۲-۲-۷) حسّ آمیزی :
حسّ آمیزی نیز همچون پارادوکس از زیر مجموعه های تضاد (مطابقه) محسوب می شود.و در تعریف آن گفته اند: “در یک بیان دو حسّ به هم آمیخته شوند.[۱۱۲]“
حافظ :
بدین شعر تر شیرین زشاهنشه عجب دارم که سرتاپای حافظ را چرا در زر نمی گیرد.
(۱۴۹-۱۴)
محوی :
که شیرین و تهرِی دآ شیعرهکانم وتی: “مهحوی” که میراوی فوراتی
(۲۹۸-۴)
ترجمه :
زمانی که شعرهای شیرین و تر و آبدار مرا دید گفت:محوی تو میراب فرات هستی.
برای جلوگیری از تطویل کلام به همین دو نمونه اکتفاء می شود ، سایر صنایع معنوی مانند مراعات النظیر، تلمیح ، تضاد در جای جای دیوان حافظ و محوی قابل ملا حظه است که به طور کامل بررسی آن ها در این پژوهش ممکن نیست.
نتیجه :
حافظ ومحوی ازمیان صنایع"دویست وبیست گانه[۱۱۳]” بهترین ها را گزینش کرده و از آن ها به میزان مشخصی بهره گرفته اند،سعی آنان این است که روابطی پنهانی بین واژگان برقرار کنند امّا این ارتباط در کلام حافظ به گونه ای است که"در هر با رخواندن ،رشته های تازه ای از آن آشکار می شود و خبر از رؤیتی ژرف نسبت به جهان و هستی می دهد و آئینه ای است برای اضطراب های متافیزیکی انسان،در حقیقت گردش دایره وار این تقابل ها،و شبکه ارتباطی اجزای شعر او بی نهایت است[۱۱۴]“. محوی بادرک هنر حافظ در صناعات معنوی از او تأثیر پذیرفته است.
۲-۲-۳) قالبهای شعری در دیوان حافظ و محوی
قالبهای شعری مورد استفاده شاعران کلاسیک عبارتند از:مثنوی،قصیده،غزل مسمّط،ترکیب بند،ترجیع بند،مستزاد،رباعی،دو بیتی و مفردات
قالب های مشترک شعری در دیوان حافظ و محوی :
۲-۲-۳-۱) غزل
در دیوان حافظ ۴۹۵ غزل هست که با غزل :
“الا ایّها السّاقی ادر کاساًوناولها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها“
آغاز می شوند. و با این غزل که مطلع آن بیت زیر است پایان می یابند:
“می خواه و گل افشان کن از دهر چه می جویی این گفت سحر گه گل ،بلبل تو چه می گویی“
در دیوان محوی ۱۳۲ غزل کردی و ۷۵ غزل فارسی است که غزلهای کردی با غزل :
لهم بهحری فیتنه بهلَکی نهجاتت بدا خودا داویَنی با خودا بطره بهرده ناخودا
(۳-۱)
ترجمه :
اگر می خواهی از این بحر فتنه نجات یابی به مردان خدا متوسّل شو و از ناکسان دوری کن.
شروع می شود و با غزل زیر پایان می یابد:
خهتتی دهوری لیَوی ئالَت ئهی مهسیحا لام و بآ ههر له جامهی سهبز ئهضآ بؤ غهین و نوون و جیم و هآ
(۲۳۳-۲)
ترجمه :
ای یاری که لب تو مانند لب مسیح زندگی بخش است خط سبز دور لب قرمز رنگت شبیه برگ سبزی است که دور غنچه قرار گرفته باشد.
غزل های فارسی با غزل زیر شروع می شوند :
ای خنده،ز زیر لب جانانه بیرون آ ای نشئه فزا باده،زپیمانه بیرون آ
و با غزل زیر به پایان می رسد:
دهن نمای شرفیاب گوهر افشانی نفس گشای بوصف امّام ربّانی
۲-۲-۳-۲) قصیده
حافظ سه قصیده مدحی سروده است :
قصیده نخست شامل ۴۰ بیت در مدح شاه شجاع/ ص۸۱
مطلع :
شد عرصۀ زمین چو بساط ارم از پرتو سعادت شاه جهان ستان
مقطع :
هم کام من به خدمت توگشته منتظم هم نام من به مرحمت تو گشته جاودان
قصیده دوم ۴۰ بیت در مدح قوام الدین محمّد صاحب عیار وزیر شاه شجاع/ ص۸۵
مطلع :
ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی هزار نکته در این کار هست تا دانی
مقطع :
به باغ ملک ز شاخ امل به عمر دراز شکفته باد گل دولتت به آسانی
قصیده سوم ۴۴ بیت داردو شاه شیخ ابواسحاق را مدح گفته است :/ ص ۸۹
مطلع :
سپیده دم که صبا لطف جان گیرد چمن زلطف هوا نکته برجنان گیرد