چکیده
هدف پژوهش حاضر” بررسی رابطه هوش هیجانی با خودکارامدی مدیران گروه های آموزشی در دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه ده کشور” بود .پژوهش به شیوه توصیفی (همبستگی)انجام شد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران گروه های آموزشی دانشگاههای مذکور به تعداد۱۱۵نفر بود.نمونه آماری پژوهش ۸۳ نفرازمدیران (۷۰ نفر مرد و۱۳نفر زن) به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه ، یکی پرسشنامه هوش هیجانی بار-ان ودیگری پرسشنامه محقق ساخته خودکارامدی بود .برای تجزیه و تحلیل داده ها ، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان دادکه بین هوش هیجانی مدیران و خودکارامدی آنان رابطه معنادار وجود دارد.همچنین بین هر کدام از مولفه های انگیزش وهمدلی مدیران با خودکارامدی آنان رابطه معناداروجود دارد. بین مولفه های خودآگاهی ، خود گردانی و مهارت های اجتماعی مدیران با خودکارامدی آنان رابطه معنادار مشاهده نشد. همچنین از بین مولفه های هوش هیجانی ،مولفه انگیزش پیش بینی کننده ی معنی داری برای خود کارامدی می باشد.
کلید واژه ها :هوش هیجانی ، خودکارامدی ،دانشگاه آزاد اسلامی ،مدیر گروه آموزشی.
فصل اول:
کلیات پژوهش
مقدمه :
امروزه بسیاری از سازمانها دستخوش تغییرند و هر گونه تغییر نیازمند کارکنان و مدیرانی است که انطباق پذیر بوده و با تغییر ها سازگار شوند در این میان تعامل اجتماعی به شیوه ای شایسته وثمر بخش برای بیشتر مدیران و رهبران به عنوان عنصر کلیدی در مدیریت، اهمیت فزاینده دارد.بررسیها نشان داده است که گوی رقابت اینده را مدیرانی خواهند برد که بتوانند به طور اثر بخش ونتیجه بخش با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند در این زمینه هوش هیجانی یکی از مولفه های است که میتواند به میزان زیادی در روابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کند وبه گفته گلمن (۱۹۹۸) شرط حتمی واجتناب ناپذیر در سازمان به حساب میاید اخیرا برخی از دانشمندان نیز دریافته اند که هوش هیجانی با اهمیت تر از بهره هوشی برای یک مدیر ورهبر است .(مختاری پور،۱۳۸۶)
امروزه هوش هیجانی به عنوان نوعی هوش تبیین شده است که هم شامل درک دقیق هیجانهای خود شخص وهم تعبییر دقیق حالات هیجانی دیگران است .هوش هیجانی ،فرد را از نظر هیجانی ارزیابی میکند ،به این معنی که فرد به چه میزانی ، از هیجانها و احساسهای خود، اگاهی دارد وچگونه انها را کنترل واداره میکند نکته قابل توجه در راستای هوش هیجانی این است که توانایی های هوش هیجانی ذاتی نیستند ، بلکه آنها میتوانند آموخته شوند .نظریه های روانشناختی متعددی در خلال سالهاسعی کردند تا رفتار ادمی را تبیین کنند.نظریه ی شناخت اجتماعی نیز یکی از این نظریه هاست.در سال۱۹۸۶باندورا این نظریه را در مورد عملکرد آدمیان مطرح کرد که در آن نقش باورهای خود را در شناخت ،انگیزش ،عاطفه و رفتارآدمی بر جسته نمود.باندورا معتقد است که افراد یک نظم (خود )را می پرورانند که آنها را قادر می سازد تا بر تفکرات ،احساسات و اعمالشان مهار داشته باشند.باندورا با دیدگاه هایی که به عوامل درونی موثر بر رفتار توجه می کنند وعوامل محیطی را نادیده می گیرند ،مخالفت می کند واز دیدگاه هایی که انسان را پاسخ دهنده منفعل به رویدادهای محیطی می دانند نیز انتقاد می کند.از نظر باندورا شخص،محیط ورفتار بر هم تاثیر و تاثر متقابل دارند وهیچ کدام از این سه جزءرا نمی توان جدا از اجزای دیگر به عنوان تعیین کننده ی رفتار انسان به حساب آورد.او این سه تعامل را جبر متقابل نامیده است.( سیف،۱۳۷۹)
بیان مساله:
انسان برای رسیدن به زندگی بهتر و سالم تر نیاز دارد بین فکر و احساسات و عواطف خود هماهنگی لازم را به وجود آورد و متناسب با موقعیتهای زندگی از آنها استفاده نماید . هوش هیجانی از جمله مواردی است که می تواند به زندگی افراد جهت دهد و سازگاری مناسب تری را نسبت به محیط در آنها به وجود آورد .
مدیریت و یا عامل انسانی مهمترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینهها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع عامل انسانی است که تفاوتهای فاحش امروز زندگی بشر با شرایط گذشتهاش را رقم زده است. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع توسعه و پیشرفت از زندگی انسان حذف میشود. برای تغییر و حرکت بسوی شرایط بهتر علاوه بر عواملی چون سرمایه، مواد اولیه و غیره مهمترین و اصلیترین عامل نیروی انسانی است. در واقع ثروت و دارایی هر جامعهای تنها و تنها نیروی انسانی است. این دیدگاه شاید افراطی بنظر برسد ولی واقعیتهای پیشرو در جوامع گوناگون این امر را ثابت میکند. اگر یک جامعه را با همه امکانات مادی و ثروتهای بیکران با جامعهای که از همه این امکانات بیبهره است مقایسه کنیم و مشاهده کنیم که جامعه فاقد ثروت از توان و قدرت بالاتری برخوردار است تنها عاملی که این مسئله را ایجاد کرده باید عامل انسانی باشد در زمینه امور اقتصادی و تجاری مانند همه دیگر بخشهای اجتماعی عامل انسانی مهم و حیاتی است.
گلمن بر این عقیده است که هوش هیجانی موجب شادی و خوشبختی افراد می گردد . وی پنج مهارت اساسی هوش هیجانی را شامل شناخت احسا سات خود ، تسلط بر احساسات ، بر انگیختن و ترغیب خود و شناسایی احساسات دیگران و تنظیم روابط خود با دیگران تعریف می کند . گلمن در تعریف هوش هیجانی می گوید : هوش هیجانی توانایی درک ، توصیف ، دریافت و مهار هیجانها است . هر کسی با برخورداری از میزانی از هوش هیجانی در رویارویی با وقایع مثبت یا منفی زندگی موضع گیری میکند و به سازش با آنها می پردازد . انسان با برخورداری از هوش هیجانی به زندگی خود نظم و ثبات می بخشد و سازگاری بیشتری از خود نشان میدهد به طوری که اصولا با هوش هیجانی بالا، شخص وقایع کمتری را در زندگی تجربه می کند و این افراد در ایجاد برقراری روابط با کیفیت بالا ،مهارت بیشتری دارند(کیاروچی و همکاران. ترجمه نجفی زند،۱۳۸۵).
یکی از موضوعاتی که در حوزه های رهبری مطرح شده است ، هوش هیجانی رهبر است ، چرا که کاربرد مناسب هیجانها در روابط انسانی ، درک احوال خود و دیگران ، خویشتنداری ، همدلی با دیگران و استفاده مثبت از هیجانها در تفکر و شناخت ، موضوع هوش هیجانی است که در نحوه برخورد مدیران با زیر دستان تاثیر بسزایی خواهد داشت و بالطبع هوش هیجانی رهبران نیز به واسطه سبک رهبری آنها هم متفاوت است ( اکبرزاده ، ۱۳۸۳ )
آنچه که از گذشته در میان عوام مطرح بوده اینکه بهره هوشی بالا باعث موفقیت هایی در شغل و زندگی و تحصیل و … می شود ولی تحقیقات اخیر نشان داده اند که عواملی غیر از هوش و یا استعداد در این موفقیت ها دخالت دارند . هوش هیجانی نوعی از هوش درون فردی است که افراد با دریافتن و کشف این مهارت در خود به موفقیت هایی قائل می شوند . مدیران برای اینکه بتوانند بطور اثر بخش وکارا در تمامی فعالیتهای خود ،چه در زمینه اجتماعی و چه در زمینه فرهنگی ،خانوادگی و سیاسی وهمچنین در زمینه کاری خود به موفقیتهای چشمگیری دست یابند نیاز به یک سری از قضاوتهادر مورد توانایی های خود در انجام وظایف،تکالیف ومسئولیت هادارند که به آن خود کار امدی می گویند.
بسیاری از رفتارهای انسان با سازوکارهای نفوذ بر خــــــود[۱]، برانگیخته و کنترل می شوند. در میان مکانیسم های نفوذ برخود، هیچ کدام مهمتر و فراگیرتر از باور به خودکارآمدی شخصی نیست. اگر فردی باور داشته باشد که نمی تواند نتایج مورد انتظار را بهدست آورد، و یا به این باور برسد که نمی تواند مانع رفتارهای غیرقابل قبول شود، انگیزه او برای انجام کار کم خواهد شد. اگرچه عوامل دیگری وجود دارند که به عنوان برانگیزنده های رفتار انسان عمل می کنند، اما همه آنها تابع باور فرد هستند.عملکرد مؤثر هم به داشتن مهارتها و هم به باورافراد برتوانایی انجام آن مهارتها نیازمند است. اداره کردن موقعیتهای دایم التغییر، مبهم، غیرقابل پیش بینی و استرس زا مستلزم داشتن مهارتهای چندگانه است. مهارتهای قبلی برای پاسخ به تقاضای گوناگون موقعیتهای مختلف باید غالباً به شیوه های جدید، سازماندهی شوند. بنابراین، مبادلات با محیط تا حدودی تحت تأثیر قضاوتهای فرد در مورد توانائیهای خویش است. بدین معنی که افراد باور داشته باشند که در شرایط خاص، می توانند وظایف را انجام دهند. خودکارآمدی درک شده معیار داشتن مهارتهای شخصی نیست، بلکه بدین معنی است که فرد به این باور رسیده باشد که می تواند در شرایط مختلف با هر نوع مهارتی که داشته باشد، وظایف را به نحو احسن انجام دهد.عقاید خودکار آمدی مشخص می کند که افراد چگونه احساس می کنند ، چگونه می اندیشند ، چگونه خود را بر می انگیزند و چطور رفتار می کنند ( باندورا، ۱۹۹۷ .به نقل از عبداللهی ونوه ابراهیم،۱۳۸۵)
اهمیت و ضرورت تحقیق :
رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید، ویژگیهای خاصی را می طلبد که عموماً مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. یکی از مهمترین خصیصه ها که می تواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک کند، هوش هیجانی است. هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانهای و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبران مؤثری هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری ، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق می سازند. شواهد بسیاری ثابت می کنند افراد دارای مهارت هیجانی بالا،یعنی کسانی که خود را به خوبی می شناسند و احساسات دیگران را نیز درک وبه طرز اثر بخش با آنان بر خورد می کنند، در حوزه های مختلف زندگی موفق وکارامد می باشند.اما افرادی که نمی توانند به لحاظ هیجانی بر زندگی خود تسلط داشته باشند ،در گیر کشمکش های درونی هستند.هوش هیجانی می تواند به درک بهتر افراد از ظرفیت شان در موفقیت کمک کند.این افراد فشار روانی کمتری را تحمل می کنند واز رضایت روان شناختی وفیزیکی بهتری بر خوردارند.به نظر می رسدکه هوش هیجانی می تواند خودکارامدی را پیش بینی کندکه در این پژوهش هوش هیجانی به عنوان یک مفهوم اساسی مطرح می شود و پیش بینی کننده ی برا ی خودکار امدی مدیران است.
با توجه به اهمیت هوش هیجانی درمدیریت ، در این پژوهش به بررسی رابطه هوش هیجانی با خود کار آمدی مدیران گروه های آموزشی دانشگاههای آزاد منطقه ده کشور می پردازد.
اهداف تحقیق:(به تفکیک هدف کلی و هدف های جزیی)
هدف کلی :
بررسی رابطه هوش هیجانی با خودکارامدی مدیران گروه های آموزشی واحد های دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه ده کشور.
هدفهای جزیی:
بررسی وضعیت هوش هیجانی در میان مدیران گروه های آموزشی.
بررسی وضعیت خودکارامدی در میان مدیران گروه های آموزشی.
مقایسه هوش هیجانی مدیران بر حسب مدرک تحصیلی آنان.
مقایسه هوش هیجانی مدیران بر حسب جنسیت آنان.
مقایسه خودکارامدی مدیران بر حسب مدرک تحصیلی آنان.
مقایسه خودکارامدی مدیران بر حسب جنسیت آنان.
بررسی وضعیت هوش هیجانی و خودکارامدی مدیران بر حسب جنسیت آنان .
بررسی رابطه بین خود اگاهی با خودکارامدی مدیران گروه های آموزشی .
بررسی رابطه بین انگیزش با خودکارامدی مدیران گروه های آموزشی.
بررسی رابطه بین خودگردانی با خودکارامدی مدیران گروه های آموزشی .
بررسی رابطه بین همدلی با خودکارامدی مدیران گروه های آموزشی.
بررسی رابطه بین مهارتهای اجتماعی با خودکارامدی مدیران گروه های آموزشی .
سوال اصلی پژوهش:
آیا بین هوش هیجانی و خود کارامدی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه های آزاد منطقه ده رابطه معنا دار وجود دارد.؟
سوالهای جزئی پژوهش :
۱-وضعیت برخورداری مدیران گروه های آموزشی ازهوش هیجانی چگونه است؟
۲- وضعیت برخورداری مدیران گروه های آموزشی ازخودکارامدی چگونه است؟
۳-آیابین مولفه های هوش هیجانی و خودکارامدی مدیران گروه های آموزشی بر حسب مدرک تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد؟
۴- آیابین مولفه های هوش هیجانی و خودکارامدی مدیران گروه های آموزشی بر حسب جنسیت تفاوت معنادار وجود دارد؟
۵-آیا بین میزان خود اگاهی مدیران با خودکارامدی آنان رابطه معنا دار وجود دارد؟
۶-ایا بین میزان انگیزش مدیران با خودکارامدی آنان رابطه معنا دار وجود دارد؟
۷- آیا بین میزان خودگردانی مدیران با خودکارامدی آنان رابطه معنا دار وجود دارد؟
۸- آیا بین میزان همدلی مدیران با خودکارامدی آنان رابطه معنا دار وجود دارد؟
۹- آیا بین میزان مهارتهای اجتماعی مدیران با خودکارامدی آنان رابطه معنا دار وجود دارد؟
۱۰-آیا براساس مولفه های هوش هیجانی مدیران می توان خودکارامدی آنان را پیش بینی نمود؟
۱۴/۰-
۲۲/۲-
۰۲/۰
جدول ضرایب معادله رگرسیونی فوق سهم هر کدام از متغیرهای پیش بین سبکهای دلبستگی و عملکرد خانواده را به تفکیک در دو گروه دختران و پسران در پیش بینی متغیر ملاک (سازگاری دانش آموزان) نشان میدهد. در گروه دختران خرده مقیاسهای عملکرد (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانشاموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ارتباط با مقدار بتای ۴۴/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ارتباط ۴۴/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس آمیزش عاطفی با مقدار بتای ۳۳/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس آمیزش عاطفی ۳۳/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس ایفای نقش با مقدار بتای ۳۸/۰- در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس ایفای نقش، ۳۸/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس عملکرد کلی با مقدار بتای ۳۱/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس عملکرد کلی، ۳۱/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس حل مشکل با مقدار بتای ۱۳/۰در سطح آلفای ۲۵/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر نیست. خرده مقیاس همراهی عاطفی با مقدار بتای ۱۸/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس همراهی عاطفی، ۱۸/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس کنترل رفتار با مقدار بتای ۲۶/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان دختر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس کنترل رفتار، ۲۶/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود.
هم چنین در گروه دختران دو خرده مقیاس از سبکهای دلبستگی(ایمن و دوسوگرا) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ایمن با مقدار بتای ۱۴/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ایمن ۱۴/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس دوسوگرا با مقدار بتای ۱۸/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس دوسوگرا ۱۸/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس ناایمن با مقدار بتای ۱۰/۰- و در سطح آلفای ۱۰/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان دختر محسوب نمی شود.
در گروه پسران خرده مقیاسهای عملکرد خانواده (عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ارتباط با مقدار بتای ۰۰۹/۰ در سطح آلفای ۹۲/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمی شود. خرده مقیاس آمیزش عاطفی با مقدار بتای ۱۳/۰- و در سطح آلفای ۰۸/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمی شود. خرده مقیاس ایفای نقش با مقدار بتای ۱۵/۰- در سطح آلفای ۰۷/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمیشود. خرده مقیاس عملکرد کلی با مقدار بتای ۱۴/۰در سطح آلفای ۰۵/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس عملکرد کلی، ۱۴/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس حل مشکل با مقدار بتای ۲۰/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب می شود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس عملکرد کلی، ۲۰/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس همراهی عاطفی با مقدار بتای ۲۱/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس همراهی عاطفی، ۲۱/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس کنترل رفتار با مقدار بتای ۲۳/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان پسر محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس کنترل رفتار، ۲۳/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری تغییر ایجاد میشود.
در گروه پسران از سه خرده مقیاس سبک های دلبستگی تنها یک خرده مقیاس ناایمن می تواند سازگاری دانش آموزان پسر را پیش بینی کند. خرده مقیاس ایمن با مقدار بتای ۰۸/۰ در سطح آلفای ۲۶/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمی شود. همچنین خرده مقیاس دوسوگرا با مقدار بتای ۱۲/۰- و در سطح آلفای ۰۸/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب نمی شود. خرده مقیاس ناایمن با مقدار بتای ۱۴/۰- و در سطح آلفای ۰۲/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان پسر محسوب می شود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در خرده مقیاس ناایمن، ۱۴/۰- در انحراف معیار سازگاری دانش آموزان پسر تغییر ایجاد می شود.
در یک جمع بندی کلی از فرضیه ششم پژوهش می توان گفت که در گروه دختران، شش خرده مقیاس عملکرد خانواده (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان داشتند اما خرده مقیاس حل مشکل رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان نداشت. در گروه پسران، چهار خرده مقیاس عملکرد خانواده (عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان داشت. اما خرده مقیاسهای ارتباط، آمیزش عاطفی و ایفای نقش رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان پسر نداشتند. در مورد سبک های دلبستگی در گروه دختران دو سبک ایمن و دوسوگرا رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان داشتند. اما سبک دلبستگی ناایمن رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان دختر نداشت. در گروه پسران تنها سبک ناایمن رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان پسر داشت. اما دو سبک ایمن و دوسوگرا رابطه معنی داری با سازگاری دانش آموزان پسر نداشتند.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه
این پژوهش با هدف بررسی رابطه عملکرد خانواده و سبکهای دلبستگی با سازگاری اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه بندرعباس در سال تحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۱ انجام گردید. در فصل اول پژوهش ابتدا به بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، سؤالات، فرضیه ها و تعاریف نظری و عملیاتی پرداخته شد. در فصل دوم پژوهش پس از مقدمه ای کوتاه به بررسی پیشینه نظری موضوعات سبک های دلبستگی، عملکرد خانواده و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پرداخته شد. سپس در قسمت پیشینه پژوهشی به بررسی و بیان نتایج مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه پرداخته شد. در فصل سوم تحقیق نیز به بیان روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری، ابزار پژوهش و پرسشنامه ها و روش تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. در فصل چهارم تحقیق نیز در دو قسمت آمار توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شد که نتایج و تبیین آن ها در این فصل پس از بحثی کوتاه آورده خواهد شد. در پایان نیز محدودیت های تحقیق بیان و پیشنهاداتی ارائه خواهد گردید.
۵-۲- بحث
انسان محصول اجتماع است و در نتیجه تحت تأثیر نظام ها و فرهنگ های جامعه خود قرار می گیرد. در چنین شرایطی است که باید نیازهای خود را برآورده سازد و آرامش و تعادل خود را حفظ کند، بنابراین انسان باید با اجتماع سازگار شود. عوامل زیادی می توانند در سازگاری فرد با اجتماع نقش داشته باشند. به نظر میرسد خانواده و عوامل خانوادگی یکی از مهم ترین نقش ها را در سازگاری فرد با اجتماع داشته باشد. عوامل ﺧﺎﻧﻮاده ﭼﻴﺰی ﺑﻴﺶ از ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اﻓﺮادی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻳﻚ ﻓﻀﺎی ﻣﺎدی و رواﻧﻲ ﺧﺎص ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ. ﺧﺎﻧﻮاده ﻳﻚ ﻧﻈﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺧﺎص ﺧﻮد را دارد. اﻳﻦ ﻧﻈﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از ﻗﻮاﻋﺪ و اﺻﻮل را اﺑﺪاع و ﺑﺮای اﻋﻀﺎی ﺧﻮد ﻧﻘﺶﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮﻋﻲ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، عملکرد ﺧﺎﻧﻮاده از ﻳﻚ ﺳﺎﺧﺖ ﻧﻈﺎمدار ﻗﺪرت ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﺻﻮرتﻫﺎی ﭘﻴﭽﻴﺪهای از ﭘﻴﺎم رﺳﺎﻧﻲﻫﺎی آﺷﻜﺎر و ﻧﻬﺎن را ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲآورد و روشﻫﺎی ﻣﺬاﻛﺮه و ﻣﺴﺌﻠﻪﮔﺸﺎﻳﻲ ﻣﻔﺼﻠﻲ در اﺧﺘﻴﺎر دارد ﻛﻪ ﺑﻪ آن اﺟﺎزه ﻣﻲدﻫﺪ ﺗﺎ ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ را ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺑﻪ اﻧﺠﺎم ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ. در ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻈﺎﻣﻲ اﻓﺮاد ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ﻋﻼﻳﻖ و دﻟﺒﺴﺘﮕﻲﻫﺎی ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻧﻴﺮوﻣﻨﺪ، دﻳﺮﭘﺎ و ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺑﻪ یکدیگر ﻣﺘﺼﻞ ﺷﺪهاﻧﺪ. ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ از ﺷﺪت وﺣﺪت اﻳﻦ ﻋﻼﻳﻖ و دﻟﺒﺴﺘﮕﻲﻫﺎ در ﻃﻲ زﻣﺎن ﻛﺎﺳﺘﻪ ﺷﻮد، ﻟﻴﻜﻦ ﺑﺎز ﻫﻢ ﻋﻼﻳﻖ ﻣﺰﺑﻮر در ﺳﺮاﺳﺮ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﺑﻘﺎی ﺧﻮد اداﻣﻪ ﺧﻮاﻫﻨﺪ داد. ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠﻲ، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻗﺒﻠﻲ ﺗﺄﻛﻴﺪ داﺷﺘﻪاﻧﺪ ﻛﻪ از ﻳﻚﺳﻮ، ﺧﺎﻧﻮاده ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ، ﻣﺮﻛﺰی اﺳﺖ ﻛﻪ در آن ﺑﺰﻫﻜﺎری رﺷﺪ ﻣﻲﻛﻨﺪ و از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ، ﻳﻚ ﺧﺎﻧﻮاده ﻛﺎرآﻣﺪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻓﺮزﻧﺪان را ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﺮده و از آن ﻫﺎ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻛﻨﺪ. اﻛﺜﺮ ﻣﺸﻜﻼت و ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎریﻫﺎی رﻓﺘﺎری ﻛﻪ رﻳﺸﻪ در ﺧﺎﻧﻮاده دارﻧﺪ، ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ از ﺗﻌﺎﻣﻼت درون ﺧﺎﻧﻮادهای ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻓﺮزﻧﺪان، اﻳﻦ ﺗﻌﺎﻣﻼت را ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻞ ﻳﺎ ﺣﺪاﻗﻞ، ﺗﻨﺪ و ﺧﺸﻦ، درک ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. بیشترین افراد ناسازگار و مسأله دار، وابسته به خانواده های آسیب دیده هستند و فرزندانی که مربوط به خانواده های پر کشمکش می باشند به سبب عدم برخورداری از آرامش روانی و عدم تمرکز و آشفتگی بیشتر در معرض رفتارهای ناسازگارانه قرر دارند. لذا به نظر می رسد که عواملی نظیر عملکرد خانواده و سبک دلبستگی والدین می توانند در سازگاری اجتماعی فرزندان نقش داشته باشند. لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانواده، سبک دلبستگی والدین با سازگاری اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر انجام گردید که فرضیه ها، نتایج و تبیین آن ها بشرح ذیل می باشد:
۵-۳- نتیجه گیری
فرضیه اول: بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
برای تجزیه و تحلیل فرضیه اول پژوهش از آزمون رگرسیون چند متغیری به روش همزمان استفاده شد. نتیجه آزمون نشان داد که ضریب همبستگی چندگانه بین خرده مقیاسهای عملکرد خانواده (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) با متغیر سازگاری دانش آموزان برابر با ۴۸/۰ میباشد و ضریب تعیین آن برابر با ۲۳/۰ میباشد. به عبارت دیگر ۲۳ درصد از تغییرات واریانس متغیر سازگاری دانش آموزان به وسیله خرده مقیاسهای عملکرد خانواده تبیین میشود.
همچنین جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس یک راهه برای پیش بینی متغیر سازگاری براساس خرده مقیاسهای عملکرد خانواده نشان داد که اثر رگرسیونی خرده مقیاسهای عملکرد خانواده بر متغیر سازگاری دانش آموزان معنادار بوده است. این اثر رگرسیونی با مقدار ۱۹/۳۹۶= F، در سطح آلفای ۰۱/۰، معنادار به دست آمد. به عبارت دیگر مجموع مجذورات باقی مانده به آن میزان نبود که اثر رگرسیونی را خنثی نماید، و موجب عدم تفاوت معنادار گردد و به این معنی است که مدل نشان داده شده برای تحلیل رابطه خطی مناسب است.
از سوی دیگر جدول ضرایب معادله رگرسیونی همزمان برای پیش بینی متغیر سازگاری براساس خرده مقیاسهای عملکرد خانواده نشان داد که خرده مقیاسهای عملکرد (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان را پیشبینی کنند. لذا خرده مقیاس ارتباط با مقدار بتای ۲۱/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ارتباط ۲۱/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس آمیزش عاطفی با مقدار بتای ۳۰/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خده مقیاس آمیزش عاطفی ۳۰/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس ایفای نقش با مقدار بتای ۲۵/۰- در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس ایفای نقش، ۲۵/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس عملکرد کلی با مقدار بتای ۲۰/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس عملکرد کلی، ۲۰/۰در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس حل مشکل با مقدار بتای ۱۷/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس حل مشکل، ۱۷/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس همراهی عاطفی با مقدار بتای ۱۵/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانش آموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس همراهی عاطفی، ۱۵/ ۰در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس کنترل رفتار با مقدار بتای ۲۳/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی معنیداری برای متغیر ملاک سازگاری دانشآموزان محسوب میشود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس کنترل رفتار، ۲۳/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود.
در تبیین یافته تحقیق با توجه به پیشنهی تحقیق، در دیدگاه روان شناسی شناختی، انسان سازگار به کسی گفته میشود که توانایی و قدرت پردازش صحیح اطلاعات را داراست و چون قادر به چنین کاری است لذا یک نظام ارزشی واقع بینانه برای خود تنظیم مینماید تا تحت تأثیر نوسانات روانی دردناک و اختلاف با دیگران دچار آسیب نشود. این روند به او کمک میکند تا به احساس بهتری دست یابد. همچنین بر طبق نظر مزلو افرادی که بیشترین سازگاری را دارند آنهایی هستند که در سراسر مراحل زندگی خود به طور موفقیتآمیزی رشد کردهاند و به بالاترین مرحله کمال یعنی خود شکوفایی رسیدهاند. انسانی که به مرحله خود شکوفایی ارتقاء پیدا کرده، نیروهای بالقوه اساسی خویش را به کاملترین صورت تحقق بخشیده است. شخص ممکن است تکانههای درونی را بازداری یا تعدیل کند و یا بکوشد تا خواست محیطی را به طریقی تغییر دهد تا تعارض را دفع نماید (رستمی، ۱۳۸۰). کودکان در خانواده به دنیا می آیند و در آن رشد و پرورش می یابند. رفتار و ﻋﻤﻠﻜﺮد خانواده، نقش مهمی در ویژگی های شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان دارد. طبق تعریف ذکر شده در ادبیات تحقیق ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﻳﻌﻨﻲ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده در ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﻳﺎ اﻧﻄﺒﺎق ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮات اﻳﺠﺎد ﺷﺪه در ﻃﻮل ﺣﻴﺎت، ﺣﻞ ﻛﺮدن ﺗﻌﺎرضﻫﺎ، ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻴﺎن اﻋﻀﺎ و ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ در اﻟﮕﻮﻫﺎی اﻧﻀﺒﺎﻃﻲ، رﻋﺎﻳﺖ ﺣﺪ و ﻣﺮز ﻣﻴﺎن اﻓﺮاد و اﺟﺮای ﻣﻘﺮرات و اﺻﻮل ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ اﻳﻦ ﻧﻬﺎد ﺑﺎ ﻫﺪف ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﻛﻞ ﻧﻈﺎم ﺧﺎﻧﻮاده است (ﭘﻮرﺗﺲ و ﻫﺎول[۱۱۷]، ۱۹۹۲؛ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﻛﺮاﻣﺘﻲ، ﻣﺮادی و ﻛﺎوه، ۱۳۸۴). عملکرد خانواده، در صورت ارائه الگوهای انضباطی مناسب و سازگار می تواند در حل تعارض و سازگاری فرد با محیط، مدرسه و جامعه نقش مؤثری داشته باشد و در صورت عملکرد ضعیف و یا بد خانواده سازگاری فرزندان پایین خواهد آمد و نتیجه آن تعارضات بالا و ناسازگاری فرد می شود. این یافته پژوهش با یافته های مطالعات پیشین همخوان می باشد که در قسمت ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
گلچین، نصیری، نجمی و بشردوست (۱۳۸۰)، در پژوهشی با عنوان ارتباط عملکرد خانواده با برخی ویژگیهای روانی نوجوانان دختر و پسر نشان دادند که بین عملکرد خانواده و ویژگی های روانی نوجوانان رابطه مثبتی وجود دارد. ثنایی و امینی (۱۳۷۹)، در پژوهشی با عنوان مقایسه عملکرد خانواده در دو گروه دانش آموزان دختر مستقل و وابسته به دیگران نشان دادند که دانش آموزان وابسته در ابعاد ارتباط، مشارکت عاطفی، کارایی عمومی و همچنین کل مقیاس، عملکرد خانوادگی ضعیف تری نسبت به دانش آموزان مستقل دارند. پژوهش رایس و میرزاده[۱۱۸] (۲۰۰۷)، از رابطه سبک های دلبستگی با عملکرد خانواده و رفتار سازگارانه در مدرسه حاکی بوده است. ﺍﺷﻨﺎﻳﺪﺭ ﻭ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ (۲۰۰۵)، ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻟﻢ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺏ ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ ﻭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. مطالعات براونفیلد و تامپسون (۲۰۰۳)، رابطه ابعاد سازگاری اجتماعی را بررسی نموده و نتایج نشان دهنده وجود رابطه مثبت بین سبک های دلبستگی و عملکرد بین مادر- کودک و سازگاری اجتماعی بود. همچنین آن ها در مطالعه خود، ارتباط میان دلبستگی ناایمن با گروه همسال و رفتار بزهکارانه ناسازگارهای اجتماعی را گزارش داده اند. این یافته پژوهش و نتایج مطالعات پیشین نشان می دهند که بین مؤلفه های عملکرد خانواده با سازگاری دانشآموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین سبک های دلبستگی با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
برای تجزیه و تحلیل فرضیه دوم پژوهش از آزمون رگرسیون چند متغیری به روش همزمان استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که، ضریب همبستگی چندگانه بین خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی با متغیر سازگاری دانش آموزان برابر با ۳۶/۰ میباشد و ضریب تعیین آن برابر با ۱۳/۰ میباشد. به عبارت دیگر ۱۳ درصد از تغییرات واریانس متغیر سازگاری دانش آموزان به وسیله خرده مقیاسهای عملکرد خانواده تبیین میشود. همچنین جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس یک راهه برای پیش بینی متغیر سازگاری دانش آموزان براساس سبکهای دلبستگی نشان داد که اثر رگرسیونی خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی بر متغیر سازگاری دانشآموزان معنادار بوده است. این اثر رگرسیونی با مقدار ۴۹/۵۱۵= F، در سطح آلفای ۰۱/۰، معنادار به دست آمد. به عبارت دیگر مجموع مجذورات باقی مانده به آن میزان نبود که اثر رگرسیونی را خنثی نماید و موجب عدم تفاوت معنادار گردد و به این معنی است که مدل نشان داده شده برای تحلیل رابطه خطی مناسب است. از سوی دیگر جدول ضرایب معادله رگرسیونی همزمان برای پیش بینی متغیر سازگاری دانش آموزان براساس سبک های دلبستگی سهم هر کدام از متغیرهای پیش بین را در پیش بینی متغیر ملاک نشان میدهد. جدول مذکور نشان داد که خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی(ایمن، دوسوگرا و ناایمن) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانشاموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ایمن با مقدار بتای ۱۹/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ایمن ۱۹/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس دوسوگرا با مقدار بتای ۱۵/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینیکننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خده مقیاس دوسوگرا ۱۵/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. خرده مقیاس ناایمن با مقدار بتای ۲۱/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خده مقیاس ناایمن ۲۱/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود.
طبق ادبیات پژوهش، جان باولبی پژوهشهای گستردهای درباره مفهوم دلبستگی به عمل آورد. او دلبستگی را چنین توصیف کرده است: «ارتباط و پیوند روانی پایدار بین دو انسان» (باولبی، ۱۹۶۹). باولبی با این دیدگاه روان کاوانه موافق بود که تجربیات اولیه کودکی، تاثیر مهمی بر رشد و رفتارهای بعدی در زندگی دارد. به عقیده او، سبک های دلبستگی اولیه ما در دوران کودکی و از طریق رابطه کودک / پرستار شکل میگیرد. باولبی هم چنین عقیده داشت که دلبستگی دارای مولفهای تکامل یابنده است و به بقای انسان کمک می کند. «گرایش به ایجاد پیوندهای عاطفی قوی به افراد به خصوص، یک مولفه اصلی طبیعت انسان است» (باولبی، ۱۹۸۸). از سوی دیگر برخلاف باولبی که ریشه رفتارهای دلبستگی را به مکانیسم های ذاتی نسبت می دهد، نظریه پردازان یادگیری، دلبستگی را محصول فرایند اجتماعی شدن می دانند. لذا طبق این نظریه می توان گفت که دلبستگی بی رابطه با اجتماعی با اجتماعی شدن انسان نمی باشد. از طرف دیگر به نظر پرلز انسان سه مرحلهی اجتماعی، روانی، جسمانی دارد و در مرحلهی اجتماعی که چندی پس از تولد آغاز می شود به وسیلهی آگاهی و توجه به دیگران به خصوص والدین مشخص می شود و انسان باید این۳ مرحله را پشت سر بگذارد و به بودن برسد. در این فرایند فرد دربارهی تفاوتها، ارتباطها، تماسها و وجوه تمایزش چیزهایی فرا می گیرد، این فرایند تعامل و یادگیری، سازگاری نامیده می شود (شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۷۷). سازگاری عبارت است از پیشرفت در ادراک خودمان و دیگران، رفتارها، افکار و احساساتی که برای رشد مناسب لازم است و موجب میشود روشهای سازگاری مورد نیاز برای تغییرات محیطی بروز کند (پمپ، ۱۹۹۰؛ شهسواری، ۱۳۸۲). سازگاری و هماهنگ شدن با خود و با محیط پیرامون خود برای هر موجود زنده یک ضرورت حیاتی است. تلاش روزمره همه آدمیان نیز عموماً بر محور همین سازگاری دور میزند (والیپور، ۱۳۶۰). علی الخصوص سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است که نیازها و خواستههای فرد با منافع و خواستههای گروهی که در آن زندگی میکند، هماهنگ و متعادل شود و حتی الامکان از برخورد مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری به عمل آید. ضرورت حفظ مبانی زندگی اجتماعی طبعاً محدودیتهایی را در راه ارضای نیازهای فردی انسان موجب میشود که چارهای جز سازگاری با آن نیست یعنی انسان قبول میکند که این محدودیتها اجتناب ناپذیر هستند و میکوشد تا خود را با آن تطبیق دهد (والیپور، ۱۳۶۰). لذا می توان گفت که پیشینه نظری تحقیق تأیید کننده فرضیه فوق می باشد. علاوه بر پیشینه نظری تحقیق، پیشینه پژوهشی (نتایج مطالعات دخلی و خارجی) نیز با این یافته پژوهش همخوان می باشد که در قسمت ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
نتایج تحقیقات آقا محمدیان (۱۳۷۳)، نشان دهنده مثبت بودن روابط دلبستگی والد- کودک با سازگاری اجتماعی میان کودکان و نوجوانان است. تحقیق مک ویلیامز و بایلی[۱۱۹] (۲۰۱۰)، نشان می دهد که سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی اضطرابی دوسوگرا رابطهای قوی با سلامتی پایین و سازگاری اجتماعی دارد. کرایتون[۱۲۰] (۲۰۱۰)، در پژوهشی با عنوان سبک دلبستگی در دانشجویان کالج، همبستگی عوامل خانوادگی و سازگاری اجتماعی به طبقه بندی سبک های دلبستگی و رفتارهای دلبستگی پرداخت وی همچنین عوامل خانوادگی موثر بر سبک دلبستگی و همبستگی سازگاری اجتماعی با سبک دلبستگی فردی افراد را مورد بررسی قرار داد. در نتایج پژوهش وی سه نوع دلبستگی، بروندادهای سازگاری فردی متفاوتی را نشان دادند. همچنین نشان داده است با وجود این که سبک های دلبستگی با سازگاری اجتماعی و میزان رضایت از زندگی در سالهای بعد همبستگی دارد، عواملی از متغیرهای دیگری نیز وجود دارد که با سازگاری اجتماعی و سبک های دلبستگی رابطه دارد، از جمله این عوامل، متغیرهای خانوادگی می باشند. بشارت (۱۳۸۰)، در پژوهشی که با عنوان بررسی رابطه سبک های دلبستگی با مشکلات زناشویی در زوجین نابارور بر روی ۳۰ زوج نابارور انجام داد نشان داد که میزان مشکلات زناشویی علاوه بر سبک دلبستگی شخص نابارور با سبک دلبستگی همسر وی نیز همبستگی دارد. پژوهش رایس و میرزاده[۱۲۱] (۲۰۰۷)، از رابطه سبک های دلبستگی با عملکرد خانواده و رفتار سازگارانه در مدرسه حاکی بوده است. نتایج پژوهش روزن اشتاین و هروویتز[۱۲۲] (۲۰۰۶)، نشان دهنده رابطه میان سبک های دلبستگی نوجوانی و آسیبهای روانشناختی مانند افسردگی، اضطراب، اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال سازگاری اجتماعی بوده است. مطالعات براونفیلد و تامپسون (۲۰۰۳)، رابطه ابعاد سازگاری اجتماعی را بررسی نموده و نتایج نشان دهنده وجود رابطه مثبت بین سبک های دلبستگی و عملکرد بین مادر- کودک و سازگاری اجتماعی بود. همچنین آن ها در مطالعه خود، ارتباط میان دلبستگی ناایمن با گروه همسال و رفتار بزهکارانه ناسازگارهای اجتماعی را گزارش داده اند. نوم[۱۲۳]، دکویک[۱۲۴]، مییوس[۱۲۵] (۲۰۰۰)، دلبستگی و رفتار ضد اجتماعی را در یک نمونه ۴۰۰ نفری از نوجوانان کشور هلند بررسی کردند و دریافتند که دلبستگی مادرانه به طور معنی داری با رفتار ضد اجتماعی خود گزارش شده نوجوانان رابطه منفی دارد (به نقل از بشارت و همکاران، ۱۳۸۲). لذا با توجه به این یافته تحقیق و پیشینه نظری و پژوهشی تحقیق می توان گفت که بین سبکهای دلبستگی با سازگاری دانش آموزان به تفکیک جنسیت رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین سبکهای دلبستگی و عملکرد خانواده با سازگاری دانش آموزان رابطه چندگانه معنیداری وجود دارد.
برای تجزیه و تحلیل فرضیه سوم پژوهش خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی و خرده مقیاسعملکرد خانواده یکجا وارد معادله رگرسیونی شدند که نتایج آن به طور خلاصه در قسمت زیر ارائه شده است. ابتدا برای تجزیه و تحلیل فرضیه سوم پژوهش از آزمون رگرسیون چند متغیری به روش همزمان استفاده شد که نشان داد، ضریب همبستگی چندگانه بین خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی (ایمن، دوسوگرا و ناایمن) و خرده مقیاسهای عملکرد خانواده (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) با متغیر سازگاری دانش آموزان برابر با ۵۳/۰ میباشد و ضریب تعیین آن برابر با ۲۹/۰ میباشد. به عبارت دیگر ۲۹ درصد از تغییرات واریانس متغیر سازگاری دانش آموزان به وسیله خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی و خرده مقیاسهای عملکرد خانواده تبیین میشود. همچنین نتایج جدول تحلیل واریانس یک راهه برای پیش بینی متغیر سازگاری دانش آموزان براساس عملکرد خانواده و سبک های دلبستگی نشان داد که اثر رگرسیونی خرده مقیاسهای سبکهای دلبستگی و خرده مقیاسهای عملکرد خانواده بر متغیر سازگاری دانش آموزان معنادار بوده است. این اثر رگرسیونی با مقدار ۲۲/۳۴۷= F، در سطح آلفای ۰۱/۰، معنادار به دست آمد. به عبارت دیگر مجموع مجذورات باقی مانده به آن میزان نبود که اثر رگرسیونی را خنثی نماید، و موجب عدم تفاوت معنادار گردد و به این معنی است که مدل نشان داده شده برای تحلیل رابطه خطی مناسب است.
از سوی دیگر جدول ضرایب معادله رگرسیونی ذکر شده در فصل چهارم سهم هر کدام از متغیرهای پیش بین را در پیش بینی متغیر ملاک نشان میدهد. همانطور که نشان داده شد خرده مقیاسهای عملکرد (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) میتوانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانشاموزان را پیشبینی کنند. خرده مقیاس ارتباط با مقدار بتای ۱۰/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ارتباط ۱۰/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان تغییر ایجاد میشود. همچنین خرده مقیاس آمیزش عاطفی با مقدار بتای ۱۵/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیشبینیکننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش آموزان به حساب میآید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خده مقیاس آمیزش عاطفی ۱۵/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش آموزان
۲-۲-۳-۸-۱) مزایای تبلیغات بازرگانی
در یک جمع بندی موافقان و مدافعان نقش مثبت تبلیغات در اقتصاد و بازرگانی را با مزایای زیر مطرح می کنند.
-
- البته مزایا و آثار آن زیاد است که در زیر به برخی از آنها می پردازیم.
-
- به مصرف کننده نسبت به ویژگیهای کالای تولیدی آگاهی می دهد.
-
- میزان فروش را افزایش می دهد.
-
- باعث بهره برداری از صرفه جویی مبتنی بر مقیاس تولید می شود.
-
- در فروش ثبات ایجاد می کند و ریسک تولید را کاهش می دهد.
-
- به بازگشت سرمایه و گردش موجودی انبار سرعت می بخشد.
-
- قلمرو تقاضا برای کالاهای تولیدی را افزایش می دهد.
-
- از میزان آزمون مصرف کننده می کاهد.
-
- هزینه های توزیع را کاهش می دهد.
-
- استفاده از ظرفیت تولیدی را افزایش می دهد.
-
- به اشاعه اطلاعات و تعالی فرهنگ عمومی کمک می کند.
-
- باعث تنوع محصول و نوآوری می گردد.
-
- باعث ایجاد رابطه عاطفی بین تولید کنندگان، توزیع کنندگان، مصرف کنندگان و وسایل ارتباط جمعی و مشاورین حرفه ای می شود.
-
- برخورد کاسبکارانه را به برخورد علمی و اقتصادی مبدل می سازد.
-
- در مصرف کننده اعتماد ایجاد کرده و به خرید او کمک می کند.
۲-۲-۳-۸-۲) معایب تبلیغات بازرگانی
از طرف دیگر مخالفان و منتقدان تبلیغات تجاری در اقتصاد معایب زیر را مطرح می کنند:
-
- در مواردی به مصرف کننده اطلاعات نادرست و فریبنده می دهد.
-
- سلیقه مصرف کننده و رجحان وی را تغییر می دهد، یعنی آزادی انتخاب مصرف کننده را خدشه دار می سازد.
-
- رقابت را کاهش داده و ممکن است که به انحصار منتج شود.
-
- به علت ایجاد شهرت برای یک مارک تجاری خاص عملاً از ورود دیگران به آن رشته تولیدی جلوگیری می کند.
-
- به مصرف زدگی دامن می زند.
-
- رسانه های گروهی و وسایل ارتباط جمعی را از اهداف عمومی و اجتماعی خود دور ساخته و آنها را به رویه های تجاری و منفعت طلبانه سوق می دهد. ( روستا ، ۱۳۸۸).
۲-۲-۳-۹) تاثیر تبلیغات بر متغیرهای اقتصادی
تبلیغات با تغییر ترجیحات مصرف کننده، می تواند بر متغیرهای اقتصادی اثرگذار باشد. در اینجا به برخی از آثار مهم اقتصادی تبلیغات اشاره می شود:
-
- تبلیغات می تواند با افزایش تمرکز، مانع ورود سالیرین به بازار شده و یا با کاهش تمرکز، تسهیل کننده ی ورود به بازار تلقی گردد.
-
- تبلیغات می تواند بر کارکرد بازار و سود اقتصادی بنگاه تاثیر داشته باشد.
-
- هدف بنگاه های اقتصادی از انجام تبلیغات، کسب سود اقتصادی است. تبلیغات با تغییر ترجیحات مصرف کننده باعث می شود مه مصرف کنندگان درخصوص خرید کالاهای تبلیغ شده تمایل بیشتری نسبت به خرید کالاهایی که درمورد آنها تبلیغی انجام نشده، از خود نشان می دهند.
-
- تبلیغات موجب افزایش میل نهایی به مصرف و مصرف کل و در نتیجه بالا رفتن تقاضا می شود.
-
- تبلیغات می تواند عامل کاهش رقابت قیمتی در بازارهای انحصار چندجانبه باشد.
-
- تبلیغات می تواند نوآوری و خدمت رسانی شرکت ها را بهبود بخشد.
-
- تبلیغات می تواند عامل بهبود کیفیت کالاها در بازار گردد.
-
- تبلیغات با ایجاد برندسازی، موجب مسئولیت پذیری تولیدکننده و فراهم کننده ی شرایط پاداش و تنبیه اقتصادی بنگاه ها در بازار شود.
-
- تبلیغات می تواند مطلوبیت نهایی مصرف کننده را از مصرف کالایی که درمورد آن تبلیغ صورت گرفته، نسبت به کالای مشابهی که تبلیغی درمورد آن انجام نشده است، افزایش دهد.
-
- تبلیغات می تواند علاوه بر دارایی های فیزیکی بنگاه، دارایی جدیدی با عنوان نام تجاری یا علامت تجاری را برای بنگاه ها ایجاد نماید (دهقانی و همکاران، ۱۳۸۳).
۲-۲-۳-۱۰) تاثیر تبلیغات بازرگانی بر رفتار مصرف کننده
تبلیغات یکی از عواملی است که بر رفتار مصرف کنندگان اثر می گذارد ولی اندازه گیری اثر آن دشوار است. زیرا تبلیغات معمولاً قادر به وادار کردن مردم به تصمیم گیری برای خرید کالانیست و اصولاً نفوذ تبلیغات بتدریج و به آهستگی انجام می گیرد اما ارزیابی آن برای برنامه ریزی، اصلاح و تعدیل فعالیت های بازاریابی بسیار ضروری است. به همین دلیل محققین با روش های گوناگونی در صدد تعیین اثر تبلیغات بر رفتار مصرف کننده برآمدند. اکثر محققین فرض می کنند که تبلیغ از طریق طی مراحلی بر افراد اثر می گذارد. این گونه مدلها, سلسله مراتب واکنش نامیده می شوند. مدل آیدا[۴۳] یکی از معروفترینمدل های سلسله مراتبی برای ارزیابی اثربخشی تبلیغات است. این مدل برای سنجش تبلیغات، الگویی چهار مرحله ای را پیشنهاد می کند که عبارت است از جلب توجه[۴۴] ، ایجاد علاقه[۴۵]، تحریک تمایل[۴۶] و سوق دادن به خرید . [۴۷]از دیگر مدل های سلسله مراتبی مدل سلسله مراتب تاثیرات[۴۸] است که شبیه مدل آیدا بوده اما از نظر تعداد مراحل مفصل تر می باشد. مدل های دیگر عبارتند از مدل
پذیرش ابداع[۴۹] که دارای پنج مرحله آگاهی[۵۰], علاقه مندی[۵۱], ارزیابی , آزمون, پذیرش است. مدل داگمار[۵۲] که دارای چهار مرحله آگاهی[۵۳]، درک[۵۴]، متقاعد شدن[۵۵] و رفتار خرید[۵۶] است. مدل منشور آثار ارتباطات که دارای مراحل آگاهی و دانش، علاقه، ترجیح، آزمایش و خرید مجدد است (Belch and Belch, 2004). مدل ۴P، که شامل مراحل تصویر[۵۷]، وعده[۵۸]، گواه[۵۹]، به جلو راندن[۶۰] می باشد. مدل های دیگری که می توان نام برد، مدل WBLY است که دارای مراحل جلب توجه[۶۱] ، ایجاد ارتباط[۶۲] و متقاعد ساختن[۶۳] می باشد. مدل درک / تجربه ، حافظه که دارای مراحل دریافت ذهنی, تأثیرگذاری و رفتار است و حافظه که دارای مراحل دریافت ذهنی, تأثیرگذاری و رفتار است و در نهایت مدل ایجاد ارتباط با مشتری می باشد که این مدل دارای ۴ مرحله آگاهی، شناسایی، تهعد و وفاداری و قطع رابطه است (دهدشتی و نیاکان، ۱۳۸۸).
۲-۲-۴) فعالیت های پیشبرد فروش
پیشبرد فروش به عنوان یک ابزار ارتباطی بازاریابی، مزایای مختلفی دارد. علاوه بر ایجاد مزایای محسوس برای خریدار، ریسک خریدار را در رابطه با محصول کاهش می دهد. از دیدگاه شرکت، پیشبرد فروش فراهم کننده پاسخگویی بهتر به مشتریان است. بسیاری از شرکت ها در دهه اخیر بیش از ۷۰% بودجه ارتباطات بازاریابی خود را به پیشبرد فروش اختصاص داده اند. امروزه دگرگونی های زیادی همراه با گسترش رقابت، مشاهده می شود که موجب بروز تغییرات شگرف توام با فرصت ها و تهدیدهایی بر جذب مشتری است که یکی از مهمترین اهداف سازمانی است که در سایه ی آن سازمان می تواند به هدف وجودی خود که سودآوری بیشتر است، دست یابد. ابزارهای پیشبرد فروش اثربخش موجب کسب سهم بیشتر شرکت ها از بازار کالا و در نتیجه فروش بیشتر و سودآوری شرکت از طریق ترغیب و تشویق مصرف کنندگان به رفتارهای متفاوت خرید می گردند. از سوی دیگر، توجه به رفتارهای مصرف کننده هنگام خرید و دوره های پس از خرید از مباحث مهم هر سازمان به شمار می رود زیرا حفظ و بقای هر سازمان در گرو مشتریان آن سازمان می باشد (کوهی فایق، ۱۳۸۹).
امروزه سهم مهمی از بودجه پیشبرد فروش شرکت ها به صورت پیشبرد بازرگانی به فروشگاه های بزرگ و دیگر خرده فروشان در قالب اعتبار، تخفیف ویژه و پاداش اعطا می شود. اینگونه پاداش های ویژه، بخش مهمی از سود و درآمد خرده فروشان را تشکیل می دهند. در دوره های اجرای پیشبرد بازرگانی، خرده فروشان حجم بیشتری از کالاهای مورد نیاز خود را خریداری می کنند و خرید ایشان در دیگر دوره ها کاهش می یابد. این امر بر روی برنامه تولید و نگهداری موجودی در کارخانه ها نیز اثر می گذارد. برنامه پیشبرد فروش ویژه مصرف کنندگان هم اجرا می شود و کالاها در زمان های خاصی با قیمت ویژه عرضه می گردند. این امر سبب می شود تا مشتریان خریدهای خود را بیشتر به آن دوره اختصاص دهند. بنابراین، همواره پیگیرند تا ببینند که کدام کالا با قیمت ویژه به فروش خواهد رسید. شرکت ها همواره بیم دارند که با تفاوت در مقدار و چگونگی اجرای برنامه های پیشبرد فروش از رقیبان وا بمانند. البته بهتر است که افزون بر هزینه های پیشبرد فروش و تبلیغات، در زمینه نوآوری نیز به اندازه کافی بودجه مصرف شود و از این راه به جلب مشتری بپردازند (کاتلر، ۱۳۸۷).
بلاتبرگ و نسلین (۱۹۹۰)، پیشبرد فروش را اینگونه تعریف کرده اند: یک فعالیت که روی رویدادهای بازاریابی تمرکز دارد و هدف آن گذاشتن یک اثر مستقیم بر روی رفتار مصرف کنندگان است. تعریف نسبتا عملی از پیشبرد فروش عبارت است از: فعالیت های بازاریابی که معمولا مخصوص یک دوره زمانی، مکان یا گروه مشتریان است که یک پاسخ مستقیم از مشتری یا واسطه بازاریابی را از طریق عرضه مزایای اضافی ترغیب و تقویت می کند (کوهی فایق، ۱۳۸۹).
۲-۲-۴-۱) انواع پیشبرد فروش مصرف کننده
براساس نظر تلیس (۱۹۹۸)، پیشبرد فروش به دو دسته تقسیم شده است:
-
- پیشبرد فروش نقدی
پیشبرد فروش نقدی شامل: تخفیفات طبقه ای قیمت، کوپن ها، کم کردن و تخفیف قیمتی است که منجر به فراهم شدن یک پاداش منصفانه و فوری برای مشتری می گردد.
در تحقیقاتى که ظاهراً ماهیت کتابخانهاى ندارند نیز محققان ناگزیر از کاربرد روشهاى کتابخانهاى در تحقیق خود هستند. در این گروه تحقیقات اعم از توصیفی، علی، همبستگی، تجربى و غیره، محقق باید ادبیات و سوابق مسئله و موضوع تحقیق را مطالعه کند. در نتیجه، باید از روش کتابخانهاى استفاده کند و نتایج مطالعات خود را در ابزار مناسب اعم از فیش، جدول و فرم، ثبت و نگهدارى نماید و در پایان کار نسبت به طبقهبندى و بهرهبردارى از آنها اقدام کنند.
در این پژوهش از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات در زمینه پیشینه ی مطالعات داخلی و خارجی استفاده شده است. با مطالعه ی تحقیقات و مطالعات سایر پژوهشگران، مجلات تخصصی و مرتبط اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده است.ابزار جمع آوری اطلاعات در این قسمت، همه اسناد چاپی همانند کتاب، دایرهالمعارفها، فرهنگنامهها، مجلات، روزنامهها، هفتهنامهها، ماهنامهها، لغتنامهها، سالنامهها، مصاحبههای چاپ شده، پژوهشنامهها، کتابهای همایشهای علمی، متون چاپی نمایه شده در بانکهای اطلاعاتی و اینترنت و اینترانت و هر منبعی که به صورت چاپی قابل شناسایی باشد؛ است.
ب) روش میدانی
بعد از اتمام مطالعات کتابخانه ای مطالعه حاضر وارد مرحله میدانی می شود که در حقیقت اقدام به جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی شده و بر اساس متغیرهای تحقیق فرایند تاثیر هرکدام از پارامترها سنجیده می شود.
روش های میدانی به روش هایی اطلاق می شود که محقق برای گرد آوری اطلاعات ناگزیر است به محیط بیرون برود وبامراجعه به افراد یا محیط، ونیز بر قراری ارتباط مستقیم با واحد تحلیل یعنی افراد، اعم از موسسات، سکونتگاه ها، موردها وغیره، اطلاعات مورد نظر خود را گرد آوری کند در واقع، اوباید ابزار سنجش یا ظروف اطلاعاتی خود را به میدان ببرد وبا پرسشگری، مصاحبه، مشاهده وتصویر برداری آنها را تکمیل نماید وسپس برای استخراج ، طبقه بندی ، وتجزیه وتحلیل به محل کار خود برگردد.(حافظ نیا،۱۳۷۷)
مشاهده میدانی با دیگر روش های مشاهده از آن رو متفاوت است که تنها به جمع آوری داده ها منحصر نمی شود بلکه در درون آن نظریه سازی نیز صورت می گیرد. معمولا محقق میدانی می کوشد که از کم و کیف جریانی عادی اما غیر قابل پیش بینی سر درآورد یعنی ابتدا به مشاهده اجمالی قضیه می پردازد با به دست آمدن نتایج کلی تجربی به انواع دیگری از روش های مشاهده روی می آورد و در انتها به بازنگری نتایج کلی می پردازد و…
یکی از نقاط قوت تحقیق میدانی همانا جامعیت چشم اندازی است که در اختیار محقق قرار می دهد. در این نوع تحقیق، محقق با رویارویی مستقیم با پدیده اجتماعی مورد مطالعه و مشاهده هر چه کامل تر آن می تواند درک عمیق تر و کامل تری از آن پدیده به دست می آورد. محقق میدانی در نگرش ها و رفتارهای افراد تفاوت های ظریفی می یابد که با دیگر روش های تحقیق نمی توان این تفاوت ها را بیان کرد.
تحقیق میدانی به خصوص برای مطالعه فرایندهای اجتماعی که در طول زمان کامل می شوند مناسب است.
مشاهده مستقیم در میدان به شما این امکان را می دهد که ارتباطات و رویدادهای ظریفی را کشف کنید که پیش بینی یا سنجش آنها از راه های دیگر امکان پذیر نیست.
۳-۴- ابزار گردآوری اطلاعات
در این تحقیق برای طرح سوالات پرسش نامه از روش لیکرت (لیکرت که از سال ۱۹۹۳ مدیریت بخش بررسی های افکار عمومی را در وزارت جهاد کشاورزی آمریکا بر عهده داشت این طیف را ارائه داد. این طیف از ۵ قسمت مساوی تشکیل شده است و محقق متناسب با موضوع تحقیق تعدادی گویه در اختیار پاسخگو قرار می دهد تا گرایش خود را در مورد آن مشخص کنند.) استفاده شده است(میرزایی، ۱۳۸۹) که در ادامه به شرح آن خواهیم پرداخت.
۳-۵- متغیر های تحقیق
متغیر مفهومی است که به آن بیش از دو یا چند ارزش یا عدد خاص اختصاص داده می شود و قابل مشاهده یا اندازه گیری باشد. ویژگی هایی را که پژوهشگر مشاهده یا اندازه گیری می کند، متغیر نامیده می شود. (دلاور، ۱۳۷۱) در این تحقیق دو متغیر مطرح است، مستقل و وابسته. متغیر مستقل به متغیری گفته می شود که از طریق آن متغیر وابسته پیش بینی می شود. (مهدی زری باف، ۱۳۸۷) در این تحقیق متغیرهای مستقل عبارتند از:سرمایه اجتماعی- سرمایه ی ساختاری- سرمایه شناختی-سرمایه رابطه ای
متغیر وابسته متغیری است که مشاهده یا اندازه گیری می شود تا تاثیر متغیر مستقل بر آن مشخص شود، متغیر وابسته در این پژوهش «مدیریت دانش» می باشد.
۳-۶- جامعه ی آماری
جامعه بزرگترین مجموعه از موجودات است که در یک زمان، مطلوب ما قرار می گیرد و باید حداقل دارای یک صفت مشخص باشد. صفت مشخص، صفتی است که بین همه عناصر جامعه آماری مشترک و متمایز کننده ی جامعه ی آماری از سایر جوامع می باشد.اغلب محققان معتقدند که جامعه عبارت از همه ی اعضای واقعی یا فرضی که علاقه مند هستیم یافته های پژوهش را به آنان تعمیم دهیم(دلاور، ۱۳۸۰)
معمولاً در هر پژوهش، جامعه ی مورد بررسی مجموعه ای است که پژوهشگر مایل است درباره ی صفت های متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد. (محمد محمودی، ۱۳۸۷) همچنین جمعیت یا جامعه آماری مجموعه واحد هایی را شامل می شود که در مورد یا مورد هایی با یکدیگر مشترک باشند.
۳-۷- نمونه ی آماری
نمونه زیر مجموعه ای از جامعه است که اعضای آن را بخشی از افراد جامعه ی اصلی تشکیل می دهند. یا در مفهوم وسیع، نمونه عبارت است از «مجموعه ای از نشانه ها که از یک قسمت یا یک گروه از جامعه ی بزرگ تر انتخاب شده است، به طوری که صفات اعضای این مجموعه، معرف کیفیات و ویژگی های جامعه ی بزرگتر باشد.» نمونه اطلاعاتی را ارائه می کند که بر اساس آن می توان در مورد خصوصیات جامعه قضاوت کرد؛ به عبارت دیگر، از طریق مطالعه ی نمونه و پیدا کردن خصوصیات و روابط پدیده ها و تعمیم آن، می توان خصوصیات و روابط پدیده ها را در جامعه پیدا کرد. برای اینکه بتوان نتایج به دست آمده از نمونه را به جامعه تعمیم داد، باید دو شرط زیر وجود داشته باشد:
الف- اندازه و حجم نمونه بر اساس منطق و فرمول های آماری به دست آید.
ب- روش انتخاب افراد نمونه از بین افراد جامعه، با رعایت موازین علمی باشد. (ظهوری، ۱۳۷۸، ۱۰۰)
به طور خلاصه می توان دلایل نمونه گیری را این گونه عنوان کرد:
۱- مطالعه ی یک گروه نمونه به جای کل جامعه ی آماری، گاهی ممکن است منجر به نتایج معتبرتری شود، بیشتر به این دلیل که خستگی کمتری وجود خواهد داشت و از این رو خطاهای کمتری در جمع آوری اطلاعات پدید می آورد، به خصوص زمانی که اعضای جامعه ی آماری بسیار وسیع باشد.
۲- نمونه برداری سبب تسهیل و تسریع کار پژوهش، صرفه جویی در وقت، هزینه و نیروی پژوهش می شود. معمولاً از نظر اقتصادی به صرفه تر است که زیر مجموعه ای از یک گروه و نه کل گروه مطالعه شود.
۳- به طور کلی، بررسی یک گروه نمونه، موثرتر و کارآمدتر از بررسی یک گروه بزرگ تر است (به دلیل کنترل بیشتر). در بیشتر آزمون های آماری معنادار بودن تا حدود زیادی تابع حجم نمونه است و شاید به همین دلیل نمونه های خیلی بزرگ اصولاً برای پژوهش نامناسب است، زیرا احتمال آنکه همبستگی های بسیار ضعیف و تفاوت های ناچیز هم در این گونه نمونه ها از نظر آماری معنادار شود، زیاد است. (علی اکبر آقاجانی فروزی، ۱۳۹۰، ص ۲۵۳-۲۵۲)
۳-۷-۱-روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای
نمونه برداری خوشه ای نوعی نمونه برداری تصادفی ساده است که هر واحد آن را یک دسته (یا خوشه) از عناصر تشکیل می دهد. زمانی از این نوع نمونه برداری استفاده می شود که جامعه ی مورد پژوهش، از دسته های جداگانه ای تشکیل شده و عناصر آن جامعه در این دسته ها توزیع شده باشد. اگر هزینه ی به دست آوردن چارچوبی که نام همه ی عناصر جامعه را در بر داشته باشد سنگین باشد یا هزینه ی گردآوری مشاهده ها یا داده های پژوهش زیاد باشد، می توان از نمونه برداری خوشه ای استفاده کرد که از نمونه برداری ساده یا طبقه ای به مراتب سهل الوصول تر و ارزان تر خواهد بود. به طور خلاصه نمونه برداری خوشه ای از لحاظ به دست آوردن مقدار معینی اطلاعات و کمترین هزینه، زمانی یک طرح موثر نمونه برداری است که:
۱- چارچوب عناصر جامعه در دست نبوده یا به دست آوردن آن خیلی گران باشد.
۲- هزینه ی انجام مشاهده ها به سبب وجود فاصله بین عناصر موجود در جامعه ی پژوهش زیاد و گردآوری داده ها مستلزم صرف وقت، نیرو و تلاش فوق العاده باشد.
بنابراین منطق اساسی نمونه برداری خوشه ای را در حقیقت رعایت اصل اقتصاد و راحتی اجرای آن تشکیل می دهد. در این نوع نمونه برداری نیز نخستین گام، مشخص کردن خوشه های مناسب است. اما تفاوت اساسی آن با نمونه برداری تصادفی طبقه ای این است که در نمونه برداری تصادفی طبقه ای، طبقه ها باید در داخل خود هرچه ممکن است همگون تر و هر طبقه از طبقه ی دیگر از لحاظ ویژگی مورد اندازه گیری کاملاً متفاوت باشد، در حالی که در نمونه برداری خوشه ای، خوشه ها باید در داخل خود هرچه ممکن است ناهمگون تر (و متفاوت تر) و هر خوشه با خوشه های دیگر شباهت بسیار زیاد داشته باشد. (محمد مهدی پرهیزگار، ۱۳۹۰)
اولین مسئله در نمونه گیری خوشه ای انتخاب خوشه های مناسب است. انتخاب مناسب تعداد و حجم نمونه در هر خوشه از اهمیت بالایی برخوردار است .اعضای درون یک خوشه اغلب از نظر فیزیکی به یکدیگر نزدیک اند و در نتیجه تمایل به داشتن خصوصیات مشابهی دارند .
به عبارت دیگر میزان اطلاعات در مورد پارامتر جامعه ممکن است با نمونه گیری مجدد از یک خوشه تفاوت چشم گیری نداشته باشد. در چنین حالتی یک پژوهشگر ممکن است با انتخاب اندازه ی خوشه ی بسیار بزرگ، تنها پول خود را هدر دهد.در عین حال موقعیت هایی ممکن است روی دهد که اعضای درون یک خوشه با یکدیگر بسیار متفاوت باشند. در چنین حالتی نمونه هایی که شامل تعداد کمتری از گروه های بزرگ باشد برآورد بسیار خوبی از پارامتر جامعه را بدست می دهد(شیفر و مندنهال،۱۳۸۰)
۳-۸- روش تعیین حجم نمونه
برای صرفه جویی در نیروی انسانی، هزینه و وقت و رعایت سایر ملاحظات اجرایی، به جای مطالعه در مورد تمام افراد جامعه می توان نمونه ای از افراد جامعه را انتخاب و مورد تحقیق قرار داد. نمونه، معمولاً گروهی از افراد جامعه است که معرف آن جامعه بوده و کم و بیش ویژگی های افراد جامعه را داراست. از راه مشاهده و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به نمونه، می توان بر اساس اصول و قواعد معینی، مشخصات جامعه را استنباط کرد. (محمد مهدی پرهیزگار، ۱۳۹۰)
در این تحقیق برای برآورد حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده است. اگر واریانس جامعه و احتمال موفقیت متغیر مورد بررسی معلوم نباشد، نمی توان از فرمول های آماری برای برآورد حجم نمونه استفاده کرد، در این گونه موارد از جدول نمونه گیری کرجسی[۱۵] و مورگان[۱۶] استفاده می شود. این جدول حداکثر تعداد نمونه را می دهد.
در این فرمول :
S = تعداد نمونه مورد نیاز که این مقدار در جدول مشخص شده است.
N = تعداد اعضای جامعه که در جدول آمده است.
P = نسبت جمعیت است (این نسبت وقتی ۵/۰ باشد حداکثر نمونه مورد نیاز را به دست می دهد که در جدول زیر از نسبت ۵/۰ استفاده شده است)
d = درجه دقت نسبت بیان شده است (که در این جدول d = 0/05 در نظر گرفته شده است)
= مقداری از جدول کای اسکور با یک درجه آزادی در سطح اطمینان ۹۵% است.
۳-۹-ابزار گردآوری اطلاعات
ابزار گرد آوری اطلاعات در طرح حاضر استفاده از پرسشنامه می باشد که با توجه به متغیر های مدیریت دانش و سرمایه ی اجتماعی اقدام به جمع آوری داده های مورد نیاز در تحقیق می شود.
پرسشنامه شامل دسته ای از پرسش هاست که برطبق اصول خاصی تدوین گردیده است و به صورت کتبی یه افراد ارائه می شود و پاسخگو بر اساس تشخیص را خود جواب ها رادر آن می نویسد. هدف از ارائه پرسشنامه کسب اطلاعات معین در مورد موضوعی مشخص است. بزرگ بودن گروه یا جامعه مورد مطالعه یکی از دلایل مهم برای استفاده از پرسش نامه است چه امکان مطالعه نمونه های بزرگ را فراهم می آورد. کیفیت تنظیم پرسشنامه دربدست آمدن اطلاعات صحیح و درست و قابل تعمیم بسیار با اهمیت است.
در این پژوهش برای طراحی پرسشنامه از اصول طیف لیکرت استفاده شده است.
۳-۹-۱-اصول روش طیف لیکرت
۳-۹-۱-۱-نمره گذاری به روش طیف لیکرت
برمبنای نظریه چرچیل (۱۹۷۹) برای ایجاد یک مقیاس زمانیکه ابعاد موضوع مورد مطالعه شناسائی شدند باید مجموعه ای از آیتم ها در ارتباط با هر بعد ایجاد گردند(سین و دیگران،۲۰۰۵). براساس مطالعه متون مشابه، مصاحبه و مباحثه های تفصیلی با اساتید راهنما و مشاور و نیز براساس نظر متخصصان و مدیران رده بالای سازمان مورد مطالعه، آیتم های مورد نظر جهت سنجش هر بعد شناسایی، تحلیل و غربال می گردد تا در نهایت یک مقیاس چند بعدی که روائی آن از نظر متخصصان علمی و عملی مورد تائید بوده است، توسعه داده شود.
در این قسمت ابتدا مراحل ساخت نمرات مقیاس مجموع لیکرت را بیان می کنیم. مرحله اول انتخاب موضوع است، در مورد اندازه گیری هر مقوله ای گام اول مشخص کردن ماهیت و چیستی آن می باشد. به منظور تبیین مراحل ساخت بررسی نقش کار آفرینی در نرخ رشد اقتصادی با تکیه بر شرایط عدم اطمینان بازار مورد بررسی قرار می دهیم. مرحله بعدی انتخاب مقوله های تشکیل دهنده پدیده ی مورد اندازه گیری است. پس از انتخاب موضوع، مقولههای تشکیلدهنده موضوع نگرش را باید تعیین کرد و با توجه به تعداد این مقولهها از هر یک از آنها به تعداد متناسبی سوال مناسب استخراج کرد، (مجید سلیمی، ۱۳۸۷)
۳-۹-۲- تدوین پرسش های مربوط به موضوع و درجهبندی پرسش ها
تزریق توانی که DG به شین متصل به خود انجام میدهد، میتواند سبب بهبود پایداری ولتاژ شبکه شود. این مسأله در مورد DGهای با ژنراتور سنکرون که توانایی تولید توان راکتیو دارند، بیشتر صدق میکند. افزایش پایداری ولتاژ سبب میشود سیستم توزیع بتواند شرایط بارپذیری بیشتری را تحمل کند. در این صورت میتوان سرمایهگذاری برای ارتقا و توسعه سیستم قدرت را به تعویق انداخت.
نحوه ارزیابی شاخص پایداری ولتاژ
برای یک سیستم با دو گره شکل ۲-۳ شاخص پایداری ولتاژ استاتیک در شین j ام با رابطه (۲‑۱۵) تعیین میگردد.
شکل ۲‑۳: سیستم آزمایش با دو گره
(۲‑۱۵) |
که در آن:
X: راکتانس شاخه بین شین i و j
R: مقاومت شاخه بین شین i و j
: توان اکتیو در شین دریافتی j
: توان راکتیو در شین دریافتی j
: ولتاژ شین i
شاخص پایداری ولتاژ کل یک سیستم توزیع نمونه از رابطه زیر محاسبه میشود.
(۲‑۱۶) |
که در آن:
: تعداد شینهای سیستم توزیع
: شاخص پایداری ولتاژ در شین n ام
شاخهای که شاخص پایداری ولتاژ آن بیشترین مقدار را دارد، ضعیفترین شاخه محسوب میشود. این نکته شایان ذکر است که فروپاشی ولتاژ از ضعیفترین شاخه شروع میگردد [۲۶].
جریان اتصال کوتاه
تأثیر تولید پراکنده بر روی جریان اتصال کوتاه
حضور DG در شبکه بر سطح اتصال کوتاه شبکه تأثیر میگذارد. میزان این اثرگذاری بستگی به برخی از عوامل، مانند اندازه تولید DG، فاصله DG از محل خطا و نوع DG دارد. جریان خطا با حضور DG در مقایسه با زمانی که DG در شبکه حضور ندارد، افزایش مییابد. در حالت حضور تعداد زیادی واحدهای DG کوچک، یا چند واحد بزرگ، سطح اتصال کوتاه به اندازهای بزرگ است که میتواند سبب از دست رفتن هماهنگی بین دستگاههای حفاظتی مانند فیوزها یا رلهها شود. این مسأله میتواند قابلیت اطمینان و امنیت سیستم توزیع را تحت تأثیر قرار دهد. شکل ۲‑۴ یک فیدر دارای تعدادی DG را نشان میدهد. در این مورد ممکن است جریان خطا به اندازهای بزرگ باشد که به هنگام بروز یک خطا، فیوز دیگر با بریکر فیدر هماهنگی نداشته باشد. این مسأله میتواند سبب عملکرد غیر ضروری فیوز و کاهش قابلیت اطمینان شاخه فرعی شود [۲۵].
شکل ۲‑۴: افزایش جریان خطا به سبب حضور واحدهای DG.
نحوه ارزیابی شاخص جریان اتصال کوتاه
جهت محاسبه شاخص جریان اتصال کوتاه ابتدا جریانهای اتصال کوتاه در هر شین قبل و بعد از حضور DG تعیین میشود و سپس با بهره گرفتن از رابطه زیر این شاخص محاسبه میگردد [۱۸].
(۲‑۱۷) |
که در آن:
: جریان اتصال کوتاه قبل از نصب DG
: جریان اتصال کوتاه بعد از نصب DG
در بحث جایابی DG و کلیدهای جداکننده، علاوه بر شاخصهای معرفی شده، شاخصهای دیگری نیز وجود دارد. در اینجا سعی شده آن دسته از شاخصهایی که کثرت بیشتری در تحقیقات علمی داشتهاند، مورد بررسی قرار گیرد. در ادامه به بررسی قیودی که در مطالعات مربوط به جایابی DG و کلیدهای جداکننده لحاظ میگردد، پرداخته خواهد شد.