- بین سرمایه های رابطه ای با چابکی سازمانی رابطه وجود دارد
۱ – ۶ - سوال پژوهش
- کدامیک از مولفه های عوامل سازمانی (هوش هیجانی، هوش سازمانی، مدیریت سرمایه های فکری) پیش بینی کننده مناسب تر چابکی سازمانی هستند؟
۱ – ۸ - تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
متغییر پیش بین: هوش هیجانی، هوش سازمانی، مدیریت سرمایه های فکری
متغییر ملاک: چابکی سازمان
۱ - چابکی
۱-۱ تعریف مفهومی : واژه چابکی در لغات، به معنای حرکت سریع، چالاک، فعال، و توانایی حرکت سریع و آسان، و قادر بودن به تفکر سریع و با یک روش هوشمندانه به کار گرفته شده است (۴۳). سازمان چابک یک کسب و کار با سرعت، سازگار و آگاهانه است که قابلیت سازگاری سریع در واکنش به تحولات و وقایع غیره منتظره و پیش بینی نشده، فرصتهای بازار و نیازمندی های مشتری را دارد (۶).
۲-۱ تعریف عملیاتی : نمره ای است که فرد بر اساس پرسشنامه چابکی کسب می کند.
۲- هوش هیجانی
۱-۲ تعریف مفهومی : مهارتی است که دارنده آن میتواند از طریق خود آگاهی، روحیات خود را کنترل کند، از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد. از طریق همدلی تأثیر آنها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوهای رفتار کند که روحیه خود و دیگران را بالا ببرد (۵۲).
۲-۲ تعریف عملیاتی : نمره ای است که نشان میدهد فرد تا چه حد از قابلیتهای خود آگاهی، خود مدیریتی(خود کنترلی)، خود انگیزی، همدلی و مهارتهای اجتماعی با توجه به سؤالات ۱ تا ۲۵ که مندرج در پرسشنامه هوش عاطفی ویزینگر[۳] است، کسب می کند.
۳- هوش سازمانی
۱-۳ تعریف مفهومی : عبارت است از، استعداد و ظرفیت یک سازمان در حرکت بخشیدن به توانایی ذهنی سازمان و تمرکز این توانایی در جهت رسیدن به رسالت سازمانی (۱۷).
۲-۳ تعریف عملیاتی : نمره ای است که فرد بر اساس پرسشنامه چابکی کسب می کند.
۴- مدیریت سرمایه های فکری
۱-۴ تعریف مفهومی :
سرمایه فکری اصطلاحی مبهم و پیچیده است،اما زمانیکه درک و مورد بهرهبرداری قرار گیرد میتواند یک پایگاه منابع جدید فراهم سازد که از طریق آن سازمان بتواند رقابت کند (۲۳). در تعریفی دیگر بنتیس (۱۹۹۸) معتقد است که سرمایه فکری عبارت از تلاش برای استفاده مؤثر از دانش (محصول نهایی) در مقابل اطلاعات (ماده خام) است.
سرمایه فکری اصطلاحی برای ترکیب دارایی ناملموس بازار،دارائی فکری، دارائی انسانی و دارائی زیر ساختاری است- که سازمان را برای انجام فعالیتهایش توانمند میسازند (۳۲).
۲-۴ تعریف عملیاتی :
نمرهای که فرد بر اساس پرسشنامه سرمایههای فکری کسب می کند.
فصل دوم :
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
در این فصل، مفاهیم و پیشینه پژوهشی متغیرهای چابکی سازمانی، هوش هیجانی، هوش سازمانی و مدیریت سرمایه های فکری بررسی قرار گرفته است.
در ابتدا بحث چابکی و اهمیت آن، همچنین هوش هیجانی و حیطه های آن بررسی شده و پیشینه پژوهشی این سازه از دیدگاه صاحب نظران مختلف بیان گردیده است و سپس به تفضیل متغیرهای هوش سازمانی مدیریت سرمایه های فکری و پیشینه پژوهشی هر یک از آنها را از دیدگاه پژوهشگران مختلف شرح داده ایم.
۲-۲- پیشینه تحقیق
تحقیق حاضر یکی از معدود پژوهش هایی است که با طراحی یک مدل برای چابکی سازمانی می کوشد تا استفاده از مفهوم چابکی را در سازمان ها هموار سازد. در این پژوهش مدل زیر مطرح شده که تحقیق به دنبال بررسی میزان صحت و سقم آن می باشد. این مدل در نگاره زیر ارائه شده است. در این مدل عوامل سازمانی به عنوان متغیرهای پیش بین و چابکی سازمانی به عنوان متغیر ملاک مطرح شده اند. در ادامه این قسمت به بررسی تعاریف متغیرها از نظر صاحب نظران مختلف پرداخته می شود.
مدیریت سرمایه های فکری
هوش سازمانی
هوش هیجانی
چابکی سازمانی
شکل ۲-۱: مدل چابکی سازمانی کارکنان و مدیران شرکت مدیریت تولید برق استان آذربایجان شرق
۲-۲- ۱- چابکی سازمانی
واژهی چابکی در لغات، به معنای حرکت سریع، چالاک، فعال، و توانایی حرکت سریع و آسان، و قادر بودن به تفکر سریع و با یک روش هوشمندانه به کار گرفته شده است (۴۳). اما در فضای کنونی، چابکی به معنای واکنش اثر بخش به محیط متغیر و غیر قابل پیش بینی و استفاده از آن تغییرات به عنوان فرصتهایی برای پیشرفت سازمانی است. هر چند، ریشه چابکی ناشی از تولید چابک بوده و تولید چابک مفهومی است که سالهای اخیر عمومیت یافته و بعنوان راهبرد موفق توسط تولید کنندگانی که خود را برای افزایش قابل ملاحظه عملکرد آماده می کنند، پذیرفته شده است(۶). به زعم شریفی و ژانگ[۴]،(۱۹۹۹) چابکی به معنای توانایی هر سازمانی برای حسگری، ادراک و پیش بینی تغییرات موجود در محیط کاری می باشد(۶۳). چنین سازمانی باید بتواند تغییرات محیطی را تشخیص داده و به آنها به عنوان عوامل رشد و شکوفایی بنگرد. ماسلل[۵](۲۰۰۱) چابکی را توانایی رونق و شکوفایی در محیط دارای تغییرات پیوسته و غیر قابل پیش بینی تعریف می کند(۴۹). سازمانها از این جهت نباید از تغییرات محیط کاری خود هراس داشته و از آنها اجتناب کنند؛ بلکه باید تغییر را فرصتی برای کسب مزیت های رقابتی در محیط بازار قلمداد کنند. پیتر هیلو میگوید چابکی یک شرکت عبارت است از توانایی و قابلیت انجام عملیات سودآور در محیط رقابتی سرشار از فرصتهای مستمر، غیر قابل پیش بینی و متغییر(۶). سازمان چابک یک کسب و کار با سرعت، سازگار و آگاهانه است که قابلیت سازگاری سریع در واکنش به تحولات و وقایع غیره منتظره و پیش بینی نشده، فرصتهای بازار و نیازمندی های مشتری را دارد (۶). بهعبارتی میتوان گفت که: رویکردها و راهحلهای گذشته دیگر قابلیت و توانایی خود برای رویارویی با چالشهای سازمانی و محیط بیرونی را از دست دادهاند؛ یا بهتر است با رویکردها و دیدگاه های جدیدی جایگزین شوند. از اینرو، یکی از راه های پاسخگویی به این عوامل تغییر و تحول سازمانی چابکی[۶] است. در واقع، چابکی، به عنوان پارادایم جدیدی برای مهندسی سازمانها و بنگاههای رقابتی است. از یک طرف، نیاز به این پارادایم جدید، مبتنی بر افزایش ضریب تغییر در محیطی است که بنگاهها و سازمانها را وادار به پاسخ متفکرانه و معقولانه به تغییرات می کند (۵).
۲-۲-۲- دیدگاه صاحب نظران به چابکی سازمان
محیط قرن بیست ویکم با شمار زیادی از تغییرات غیر قابل پیش بینی توصیف می شود و همین امر، سازمانها را به سمت چابکی در محیط متغییر کسب و کار سوق می دهد. موسساتی که توانایی تغییر داشته و سریعاً با شرایط در حال تغییر تطابق و سازگاری بیابند، به عنوان موسسات چابک تلقی شده و چابکی برای آنها یک راهبرد مطلق و یا برتر قلمداد می گردد.
۲-۲-۲-۱- دیدگاه و چارچوب پروژه NGM[7]
هدف از پروژه نسل آینده تولید (NGM) که در سال ۱۹۹۵ آغاز به کار کرد، تهیه دستورالعملی برای شرکتهای تولیدی ایالات متحده به منظور واکنش سریع به تغییرات فناوری و افزایش رقابت پذیری جهانی بود. فرایند NGM را می توان راهی برای تدوین یک راهبرد جدید برای شرکتهای تولیدی ( با ترکیب تئوری های رقابتی مایکل پورتر و بر اساس تئوری منبع گرا که متمرکز بر شایستگی های محوری بود) دانست. فرایند NGM دارای اقدامات و پیشنهاداتی برای تک تک شرکتها و سازمانها می باشد که چارچوب آن در نمودار زیر نشان داده شده است. بر اساس این مدل ، محرکهای جهانی عامل تعیین فشارها و چالشها بوده و محیط رقابتی شرکتها را شکل داده و بدین منظور توسط NGM شناسایی می شوند، محرکهایی از قبیل: دسترسی آزادانه و رایگان به اطلاعات، فناوری های دارای تغییر سریع، وجود تغییرات فناورانه سریع، وجود بازارهای جهانی، رقابت جهانی در زمینه ی حقوق و دستمزدها و شرایط استخدام، مسئولیت زیست محیطی، و افزایش انتظارات مشتری از کیفیت و میزان خدمات و محصولات (۶).
با ارزیابی محیط و NGM پروژه ی کار و تهیه واکنشهای پاسخ گویی، چهارچوب کاملی را برای موفقیت آتی شرکتهای تولیدی ارائه می دهد.
تعیین محرکهای جهانی