◄ فرموله کردن و ارزیابی سیستمهای آلترناتیو(سیستم های جایگزین احتمالی )
برمبنای تجزیه و تحلیل پتانسیل های سرویس، گزینه ها و آلترناتیوهای جایگزین نیز در جهت رفع نیازها، مورد توجه قرار می گیرند.هریک از آلترناتیوهای جایگزین از نظر منافع و مخارج عمومی، منافع اقتصادی جامعه، سطح سرویس خدمات، تاثیر محیطی، ملاحظات مالی و مقبولیت سیاسی، مورد نقد و بررسی قرارمی گیرند.
انتخاب یکی از آلترناتیوهای لازم، تعیین یکی از سیستم های حمل ونقل عمومی جایگزین، بر اساس تجزیه و تحلیل و دستورالعمل های تکمیل شده، می باشند.
چون معمولا در برنامه ریزی های مربوط به حمل ونقل عمومی بیشتر از برنامه های بلند مدت استفاده می شود، در نتیجه مراحل مذکور بیشتر در قالب برنامه های بلند مدت، طرح و اجراء می گردند.
■ ارزیابی عملکرد سیستم
در طی دهه اخیر، در صنعت حمل ونقل عمومی، هزینه های عملیاتی به سرعت و به صورت فزاینده ای موجب تاکید بیشتر برمدیریت پیشرفت وبه کارگیری بهتر تجهیزات موجود شده است. با چنین تغییری، برای نیل به پیشرفت های از پیش تعیین شده، وجود تکنیک هایی جهت ارزیابی عملکرد سیستم حمل ونقل عمومی ضروری به نظرمی رسد. معیارهای عملکرد یک سیستم حمل ونقل عمومی شامل ظرفیتی که سیستم عرضه می نماید، کیفیت سرویس ارائه شده توسط سیستم، نسبت منافع به مخارج و تاثیرات زیست محیطی می باشد. این معیارهای نمای واضحی از چگونگی خدمات حمل ونقل ارائه شده به عموم در منطقه تحت سرویس را ارائه می دهند.
◄ شاخص های عملکرد:
عملکرد حمل ونقل عمومی معمولا به صورت بازده بیان می گردد.بازده، منابع ورودی از قبیل سرمایه و نیروی انسانی را به خروجی یعنی تعدا کل مسافران ومسافت طی شده توسط مسافران، ارتباط می دهد.از آنجا که ارزیابی خدمات عمومی دارای طیف وسیعی می باشد و باید خدمات در ارتباط با اهداف و بودجه تعیین شده به وسیله سیاستمداران محلی، ارزیابی شوند، قابلیت تولید برحسب کارایی و معیار موثر بودن، اندازه گیری می شوند.
کارایی درارتباط توام با مخارج خدمات ارائه شده و ارتباط خدمات خروجی با منابع ورودی می باشد. معیار موثر بودن، باکیفیت خدماتی که ارائه می گردد مرتبط است و ملاحظاتی از قبیل تعداد سرویسهای ارائه شده و راحتی مسافران را در نظر می گیرد. به طور ساده میتوان گفت: کارایی در ارتباط با انجام صحیح کارها و معیار موثر بودن در ارتباط با انجام کارهای صحیح می باشد.
شاخصهای مختلفی، اهداف مختلف کارایی وموثر بودن حمل ونقل عمومی را توصیف می نمایند. برخی از این شاخصها جهت ارزیابی کل سیستم و یا عملکرد مسیرها به کارمی روند و برخی دیگر تنها یک عمل خاص را انجام می دهند مثلا فقط نگهداری را ارزیابی می نمایند.
این منابع عموما دارای دو نوع کاربرد می باشند، یکی کاربرد مدیریتی و دیگری کاربرد در سیاستگذاری عمومی ازمیان کاربردهای ممکن معیارهای عملکرد سیستم در مدیرت میتوان از این موارد نام برد:
۱ – شناسایی اهداف عملکرد حمل ونقل عمومی جهت انجام امتحانات دقیق
۲ – ارزیابی عملکرد سیستم ها
۳ – ارزیابی عملکرد مسیر
۴ – تسهیل نمودن مشارکت مدیریت و نیروی انسانی
از سوی دیگر کاربردهای شاخصهای عملکرد سیستم برای سیاستگذاری عمومی نیز شامل موارد زیر می باشد:
۱ – سوق دادن سیاستگذاری عمومی به سمت حمل ونقل عمومی
۲ – ارزیابی برنامه وتکنولوژی
۳ – ارزیابی در مورد سرمایه گذریهای عمومی
۴ – تهیه مقدمات جهت عملکرد
اهمیت وکاربرد هریک از معیارهای گردآوری شده در جدول، به هدف و منظور خاص ارزیابی و همچنین اینکه ارزیابی از چه دیدی صورت می گیرد، بستگی دارد.
◄ معیارهای کارایی سیستم
• کارایی هزینه
معیارهای کارایی هزینه نمایانگر هزینه عملیاتی سیستم می باشند.این معیارها عمدتا از محیط عملیاتی و تغییرات پیشینه تا پایه پرید سفر با وسیله نقلیه تاثیر می پذیرند.دو معیاری که عموما بکار برده می شوند عبارتند از نسبت هزینه عملیاتی به درآمد یا عایدی (وسیله نقلیه – مسافت (مایل)) و نسبت هزینه عملیاتی به درآمد یا عایدی (وسیله نقلیه- زمان(ساعت)).اولین معیار، هزینه را به تعداد سرویس ارائه شده مربوط می نماید و تحت تاثیرزیاد سرعت عملیات می باشد.دومین معیار به نسبت یا نرخ (غیر اوج/اوج) هزینه عملیاتی، ساعات سرویس روزانه و تاثیر اتحادیه های کاری، بستگی دارد.از آنجا که ( وسیله نقلیه – زمان (ساعت))و ( وسیله نقلیه – مسافت(مایل)) دارای ارتباط فیزیکی با یکدیگر می باشند. لذا از هر دو معیار (حتی به صورت معاوضه ای و به جای یکدیگر) هم می توان استفاده نمود.
• بهره وری نیروی انسانی (بازده نیروی کار)
معیارهای بازده نیروی کار شامل نسبت درآمد سالیانه (وسیله نقلیه- زمان(ساعت)) برتعداد مستخدمین ونسبت درآمد سالیانه (وسیله نقلیه – مسافت(مایل)) برتعداد مستخدمین و نسبت کل ساعات در معرض استفاده بودن برساعات پرداخت و تعداد سفرهای انجام گرفته توسط مسافران بر تعداد مستخدمین می باشند.این معیارها نمایانگر بکارگیری ومطلوبیت نیروی کارکه تابعی از برنامه ریزی برای ایجاد کارایی وگسترش تنوع و تغییرات در سطوح سفر با خودرو در ساعات اوج و غیراوج است، می باشند.دومعیار معمولتر عبارتند از نسبت درآمد یا عایدی سالیانه ( وسیله نقلیه – زمان(ساعات)) بر تعداد مستخدمین، نسبت عایدی یا درآمدی سالیانه (وسیله نقلیه – مسافت (مایل)) بر تعداد مستخدمین.
معیار نسبت کل ساعات در معرض استفاده بودن به ساعات پرداخت، باارزش ترین معیار زمانی برای بازده ی نیروی کار می باشد.اما اطلاعات لازم برای محاسبه این معیار در اغلب اوقات در دسترس نمی باشد. نسبت سفرهای مسافری به تعداد مستخدمین نیز اصولا بیانگر سطوح سفرارائه شده توسط حمل ونقل عمومی می باشد که خود تحت تاثیر چگالی جمعیت و ترکیب شهری می باشند.
• مطلوبیت استفاده از وسایل نقلیه
معیارهای مورد استفاده و معمول در مورد مطلوبیت وسایل نقلیه شامل نسبت عایدی یادرآمد سالیانه هر مایل بر وسیله نقلیه، ونسبت عایدی یا درآمد سالیانه در ساعت بروسیله نقلیه، و نسبت تعداد کل مسافران بر وسیله نقلیه، می باشند. دوشاخص اول دقیقا از ساعات سرویس سیستم و نسبت یا نرخ اوج به غیر اوج (غیراوج/اوج) و تعداد وسایل نقلیه روزانه، متاثر می شوند. معیار آخر (سومین معیار مذکور)از طول متوسط سفر، نرخ انتقال در سیستم در مواقع اوج و غیر اوج و نسبت های مربوط به سرویس روزانه به کل تعداد وسایل نقلیه ناوگان حمل ونقل عمومی، متاثر می گردد.
• کارایی انرژی
از صرفه جویی در انرژی، به عنوان یکی از دلایل عمده برای ارتفاء سیستم ترانزیت شهری به گونه ای وسیع استفاده شده است.معیارهای کارایی انرژی، نسبت مصرف انرژی عایدی یا درآمد (وسیله نقلیه- مسافت (مایل)) و نسبت مصرف انرژی به عایدی یا درآمد (وسیله نقلیه – زمان (ساعت)) و انرژی مصرفی به کل مسافت طی شده برحسب مایل توسط خودرو می باشند.
◄ معیارهای موثربودن سیستم حمل ونقل عمومی
• اندازه گیری های مربوط به مطلبوبیت سرویس ارائه شده
از معیارهای مربوط به مطلوبیت استفاده سرویس، اغلب در مورد ارزیابی سطوح مختلف سرویسی که می توانند در مسیرهای مختلف یک سیستم ارائه شوند، استفاده می شود.هنگامی که این معیارها برای کل یک سیستم محاسبه می شوند، امکان مقایسه استفاده از ترانزیت در مناطق مختلف را فراهم می نمایند. معیارهای عمده، مطلوبیت سرویس ارائه شده، شامل نسبت تعداد سفرهای گذری به نفرات سرویس داده شده، نسبت تعداد مسافران به عایدی یا درآمد (خودرو- مسافت-(مایل)) و مسافت طی شده به وسیله مسافران به عایدی یا درآمد برحسب (خودرو- مسافت(مایل)) می باشند.از بین این معیارها، اولین آنها سطح سرویسی سفرهای انجام شده به وسیله حمل ونقل عمومی و تولید شده در طول یک مسیر خاص یا ازمیان یک محدوده ترانزیتی را اندازه گیری می نمایدو بقیه این معیارها رابطه تنگاتنگ و نزدیکی با نسبت مخارج یا هزینه ها بر تعداد مسافران دارند.
• معیارهای قابلیت جذب یا دسترسی
معیارهای قابلیت دسترسی، نمایانگر تعداد افرادی که طی مسافتی پیاده قادر به دسترسی به حمل ونقل عمومی می باشند و بدین ترتیب بر سیاستگذاری در مورد پوشش مسیرها تاثیر می گذارند.
به عنوان مثال نسبت مسافران سرویس گیرنده، به محدوده تحت سرویس و درصد جمعیت سرویس گیرنده، می باشد. از آنجا که مسافران سرویس گیرنده ضرورتا با سفرهای گذری و مقصدی مترادف می باشند، اولین معیار ذکر شده فوق، عددی راکه نمایانگرنسبت سفرها به سرمایه در محدوده تحت سرویس می باشد، بدست می آورد.هرچند که این مقادیر دقیقا از تغییر محدوده تحت سرویس، تاثیرمی پذیرد. از طرف دیگر،درصد جمعیت گیرنده سرویس، ارزیابی ناقصی از استقرار مردم شهرمی باشد، لذا قادر به برداشت و درنظر گرفتن صحیح مسیرهای حمل ونقل عمومی به سوی مقاصد مطلوب نمی باشد. این شاخص ممکن است از تغییرات مطلوب یا نامطلوب درمناطق تحت سرویس نیز تاثیر پذیرد.
• معیارهای مربوط به کیفیت سرویس
دو شاخص مطمئن برای کیفیت سرویس، قابلیت اطمینان سیستم (درصد سفرهای به موقع و سروقت انجام گرفته) و نسبت عایدی یا درآمد خودرو در واحد مسافت (مایل)به مساحت منطقه تحت سرویس، می باشند.این معیارها منعکس کننده موثربودن برنامه ریزی و بدنبال آن کمیت سرویس قابل دسترسی می باشند.ولی توصیف کامل و با معنی کیفیت سرویس سیستم تنها با در نظر گرفتن این دو شاخص، کاری مشکل و دشوار می باشد.
◄ معیارهای توام کارایی و موثر بودن
معیارهای توام کارایی و موثربودن، به وسیله برآوردهای مالی که منعکس کننده مجموع تاثیرات خط مشی ها و تصمیم گیریها، سفرهای انجام شونده با وسایل نقلیه، کارایی مدیریت و عملکردهای محلی درباره موضوع محیط زیست می باشند، اندازه گیری و ارزیابی می شوند. این نوع از شاخص های به سادگی مخارج و منافع حاصله از خدمات را به هم ارتباط داده، و نیز به شرکت های عمومی در امر تصمیم گیری درمورد سرویس و تعیین و تعدیل سطوح کرایه ها ومشخص کردکن راه ها ومسیرهایی که دارای بیشترین هزینه میباشند، کمک می کنند.
کاربردی ترین معیار برآورد مالی، نسبت درآمد عملیاتی به هزینه های عملیاتی می باشد که دانستن آن به اپراتورهای ترانزیت در تصمیم گیری در موردسطوح مختلف سرویس، کمک می نماید. معیارهای مرتبط اما دورتر در این زمینه، یکی نسبت هزینه به تعداد سفرهای مسافران، و دیگری نسبت هزینه به مسافت طی شده به وسیله مسافر(برحسب مایل) می باشند. هردواین شاخص ها منعکس کننده تعداد سفرهای انجام گرفته با وسایل نقلیه و سطوح سرویس ارائه شده، می باشند. اما معیار اول، هزینه را بدون توجه به طول سفر محاسبه می نماید، درحالی که معیار دوم هزینه یک سفر رابر اساس مسافت طی شده، ارزیابی می کند و از این رو، اهمیت کمتری به سفرهای کوتاه و اهمیت بیشتری به سفرهای بلند می دهد.
■ ارزیابی اقتصادی سیستم
به طور کلی هزینه های سیستم حمل ونقل عمومی را می توان به پنج گروه تقسیم نموده، که شامل :منافع و دستمزدهای اپراتورها، هزینه های حمل ونقل، هزینه های خود وسایل نقلیه، هزینه های عمومی ثابت و هزینه های سرمایه ای می باشد.(شورترید، ۱۹۷۴)
۱ – منافع و دتسمزد های اپراتورها، شامل : دستمزدهای مستقیم زمانی، دستمزدهای زمان های مرده یا تلف شده (گارانتی قانونی حقوق، مقررهای ویژه، دستمزد تهیه گزارش هاو غیره و… )حق بیمه و مزایای مربوط به زمان های اضافه کاری و ایام تعطیلات و مزایای همه اپراتورها (تعطیلات،پژشکی، پانسیون و غیره…)
بررسی تاثیر مدیریت زمان و نقش مهندسی ترافیک در ارزیابی موثر ...