلفی دارند.
بهنظر گودیکانست میتوان هفت فرضیه را در خصوص اصول تشکیل اجتماع در نظر گرفت:
- ضرورت جامعه برای افزایش صلح و آرامش
- تشکیل اجتماع، مسئولیت فرد است
- هر اجتماع نیاز بهتنوع فرهنگی و قومی دارد.
- کار اجتماعسازی را با گروههای کوچکتری که عضو آن هستیم آغاز کنیم.
- افکار انسان او را تشکیل میدهد. ما همانیم که میاندیشیم.
- اجتماع بدون اختلاف و تعارض موجودیت نمییابد و شکل نمیگیرد.
- یک فرد میتواند یک رابطه را تغییر دهد یا بهتشکیل یک اجتماع مبادرت ورزد.
با در نظر گرفتن فرضیات بالا میتوانیم هفت اصل تشکیل اجتماع را اینگونه مطرح کنیم:
- متعهدبودن: باید نسبت به اصول تشکیل اجتماع در زندگیمان و به افرادی که قرار است با آنها این اجتماع را بسازیم، متعهد باشیم.
- هشیار بودن: ناآگاهانه و بدون مراقبت، ارتباط برقرار نکنید.
- بی قید و شرط پذیرا بودن: دیگران را آنطور که هستند بپذیرید.
- به خود و دیگران اهمیت دادن: یعنی از قطبی کردن ارتباط پرهیز شود.
- فهیم بودن: برای درک دیگران تا جای ممکن بکوشیم.
- اخلاقی بودن: فقط دستیابی به هدف توجیه کننده رفتار نیست.
- مسالمتجو بودن: باید برای هماهنگی درونی و ایجاد هماهنگی در روابطمان با دیگران بکوشیم.
این هفت اصل، ایدهآلهایی هستند که میتوانیم برای دستیابی به آنها تلاش کنیم. هرقدر بهطور فردی به آنها عمل نماییم، شانس برقراری اجتماع و صلح در جهان بیشتر خواهد بود. اما اگر در رسیدن به این ایدهآلها و آرمانها موفق نبودیم، نباید خود را ملامت کنیم. رسیدن به هریک از این ایدهآلها زمان زیادی میطلبد و نیازمند تمرین فراوان است.
۲-۴-۶- ریدموند و بونی: مهارت ارتباطی و اضطراب:
مطالعهای با عنوان «رابطه مهارت ارتباطات بین فرهنگی با اضطراب و کنترل آن به نحوی که دانشجویان بینالمللی توضیح میدهند» توسط ریدموند و بونی[۳۵۳] در سال ۱۹۹۳ انجام گرفته است. در این مطالعه، مهارت ارتباط بینفرهنگی در قالب مفاهیمی چون کارآیی ارتباطی، انطباق، ادغام اجتماعی، مهارت زبانی و دانستن فرهنگ کشور میزبان تعریف شده است. میزان انطباق گزارششده از سوی افراد، بهعنوان بهترین پیشبینیکننده میزان اضطراب گزارششده درنظر گرفته شد و میزان کارایی ارتباطی، انطباق و ادغام اجتماعی گزارششده از سوی افراد، بهعنوان بهترین پیشبینیکننده میزان کنترل اضطراب آنان بهحساب آمد.[۳۵۴]
۲-۴-۷- کلک و مارتین: کاهش حساسیتهای بینفرهنگی
کلک و مارتین[۳۵۵] تحقیقی را درسال ۲۰۰۳ منتشر کردند که به مطالعه تغییرات نگرشهای دانشجویان نسبت به تفاوتهای فرهنگی می پرداخت. این تحقیق زمانی انجام شد که دانشجویان در همایشی که در مورد فرهنگهای آمریکای لاتین برگزار میشد، در دانشگاه میامی در اوهایو در پاییز ۱۹۹۶ شرکت کرده بودند. با بهکارگیری مدل حساسیتهای بینفرهنگی و ابزار پیمایشی مرتبط با آن، نگرشهای دانشجویان نسبت به تفاوتهای فرهنگی و اینکه چگونه در مواجهات بینفرهنگی خود آن را بهکار میگیرند، سنجیده شد. نتایج ابتدایی این تحقیق نشان داد برگزاری جلسات، به کاهش حساسیتهای بینفرهنگی دانشجویان کمک میکند.[۳۵۶] این تحقیق که از نظریه بنت استفاده میکند، بهطور کلی بیانگر این مسأله است که توسعه ارتباطات افراد، به کاهش حساسیتهای بینفرهنگی آنان میشود. بنت به ارائه یک مدل توسعهای در ارتباطات بینفرهنگی پرداخته است. او مدل خود را به شش مرحله شناختی و ساختاری تقسیم میکند که به صورت پیوستاری از حساسیتهای فزاینده به سوی نسبیگرایی فرهنگی در حرکت است. یعنی حرکت تسلسلوار از قوممداری به دیگرمداری که هر مرحله با انواع خاصی از نگرشها و رفتارهای نسبت به تفاوتهای فرهنگی توصیف شده است.[۳۵۷]
بهطور خلاصه از بررسی پیشنه به این نتیجه میرسیم که منابع اصلی این رشته به سالهای ۱۹۷۲ به اینسو بر میگردد که با کار مشترک سماور و پرتر آغاز میشود. اما ما باید پیشینه بحث خود را در میان آثاری جستجو کنیم که با رویکرد اسلامی به مسأله پرداختهاند.
۲-۵- رویکردهای هنجاری به ارتباط میانفرهنگی
بخشی از ادبیات ارتباط میانفرهنگی را بایستی در آثار مربوط به جهانگردی و توریسم جستجو کرد. به هر میزان که اصطلاح ارتباط میانفرهنگی نو باشد، اصطلاح جهانگردی تحت عناوین متفاوت (بهویژه سیر و سیاحت) قدیمی است. جهانگردی در میان مسلمانان سابقهای دیرینه دارد. «با دقت در سفرنامههایی که به جای مانده به این نتیجه میرسیم که آن چه از قرن سوم تا هفتم وجود دارد، سیاحت مسلمانان است به کشورهای خاورمیانه و خاور دور، مانند: ژاپن، آفریقا و اروپا. جهانگردان مسلمان گزارش سفر خویش را در کتابهای جغرافیایی و یا تحقیقات تاریخی و عقیدتی ارائه دادهاند و در این دوران خبری از رفت و آمد سیاحات اروپایی و مردمان غرب مسیحی نیست و گویا آنان هیچگونه علاقهای به گردشگری نداشته اند».[۳۵۸] در اهمیت گردشگری در نگاه عالمان اسلامی تنها ذکر این نکته کافی است که «عالمان تیزبین، فقهای دور اندیش، برای سیر و سیاحت و گردشگری حتی هزینه کردن بیت المال را نیز روا می دانستند. علامه امینی پس از بازگشت از سفر هند می گوید: «من اگر مرجع بودن و وجوهات شرعی به دست میرسید، همه را به طلاب میدادم تا سفر کنند، حرکت کنند. می گفتم: این هزینه، بروید جهان و انسان را بشناسید.»[۳۵۹] از قرن هشتم جریان معکوس میشود و آنچه مشاهده میشود گزارشهای جهانگردان غربی است وگزارشهای جهانگردان مسلمان بهندرت بهچشم میخورد. ذاکری علت را در شرایط اقتصادی کشورها جستجو میکند.[۳۶۰]
بیشتر آثاری که به موضع جهانگردی و توریسم پرداخته اند، رویکرد اقتصادی به مسأله داشتهاند. صنعت جهانگردی موضوع بسیار از آثار در این زمینه است. تعداد بسیار کمی رویکرد فرهنگی و هنجاری به جهانگردی دارند از این تعداد میتوان به کتاب کتاب جهانگردی در چشم اندازی جامع[۳۶۱] اشاره کرد که در بخشی از کتاب به جنبههای فرهنگی اجتماعی جهانگردی و بایستههای رفتاری جهانگردان و افراد میزبان پرداخته است. از آنجا که بخشی از چالشهای ارتباطات میانفرهنگی به عدم شناخت کافی از بایستههای تعاملات اجتماعی در جوامع دیگر مربوط میگردد، نیمه دوم این کتاب اطلاعات مفیدی را در اختیار قرار میدهد. مجموع واکنشهای افراد یک جامعه نست به تازه واردها و تشکیلات جدید که احتمالا به رفتارهای ناگوار می انجامد، شوک فرهنگی نامیده میشود. امکان دارد هر دو جامعه ی میزبان و میهمان ضربه فرهنگی را تجربه کنند. برای مثال امکان دارد جهان گردان و کسانی که به یک مکان وارد میشوند نتوانند زبان، علامتها، نمدها و نشانه های فرهنگی محل بازدید را درک کنند که در نتیجه از ایجاد ارتباط با آن جامعه ناتوان میشوند و در نهایت تنها استیصال و سردرگمی را تجربه خواهند کرد. از سوی دیگر، هنگامی که جهانگردان به مقررات و اصول فرهنگی آن جامعه احترام نگذارند یا آنها را نقش کنند، برخوردی نامناسب خواهند دید. از نقض مکرر مقررات از سوی جهانگردان با عنوان «گستاخی فرهنگی»[۳۶۲] تعبیر میشود.[۳۶۳] استراتژیهای گوناگونی باید به اجرا درآورد تا بتوان ضربههای فرهنگی را محدود و گستاخیهای فرهنگی را کاهش داد.[۳۶۴]
منشور جهانی اخلاق گردشگری با انگیزه زمینهسازی برای رفتارهای بهینه در گردشگری، اصولی را تحت عنوان «کدهای جهانی اخلاق گردشگری» برای جوامع میزبان و مهمان توصیه کرده است. کدهای جهانی اخلاق گردشگری در ده ماده به تصویب رسیده است که نه ماده از آن حکایت از «قوانین بازی» برای مقصدها، دولتها، متصدیان تور، برنامهریزان، کارگزاران مسافرتی، کارکنان و مسافران می کند و در ماده دهم به نکات اجرایی مورد توجه تأکید دارد.[۳۶۵] همچنین بر اساس کدهای دهگانه گردشگری، اصول هشتگانه مسافر و گردشگر مسئول هم طی قطعنامهی در مجمع عمومیسازمان جهانی گردشگری در سال ۲۰۰۵ به تصویب رسید. در ین بیانیه، گردشگری بهعنوان ابزاری برای تکامل فردی و اجتماعی معرفی شده است و در آن آمده است که گردشگری عاملی غیرقابل جایگزین در زمینه خودآموزی، ارتباطات دو جانبه و درک اختلافات موجود میان افراد بشمار میرود. در ایجاد یک تجربه مطلوب سفر هر کس(اعم از میزبان- میهمان) نقشی را بر عهده دارد، در این میان نقش میهمان(گردشگر) در ایجاد این تجربه و کمک به توسعه گردشگری بسیار مسئولانه است؛
- چشمان خود را به روی فرهنگ و سنتهای دیگر بگشایید؛
- به حقوق بشر احترام بگذارید؛
- به حفاظت از میحط زیست کمک کنید؛
- به منابع فرهنگی احترام بگذارید؛
- سفر شما میتواند موجب توسعه اجتماعی و مشارکت در اقتصاد محلی شود؛ با خرید صنایع دستی و کالاهای محلی به اقتصاد محلی کمک کنید.
- در خصوص وضعیت فعلی سلامتی مقصد مورد نظر و دسترسی به امکانات ضروری پزشکی اطلاعات بهدست آورید.
- در خصوص مقصد مورد نظر تا حد ممکن اطلاعات بهدست آورید.
- با قوانین و مقررات مقصد موردنظر خود آشنا شوید.[۳۶۶]
در حوزه ارتباطات میانفرهنگی از نظر اسلام(از نظر عنوان اثر) تا جایی که امکان تتبع برای نگارنده وجود داشت، تنها یک اثر مکتوب تحتعنوان «جهانگردی: ارتباطی میانفرهنگی» است که بهقلم محمدهادی همایون بهرشته تحریر درآمده است. این کتاب بهطور کلی در دو فصل تدوین شده است. مولف کتاب در فصل اول به مباحث کلی درباره جهانگردی در جهان معاصر پرداخته است. فصل دوم این کتاب که ارتباطی با پژوهش ما پیدا میکند، جهانگردی را بهعنوان ارتباطی میانفرهنگی از نظر اسلام به بحث گذاشته و صرفنظر از اینکه بخش قابلتوجهی از مطالبی که ذیل اصول سهگانه مطرح کرده، خارج از موضوع جهانگردی است، مباحث قابل استفادهای را طرح کرده است که در این رساله مورد استفاده قرار خواهد گرفت. بهویژه بخش دومِ فصل دوم که از اصول فلسفی، اجتماعی و حقوقی جهانگردی در اسلام بحث کرده، ارتباط نزدیکی با بحث ما پیدا میکند. لکن نکته اساسی که تحقیق ما را از آن متمایز میسازد عبارت از این است جهانگردی تنها یک گونه از ارتباطات میانفرهنگی است. ما ضمن بررسی الگوی حاکم بر ارتباطات میانفرهنگی در همه ابعاد آن که شامل جهانگردی هم میشود، به ویژگیهای کلی نظام ارتباطی اسلام نیز خواهیم پرداخت؛ چرا که بررسی الگوی ارتباطات میانفرهنگی بدون توجه به نظام ارتباطی اسلام کامل نخواهد بود.