ضمنا در گیا هان خانواده های Umbelliferae و Brassicaceae علائمی مشاهده نگردید.
نتایج حاصل از این بررسی بیانگر دامنه میزبانی وسیع جدایه ایرانی ویروس TAV و تنوع علائم ایجاد شده بر روی گیاهان آزمون می باشد (جدول ۴-۳).
۴-۳- استخراج Total RNA و آزمون RT-PCR
استخراج Total RNA از جدایه های ایرانی TAV با بهره گرفتن از کیت High pure viral nucleic acid kit ساخت شرکت Roche کشور آلمان انجام شد. RNA استخراج شده با آغازگرهای اختصاصی TAV که در جداول ۳-۵، ۳-۶ و ۳-۷ بیان گردیده اند در آزمون RT-PCR به cDNA تبدیل گردیدند. الکتروفورز محصول به دست آمده از PCR با بهره گرفتن از آغازگرهای TAV-F1 و TAV-R9 منجر به تشکیل باند ۶۸۷ جفت بازی مربوط به ژن پروتئین پوششی در مورد دو جدایه ایرانی ویروس TAV مجزا شده از گیاهان اطلسی (Ker.Mah.P) و داوودی (Ker.Ker.Ch.1) درون ژل آگارز ۱% گردید (شکل ۴-۴۸).
الکتروفورز محصول به دست آمده از PCR با استفاده ازسایر آغاز گرهای TAV-F3 وTAV-R5 ، TAV-F6 وTAV-R7، TAV-F36وTAV-R36 مربوط به قطعه RNA-3 و ژن پروتئین حرکتی جدایه Ker.Mah.P مجزا شده از گیاهان اطلسی به ترتیب منجر به تشکیل باند های ۷۵۰، ۴۷۸ و ۳۰۰ جفت بازی گردید (شکل های ۴-۴۹ و ۴-۵۰). همچنین الکتروفورز محصول به دست آمده از PCR با استفاده ازسایر آغاز گرهای TAV-R76 وTAV-F32 ، TAV-R43 و TAV-F10، TAV-R24 وTAV-F35،TAV-R111 وTAV-F50 مربوط به قطعه RNA-2 و ژن های ۲a و ۲b جدایه Ker.Mah.P به ترتیب منجر به تشکیل باند های ۸۶۳، ۱۰۶۰، ۸۹۹ و ۶۰۲ جفت بازی درون ژل آگارز ۱% گردیدند (شکل های ۴-۵۱ و ۴-۵۲). بعلاوه اینکه الکتروفورز محصول به دست آمده از PCR با استفاده ازآغاز گرهای TAV-F30 وTAV-R85، TAV-F37 و TAV-R55، TAV-F70 و TAV-R31، TAV-F93 و TAV-R17 مربوط به قطعه RNA-1 و ژن ۱a جدایه Ker.Mah.P به ترتیب منجر به تشکیل باند های ۱۰۳۳، ۹۳۵، ۶۸۹ و ۱۰۱۰ جفت بازی درون ژل آگارز ۱% گردید (شکل های ۴-۵۳، ۴-۵۴ و ۴-۵۵).
۴-۴- همسانه سازی قطعات تکثیر شده ژنوم جدایه های ایرانی ویروس بی بذری گوجه فرنگی
محصول PCR قطعات مختلف جدایه ایرانی Ker.Mah.P (مجزا شده از گیاه اطلسی) و ژن پروتئین پوششی مربوط به جدایه Ker.Ker.Ch.1 (بدست آمده از گیاه داوودی) جهت تعیین توالی و تعیین جایگاه تاکسونومیکی همسانه سازی گردیدند. بعد از حدود ۲۴ ساعت پس از عمل Transformation پتری دیش های حاوی باکتری کشت داده شده مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که تعدادی پرگنه آبی و سفید بر روی محیط کشت تشکیل شده است. به منظور انتخاب پرگنه های سفید که حاوی پلاسمید نوترکیب بودند، ابتدا آزمایش PCR بر روی آنها انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمایش PCR بر روی تعدادی از پرگنه های سفید منجر به تشکیل باند های مورد نظر گردید. پس از عمل PCR و اطمینان از وجود قطعه مورد نظر در پلاسمید، پرگنه ها کشت داده شده و ۲۰-۱۸ ساعت بعد، پلاسمیدها از باکتری های کشت داده شده استخراج گردیدند. عمل هضم آنزیمی (Digestion) بر روی پلاسمیدها جهت اطمینان از ورود قطعه DNA مورد نظر به درون ناقل با بهره گرفتن از دو آنزیم EcoRI و PstI صورت گرفت. به دلیل اینکه آنزیم های مورد استفاده یک محل برشی در نزدیکی قطعه DNA جاسازی شده در پلاسمید داشتند، لذا بعد از عمل هضم (که حداقل به مدت یک ساعت در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد انجام گرفت و زمانی که بر روی ژل آگاروز الکتروفورز گردیدند) قطعه ۲۸۵۰ جفت بازی مربوط به پلاسمید و قطعه مربوط به DNA ی قطعه مورد نظر مشاهده گردید. همچنین به دلیل آنکه آنزیم های برش دهنده حدود ۱۰۰ نوکلئوتید از دو طرف پلاسمید را نیز برش میدهند، لذا قطعه برش داده شده بزرگتر از قطعه DNA تکثیر شده می باشد (شکلهای ۴-۵۶، ۴-۵۷، ۴-۵۸، ۴-۵۹، ۴-۶۰، ۴-۶۱، ۴-۶۲ و ۴-۶۳). قطعات تکثیر شده جهت تعیین ترادف به شرکت ماکروژن کشور در کره جنوبی ارسال گردیدند.
۴-۵- تعیین ترادف طول کامل ژنوم جدایه Ker.Mah.P و تعیین جایگاه تکاملی جدایههای ایرانی ویروس بی بذری گوجه فرنگی
پس از تعیین ترادف، قطعات و ژن های مورد نظر با ترادف های نوکلئوتیدی مشابه مربوط به جدایه های مختلف ویروس TAV گزارش شده در دنیا که در جدول ۴-۴ بیان گردیده اند، توسط نرم افزار DNAMAN Version 4.02 (Lynnon Biosoft. 1994-98) مورد مقایسه و جایگاه تکاملی دو جدایه ایرانی معین گردید. در مورد جدایه ایرانی Ker.Mah.P ویروس TAV (مجزا شده از گیاه اطلسی) نیز با قرار دادن قطعات مختلف تکثیر شده و حذف نواحی هم پوشان ژنوم کامل ویروس به دست آمد و جایگاه ژن ها تعیین گردید (شکلهای ۴-۶۴، ۴-۶۵ و ۴-۶۶).
فصل پنجم
بحث
۵-۱- بحث
ویروس بی بذری گوجه فرنگی (TAV) تاکنون از مناطق مختلف در دنیا و از میزبان های متفاوت گزارش گردیده است. این ویروس یکی از مهمترین ویروس های خسارت زای گیاهان زینتی از جمله گل داوودی در دنیا می باشد (Choi et al., ۲۰۰۱). ویروس TAV برای نخستین بار در ایران از روی گیاهان اطلسی و داوودی (از استان کرمان) شناسایی گردید. از آنجائیکه
تاکنون هیچ گونه مطالعه ای در کشور در مورد این ویروس صورت نگرفته است، لذا هدف از این تحقیق مطالعه ژنوم ویروس، بررسی خصوصیات مولکولی و مقایسه جدایه های ایرانی ویروس TAV با جدایه های گزارش شده در دنیا می باشد.
اولین مطالعات مولکولی در مورد ژنوم ویروس بی بذری گوجه فرنگی توسط Wilsonو Symons (1981) صورت گرفت و Moriones و همکاران (۱۹۹۱) طول کامل ژنوم جدایه
V-TAV (از کشور استرالیا) را تکثیر و تعیین ترادف نمودند. پس از آن طول کامل دو جدایه KC-TAV و BJ-TAV از کشورهای کره جنوبی و چین (هر دو مجزا شده از گیاه داوودی) نیز تعیین ترادف گردید .(Choi et al., 2001; Raj et al., 2009) جدایه ایرانی Ker.Mah.P مجزا شده از گیاه اطلسی چهارمین جدایه ویروس TAV در دنیا می باشد که طول کامل ژنوم آن تکثیر و مشخصات آن تعیین گردیده است.
این ویروس دارای سه قطعه آر.ان.ای می باشد که قطعه RNA-3 جدایه C-TAV اولین بار به طول ۲۲۱۴ نوکلئوتید تعیین ترادف گردید (O’Reilly et al., 1991). علاوه بر این قطعه، RNA-3 ده جدایه دیگر از این ویروس نیز تکثیر گردیده اند که از آن جمله می توان به جدایه های V-TAV-a، KC-TAV، P-TAV گزارش شده از کشور های استرالیا، کره جنوبی، مجارستان و استرین تیپ ویروسB-TAV)) از کشور انگلستان اشاره نمود(Raj et al., 2009). در این تحقیق به منظور تکثیر قطعه RNA-3 جدایه ایرانی ویروس TAV، تعداد ۵ جفت آغازگر بر مبنای توالی جدایه KC-TAV طراحی گردید (جدول ۳-۷). پس از تکثیر، همسانه سازی و تعیین ترادف قطعات مورد نظر، نواحی هم پوشان حذف و طول کامل قطعه RNA-3 معادل ۲۱۹۲ نوکلئوتید بدست آمد (شکل ۴-۶۴). بر اساس نتایج به دست آمده قطعه ی RNA-3 جدایه ایرانی ویروس TAV متشکل از ORF های ۳a و ۳b می باشد که به ترتیب پروتئین حرکتی و پروتئین پوششی را کد می نماید (شکل ۴-۶۴). این قطعه (RNA-3) ویروس TAV دارای یک توالی به طول تقریبی ۱۶۰ نوکلئوتید در انتهای ۳’UTR می باشد که در برخی از جدایه های گزارش شده در دنیا دو تکرار پشت سر هم از این توالی موجود بوده، در حالیکه در برخی دیگر از جدایه های گزارش شده در دنیا تنها یک تکرار از این توالی موجود می باشد (Shi et al., 1997). پس از تعیین ترادف طول کامل قطعه RNA-3 جدایه Ker.Mah.P مشخص گردید که این جدایه تنها حاوی یک تکرار از این قطعه می باشد، بهنحویکه تکرار دیگر همانند جدایه های KC-TAV، P-TAV، C-TAV، B-TAV و BJ-TAV گزارش شده از کشور های کره جنوبی، مجارستان، انگلستان و چین از انتهای ۳’UTR قطعه ی RNA-3 حذف گردیده است (شکل ۵-۱).
قطعه RNA-3 ویروس TAV حاوی ژن های پروتئین پوششی و پروتئین حرکتی میباشد (Choi et al., 2001). در مورد جدایه ایرانی Ker.Mah.P طول ژن پروتئین پوششی (شبیه دیگر جدایه های گزارش شده) مشتمل بر ۶۵۷ نوکلئوتید می باشد. همچنین طول ژن پروتئین حرکتی اِین جدایه ۸۴۴ نوکلئوتید تعیین گردید. این ژن در جداِیه Ker.Mah.P شبیه اکثر جدایه های گزارش شده در دنیا حاوی یک نوکلئوتید سیتوزین حفاظت شده بوده که در حرکت و بیان علائم ویروس TAV تاثیرگذار می باشد(شکل ۵-۲). در برخی جدایه های گزارش شده در دنیا جایگزینی نوکئوتید آدنین به جای سیتوزین منجر به تشکیل رمز پایان TAA شده و سبب کاهش حرکت و بیان علائم ویروس TAV می گردد (Moreno et al., ۱۹۹۷). این جایگزینی در مورد جدایه های V-TAV-s و Dha-TAV از کشور های اسپانیا و هند گزارش گردیده است (شکل ۵-۲). دو انتهای ΄۵، ΄۳ و قسمت میانی قطعه RNA-3 جدایه Ker.Mah.P نیز حاوی سه ناحیه حفاظت شدهی دیگر می باشند. انتهای ۵’UTR قطعه RNA-3 اِین جدایه شبیه تمام گونه های جنس کوکوموویروس حاوی توالی حفاظت شده ی UG tract بوده که جهت تجمع قطعه RNA-3 ضروری می باشد (شکل ۵-۳) .(Choi et al., 2001) همچنین ناحیه بین ژنی (Intergenic Region) قطعه ی RNA-3 جدایه Ker.Mah.P (همانند دیگر جدایه های گزارش شده این ویروس ) به طول ۲۹۵ نوکلئوتید می باشد. این ناحیه در حد فاصل بین دو ژن پروتئین حرکتی و پروتئین پوششی قرار دارد و حاوی ناحیه کنترل داخلی (ICR) بوده که جهت سنتز RNA های زیر ژنومی مورد نیاز می باشد (شکل ۵-۴) (Boccard & Baulcombe, 1993). در انتهای ۳’UTR تمامی آر.ان.ای های موجود در گونه های جنس کوکوموویروس یک توالی حفاظت شده به طول ۴۰ نوکلئوتید وجود دارد که در مورد جدایه ایرانی Ker.Mah.P موقعیت آن در قطعه RAN-3 تعیین گردیده است (شکل ۵-۵) (Hu et al., 1997).
در مورد ژن پروتئین پوششی ویروس TAV توالی نوکلئوتیدی ۳۹ جدایه گزارش شده در دنیا در بانک ژن موجود است. نتایج به دست آمده از تجزیه فیلوژنتیکی این جدایه ها و جدایه های ایرانی ویروس TAV(شکل ۵-۶) بیانگر آن است که تنها جدایه TAV-UT گزارش شده از کشور هند با Bootstrap 88% از دیگر جدایه های موجود در دنیا مجزا گردیده و دیگر جدایه ها به دو گروه اصلی I و II تقسیم می گردند. گروه I شامل ۶ جدایه PU-TAV، TAV-HP، TAV-TN، TAV-AP، TAV-ArP و TAV-Asm (گزارش شده از کشور هند) می باشد که همگی از گیاه داوودی مجزا گردیده اند. بر این اساس دیگر جدایه های گزارش شده از دنیا در گروه II واقع گردیدهاند. این گروه نیز خود به دو زیر گروه IIAو IIB تقسیم می گردد که جدایه های ایرانی ویروس TAV در زیر گروهIIA قرار می گیرند. سه جدایه TAV-GU، TAV-MP و TAV-BR گزارش شده از کشور هند نیز با Bootstrap 67% از زیر گروه II مجزا گردیده و در زیر گروه IIB قرار می گیرند. همچنین چندین جدایه گزارش شده از کشور هند که همگی از گیاه داوودی مجزا گردیده اند نیز در این زیر گروه قرار میگیرند. براساس مقایسه درصد تشابه ترادف نوکلئوتیدی ژن CP، در بین جدایه های ایرانی و جدایه های گزارش شده از کشورهای مختلف دنیا، کمترین میزان تشابه بین جدایه ایرانی Ker.Ker.Ch.1، مجزا شده از گیاه داوودی و جدایه TAV-UT گزارش شده از کشور هند ( مجزا شده از گیاه داوودی) به میزان ۵/۹۱ درصد می باشد. بیشترین در صد تشابه بین جدایه ایرانی Ker.Mah.P مجزا شده از گیاه اطلسی و جدایه های B-TAV، V-TAV-S، P-TAV، BJ-TAV و V-TAV-A به ترتیب گزارش شده از کشورهای انگلستان، اسپانیا، مجارستان، چین و استرالیا می باشد (شکل ۵-۷). همچنین بر اساس درصد تشابه اسید های آمینه ژن CP، جدایه های ایرانی ویروس TAV کمترین درصد تشابه را با جدایه TAV-UT گزارش شده از کشور هند به میزان ۶/۸۷ و بیشترین درصد تشابه را با جدایه های KC-TAV، V-TAV-A و ۱-TAV به ترتیب گزارش شده از کشورهای کره جنوبی، استرالیا و آمریکا و سه جدایه NBRI-TAV، TAV-Be و TAV-Kol گزارش شده از کشور هند به میزان ۵/۹۹ دارا می باشد (شکل ۵-۸).
ژن پروتئین پوششی جدایه های ویروس TAV نقش تعیینکنندهای در انتقال ویروس توسط حشرات، بیان علائم و بیماریزایی ویروس دارد. بر این اساس به عنوان مهمترین پروتئین ویروسی جهت تعیین جایگاه تاکسونومیکی مورد توجه می باشد (Raj et al., 2009; Chen & Francki, 1990). بعلاوه اینکه همولوژی بالای ترادف نوکلئوتیدی و اسید های آمینه ژن پروتئین پوششی جدایه های ویروس TAV (به میزان بیش از ۹۹ درصد) می تواند به دلیل حفظ نقش ساختاری و عملکردی اش همانند ژن پروتئین پوششی ویروس CMV باشد (Raj et al., 2009; Wikoff et al., 1997).
بر اساس تجزیه فیلوژنتیکی ترادف های نوکلئوتیدی ژن پروتئین حرکتی ویروس TAVبه جز (شکل۵-۹) استرین C-TAV (گزارش شده از کشور انگلستان) همگی جدایه ها شامل جدایه های ۱-TAV، KC-TAV، V-TAV-A، V-TAV-S، B-TAV، BJ-TAV و P-TAV به ترتیب گزارش شده از کشور های آمریکا، کره جنوبی، استرالیا، اسپانیا، انگلستان، چین و مجارستان به همراه جدایه ایرانی Ker.Mah.P مجزا شده از گیاه اطلسی در یک گروه قرار می گیرند. همچنین اِین جداِیه دارای بیشترین درصد تشابه ترادف نوکلئوتیدی ژن پروتئین حرکتی با جدایه V-TAV-A به میزان ۳/۹۹ و بیشترین درصد تشابه ترادف اسید های آمینه با استرین های KC-TAV، V-TAV-A و V-TAV-S (گزارش شده از کشورهای کره جنوبی، استرالیا و اسپانیا) به میزان ۶/۹۹ می باشد (شکل های ۵-۱۰ و ۵-۱۱).
دندروگرام رسم شده بر اساس ترادف طول کامل قطعه RNA-3 جدایه های گزارش شده ویروس TAV در دنیا و جدایه ایرانی Ker.Mah.P نیز مشابه دندروگرام رسم شده بر اساس ترادف ژن پروتئین حرکتی ویروس TAVمی باشد. در این مورد نیز جدایه C-TAV گزارش شده از کشور انگلستان از دیگر جدایه ها ی موجود مجزا می گردد و تمامی جدایه های دیگر به همراه جدایه ایرانی ویروس TAV در یک گروه قرار می گیرند (شکل ۵-۱۲). در مقایسه ترادف های نوکلئوتیدی و اسید های آمینه طول کامل قطعه RNA-3 استرین V-TAV-A (گزارش شده از کشور استرالیا) و ۱-TAV (گزارش شده از کشور آمریکا) به ترتیب با ۶/۹۹ و ۳/۹۸ درصد دارای بیشترین میزان تشابه در مقایسه با جدایه Ker.Mah.P می باشند (شکل ۵-۱۳ و ۵-۱۴).
تا کنون طول کامل قطعه ی RNA-2 سه جدایه از ویروس TAV شامل جدایه های V-TAV-a، KC-TAV (گزارش شده از کشورهای استرالیا و کره جنوبی) هر دو به طول ۳۰۷۴ نوکلئوتید و جدایه BJ-TAV (گزارش شده از کشور چین) به طول ۳۰۲۳ نوکلئوتید تعیین توالی گردیدهاند(Choi et al., 2001; Raj et al., 2009) . در مورد جدایه ایرانی Ker.Mah.P پس از تعیین توالی قطعه RNA-2، تعداد نوکلئوتیدهای آن به تعداد ۳۰۰۸ نوکلئوتید به دست آمد (شکل ۴-۶۵). قطعه ی RNA-2 ویروس TAV متشکل ازORF های ۲b و ۲a می باشد که به ترتیب پروتئین های ۲b و ۲a را کد می نمایند (Ding et al., 1996). پس از تعیین ترادف طول کامل قطعه ی RNA-2 جدایه Ker.Mah.P جایگاه ORF 2a و ORF 2b به تر تیب به طول ۲۴۸۶ و ۲۸۸ نوکلئوتید مشخص گردیدند. پروتئین ۲a به عنوان یک RdRp عمل نموده که در همانند سازی ویروس نقش دارد. جدایه ایرانی Ker.Mah.P نیز شبیه سه جدایه دیگر این ویروس حاوی ۸ ناحیه ی حفاظت شده RdRp بوده که از قسمت مرکزی ژن ۲a ترجمه می گردند (شکل ۵-۱۵) (Choi et al., 2001). همچنین پروتئین ۲b جدایه ایرانی ویروس TAV دارای ۹۵ اسید آمینه بوده که حاوی نواحی حفاظت شده ای مشابه دیگر گونه های جنس کوکوموویروس می باشد (شکل ۵-۱۶). توالی به شدت حفاظت شده انتهای ΄۳ قطعه ی RNA-2 جدایه ایرانی Ker.Mah.P نیز همانند سایر جدایه های گزارش شده در دنیا حاوی ۴۰ نوکلئوتید بوده که در شکل ۵-۱۷ مشخص گردیده اند.
دندروگرام رسم شده از تجزیه فیلوژنتیکی توالی ژن ۲a بیانگر آن است که جدایه ایرانی Ker.Mah.P (مجزا شده از گیاه اطلسی) با Bootstrap 100% از دیگر جدایه های گزارش شده در دنیا مجزا می گردد. سه جدایه دیگر شامل استرین های KC-TAV، V-TAV-A و BJ-TAV گزارش شده از کشورهای کره جنوبی، استرالیا و چین در یک گروه قرار می گیرند (شکل ۵-۱۸). براساس مقایسه درصد تشابه ترادف نوکلئوتیدی ژن ۲a، جدایه های BJ-TAV و KC-TAV با ۱/۹۶ و ۷/۹۶ درصد به ترتیب دارای کمترین و بیشترین میزان تشابه نوکلئوتیدی در مقایسه با جدایه Ker.Mah.P می باشند (شکل ۵-۱۹). همچنین جدایه BJ-TAV با ۷/۹۳ درصد و استرین های KC-TAV و V-TAV-A با ۶/۹۴ درصد به ترتیب دارای کمترین و بیشترین میزان تشابه ترادف اسید های آمینه ژن ۲a در مقایسه با جدایه Ker.Mah.P می باشند(شکل ۵-۲۰).
در مورد ژن ۲b توالی چهار جدایه در بانک ژن ثبت گردیده است و بر اساس نتایج به دست آمده از تجزیه فیلوژنتیکی توالی ژن ۲b، جدایه BJ-TAV (گزارش شده از کشور چین) با Bootstrap 78% از دیگر جدایه های گزارش شده در دنیا مجزا می گردد. (شکل ۵-۲۱). ژن ۲b ویروس TAV کمترین میزان همولوژی را در بین ژنهای این ویروس دارا می باشد (Ding et al., 1996) که این موضوع در مورد توالی ژن ۲b جدایه ایرانی Ker.Mah.P نیز صادق است. بهنحویکه بیشترین میزان تشابه ترادف نوکلئوتیدی و اسید های آمینه اِین جدایه با جدایه های KC-TAV و V-TAV-A به ترتیب به میزان ۴/۹۴ و ۶/۹۲ می باشد. استرین BJ-TAV کمترین میزان تشابه ترادف نوکلئوتیدی و اسید های آمینه ژن ۲b را به ترتیب به میزان ۳/۸۹ و ۶/۷۶ درصد با جدایه ایرانی Ker.Mah.P دارد (شکل ۵-۲۲ و ۵-۲۳). دندروگرام رسم شده بر اساس ترادف طول کامل قطعه RNA-2 جدایه های گزارش شده ویروس TAV در دنیا و جدایه ایرانی Ker.Mah.P مشابه دندروگرام رسم شده بر اساس ترادف ژن ۲a ویروس TAVمی باشد و جدایه Ker.Mah.P با Bootstrap 99% از دیگر جدایه های گزارش شده در دنیا مجزا می گردد و سه جدایه دیگر شامل استرین های KC-TAV، V-TAV-A و BJ-TAV گزارش شده از کشورهای کره جنوبی، استرالیا و چین در یک گروه قرار می گیرند (شکل ۵-۲۴). در مورد میزان مشابهت ترادف نوکلئوتیدی قطعه RNA-2 جدایه KC-TAV با ۶/۹۶ و استرین BJ-TAV با ۷/۹۵ درصد به ترتیب بیشترین وکمترین میزان تشابه در مقایسه با جدایه ایرانی Ker.Mah.P می باشند (شکل ۵-۲۵). همچنین جدایه BJ-TAV با ۵/۹۴ و جدایه های KC-TAV و V-TAV-A با ۸/۹۴ درصد کمترین وبیشترین میزان تشابه ترادف اسید های آمینه را با جدایه ایرانی Ker.Mah.P دارا می باشند (شکل ۵-۲۶).
قطعه ی RNA-1 ویروس TAV حاوی ۳۴۱۲ نوکلئوتید، تنها حاوی ORF 1a به طول ۲۹۸۴ نوکلئوتید می باشد و پروتئین ۱a را کد می نماید(Choi et al., 2001) . طول قطعه ی RNA-1 جدای
- ارتفاع از سطح دریا
عامل ارتفاع یکی از مهمترین علل کاهش دما می باشد . بر اساس محاسبات انجام شده گرادیان دما در اکثر نقاط داخل فلات ایران حدود ۶/۰ درجه سانتیگراد برای هر ۱۰۰ متر است . به عبارت دیگر با افزایش هر صد متر ارتفاع برابر ۶/۰ درجه سانتیگراد از درجه دما کاسته می گردد .کاهش دما به همراه افزایش ارتفاع نتیجه چند عامل است از جمله می توان گفت هر چه از میزان ارتفاع کاسته می گردد از فشار هوا کاسته می گردد ودر این حالت ملکول های هوا از تراکم کمتری برخوردار می شوند و چون این ملکول های هوا نقش عمده ای در انتقال انرژی دارند بنابراین افزایش فاصله بین ملکول ها کاهش دما را به دنبال دارند . از طرف دیگر چون همیشه بین مناطق مرتفع و پست تبادل انرژی برقرار می باشد و این تبادل انرژی خود باعث جابه جایی هوا یعنی جریان باد می گردد ، بنابراین باد عاملی می گردد که گرما را از محل دور می کند و به جای آن هوای سرد جانشین می گردد . ( اصغری مقدم ،۱۳۸۴، ۳۳)
- رطوبت
هوای خشک در طبیعت وجود ندارد و حتی در هوای ظاهرا خشک بیابانها هم مقداری رطوبت موجود است . رطوبت هوا بر روی دریاهای منطقه حاره ، در بهترین شرایط ، حدود ۴ درصد از ترکیب جو را اشغال می کند . رطوبت به سه حالت بخار ، مایع و جامد وجود دارد . در هوای صاف و معمولی رطوبت به صورت بخار است که به چشم دیده نمی شود . رطوبت موجود در ابرها به صورت قطرات آب یا بلورهای یخ است که در شرایطی خاصی ، از جو تخلیه می شوند . بنابراین ، حالت غالب رطوبت در جو ، بخار آب است . ( کاویانی و همکار ، ۱۳۸۷، ۲۰۶ )
۲-۳-۴-۱- رطوبت مطلق و رطوبت نسبی
رطوبت مطلق : بر حسب تعریف رطوبت مطلق عبارت است از میزان بخار آب موجود در حجم معینی از هوا ، که حداکثر آن به میزان درجه حرارت و فشار هوا بستگی دارد ؛ که بر حسب میلی گرم در متر مکعب بیان می شود .
رطوبت نسبی : بر حسب تعریف رطوبت نسبی عبارت است از رطوبت موجود در هر واحد حجم هوا به حداکثر رطوبتی که آن حجم هوا در آن درجه حرارت می تواند در خود جای دهد ؛ که بر حسب درصد بیان می شود . ( اصغری مقدم ، ۱۳۸۷ ، ۵۱)
رطوبت مهمترین عنصر آب و هوایی ایران بشمار می رود . برای اینکه میزان بارندگی و در نتیجه وضعیت حیات را در کشور کنترل می کند .
نواحی شش گانه آب و هوایی بر اساس پراکندگی عوامل صعود :
- ناحیه خزری . که قسمت های غربی ساحل دریای خزر را شامل می شود .
- ناحیه شمال غربی . این ناحیه شامل ارتفاعات آذربایجان و البرز می شود .
- ناحیه جنوب غربی . این ناحیه شامل تمام زاکرس غربی و جلگه خوزستان است .
- ناحیه شمال شرقی . که شامل سرزمینهای واقع در جنوب البرز و غرب زاگرس تا مرز افغانستان می گردد .
- ناحیه جنوبی . سرزمین های ساحلی خلیج فارس در جنوب کوههای زاگرس این منطقه را تشکیل می دهد .
- ناحیه جنوب شرقی . که شامل منتهی الیه جنوب شرقی ایران است .
- باد
“جا به جایی هوا را باد گویند ” علت جابجایی هوا اختلاف فشار بین دو ناحیه می باشد . به عبارت دیگر اختلاف فشار هوا بین دو نقطه که آن هم به علت اختلاف دمای هوا می باشد باعث جابه جایی هوا و ایجاد باد می گردد . فرایند ایجاد باد بدین صورت انجام میشود که هوای سرد که سنگین تر است و دارای فشار زیاد می باشد به سمت توده های هوای گرم حرکت می کند و باعث رانده شدن هوای گرم می گردد ، این فرایند در تمام سطح سیاره زمین اتفاق می افتد به طوریکه پیوسته حرکتی از سوی مراکز پر فشار به سمت مراکز کم فشار وجود دارد که بادهای سیاره ای و منطقه ای را بوجود می آورد . جابه جایی هوا ضمن آنکه حرکت توده های هوای سرد و گرم را موجب می گردد باعث جابه جایی دما و رطوبت می شود . در مطالعه باد ها با چهار دسته کلی روبرو هستیم :
- باد های سیاره ای (بادهای تجارتی)
- بادهای فصلی (صد وبیست روزه سیستان)
- باد منطقه ای (باد منجیل – باد شهریار)
- باد های محلی (باد کوه بدشت – ساحل به دریا)
بعد از بیان تعاریفی از شرایط موثر بر آب و هوا به می پردازیم که چه عواملی سبب تغییرات اقلیمی و در نهایت منجر به خشکسالی های موثر بر روند کشاورزی نواحی مختلف خواهد شد .
اصولا پدیده های محیطی ازجمله اقلیم دائما در حال تغییر و دگرگونی اند که چرخه ای دوره ای یا غیر دوره ای را نشان می دهد . این چرخه ها دائمأ بین آستانه های حداقل و حداکثر نوسان می کنند . عمومأ میانگین های دوره ای را که در یک دوره آماری طولانی مشاهده می شوند نرمال های اقلیمی می نامند . افت و خیزی را که متغیر اقلیمی به طور متناوب حول و حوش این مقادیر متوسط دارد و از یک میانگین به میانگین دیگر در فواصل منظم یا نا منظم تغییر نماید را اصطلاحا نوسان اقلیمی می نامند . نوسانهای اقلیمی خصوصأ دو عنصر اصلی بارش و دما ( به ویژه بارش که تغییر پذیری زیادی دارد ) اثرات قابل توجه و مستقیمی بر روی منابع آب دارند و در واقع بارش که منبع اصلی تمام آبهای سطحی و زیرزمینی تجدید شونده محسوب می شود . در تنظیم مقدار آب برداشتی جهت تأمین نیازهای آبی بخش های مختلف سهم مهمی ایفا می نماید. از سوی دیگر عناصر اقلیمی به ویژه بارش و دما اثرات قابل ملاحظه ای بر روی کیفیت منابع آبی دارند . ( عزیزی ، ۱۳۸۳ )
یکی از ویژگی های اقلیمی ایران وقوع مکرر خشکسالی و ترسالی های شدید و گاهی اوقات خسارت بار می باشد . به طوریکه در سالهای مرطوب وپر باران سیلاب های مخرب سبب تخریب سکونتگاه ها ، زمین های کشاورزی ، تلف شدن دام ها ،تخریب مراتع، فرسایش خاک و افت آب های زیرزمینی می گردد . به عنوان مثال در خشکسالی سال ۷۸-۷۷ متوسط بارش سالیانه در ایران ۳۶ % کمتر از بارش متوسط دوره ۳۰ ساله بود . این بارش سال قبل ۷۶-۷۷ حدود ۴۱ % کمتر بود ؛ در نتیجه این خشکسالی ۷۰ % محصولات دیم و ۱۰ % محصولات آبی صدمه دیده و تولید گندم حدود ۴/۲ میلیون تن و تولید برنج حدود چهار صد هزار تن کاهش یافت ( خبرنامه اقلیم ، ۱۳۷۸ )
واژه های کلیدی:هوش سازمانی ، اثر بخشی ، دانشگاه آزاد .
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱-مقدمه
در دنیای متلاطم و پرشتاب امروز افرادی موفق و کارا هستند که از بهره هوشی بالا بهرهمندند. چنین افرادی با بهرهگیری از هوش خدادادی خود بر مسائل و مشکلات زندگی غلبه میکنند. در دنیای سازمانی نیز وضع به همین گونه است، بخصوص این که در عصر حاضر هرچه زمان به جلوتر میرود، با توجه به پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالشهای جدید، سازمانها پیچیدهتر و اداره آنها مشکلتر میشود. این مفهوم زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بپذیریم علاوه بر منبع عظیم و خلاق انسانی هوشمند، ابزار مکانیکی هوشمند نیز در روند عملکرد سازمانها نقش دارند. بنابراین، در سازمانهای پیچیده امروزی، هوش سازمانی برآیند هوشِ فعّال انسانی و هوش مصنوعی است. بیتردید، مدیران سازمانها برای پویایی و افزایش کارایی سازمان خود راهی جز بهرهگیری از این دو جریان هوشمند نخواهند داشت. (حیاتی، ۱۳۸۵)
۱-۲-عنوان و موضوع تحقیق
عنوان تحقیق ((بررسی رابطه هوش سازمانی و اثر بخشی سازمانی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل)) می باشد. موضوع اصلی این تحقیق، بررسی رابطه هوش سازمانی و اثر بخشی سازمانی در دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل است.
۱-۳-بیان مساله
در طول ۱۰ سال اخیر، اکثر سازمانها مبالغ هنگفتی را در زمینه اتوماتیک کردن فرآیندهای سازمانی از طریق طراحی و پیادهسازی سیستمهای اطلاعاتی هزینه کردهاند. اما اکنون توجه اصلی خود را معطوف به بهینه کردن آن فرآیندها نمودهاند. مشکل اصلی اینست که در اکثر مواقع اطلاعاتی که به ما در مورد نحوه بهینهسازی فرآیندها کمک میکنند در پایینترین لایههای سیستمهای اجرایی سازمان گیر افتادهاند.(سایت آفتاب،۱۳۸۶). کارل آلبرخت[۱] نویسنده و طراح هوش سازمانی، هوش سازمانی را « ظرفیت قوه ی ذهنی سازمان برای انجام وظیفه یا یک اقدام مهم» (آلبرخت، ۲۰۰۲) تعریف میکند. وی برای موفقیت در یک کسب و کار (سازمان) به داشتن عامل انسانی هوشمند[۲] ، تیمهای هوشمند[۳]http://www.aqlibrary.org/modules/FCKEditor/pnincludes/editor/fckeditor.html?InstanceName=desc&Toolbar=Default و سازمانهای هوشمند[۴] اشاره میکند. آلبرخت برای پاسخگویی و جلوگیری از کُندذهنی گروهی، هوش سازمانی را در هفت بعد:۱- تصور استراتژیک[۵] ۲- سرنوشت مشترک[۶] ۳ – تمایل به تغییر[۷] ۴- روحیه[۸] ۵- صف بندی و تجانس[۹](سیستم ها، ساختار و قوانین) ۶- گسترش دانش[۱۰] ۷- فشار عملکرد[۱۱] مطرح می نماید. او معتقد است، سازمانی که در جهت پتانسیل نهایی خویش در حرکت است برای یک توسعه ی همه جانبه باید بطور مداوم در هر هفت بعد کلیدی پیشرفت کند (آلبرخت، ۲۰۰۲، ۱۳-۱۲).
امروزه با اطمینان کامل میتوان ادعا کرد که استفاده از راهحل هوش سازمانی میتواند قدرت رقابتپذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمانها متمایز نماید. این راهحل این امکان را به سازمانها میدهد تا با بکارگیری اطلاعات موجود از مزایای رقابتی و پیشرو بودن بهرهبرداری نمایند. این راه امکان درک بهتر تقاضاها و نیازمندیهای مشتریان و مدیریت ارتباط با آنان را میسر میسازد. این راهحل این امکان را به سازمان میدهد تا بتواند تغییرات مثبت یا منفی را مانیتور کنند. امروزه سازمانهای پیشتاز صحبت از ERP و CRM و…. نمیکنند، رویکرد سازمانها به سمت هوش سازمانی است. آنها به دنبال بهینهسازی فرآیندها از طریق ارزیابی و بهبود عملکرد خود و زیرمجموعههای وابسته به خود میباشند. امروزه افزایش کارایی عملکرد آنچه که سرمایهگذاری شده، اهمیت بیشتری پیدا کرده است (یزدی،۱۳۸۸).
کالدول و اسپینکس[۱۲] (۱۹۹۸)، اثربخشی را میزان دستیابی به اهداف برنامه دانستهاند. هرسی و بلانچارد[۱۳] (۱۹۹۸) معتقدند موفقیت سازمان به وسیله تولیداتش اندازهگیری میشود در صورتی که معیار سنجش و اثربخشی، نگرش است (به نقل از: عیدی، ۱۳۸۶). موفقیت نتیجه رفتار اطاعتگونه است و اثربخشی نتیجه همکاری و علاقمندی است. با توجه به اینکه سازمان های آموزشی نقش مهم و اساسی را در تأمین نیروی انسانی متخصص و اثربخش در تمامی زمینهها دارند و به تبع آن دانشگاه (به عنوان نمونه در تربیت و تأمین نیروی انسانی کارا و اثربخش کشور) نقش مهمی را ایفاء میکند و همینطور مقوله هوش سازمانی میتواند به عنوان یک عامل اثربخش برای سازمان به شمار آید. نظریات و نوشته های موجود در زمینه اثربخشی سازمانی، حکایت از این دارد که اثربخشی پدیده ای است چند بعدی، اما تالکوت پارسونز اثربخشی را دستیابی به اهداف ، حفظ و تداوم سیستم، انسجام و وحدت اجزاء، قابلیت انطباق و ایجاد تغییرات تعریف نموده که با یک یا دو عامل نمی توان آن را سنجید که در این راستا مدیران با مشکلات زیادی مواجه کرده است (شیرازی، ۱۳۷۳؛ ۴۱). در این تحقیق منظور از اثربخشی سازمانی با توجه به نظر تالکوت پاسونز سنجیده شده است. در این راستا محقق بر آن شد که به بررسی تاثیر هوش سازمانی بر اثر بخشی سازمانی دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل بپردازد، بنابراین با توجه به مطالب بیان شده فوق سؤال اصلی تحقیق این است که:
به نظر میرسد کارکنان یک اداره میتوانند نقشی تعیینکننده در اثربخشی آن سازمان ایفاء نمایند، بنابراین سنجش آن در دانشگاه آزاد اسلامی از اهمیت خاصی میتواند برخوردار باشد. چراکه مسئله اثربخشی در سازمانها سالهاست که مورد توجه اکثر صاحبنظران مدیریت قرار گرفته و به عنوان یک مشکل اساسی در بهره وری سازمانها قلمداد می شود. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین هوش سازمانی و اثربخشی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل میپردازد.
۱-۴-اهداف تحقیق
سنجش میزان هوش سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل
سنجش میزان اثر بخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل
سنجش رابطهی هوش سازمانی و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل
۱-۵-سوال تحقیق
آیا هوش سازمانی با اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل ارتباط دارد؟
۱-۶-فرضیه های تحقیق
بین هوش سازمانی و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل رابطه وجود دارد.
بین چشمانداز استراتژیک و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل رابطه وجود دارد.
بین اعتقاد سرنوشت مشترک و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل رابطه وجود دارد.
بین میل به تغییر و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل رابطه وجود دارد.
بین روحیه و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل رابطه وجود دارد.
بین اتحاد و توافق و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل رابطه وجود دارد.
بین کاربرد دانش و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل رابطه وجود دارد.
بین برخورد مدیران در رابطه با عملکرد و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل رابطه وجود دارد.
۱-۷-اهمیت و ضرورت تحقیق
در طی دهه های اخیر، مهارتهای بینفردی به عنوان یک جزء اساسی رهبری اثربخش مطرح بوده است. رهبرانی که تا به حال کار آنها، برنامهریزی، کنترل، و نظارت بر کل فعالیتهای سازمان بوده، امروز علاوه بر آن باید دیگران را برانگیزانند و تحریک کنند، عقاید مثبتی را در محیط کار رواج دهند و حسن همکاری با کارکنان را در میان آنها ایجاد کنند. این الزامات جدید باعث میشوند که برنامههای آموزشی جدید برای مدیران و کارکنان طرح شود تا مهارتهای لازم را در آنها توسعه دهند و سازمانهایی را که به دنبال کارکنان و مدیران خلاق و اثربخش هستند یاری رساند (پالمر[۱۴] و دیگران، ۲۰۰۱، ۱۰-۵).
و از طرفی، در دنیای متلاطم و پرشتاب امروز افرادی موفق و کارا هستند که از بهره هوشی بالا بهرهمندند. چنین افرادی با بهرهگیری از هوش خدادادی خود بر مسائل و مشکلات زندگی غلبه میکنند. در دنیای سازمانی نیز وضع به همین گونه است، بخصوص این که در عصر حاضر هرچه زمان به جلوتر میرود، با توجه به پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالشهای جدید، سازمانها پیچیدهتر و اداره آنها مشکلتر میشود. این مفهوم زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بپذیریم علاوه بر منبع عظیم و خلاق انسانی هوشمند، ابزار مکانیکی هوشمند نیز در روند عملکرد سازمانها نقش دارند. بنابراین، در سازمانهای پیچیده امروزی، هوش سازمانی برآیند هوشِ فعّال انسانی و هوش مصنوعی است. بیتردید، مدیران سازمانها برای پویایی و افزایش کارایی سازمان خود راهی جز بهرهگیری از این دو جریان هوشمند نخواهند داشت (حیاتی، ۱۳۸۵).
۱-۸-قلمرو تحقیق
الف) قلمرو موضعی
محدوده تحقیق از نظر موضوع، هوش سازمانی با اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل میباشد.
ب) قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق حاضر دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل میباشد.
ج) قلمرو زمانی
از نظر زمانی قلمرو تحقیق تیر ۱۳۹۱ تا پایان بهمن ۱۳۹۱ میباشد. که در جدول ۱-۱ نشان داده شده است.
جدول ۱-۱: قلمرو زمانی تحقیق
ردیف | نوع فعالیت | شروع | پایان |
۱ | مطالعات کتابخانهای | ۱/۴/۹۱ |
وزمانی که هدویگ قربانی می گردد:
گرگرز: میدونستم که فدیه ی گناهاروهدویگ باید بده. (۲۰۱)
ودرنهایت مسئله ی قربانی اینگونه مطرح می گردد:
گرگرز: فرض کن بخوای مرغابی وحشی رو برای بابات قربانی کنی.
هدویگ: (درحالیکه از جایش بلند می شود) مرغابی وحشی رو!؟
گرگرز: هیچ فکرکردی بخوای عزیزترین چیزی رو که تو دنیا داری برای بابات قربانی کنی؟
هدویگ: فکر می کنین فایده ای داشته باشه؟
گرگرز: فکر می کنی شهامتشو داشته باشی؟
هدویگ: به بابا بزرگ میگم اونو با تیر بزنه. (۱۷۱)
در اینجا می خواهم قسمتی از نظریه لاکان را در باب قربانی مطرح کنم که به نظر می رسد ایبسن به شیوه ی خود قبل از لاکان آن را در ذهن داشته و از آن در نوشتن این اثر بهره برده است؛
“لاکان در برداشت خود از مسئله ی همذات پنداری مجری مراسم قربانی و بدن قربانی درکی جدید ارائه می دهد. اسّ و اساس این همذات پنداری، هم ارزی تخیلی است که در مرحله ی آینه به ابتدایی ترین طرح خود(اگو) یا «من» شکل و ساختار می بخشد. نقش این همذات پنداری تخیلی که به عالی ترین نحو به آئینی که رؤیت صحنه ی کشتن در آن نقشی بسیار محوری دارد، تسری یافته، در تک تک مراحل مراسم قربانی در یونان باستان نمایان است. برای مثال بسیار دقت می شود تا حیواناتی که از آغاز به منظور قربانی شدن پرورش داده می شوند، هیچ لکه ای بر بدن نداشته یا آسیبی ندیده باشند. مسلماً نقطه ی اوج این آیین زمانی است که این نمونه ی عالی و بی عیب و نقص در میان گونه ی خویش در معرض دم برّای چاقو قرار می گیرد. تا زمان فرا رسیدن نقطه ی اوج مراسم قربانی، چاقو در زیر سبدی مخفی نگه داشته می شود، سپس دسته ای از موی پیشانی قربانی را می برند و با این حرکت که آخرین بخش از حرکات مقدماتی مراسم است، زنان از میان جمع حاضرین «جیغ مخصوص مراسم قربانی» یا «اُلولیگ»[۵۷] سر می دهند. این جیغ نشانه ی تقدیس هیجانی این آئین است.” (بوتبی،۱۳۸۴،۲۸۲).
در اینجا به جای صدای جیغ زنان، صدای جیغ مرغابی وحشی را در لحظه ی قربانی شدن هدویگ داریم. آیا ایبسن در هنگام نوشتن این اثر از این مراسم آیینی مطلع بوده است؟ چرا اودر این مراسم حیوان را جایگزین انسان و بالعکس می کند؟ با استناد به مطالب لاکان زمانیکه هدویگ بین خود ومرغابی وحشی تمایزی قایل نبوده، در دوره ی آینه یا اِگو قرار داشته و برای هم ارزی تخیلی اش به همذات پنداری با حیوان می پرداخته، اما از نظرمن شنیدن حرفهای پدرش راهی شده برای او که مدتها قصد گذار از این دوره را داشته و تنها به وسیله افکار و رفتار اطرافیانش در مرحله ی ابتدایی اسیر شده است، اما اکنون با شنیدن این حرفها وتنها امکانی که در مقابلش قرار گرفته به مرحله ی سوپراِگو یا فرامَن دست یافته است. در اینجا نیز ایبسن خواسته یا ناخواسته به تقابل با جامعه ی آیینی گذشته پرداخته و شخصیت نمایشنامه اش (هدویگ) زمانی که به شناختی از خود دست می یابد متوجه می شود قربانی کسی نیست جز خود او و مرغابی وحشی نباید به جای او قربانی شود. در صورتیکه در آیین های گذشته حیوان قربانی میشد تا انسان به مقصود خود دست یابد.
“در مراسم آئینی زمانی که ضربت دوم به گردن حیوان وارد می شود و خون از آن فواره می زند. در این هنگام عامل قربانی دقت بسیار مبذول می دارد تا خون حیوان بر زمین نریزد، بلکه در خود محراب یا داخل گودالی که به همین منظور حفر شده جاری شود."(همان منبع).
همانگونه که از هدویگ خونی جاری نشده و او خونریزی داخلی می کند. در این منوال است که نابود کردن و محو شدن اُبژه، درِ بعدی نمادین را به روی ما می گشاید، که در آن چیزی که از میان رفته ممکن است در شکلی نو احیاء شود و به گفته ی لاکان: “کارکرد اساسی مراسم قربانی بیش از آنکه (می دهم تا باز پس گیرم)[۵۸] باشد، (می دهم تا بتوانم بخواهم)[۵۹] است.” (همان منبع،۲۹۰).
با ناکام ماندن برنامههای گرگرز-که نمادی از خرافات و پندارهای غلط اجتماع است- و ماندن او در شهر و با رفتن ورله به اوج، دورهای از تاریخ اروپا که در آن مسیحیت به نور و حقیقت بیش از این زندگی خاکی بها میداد، به پایان میرسد و با پشتیبانی مُدرنیته و روشنگری، دوره ی تازهای آغاز میشود که در آن کسانی چون ورله، اُلمپنشین این دنیای نو میشوند.
۴-۶) روسمرس هولم
“ایبسن در نمایشنامه های روسمرسهلم، بانوی دریایی و هداگابلروهمچنین نمایشنامه های استادمعمار، مرغابی وحشی، ایولف کوچک، جان گابریل بورکمان و وقتی ما مردگان برخیزیم، به مشکلات فردی انسان می پردازد. انسان نه به عنوان عضوی از جامعه، بلکه به عنوان فردی با ویژگی های روحی و روانی مخصوص به خود، که جامعه دنیایی است بیرون از ذهن او، که به درونش راه یافته است. ایبسن دیگرهمانند نمایشنامه های ستون های جامعه، خانه ی عروسک، اشباح و دشمن مردم به مسئولیت های اخلاقی بشر در مقابل اجتماع اطرافش نمی پردازد بلکه توان زندگی و تفکر درونی را در نظر دارد. اکنون زندگی عمومی فرد در ارتباط با اجتماعی که او را احاطه کرده است و حتی خانواده اش، به خاطر تأثیرشان بر دنیای تفکرات و تصورات و تحول معنوی انسان، مطرح است؛ تماس با چنین دنیایی مسأله ای مربوط به گذشته است و خواندن افکار و تجربه و اکتشاف آنهاست که کنش نمایشی را تشکیل میدهند."(Ibsen, 1974, 25).
بسیاری از آثارایبسن را می توان جزو آثاری روانشناسانه به حساب آورد هر چند نمی توان روان شناسانه بودن را تنها ویژگی این نمایش ها دانست. اما قطعاً در میان اینها “روسمرس هولم” بیشترین نزدیکی را به مفهوم اثر روانشناسانه دارد. اول به خاطر شخصیت های پیچیده، دوم به خاطر آن که مشهورترین روانشناس تاریخ «فروید» تحلیلی مفصل درباره ی این نمایشنامه نوشت.
” بانفوذ ترین تحلیل از این نمایش و از مخفی ترین انگیزه های شخصیت های آن توسط فروید در مقاله ی «گونه های شخصیت»[۶۰] که در طول جنگ جهانی ۱۹۱۴ نوشته، ارائه شده است. در قسمت دوم این مقاله تحت عنوان «نابودی ناشی از موفقیت»[۶۱] او با این پدیده ی مُخل و رایج روانشناسی در مردمانی برخورد می کند که وقتی آن چه را که بیش از هر چیز می خواهند، سرانجام به دست آوردند، خود را ناتوان در نگهداشتنش می بینند و فروید پس از روشن کردن این مسأله در مورد لیدی مکبث، به روسمرس هولم می پردازد و می نویسد: “ایبسن توسط جزئیات پیچیده و ماهرانه این مسأله را آشکار می کند، این که ربکا عملاً دروغ نمی گوید ولی کاملاً رُک هم نیست و علی رغم اینکه معتقد به خرافات و سنت ها نیست، سن خود را یک سال کوچکتر اعلام می کند. بنابراین اعتراف او نزد کرول و روسمر اعتراف کاملی نیست و در نتیجه ی اصرار کرول است که او به نکات مهم چیزهایی را اضافه می کند. از این رو برای ما روشن می شود که توضیحات او برای کناره گیری یا انکار نفسش که تنها نشان دهنده ی یک انگیزه است، در واقع برای آن است که انگیزه های دیگر را بپوشاند. تأثیر روسمر ممکن است تنها یک پوشش باشد تا تأثیرات دیگری رابپوشاند و نشانه های بارزی به این معنا دلالت می کند. وقتی در صحنه ی آخر، بعد از اعتراف او در مورد خودش و بئات ، روسمر دوباره از ربکا تقاضا می کند که همسر او شود و به طور ضمنی به او اظهار می کند که او را بخشیده، ربکا آنطور که باید به او جواب نمی دهد، یعنی نمی گوید هیچ گذشتی او را از احساس گناه به خاطر بد خواهی اش و فریب دادن بئات خلاص نخواهد کرد. بلکه او خود را به خاطر مسئله ی دیگری سرزنش می کند که به عنوان عملکرد این زن آزاداندیش تعجب آور است و بعید به نظر می رسد: اینکه او با مرد دیگری رابطه جنسی داشته البته این رابطه از زیر چشم ما پنهان نیست و زمانی اتفاق افتاده که او آزاد بوده و کسی در زندگیش نبوده، برای ربکا به نظر این مانع بزرگتری است، برای ملحق شدن به روسمر تا رفتار جنایتکارانه اش با همسر روسمر. اما انگیزه ی حقیقی این احساس گناه که نتیجه ی نابودی ناشی از موفقیت است، یک راز باقی می ماند. درگزارشی که«ژان لاکور نوری»از جلسات تمرین و قرائت وتحلیل نمایشنامه ی روسمرسهلم به کارگردانی«ژاک لاسال» به سال ۱۹۸۷ ارائه می دهد، نوشته شده:
” فروید می گوید ربکا قاتل بئات است که جای او را نزد پدر روسمر بگیرد.[۶۲] اما «گرودک»[۶۳]برعکس معتقد است که ربکا متهم به مرگ بئات نیست، بلکه خودش را محکوم می کند برای این که بار گناه روسمر راکم کند."(,۵۱۹۸۷. (Lacornerie,
“در اینجا آنچه را که درباره ی تحلیل شخصیت ربکا ور وسمر در روند تمرینات لاسال گفته شده، با ذکر تاریخ به خاطر حفظ لحن گزارش گونه ی نوشته به طور خلاصه ذکر می کنم، تا از این طریق خواننده را با نوعی تحلیل روانکاوانه ی شخصیت از روسمرس هولم آشنا کنم:
۱۶ژانویه: بزرگی و عظمت ربکا ساده لوحی است اما ساده لوحی در زمینه ی عقاید آرمان گرایانه اش.
۳ فوریه: روسمر همانند یک شکنجه گر تمام رنج هایی را که بئات تحمل کرده به ربکا تحمیل می کند.
۹ فوریه: صحنه ی بین ربکا و روسمر درپایان پرده ی دوم، مثل پایان پرده ی چهارم است، به این معنا که روسمر آن قدر زیر بار اتهام است که از ربکا تقاضای ازواج می کند. اما جوابی که از ربکا می شنود، جواب خود ربکا نیست. این “نه” که ربکا در پایان پرده ی دوم به روسمر می گوید، چنان به نظر روسمرغیرعقلانی می آید که از خودش می پرسد: چرا او با این قدرت و وضوح به من گفت، نه.
در این صحنه ربکا بیش از هر زمانی اثر پذیر، حساس و شکننده است.
۴ مارس: زیاد به پیشنهاد ازدواج روسمر برای فراموش کردن خاطره ی بئات بها ندهیم در عوض به حساسیت و شکنندگی ربکا توجه کنیم.
۱۲ فوریه: روسمر درپرده ی سوم عشق واقعی خود را به ربکا اعلام میکند. در اظهار عشق ملایمت هست و نوعی ویرانی درونی. گویا با این اظهارعشق، طلب مهربانی و بخشش می کند.
۱۳ فوریه: آغاز پرده ی چهارم، لحظه ای است که ربکا و روسمر نسبت به همدیگر نفرت می ورزند. لحظه ی بسیار ضروری برای پیشرفت آنچه در حال نابودی است. اینجاست که چهره ی استریندبرگی، نمایش خود را نشان می دهد. اعلام عشق در نفرت. پنج سال امیال سرکوب شده ی ربکا به شکل خود را متهم کردن، به نمایش در می آید، با چنان شدت و خشونتی که به نظر می رسد بی گناه است.
۲۳ فوریه: درآخرین صحنه ی پرده ی دوم ربکا نمی تواند روسمررا از احسا س گناهش دور کند یا بیرون بکشد.
ربکا: “دیگر به بئات فکر نکن، او مرده است. و تو هم زندگی جدیدی را شروع کرده ای.” این دو ربکا و روسمرآن قدر درگیر یکدیگر شده اند که اگر روسمر سقوط بکند، ربکا هم مضمحل و ویران است.
۲۵ فوریه: در پرده ی چهارم، قبل از ورود برندل روسمر از ربکا دلیلی برای عشق می خواهد. اما ربکا به دلیل رابطه با دکتر وست که اکنون نسبت به آن آگاهی دارد، نمی تواند توقع روسمر را برآورده کند و این در حقیقت ورشکستگی استاندالی عشق است- ناتوانی عشق.
لاسال به حیله ی دراماتیک ایبسن اشاره می کند. برندل با وارد کردن ایده ی ایثار، نمایشنامه را از آن تنگنای خودش در می آورد و در یک ناامیدی متافیزیکی رهایش می کند. این یک ترفند شاعرانه ی فوق العاده قدرتمندی است که ایبسن به کار می برد: ” حالا که می گویی دوستم داری، ولی ردّم می کنی، پس با هم بمیریم.” این دلیل متافیزیکی است که روسمر از ربکا می خواهد. البته با اشاره ی برندل. برای ربکا مردن برای اینکه عشقش را به روسمر ثابت کند، راحت تر از این است که با روسمر زندگی کند.
در پایان لاسال در مورد خودکشی دونفره ی آنها نظری مخالف نظربایرنس می دهد. بایرنس می گوید:
“تنها چیزی که اکنون برای ربکا و روسمر باقی مانده، کفاره دادن گناهشان است که از طریق آن هر دو نهایتاً، لذت و خوشی را می یابند. زیرا هر دو در آن واحد هم گناهشان را پاک می کنند و هم یکی می شوند.”
۱۲ مارس: لاسال: “خودکشی دو نفره یک نوع آمرزش رومانتیک نیست، در مرگ به انتهای تونل رسیدن است.”
“مه یر” درباره ی شخصیت ربکا می گوید:
“ربکا از فینمارک آمده، قسمت شمالی نروژ، منطقه ای که برای نروژی ها یادآور جادوگری است. ربکا درپرده ی آخر خود را به یک موجود دریایی که به رشته ی زندگی روسمر آویزان هست تشبیه می کند که می خواهد آن را عقب نگه دارد. ولی نیاز روسمر به پاک و خالص بودن، آزادی او را می گیرد و ربکا را عاری از قدرت می کند همانطور که زنگ های کلیسا قدرت اجنه را می گیرند.”
ایبسن برای اجرای نقش ربکا می نویسد:
“ربکا نباید تحت هیچ شرایطی اثری از مردانگی یا لحن آمرانه داشته باشد. او روسمر را مجبور می کند که پیش برود. او را به دام می اندازد. یک قدرت کنترل کننده با تسلط کامل، اساس شخصیت اوست.""(ایبسن،۱۳۸۶،۱۲-۱۴) .
“قهرمانهای ایبسن مردمی عادی و معمولی نیستند. آنها شخصیت استثنایی وغیرمعمولند و به همین دلیل غیر قابل درک توسط جامعه ی زمانش. قاضی براک در جمله ی پایانی هداگابلر پس از آنکه خبر خودکشی هدا را می شنود، می گوید: “ولی مردم که از این کارها نمی کنند.” و این جان کلام تمام انسانهای عادی در مقابل چهره های خارق العاده ی ایبسن است. شخصیت- هایی که نمی توانند در دنیایی چنین سنتی و قراردادی دوام بیاورند و یکی باشند در میان همه، پس عاقبت آنها مرگ یا شکست است. استاد آریان پور این فرد گرایی ایبسن را متأثر از کی یر کیگارد فیلسوف دانمارکی و «نیچه»[۶۴] فیلسوف آلمانی می داند و می نویسد:
“دکتر استوکمان سخت متأثر از نیچه، به قدرت فردی و خود جویی می گراید. تنهایی را شرط توانایی یا تشخص می شمارد. می گوید: ” بشریت را افراد تک و تنها بر پاداشته اند. سیاهی لشکر، کاری از پیش نبرده و چه بسا مانع و مُخل فرهنگ انسانی شده است…” مسلماً ایبسن در این باره از تأثیر کی یر کیگارد بر کنار نمانده است. کی یر کیگارد گفته است: “فرد تک و تنها بالاترین قدرت هاست"… اندیشه ی کی یر کیگارد بر شخصیت ایبسن نقش عمیقی نهاده است. کی یر کیگارد فرد گرا می گوید: “پیوندها را بگسل و خودت باش!” ایبسن می خواهد خودش باشد. به گمان او بزرگترین خدمتی که افراد می توانند به جامعه کنند، گستردن خویشتن خویش است. محور اندیشه و انگاره ی سنجش او فرد است و ملاک حقیقت او وجدان فردی است.” (ایبسن،۱۳۸۶،۲۱).
بسیاری از معاصران ایبسن نمایشنامه روسمرس هولم را بیش از اندازه مبهم دانستند و گفتند که شخصیتهای آن بیشتر موجوداتی انتزاعیاند تا انسانهایی آشنا یا قابل قبول. آن اظهارنظرها شاید تاحدی قابل توجیه بنماید، زیرا ایبسن در روسمرس هولم وارد عرصهای بسیار حساس و خطرناک شده بود و با شخصیتهای بسیار پیچیدهاش به مضامین روانشناختی عمیقی پرداخت که هنوز تازگی داشت و مرموز مینمود.
“ایبسن در روسمرس هولم به تابوی دیگری از زنای با محارم پرداخته بود. اگر اسوالد در اشباح بی آنکه بداند رگینا خواهر ناتنیاش است به او دل میبازد و با او میآمیزد، ربکاوست در روسمرس هولم، زمانی که عاشق روسمر، دست پرورده افکار آزاد اندیشانه خود شده، درمییابد که دکتر وست، معشوق سالیان دورش، پدر واقعی او نیز بوده است.” (اسلامیه،۱۳۸۹،۱۹۷) .
عشق آلفرد به خواهرش آستا دراییلف کوچولو نیز می تواند شاهد ضعیف تری در این قضیه باشد. همانطور که فروید از احساس جنسی نسبت به محارم به نام عقده ی ادیپ و الکترا یاد می کند، ایبسن از این نقش در بسیاری از نمایشنامه هایش بهره گرفته و شخصیت های آثار او بدون اینکه بدانند عاشق خواهر و یا پدر خود می شوند و به آنها عشق می ورزند که این عشق گاهی پنهان است و گاه آشکار می شود.
میتوان روسمرسهولم را داستان سفر ایبسن به نروژ در تابستان ۱۸۵۵، یعنی یازده سال پس از خود – تبعیدیاش، دانست. درواقع، این نمایشنامه را سندی درباره ی ناخشنودی ایبسن از زندگی سیاسی – اجتماعی نروژ یا به عبارتی «تأویل او درباره ی ورود مُدرنیته به کشورش و پایگاه لرزان آن در نروژ ۱۸۶۶»دانستهاند.اگر از این زاویه به این اثر نگاه کنیم،روسمرسهولم نماد جامعه ی سنتی آن روزگار نروژ است.
ایبسن در نامهای به براندس (دهم نوامبر ۱۸۸۶)، پس از شکوه از دیدن «ناپختگی زُمخت» در میان «خیل بیاراده هموطنان»اش، وعده میدهد که: “تجربیات این سفر… را – آنچه حس کردم، حرفهایی که زدم – همه را به درام بکشم".
“دوران گذشته از دید ایبسن نیرویی ویرانگر است که به زمان حال هجوم میبرد و نمای آینده را در هاله ی ابهام فرو میبرد (و همین نکته است که به مذاق کسانی چون پلخانف خوش نمیآمد). بیاته در روسمرسهولم و کودک فلج در ایولف کوچک (۱۸۹۴) تنها دو نمونه از چهرههاییاند که نمایانگر گذشتهاند: هر دو حرکت زمان حال را کند میکنند. از اینها گذشته، آرمانشهر را بر ویرانههای گذشته بنا میکنند؛ اما در نمایشنامههای ایبسن چهرهها نمیتوانند از زیر بار گذشته رها شوند.” (قادری،۱۳۸۶،۱۰۴).
“ربکا وست بنیانگرایی پُرشور است و این جنبه ی هستیاش با زمینه ی گذشته غیراخلاقیاش جلوه بیشتری نیز دارد – در لابلای گفتگوی کرول با او پی میبریم که او احتمالاً فرزند نامشروع دکتر وست است و در عین حال، با این ناپدری و آموزگارش روابط نامشروع نیز داشته است. او به امید برهم زدن فضای مرده و خاکستری روسمرآباد به آن پای گذاشته است.” (قادری،۱۳۸۶،۱۱۰) .
“یان نیگور معتقد است که ایبسن در میان راه مُدرنیته شک کرد زیرا مُدرنیته به پیدایش «طبقه ی متوسط تازهای» دامن زد که هم «ابله بود و هم با بزرگمنشی و وقار»بیگانه بود.” ( Nygaard,1997،۹۶)
“همین که برندل در پرده اول نام مورتنسگار را میشنود، او را بیسر و پا و ابلهی میداند که حتی نامش این را داد میزند. هم او در پرده آخر که از شهر بازمیگردد، مورتنسگار را «آقا و سرور آینده» میداند، زیرا به گفته او، مورتنسگار میتواند بدون آرمان زندگی کند. و این «… خوب چشمهایت را باز کن… این رمز کار و موفقیت است. این لُب حکمت دنیوی است». زیرا همانگونه که برندل تجربه کرده است، در این دوران رمز زندگی آدمهای معاصر بیآرمان زیستن است.” (قادری،۱۳۸۶،۱۱۹) .
“ایبسن در این نمایشنامه به روال رُمانتی سیستهای آغازین عمل میکند. برخلاف آنچه گفتهاند، رُمانتیسیستها موجوداتی خود – بین و خود – مدار نبودند. سنّت دیرپای آنان که در آثارشان نیز به خوبی دیده میشود، نقش زدن «من»های مُضحک و متضاد است. به عبارتی، این «من»ها را در آینههای تخت نمیبینیم؛ در روایتهای آنان از خودشان، چهرههای کژ و کوژ فراوانند. آنها میگفتند چنین نگرشی به «من» را برای سُست کردن نقشهای سنگوارهای و تحمیلی که فرهنگ روزگارشان بر مردم تحمیل میکرد، ضروری میدانستند.” (قادری،۱۳۸۶،۱۲۲) .
“آن مَنی که روسمر در آغاز نمایشنامه از خود نشان میدهد. با برملا شدن زوایای این نمایشنامه در برابر دیدگان ما از هم میگسلد. روسمر درمییابد که افکار، میهمانان ناخوانده و غریبهای در کاسه ی سرهستند که از صاحبخانه بسی نیرومندترند. فروید میگفت: «منِ آدمی ارباب خانه خودش نیست».” (Frued,1917, 355). شاید این یکی از دلایلی باشد که فروید تا این اندازه به روسمر سهولم علاقه داشت و درباره آن چیز نوشت.
فروید سی سال پس از انتشار روسمرس هولم در مقالهای به تحلیل این نمایشنامه می پردازد و می کوشد تا پیچیدگیهای روانی شخصیتهای آن، به ویژه ربکا و روسمر، را بگشاید. او از دیدگاه زنای با محارم یا همانطور که بیان شد،شاید بتوان گفت عقده ی ادیپ به تحلیل روسمرس هولم و شخصیت ربکاوست میپردازد، اما نگاه دقیق او به رویدادهای دراماتیک این اثر و توجهاش به ظرایف روانی شخصیتها و گفتگو- های آنان در مقاله ای آمده است که خلاصه ای ازترجمه ی آن را با هم می خوانیم:
ربکا ، دختر یک ماما، زیردست پدر خواندهاش دکتر وست، آزاداندیشی بار آمده بیزار از محدودیت- هایی که اخلافیات مبتنی بر باورهای مذهبی بر شور و شادی زندگی تحمیل کرده است. او پس از مرگ دکتر وست کاری در روسمرس هولم پیدا میکند، در خانه ی چندین نسل از خانوادهای کهن که اعضایش چیزی از خنده نمیدانند و شادیشان را فدای انجام وظیفه محض کردهاند. ربکا برای عشق روسمر اشراف زاده، در پی حذف همسر او بئاته که بر سر راهش قرار گرفته برمیآید و در این راه از اراده ی بی پروایش کمک می گیرد. او زمینهای میچیند تا بئاته در رابطه با درستی ازدواجش با روسمر شک کند. از طرف دیگربه اوالقا میکند که روسمرکشیش دارد ایمان دیرینهاش را از دست می دهد و به حزب روشنگری میپیوندد و پس از این که اعتماد زن را به پاکدامنی اخلاقی شوهرش سست میکند، سرانجام به او خبر میدهد که به زودی آن خانه را ترک میکند تا پیامدهای رابطه نامشروعاش با روسمر را پنهان نگه دارد، این دسیسه ی تبهکارانه مؤثر واقع میشود. زن بیچاره، افسرده و وامانده خود را موجودی بیارزش مییابد و برای آن که مانعی در راه خوشبختی شوهردوست داشتنی اش نباشد، خود را به درون آبهای آسیاب پرت میکند.
ربکا و روسمر بیش از یک سال با یک رابطه دوستی خوب در کنار هم زندگی می کنند اما با ظهور اولین شایعات در جامعه روسمر به صرافت افتاده و برای فرار از عذاب وجدانی که در مورد خودکشی بئاته او را فرا گرفته از ربکا می خواهد که با او ازدواج کند تا با واقعیت شادکنونی به جنگ ناراحتی و ناشادی گذشته بروند، ربکا لحظه ای از این پیشنهاد شاد می شود. اما بعد میگوید که نمیتواند این کار را بکند، و اگر روسمر اصرار کند «به همان راهی میرود که بئاته رفت.» روسمر نمیتواند این را درک کند.
اما چرا زنی جسور و بااراده آزاد و بیپروا که گستاخانه راه رسیدن به هدف دلخواهش را هموار ساخته، اکنون که موفقیتاش در آنچه میخواسته نزدیک است از قبول آن خودداری میکند؟ خود او در پرده چهارم به ما چنین توضیح میدهد:
ربکا: میبینی، وحشتناک همینه که حالا، وقتی خوشبختی دو دستی تقدیمم شده – من عوض شدهام، آن قدر که گذشتهام سد راهم شده.
فضای سایبری
طرح بحث:
فضای سایبری باویژگی های خاص خود مانند گستردگی، پنهانی بودن، تأثیرگذاری شگرف خود باعث ورود بازیگران بسیاری مانند گروه ها ، سازمان ها شرکت ها برای اعمال قدرت در این فضا شده است. به همین دلیل در این فضای به ظاهر مجازی اما حقیقی و باور نکردنی بسیاری از کارهایی که تنها در ذهن و تخیل می باشد را می توان انجام داد.
در این فصل در مبحث اوّل تعاریف و ویژگی های فضای سایبر ارائه می گردد در مبحث دوّم پیکره فضای سایبر را خواهیم شناخت و در مبحث سوم به مزیت ها و محدودیت های این فضا خواهیم پرداخت.
مبحث اوّل: مفهوم و ویژگی های فضای سایبری
امروزه بحث های مربوط به اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی وارد عرصه جدیدی بنام فضای سایبری شده است. واژه سایبر (Cyber ) از کلمه (Cybernetics )برگرفته شده است و در فیزیولوژی به معنای مطالعه و مقایسه بین دستگاه عصبی خودکار که مرکب از مغز و اعصاب می باشد با دستگاه های الکتریکی، مکانیکی، فرمانشناسی می باشد که این واژه در دنیای اینترنت و رایانه بسیار شنیده شده است.
«نخستین بار اصطلاح سایبرنتیک توسط ریاضیدانی به نام نوربرت وینر(Norbert wiener )در کتابی با عنوان «سایبرنتیک و کنترل در ارتباط بین حیوان و ماشین» در سال ۱۹۴۸ به کار برده شد.
واژه فضای سایبر نخستین بار توسط «ویلیام گیبسون» (William Gibson) نویسنده رمان «Neuromancer» در سال ۱۹۸۴ به کار برده شد.» (زندی۱۳۸۹، ۳۸)
منظور از فضای سایبری محیط هایی غیر مادی است که در آن کاربران توسط وسایل الکترونیکی همچون اینترنت به یکدیگر متصل می شوند و از نظر خود دنیای مجازی را بوجود می آورند که وجود واقعی ندارد در حالی که این دنیا حقیقتی مجازی است که توسط رایانه بوجود آمده است.
هرچند در زبان فارسی واژه سایبر را به مجازی ترجمه کرده اند ولی فضای سایبری فضایی است حقیقی و واقعی که بسیاری از کارهای باور نکردنی که تنها در ذهن ما نمود پیدا می کنند در این فضا و این دنیای مجازی حقیقت پیدا می کند.
«آن چه به موازات ساده سازی و تنوع بخشیدن به کارکردهای انعطاف پذیر رایانه ها، بهره برداری گسترده تر و متنوع تر از سیستم های رایانه ای شخص(Personal computer) را به نحو باور نکردنی توسعه داد و به آن وجه های جهانی بخشید، امکان اتصال آن ها به یکدیگر از طریق ارتباطات الکترونیک است. این امر اشتراک گذاری کارکردها و اطلاعات میان رایانه ها را میسر ساخت و به تدریج شبکه ای جهانی به وجود آمد و فضایی به نام فضای سایبر( Cyber space)شکل گرفت به طوری که از دنیای فیزیکی کاملاً متمایز بود و ویژگی هایی داشت که نمونه های آن در داستان های تخیلی آمده بود. »( باقری اصل. ۱۱.)
آن چه دراین فضا باید قابل توجه قرار گیرد این است که همه چیز باهم در ارتباط است و بر هم تأثیر
می گذارد و باعث بوجود آمدن هنجارها و فرهنگ های مختلف شده است آن هم در یک دنیای بیکران و گسترده و نه دریک دنیای محدود و مشخص، که هیچ حد و مرزی برای آن وجود نداشته باشد.
با توجه به رشد سریع و گسترده فضای سایبری زمینه ای جدید و مهم در سیاست جهان بوجود آمده است. کم هزینه بودن ورود، ناشناس بودن افراد و نامتقارن بودن در آسیب پذیری باعث شده است که تغییرات بوجود آمده بر قدرت تأثیر مهمی داشته باشد و محیط سایبر باعث بوجود آمدن یک دنیای مصنوعی و غیر قابل تصور شده است.
«فضای سایبر اگر با فضای اذهان مقایسه شود، بزرگی اش حتی از دنیای ما نیز برجسته تر و بیشتراست؛ پس گزافه نیست تا فضای سایبر را یک دنیای جدید یا دنیای دیگر نامید. تعبیر فضای سایبر به جهان جدید یا جهان دیگر صرفاً می تواند جنبۀ ادبی و در برخی موارد جنبه جرم شناختی داشته باشد تا با بیان بایسته ها و مقتضیات چنین فضای عنان گسیخته و پهناوری، بتوان درک صحیحی از علت وقوع جرم و شناخت مجرمین داشت و گرنه این تعریف از جهت حقوقی کمتر می تواند مورد توجه باشد و به راستی نیز ویژگی های عینی و ملموس آن را هویدا نمی سازد.(پاکزاد۱۳۹۰، ۴۳و۴۴)
در این فضا می توان بسیاری از کارهایی را که تنها در ذهن و خیال می باشد، به راحتی و به دور از چشم دیگران انجام داد و همین امر موجب گردیده است تا در صدد کشف اینگونه جرایم و شناخت مجرمینی که در این محیط دست به ارتکاب جرم می زنند برآمد.
با چنین تعبیری از فضای سایبر به دنیای مجازی صرفاً می توان بزهکاران و مجرمینی که دراین محیط پهناور دست به ارتکاب جرم می زنند و همچنین علل ارتکاب جرم را شناخت و با اتخاذ تدابیر مناسب بتوان در پیشگیری اجتماعی و نهادینه سازی هنجارهای اخلاقی سایبری مورد بررسی قرار داد.
«از محیط سایبر به محیط فناوری اطلاعات (IT) یا محیط اطلاعات و ارتباطات نیز یاد شده است. ازاین رو، مشاهده می شود که برای نمونه به جرمهای محیط سایبر جرمهای علیه فناوری اطلاعات نیز گفته می شود.
این عبارتها نیز نمی توانند به گونه ای جامع متضمن جرمهای محیط سایبر باشند. زیرا، برای نمونه، بسیاری از جرمها در محیط سایبر و با بهره گرفتن از این محیط ارتکاب می یابند و نه لزوماً علیه محیط سایبر. بنابراین، عبارت جرمهای علیه فناوری اطلاعات نیز عبارت درستی نیست. همچنین، باید توجه داشت که فناوری اطلاعات بر ابزار تأکید دارد، حال آنکه سایبر به محیطی اشاره دارد که جرم درآن محیط به وقوع
می پیوندد. »(فضلی۱۳۸۳، ۱۶۵)
پس می توان گفت که با توجه به استفاده روز افزون از اینترنت و افزایش تعداد کاربران و ورود اشخاص به دنیایی به نام فضای سایبری که با جهان واقعی برابری می کند و ورود فضای سایبر به تمامی عرصه های زندگی افراد و امکان ارتباط و تأثیر گذاری اشخاص بر یکدیگر به وسیله رایانه، همین امر سبب بوجود آمدن جرایمی دراین فضای بیکران شده است.
گفتار اوّل: فضای سایبری و ارتباط شبکه های اطلاع رسانی
فضای سایبر با توجه به گستردگی و تنوع کاربران آن، دنیای جدیدی را بوجود آورده است که دارای قابلیت ها و کارکردهای مختلفی است و به نسبت کارکردهای آن چالش های مختلفی نیز بوجود آورده است.
با ظهور اینترنت و ارتباطاتی که در سطح جهانی به وجود آمد، ایجاد شبکه جهانی را می توان یکی از مظاهر فن آوری اطلاعات به شمار آورد که با پیدایش رایانه ها و سامانه های ارتباطی و تحول گردش اطلاعات توانست در زندگی انسان ها تأثیر بگذارد. رایانه توانست روش جمع آوری و تولید اطلاعات و پردازش داده ها را متحول سازد.
داده ها عبارت از نمادهایی هستند که می توانند قابلیت انجام کارهایی مانند ورود ، خروج ، پردازش و ذخیره دریک سیستم رایانه ای را داشته باشند. داده ها به اشکال مختلف از جمله متن های صوتی و تصویری ،دیسکهای نوری (CD) ، یا داده های رقمی که دریک تراشه ذخیره شده و برای سیستم رایانه ای دارای مفهوم خاصی است، پردازش می کنند.
کامپیوتر یا اینترنت را می توان به عنوان ساختار اصلی جرایم سایبری دانست، در فضای سایبری اینترنت نقش اصلی را ایفا می کند و این فضا چیزی غیر از داده و اطلاعات نیست که گاهی این دو در معنای مشابهی مورد استفاده قرار می گیرند. دراین فضا به راحتی می توان به آنسوی دنیا متصل شد و به تبادل اطلاعات در سطح بین المللی دست یافت. که این تبادل اطلاعات تنها به وسیله سخت افزارهای رایانه ای عمکرد خود را اجرا خواهد کرد.
در واقع ارتباط بین رایانه ها و سامانه های ارتباطی در سراسر جهان بوسیلۀ کاربران سبب بوجود آمدن فضای سایبر شده است. سامانه های رایانه ای نیز قابلیت تبادل اطلاعات و ارتباط شبکه های اطلاع رسانی را متناسب با پردازش و مبادله داده، ذخیره و انتشار اطلاعات دارد.
«برخلاف دنیای واقعی در این دنیای مجازی حد و مرزی برای قلمرو حاکمیتی افراد وجود ندارد اینترنت بر پایه استانداردهای جهانی باز و بدون اینکه تحت حاکمیت فرد یا نهاد خاصی باشد بنا شده است. «هیچ فرد، دولت یا موسسه تجاری مالک آن نیست. » (استیون وهلپین ۱۳۸۳،۲۰)
قلمرو حاکمیتی حق مسلم هر دولتی می باشد که کشورها باید به قلمرو یکدیگر احترام گذاشته و از ایجاد ناامنی و تعرض به یکدیگر بپرهیزند که فضای سایبر گاهی اوقات این حق مسلم حقوق بین المللی کیفری را زیر پا گذاشته و باعث شده است که بعضی افراد از آزادی هایی که در این فضا وجود داشته استفاده سوء کرده و درجهت اختلال و تخریب سیستم ها گام بردارند.
گفتار دوّم :مخفی و پنهانی بودن
پنهانی و مخفی بودن فضای سایبر را می توان یکی دیگر از ویژگی های آن دانست. این فضا را همانند ذهن آدمی که بسیاری از قضایا درآن نقش می بندد و به صورت پنهانی است، می توان تشبیه نمود. تا زمانی که افکار خود را در عمل نشان ندهد آن چیز تنها در ذهن خود آن شخص است و به صورت پنهانی است امّا وقتی آن افکار نمایان شود گاهی سبب نقض قوانین و هنجارهای جامعه خواهد شد.
درفضای سایبر نیز اشخاص در محیطی امن از طریق رایانه های خود، هر آنچه را که در ذهن دارند و به صورت پنهانی و پوشیده می باشد نمایان می سازند.
«به نقل از اندیشمندانی چون «هابز» که ذات انسان را شرور می دانند در چنین فضایی دوباره قوت می گیرد، چرا که حس پوشیده بودن و مخفی ماندن اعمال ارتکابی است که اینترنت را دنیایی آزاد جلوه گر می سازد تا در این پهنه، افراد به شکلی افسار گسیخته و فارغ از کنترل های اجتماعی و اخلاقی میدانی برای تاخت و تاز و عقده گشایی آنچه بدان دست نیافته اند بیابند؛ نمونه این امر را می توان در مورد انتشار تصاویر مستهجن کودکان در فضای سایبر دید که در عین حالی که وسیله سود آوری برای ارائه کنندگان این تصاویر گشته، برای خواستاران ارضای غرایز جنسی نیز دنیایی آزاد فراهم آورده تا هر لحظه که خواستند بتوانند به راحتی وارد این دنیای خیال گونه شوند و تمایلات غریزی خود را فرو بنشانند.» (فضلی۱۳۸۳ ،۱۲۷)
پس فضای سایبر محیطی است که بازیگران آن بصورت پنهانی بدون اینکه براحتی مورد شناسایی قرار گیرند می توانند با بهره گرفتن از امکانات دیجیتال و فناوری ارتباطات دست به ارتکاب جرم بزنند.
این افراد با توجه به امکاناتی که رایانه در اختیار آن ها قرار می دهد به جرایمی مانند تخریب داده ها و اطلاعات، کلاهبرداری، جعل و غیره می پردازند بدون اینکه کوچکترین ترسی از ارتکاب این اعمال درآن ها وجود داشته باشد.
همین امر موجب شده فضای سایبر، جهانی وسیع و گسترده اما پوشیده و پنهانی را به وجود آورد با مجرمینی خطرناک که می توانند به راحتی به مبادله اطلاعات بپردازند.
گفتار سوم :فراملی و غیر قابل کنترل بودن
فراملی بودن و غیر قابل کنترل بودن اینترنت و عدم وجود محدودیت مکانی و زمانی برای آن یکی دیگر از ویژگی های فضای سایبر می باشد.
پیدایش میلیاردها سایت اینترنتی دراین فضا سبب شده کاربران بسیاری در سطح جهانی و بین المللی بوسیله رایانه با یکدیگر مرتبط شده و همین امر گاهی مشکلات فراوانی را موجب می گردد، از جمله می توان به خدشه وارد کردن به حاکمیت سرزمینی دولت ها اشاره داشت و همین امر کنترل این دنیای بزرگ را با مشکل رو به روساخته است. دراین فضا به وسیلۀ شبکه جهانی اینترنت می توان با صرف کمترین هزینه ممکن، به آسان ترین شیوه به گنجینه کامل از اطلاعات در هر نقطه از جهان دست یافت. به طور مثال درفضای سایبر یک کاربر در دورترین نقطه اهواز با فشردن یک دکمه با یک سرویس دهنده در خراسان می تواند تماس و ارتباط برقرار کند یا شخصی در دورترین نقطه قاره اروپا با یک کاربر در قاره آسیا بدون اینکه هیچگونه محدودیتی وجود داشته باشدبا یکدیگر در ارتباط باشند.
اینترنت ابزارهای جدید ارتباطی مانند وبلاگ ها را ایجاد نموده است، که جهت انتقال اطلاعات و افکار کاربران براحتی می توانند خواسته ها و اندیشه های خود را وارد شبکه های مورد نظر خود نمایند تا دیگران از آن استفاده نمایند. همین امر اینترنت را از ارتباطات یکطرفه خارج ساخته و از آن رسانه ای مبتنی بر تعامل می سازد که آزادانه افراد، گروه ها، سازمان هارا به یکدیگر متصل می سازد.
«تصور اشخاص ازاین محیط این است که در این فضا به دور از چشم قانون و به دور ازنظارت سازمان یا افراد مختلف، هر کس هر آنچه می خواهد انجام می دهد چرا که او را در حین ارتکاب جرم نمی بینند. بنابراین ویژگی دیگر این محیط عدم امکان یک کنترل مؤثر تکنیکی و حقوقی در شرایط حاضر است.» (حسن بیگی۱۳۸۴،۳۶)
«به عبارت دیگر فضای سایبر دارای یک نظام عرضی است و نه یک نظام طولی وبرخلاف جوامع انسانی، ساختار آن مبتنی بر سیستم سلسله مراتبی بالا به پایین نیست که نهادهای بالا دست بر نهادهای پایین دست حاکم و ناظر باشند، بلکه درآن از نظام قدرت و کنترل تمرکز زدایی شده و هر شخص در کنار دیگری قرار می گیرد و هیچ نهاد بالا دستی برآن حاکمیت ندارد که امر کنترل و ایجاد نظم را در آنجا عهده دار باشند.» (Brenner، ۵۵)
خصوصیت فراملی و سرزمینی بودن فضای سایبر سبب شده است که جرایمی که دراین فضا رخ می دهد بر خلاف جرایم چند رسانه ای دیگر مستقل از محل ارتکاب باشد. (جرم مولتی مدیا۱۹۹۷،۷۶)
اینترنت با ایجاد شبکه های متنوع و گسترده خود توانسته است فضایی را جهت ارتکاب جرایم مختلف توسط مجرمین بوجود آورد. مرتکبین می توانند براحتی با قرار گرفتن در این فضا با اقصی نقاط جهان ارتباط برقرار کنند. در این محیط مجرم می تواند با مشخص ساختن محل مورد نظر خود حتی در دورترین نقطه از کشور دیگر نیز براحتی جرایمی را مرتکب شود و همین امر سبب گردیده است که اینگونه جرایم جامعه بین المللی را تهدید کند.
مبحث دوّم: پیکره فضای سایبری
منظور از پیکره فضای سایبری اصول و زیر ساخت های اطلاعاتی تشکیل دهنده فضای سایبر
می باشد که وسیله ارتباط بین ارکان تشکیل دهنده را فراهم می نمایند.
اجزای تشکیل دهنده فضای سایبر را مخازن اطلاعات (که بر مبنای ذخیره داده ها می باشد) سیستم های ارتباطی، ارائه دهندگان خدمات شبکه ای، تشکیل می دهند.
در این مبحث ساختار فضای سایبر را به سه قسمت تقسیم نموده ایم که به بررسی آن ها
می پردازیم.
گفتار اوّل: مخازن اطلاعات
امروزه بوسیله وسایل ارتباطی و اطلاع رسانی می توان به سیستم های راه دور و نزدیک متصل شد. انواع وسایل ارتباطی شبکه های ماهواره ای ، شبکه های تلفنی ،شبکه های عمومی گزینه ای داده ها وغیره می باشند که امکان اتصال افراد را در اقصی نقاط جهان فراهم می نمایند.
اطلاعات ذخیره شده در رایانه ها، امکان دستیابی به میلیاردها نویسه از داده های مختلف را فراهم
می سازند.
داده ها به اشکال مختلفی مانند تصویر، واقعه عدد یا گزاره می باشند.
«نخستین گام در تولید اطلاعات، گردآوری و وارد کردن داده ها به سیستم اطلاعاتی است که درونداد نام دارد. بسیاری از داده هایی که یک سازمان به عنوان درونداد سیستم اطلاعاتی خود از آن استفاده می کند در داخل سازمان تولید و گردآوری می شود. این داده ها ضمن فعالیت سازمان، از تراکنش های صورت گرفته به دست می آید. یک تراکنش رویدادی کاری است، مانند: فروش، خرید، استخدام، کارمند جدید که روی کاغذ ثبت و به سیستم وارد می شود.» (بشیری وپوررحیم ۱۳۹۰ ، ۲۱)
از مصادیق مختلف داده پیام ها که یکی از مخازن اطلاعات نامیده می شوند می توان الگوها، اطلاعات، نرم افزارها و برنامه ها، فرمول ها، اطلاعات مال، طرح های تجاری، طرح های بازاریابی، وامثال اینها را نام برد.